امام زمان و انتظار در قرآن كريم . سورة مهدوی . وظایف منتظران
سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی 2
m5736z
blog.ir.
امام زمان (عج) در قرآن کریم
در قرآن، آیات بسیارى وجود دارد که به شهادت روایات مستند و معتبر، درباره حضرت مهدى (عج) و قیام جهانى او نازل گردیده است. در کتاب شریف المحجّة فى ما نزل فى القائم الحجّة(ع) که توسط محدث بزرگوار، مرحوم سید هاشم بحرانى و با بهره گیرى از دهها جلد کتب تفسیر و حدیث، تألیف گردیده، مجموعاً (132) آیه از آیات کریمه قرآن ذکر شده که در ذیل هر کدام یک یا چند روایت در تبیین کیفیت ارتباط آیه با آن حضرت، نقل شده است.
مسأله مهمّى که همیشه در طول تاریخ پر افتخار اسلام مایه امید مسلمانان و به ویژه «شیعیان» منتظر بوده است، وعده هاى تخلّف ناپذیر الهى در مورد آینده اسلام و پیروزى نهایى مۆمنان و مستضعفان و محرومان مى باشد. آیین مبین اسلام از همان آغاز پیدایش خود و حتّى از همان نخستین سال هاى ظهور پیامبر گرامى(ص) پیوسته مسلمانان را به آینده اى درخشان امیدوار ساخته است. مسلمانان و به خصوص شیعیان نیز از همان روزگار بعثت رسول خدا(ص) تا به امروز بر اثر همان وعده هایى که پیامبر بزرگوار اسلام به وسیله آیات روحبخش و دلنواز قرآن کریم بدانها داده است، با اعتقادى عمیق و راسخ تمامى آن وعده ها را جدّى گرفته، و على رغم همه مشکلات و مصایبى که در دوران هاى مختلف تاریخ اسلام دیده اند، هرگز امید خویش را از دست نداده و همواره این اعتقاد اصیل اسلامى را نصب العین خود قرار داده اند. مسلمانان بر اساس وعده هاى صریحى که قرآن کریم بدانها داده است، عقیده دارند که طبق قانون خلقت و سنّت آفرینش، تاریخ بر مبناى سنّتهاى الهى و وعده هاى خدایى به پیش مى رود، و اگر چند روزى دنیا به نفع ستمگران و تجاوزگران و بى اعتقادان تمام شود، ولى سرانجام، حکومت مطلق جهان به دست صالحان و حقّ پرستان خواهد افتاد و ستمکاران و طاغوتیان و زورمداران نابود خواهند شد و بالاخره عدالت و امنیّت واقعى بر اساس قانون خدا در سرتاسر جهان برقرار خواهد گردید. مسلمانان و تمام شیعیان بر اساس این عقیده سازنده، ایمان راسخ دارند که حق امرى اصیل، و باطل امر عارضى است، و هر عارضه اى دیر یا زود، سهل یا دشوار، از بین مى رود و خواه ناخواه، در آینده اى دور یا نزدیک، حقّ در همه جا حاکم و پیروز مى شود، و باطل و باطل گرایان محو و نابود مى گردند; زیرا تحقّق حقّ و عدل، سنّت خدا، و خواست خدا و وعدّه قطعى خداوند است و خداوند در وعده اى که به بندگان صالح خود داده است، تخلّف نخواهد نمود. به هر حال، از نظر اسلام، قرآن و مسلمانان، مسأله «انتظار» و امید به آینده، و حاکمیّت مطلق حقّ در تمام جهان در آخر زمان، یکى از مسایل حیاتى اسلام است، و قرآن کریم با قاطعیّت هرچه تمامتر این مسأله را به عنوان یک وعده تخلّف ناپذیر الهى مطرح نموده، و در کمال صراحت، پیروزى نهایى ایمان اسلامى و آینده درخشان آیین پاک محمّدى(ص) را به مسلمانان نوید داده، و جاى هیچ گونه شکّ و تردید و ابهام براى احدى باقى نگذارده است. جهان روزى را در پیش دارد که حکومت مطلق دنیا به دست پاکان و صالحان و افراد با ایمان خواهد افتاد، و طبق روایات و نویدهاى تمام انبیاى الهى، آن عصر درخشان و روزگار طلایى که مورد انتظار بشر و همه مسلمانان و شیعیان جهان است، همان روز قیام منجى عالم بشر، و دوران پر شکوه ظهور مبارک مهدى موعود(ع) خواهد بود. در این زمینه، آیات بسیارى در قرآن وارد شده:
چرا در قرآن کریم نام مهدی موعود صریح نیامده؟
قرآن کریم براى معرفى شخصیتهاى الهى از سه راه وارد مى شود، و در هر موردى طبق مصالحى از شیوه خاصى پیروى مىکند. گاهى معرفى با اسم گاهى معرفى با عدد، و گاهى نیز معرفى با صفت. اگر نام حضرت مهدى(ع) در قرآن نیست ولى صفات خصوصیات حکومت او در قرآن وارده شده. اصولا قرآن در معرفى افراد، مصالح عالى را در نظر میگیرد. گاهى مصالح ایجاب میکند تنها به صفات افراد بپردازد، چنان که درباره حضرت مهدى (عج) جریان از این قرار است که: اولا: تشکیل چنین حکومتى، در مواردى صریحا و در موارد دیگر به طور اشاره در قرآن وارد شده است. آیاتى که در سوره (توبه) و (صف) از انتشار و گسترش اسلام در سطح جهانى نوید مى دهد، مانند: لیظهره على الدین کله یعنى تا آن را بر همه ادیان پیروز سازد، اشاره به تشکیل این حکومت است. زیرا مفسران گویند: مضمون این آیه را که پیشگویى از گسترش فراگیر و همه جانبه اسلام در سطح جهان است، هنوز تحقق نپذیرفته است. از این گذشته، در آیه 106 انبیاء مى فرماید: ما پس از ذکر، در زبور نوشتیم که بندگان شایسته من، وارث زمین خواهند بود. آیه نوید میدهد که صالحان، وارثان زمین خواهند بود و حکومت جهان را به دست خواهند گرفت. و به اتفاق تاریخ بشر، هنوز این وعده الهى تحقق نپذیرفته است. ثانیا: اگر نام اصلى امام زمان(ع) را نبرده، به خاطر مصلحتى است که براى اهل فضل و درک مخفى نمى باشد زیرا به همان علت که نام امام على(ع) را نبرده، نام آن حضرت را نیز ذکر ننموده . اگر نام این پیشوایان گرامى را مى برد، کینه هاى دیرینه (بدر و احد و حنین) بار دیگر زنده میشد، و لذا مطلب را به صورت کلى مطرح کرده و فرموده : بندگان شایسته من، وارث زمین خواهند بود. نام بردن از گذشتگان، مانند لقمان و ذى القرنین، قابل قیاس با افراد آینده نیست، درباره گذشتگان، حسدها و کینه ها تحریک نمى گردد، و افراد سودجو و شهرت طلب نمى توانند از آن سوء استفاده کنند، ولى بردن نام آیندگان این محظور را دارد. آیا شما فکر مى کنید که تنها ذکر نام، دردى را دوا مى کند؟ آیا فکر مى کنید که اگر نام امام زمان در قرآن برده مى شد، امکان نداشت که در طول تاریخ، شیادان و افراد شهرت طلب آنان سوء استفاده نکنند، مگر نام پیامبر خدا ص را در انجیل نبرده است؟ ولى گروههاى مغرض، از آن بهره بردارى ناجوانمردانه کردند. بنابراین، مساله مهم، بیان خصوصیات دیگر آن حضرت است که افراد با معرفت و آگاه دل، با شناخت آنها، مهدى واقعى را از مدعیان دروغین مهدویت بشناسند
سورة مهدوی برخی مفسران و بعضی از عالمان نکته سنج، سورة یوسف را به دلیل برخی از آیات و همچنین شباهتهای بسیار داستان حضرت یوسف با زندگانی امام عصر عج سورة مهدوی نامیدهاند. برخی از این شباهتها عبارتند از: حضرت یوسف غیبتی طولانی داشت، تا آنجا که وقتی برادرانش او را دیدند، آن حضرت را نشناختند، امام زمان نیز غیبتی طولانی دارند. حضرت یعقوب، وصال حضرت یوسف را انتظار میکشید و به فرزندانش میفرمود: از رحمت خدا ناامید و مأیوس نباشید (یوسف87)، شیعیان نیز در انتظار فرا رسیدن روز ظهور به رحمت خدا امیدوارند. حضرت یوسف از نظر زیبایی ظاهری در اوج بود، امام زمان عج نیز افزون بر جمال سیرت، صورتی زیبا بهسان آفتاب دارند. زنان مصری با دیدن جمال یوسف، دست خود را بریدند، اما شیعیان امام زمان جمال آفتاب را ندیده، دل به او سپرده و از دنیا بریدهاند. برادران یوسف، او را دیدند و با او گفتوگو کردند، ولی آن حضرت را نشناختند، شیعیان نیز گاه با آن حضرت گفتوگو میکنند و ایشان را زیارت مینمایند، ولی آن حضرت را نمیشناسند. حضرت یعقوب در انتظار دیدن یوسف، غمگنانه میسوخت و چشمی گریان از اندوه داشت. شیعیان نیز در انتظار رؤیت خورشید جمال مولایشان، جانی پرگداز و چشمی همیشه بارانی دارند. و این که عاشقان مهدوی، این آیه را با مولایشان واگویه میکنند یا ایها العزیز مسّنا و اهلنا الضرّ و جئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدّقین (یوسف84)
آیاتی قرآن بر اساس روایات معتبر به وجود نازنیـن حضرت امـام مهدى(ع) و ویژگیهاى آن شخصـى(ع) بــا عظمت و همچنیـن قیام و انقلاب جهانـى آن حضرت, اشاره شده است :
قصص 3 و نریـد ان نمـن على الذیـن استضعفوا فـى الارض ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین اراده ما بر این است که بر ستمدیدگان نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم. و حکـومت مهدى, خواسته الهى؛ در قرآن مى خـوانیـم : اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته . حضـرت امیرالمومنین(ع) در ایـن زمینه فرمـوده انـد: دنیا پـس از سرکشـى, به ما اهل بیت(ع) روى مى آورد همچـون شترى که از دادن شیر به دوشنده اش خوددارى مـى کند و براى بچه خـود آن را نگهمیدارد. سپـس آیه و نریـد ان نمـن ... را تلاوت فرمـود. در روایت دیگرى نیز درباره همین آیه مـى فـرمایـد: ایـن گروه آل محمـد(ص) هستنـد, خـداونـد مهدى آنها را بعد از زحمتهایـــى که بـرایشان تحمیل میگردد, مبعوث میکنـد و به ایشان عزت میـدهـد و دشمنان آنها را ذلیل مـى گرداند. از امام سجاد(ع) نیز این چنیـن نقل شده که: سـوگند به کسیـکه محمد(ص) را به حق, بشارت دهنده و بیـم دهنده قرار داد, نیکان از ما اهل بیت و پیروان آنها به منزله مـوسى(ع) و پیـروان او مـى بـاشنـد و دشمنان مـا و پیـروان آنها به منزله فـرعون و پیـروان او هستنـد. (سـرانجام, پیـروزى از آن ماست) امام مهدى(ع) نیز هنگام تـولـد, لب به سخـن مـى گشایـد و پـس از شهادت به وحـدانیت الهى و نثار درود و سلام بـر پیامبـر اکـرم و پـدران پـاک و معصـوم خـویـش چنیـن مـى فـرمـاید: (و نرید ان نمـن على الذیـن استضعفوا فـى الارض و...)
عده ای این سوال را مطرح می کنند که آیه و نرید أن نمن على الذین...... چه ارتباطى به قیام حضرت مهدى دارد؟ بررسى آیه با ملاحظه ماقبل و مابعد آن، این مسأله را قطعى مى سازد که قرآن هرگز از یک برنامه موضعى و خصوصى، مربوط به بنى اسرائیل سخن نمى گوید، بلکه بیانگر یک قانون کلى براى همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعیت هاست. این بشارتى است براى همه انسانهاى آزاده و خواهان حکومت عدل و داد و برچیده شدن بساط ظلم و جور. شاهد این مطلب آیه دیگر است:
انبیاء 105 و لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادى الصّالحون به راستى بعد از ذکر، در زبور نوشتیم که بندگان صالح من وارثان زمین خواهند بود. امام صادق(ع) در بیان معناى آیه فرمود: تمام کتب آسمانى، ذکر خداست، و بندگان شایسته خدا که وارثان زمین هستند، حضرت قائم(عج) و یاران او مى باشند.(تفسیر على بن ابراهیم ج2 ص77) یکى از این نمونه ها حکومت بنى اسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود. نمونه کاملترش حکومت پیامبر اسلام و یارانش بعد از ظهور اسلام بود که سرانجام خدا به دست همین گروه دروازه قصرهاى کسرى ها و قیصرها را گشود، و آنان را از تخت قدرت به زیر آورد، و بینى مستکبران را به خاک مالید. و نمونه گسترده تر، ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین به وسیله مهدى عج است. اگر با این آیه بر ظهور حضرت مهدى استدلال مى کنند در حقیقت نوعى استدلال با ضابطه کلى بر مصداق و مورد است. مفسران معتقدند که آیات قرآن اگر در موردى نازل شد، اختصاص به آن مورد ندارد بلکه در طول زمان، براى خود مصداق پیدا مى کند. و لذا از امیرمؤمنان(ع) روایت شده که در تفسیر آیه فرمود: هم آل محمد یبعث الله مهدیّهم بعد جهدهم فیعزّهم و یذلّ عدوهم (غیبت شیخ طوسى به نقل از نورالثقلین ج4 ص11) این گروه آل محمد هستند. خداوند مهدى آنها را پس از زحمت و فشارى که بر آنها وارد مى شود، برمى انگیزد و به آنها عزّت مى بخشد. دشمنانشان را ذلیل و خوار مى سازد. در حدیثى از امام چهارم، چنین وارد شده والذى بعث محمداً بالحقّ بشیراً و نذیراً إنّ الأبرار منّا أهل البیت و شیعتهم بمنزلة موسى و شیعته، و إن عدوّنا و أشیاعهم بمنزلة فرعون و أشیاعه (مجمع البیان) سوگند به کسى که محمد را به حق بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد که نیکان ما اهل بیت و پیروان ما، به منزله موسى و پیروان او هستند و دشمنان ما و پیروان آنها به منزله فرعون و پیروان اویند سرانجام ما پیروز مى شویم و آنها نابود مى شوند و حکومت حق و عدالت، از آنِ ما خواهد بود.
آل عمران 140 تلک الایام نداولها بین الناس این روزها را میان مردم میگردانیم. روایت شده است که امام صادق(ع) فرمود: از زمان خلقت آدم همیشه دولتی از خدا و دولتی از شیطان بوده پس در این زمان دولت خدا کو؟ آگاه باشید که صاحب دولت خدا قائم آل محمد(عج) است.
اسرا 17 یوم ندعُو کل اناس بامامهم روز قیامت روزی که هر امتی را به امامش فرا میخوانیم . زمین هیچگاه از حجت الهی خالی نبوده است. همه مردم در هر عصر و زمانی با حجتی از حجتهای الهی سر و کار داشتهاند و همچنین در روز قیامت هم هر امت و گروهی به دنبال امامی که آن را پذیرفته است خواهد رفت، این حقیقتی است که قرآن کریم به ما آموخته . پس از آنجایی که امر شناخت امام زمان(عج) و یاری رساندن به ایشان مهمترین وظیفه در زندگی مردم در هر زمانی بوده به صورتی که پیامبر اکرم(ص) میفرمایند من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه هر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده. ما هم باید به دنبال شناخت اماممان و یاری رسانی به آن حضرت باشیم.
مائده 3 الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون امروز کسانیکه راه کفر پیش گرفتهاند از دین شما نومید شدند پس از آنها نترسید بلکه از قهر من بترسید. در تفسیر عیاشی از امام باقر ع نقل میکند که در تفسیر این آیه فرمود: آن روز ، روز ظهور صاحب الزمان است که بنی امیه نومید میشوند و آنها هستند که کافر گشته و از آل محمد(ص) نومید میباشند.
آیه 8 یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهدا بالقسط... ای کسانیکه ایمان آوردید برای خدا به داد برخیزید و به عدالت شهادت دهید. صاحب تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن در تبیین مفهوم قوامین به قائم به عنوان یکی از لقبهای حضرت مهدی اشاره کرده است.
مائده 14: و من الذین قالوا انا نصاری اخذنا میثاقهم فتسوا حظ مما ذکروا به فاغرینا بینهم العداوه و البغضاء الی یوم القیامه و سوف ینبئهم الله بما کانوا یصنعون و از کسانیکه گفتند ما نصرانی هستیم از ایشان نیز پیمان گرفتیم و بخشی از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند فراموش کردند و ما هم تا روز قیامت میانشان دشمنی و کینه افکندیم و بزودی خدا آنان را از آنچه میکردهاند خبر میدهد. درباره این آیه بعضی از مفسران با توجه به (حظا مما ذکروا به) از حضرت امام صادق ع نقل کردهاند: اما انهم سیذکرون ذلک الحظ مع القائم منا عصابه منهم را اشاره میکنند که درباره بهره بردن اصحاب عام یعنی همان مومنان صالح که از سراسر جهان به حضرت خودشان را میرسانند، میباشد. کنز الدقائق ج4 البته گروهی از مفسران میگویند که این آیه درباره چگونگی غلبه اسلام بر سایر ادیان در زمان حکومت صاحب الزمان(عج) میباشد. تفسیر نمونه ج4
انعام 23 قالوا و الله ربنا ما کنا مشرکین گفتند به خدا قسم ما شرک نبودیم. در کافی آمده که امام باقر ع در مورد این آیه میفرمایند: یعنی آنها هنگام ظهور امام زمان(عج) میگویند ما منکر ولایت علی(ع) نبودیم. البته آیه بعد هم به این موضوع اشاره میکند انظر کیف کذبوا علی انفسهم و ضل ما کانوا یفترون ببین چگونه دروغ بر خود بستند و آنچه را افترا میبستند فراموش کردند؟
آیه 37 و قالوا لولا نزل علیه آیه من رب قل ان الله قادر علی ان ینزل آیه ولکن اکثرهم لا یعلمون گفتند: چرا معجزهای از سوی پروردگارش بر او نازل نشده است؟ بگو: بی تردید خدا قادر است که پدیدهای شگرف فرو فرستد لیکن بیشتر آنان نمی دانند. بسیاری از مفسران شیعه با تکیه به روایت امام باقر ع در اینکه خداوند قادر است که پدیدهای شگرف فرو فرستد میگویند که منظور دابه الارض، خروج دجال و نزول حضرت عیسی میباشد. کنزالدقائق ج4 تفسیر جامع ج2
آیه 158 یوم یاتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن آمنت من قبل: روزی که بیاید یکی از آیات پروردگارت ایمان کسانیکه قبلا ایمان نیاوردهاند سودی نبخشد. صدوق در کمال الدین و ثواب الاعمال از حضرت صادق ع روایت میکند: آیات ائمه هستند و بعض آیات قائم آل محمد(عج) است. البته مفسران علاوه بر این با اشاره بر کل آیه آنرا نشانه ظهور حضرت مهدی و نزول حضرت عیسی برشمردهاند و گروهی طلوع خورشید از مغرب را اضافه میکنند.
آیه 3 توبه: و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر در روز حج بزرگ از جانب خدا و رسولش به مردم اعلان میشود. در تفسیر عیاشی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت شده: حج بزرگ ظهور قائم و اعلان دعوت مردم است.
آیه 36 و قاتلوا المشرکین کافه کما یقاتلونکم کافه و اعلموا ان الله مع المتقین با همه مشرکین پیکار کنید چنانکه آنها (اگر دسترسی پیدا کنند) با شما نبرد کنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است. در تفسیر عیاشی از زراره روایت است: از امام صادق ع راجع به این آیه سئوال شد پدرم امام باقر ع فرمودند: هنوز تاویل آن نیامده. اگر قائم ما قیام کند، آن کسکه او را میبیند تاویل آن را بخوبی خواهد دید. با ظهور او شعاع دین پیغمبر(ص) چنان بالا گیرد که در روی زمین شرک و بدبینی نماند و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه ویکون الدین کله لله با آنها پیکار کنید تا فتنهای نماند و تمام دین از آن خداوند باشد.
آیه 32 یریدون ان یطفئوا نورالله بافواههم و یأبی الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون: میخواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولی خداوند نمیگذارد تا نور خود را کامل کند هرچند کافران را خوش نیاید. برخی از مفسران با نقل روایتی از امام صادق ع به تلاش فرعون برای از بین بردن حضرت موسی و بنی امیه و بنی عباس برای از بین بردن نسل اهل بیت (ع) اشاره نموده و شباهت حضرت مهدی(عج) به حضرت موسی را در ولادت بیان کردهاند. برخی دیگر از مفسران از امام کاظم نقل کردهاند که این آیه را به حاکمیت دین حق بر تمام ادیان در وقت قیام حضرت مهدی مطرح نمودهاند.
توبه 33 هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدّین کلّه و لو کره المشرکون خدایى که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرو فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند اگرچه ناخوشایند کافران باشد. امام صادق(ع): به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده و تا زمان قیام قائم(عج) نیز نازل نخواهد شد. پس زمانىکه قائم(عج) بپا خیزد، هیچ کافر و مشرکى نمى ماند مگر آنکه خروج او را ناخوشایند مى شمارد (کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق ج2 ص670)
در تفسیر مجمع البیان, از امام باقر(ع): وعده اى که در ایـن آیه است به هنگـــام ظهور مهدى(ع) محقق مى گردد, پـس در آن روز هیچ کـس روى زمیـن باقى نخواهد ماند مگر آنکه به (حقانیت) محمـد(ص) اقرار مـى کنـد. استاد مطهرى: از مجمـوع آیـات و روایـات استنبـاط مـى شـود که قیـــام مهدى موعود(ع) آخریـن حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده. مهدى موعود تحقق بخـش ایده آل همه انبیـا و اولیـا و مـردان مبارز راه حق است.
یونس 20 فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین ای پیغمبر، بگو غیبت مال خداست پس منتظر باشید که من نیز با شما از منتظرانم . که این آیه به فضیلت انتظار اشاره میکند.
هود 8 ولئن اخرنا عنهم العذاب الی امه معدوده لیقولن ما یحبسه الایوم یاتیهم لیس مصروفا عنهم و حاق بهم ما کانوا به یستهزون اگر عذاب را تا مدت معینی به تاخیر بیندازم حتما خواهد گفت: چه چیز آن را بازداشت؟ آگاه باش روزی که عذاب به آنها برسد از ایشان بازگشتنی نیست و آنچه را که مسخره میکردند آنانرا فرو خواهد گرفت. از امام علی (ع) در مورد امه معدوده نقل شده: اصحاب قائم آل محمد(ص) هستند که 313 نفرند اصحاب القائم الثلاث مائه و البضعه عشر
هود 86 : بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین و ما انا علیکم بحفیظ اگر مومن باشید، باقیمانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم. گروهی با اشاره بقیت الله آن را به عنوان یکی از ویژگیهای خاص مهدی(عج) میدانند (تفسیر نعمانی مجمع البیان ج4 العیاشی ج1 ترجمه المیزان ج7) حضرت شعیب در این آیه گوشزد مى کند که کم فروشى نکنند و در معاملات به مردم ظلم و ستم روا ندارند. سرانجام یادآور میشود. کهف 46 و الباقیات الصالحات خیر عند ربّک ثواباً و خیر أملاً چیزهاى خوب و ماندگار در نزد خدا از نظر پاداش و آرزو بهتر است. آیه یک ضابطه کلى را بیان میکند که یکى از مصادیق آن، همان است که در مورد قوم شعیب آمده (سود اندک و معامله پاک). این ضابطه در طول تاریخ، مصادیقى دارد. انبیا و اولیا از مصادیق بقیة الله هستند و یکى از مصادیق آن مهدى(عج) است که امام باقر(ع) در مورد او مى فرماید: أوّل ما ینطق القائم(عج) حین یخرج هذه الآیة: بقیة الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین)، ثم یقول: أنا بقیة الله و حجته و خلیفته علیکم فلا یسلم علیه مسلم إلاّ قال: السلام علیک یا بقیة الله فى أرضه. نخستین سخنى که مهدى(عج) پس از قیام خود مى گوید این آیه است سپس مى گوید: انا بقیه الله فى ارضه و المنتقم من اعدائه مـن ذخیره الهى در سـرزمیـن او و انتقـام گیـرنـده از دشمنـان اویم. سپس هیچ کس بر او سلام نمى کند، مگر این که میگوید: السلام علیک یا بقیة الله فى أرضه (تفسیر صافى) درست است که در آیه مورد بحث، منظور از بقیة الله سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهى است ولى هر موجود نافع که از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد بقیة الله حساب میشود. تمام پیامبران الهى و پیشوایان بزرگ و تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سرسخت براى یک قوم و ملت، باقى مى مانند از این نظر، بقیة الله هستند. همچنین سربازان مبارزى که پس از پیروزى از میدان جنگ، باز مى گردند، آنها نیز بقیة الله هستند.
رعد 29 : الذین امنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب: کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند خوشا به حالشان خوش سر انجامی دارند. مفسران با نقل حدیث طوبی لمن تمسک بامرنا فی غیبه قائمنا از امام صادق ارزش ایمان در دوره غیبت را استنباط کردهاند (کنزالدقائق ج6)
ابراهیم 5 ولقد ارسلنا موسی بآیاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور و در حقیقت موسی را با آیات خود فرستادیم و به او گفتیم که قوم خود را از تاریکیها بسوی روشنایی بیرون آور و روزهای خدا را به آنان یادآوری کن که قطعا در این یادآوری برای هر شکیبایی سپاسگزاری عبرتها است. امام صادق(ع): ایام الله یوم یقوم القائم و یوم الکنزه و یوم القیامه روزهای خداوندی (ایام الله) سه روز است؛ روز ظهور قائم، روز مرگ و روز قیامت. در خصال صدوق از امام باقر(ع) نقل شده: ایام الله سه روز است؛ روز قیام قائم آل محمد، روز رجعت و روز قیامت (تفسیر جامع ج3)
نحل 1 اتی امر الله فلاتستعجلوه سبحانه و تعالی عما یشرکون امر خدا در رسید، پس در آن شتاب مکن. او منزه و فراتر است از آنچه با وی شریک میسازند. گروهی از مفسران در اینجا با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) به 3 مورد اشاره میکنند؛ 1- ندای آسمانی از علائم ظهور 2- بیعت سایر بیعت کنندگان با حضرت 3- نزول جبرئیل از آسمان بهعنوان اولین بیعت کننده با امام مهدی(عج). (کنزالدقائق ج7- ترجمه المیزان ج12- البرهان ج3)
آیه 45 افامن الذین مکرو السیات ان یخسف الله بهم الارض او یاتیهم العذاب من حیث لایشعرون: آیا کسانیکه تدبیرهای بد میاندیشند ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو ببرد یا از جایی که حدس نمیزنند عذاب برایشان بیاید؟ در تفسیر عیاشی از امام باقر(ع) نقل میکنند که فرمود: عهد و پیمان پیغمبر(ص) بعد از حضرت ابا عبدالله به علی بن الحسین(ع) رسید. پس از آن حضرت به محمد بن علی (ع) منتقل گشت. آنگاه خداوند آنچه خواهد میکند. وقتی ائمه طاهرین(ع) در صحنه دنیا محکوم دشمنان شدند مردی از آنها قیام میکند که 313 مرد فداکار با وی باشند و بیرق پیغمبر با اوست و به طرف مدینه رهسپار میگردد تا اینکه از بیدا میگذرد و میگوید: آن قوم دشمنان خدا هستند که به زمین فرو میروند.
اسراء 81 و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقاً بگو حق آمد و باطل از بین رفت، همانا باطل نابود شدنى است. امام باقر(ع)در باره آیه فرمود: زمانى که قائم(عج) قیام نماید، دولت باطل از بین خواهد رفت (الروضة ص287)
دیو چو بیرون رود فرشته در آید آرزوى بشر از دیرباز اجـراى عدالت و بـرچیـده شـدن بساط ظلـم و بى عدالتى بـوده است, قرآن کریـم نیز نوید بخـش تحقق ایـن آرزوى دیریـن بـوده و فرا رسیـدن روزى را مژده داده است که در سرتاسر جهان حق حکـومت کنـد و بـاطل نـابـود گردد. بر اساس روایات معتبر و فراوان, ایـن پیروزى نهایـى و حکمفرماى عدالت در سرتاسر گیتى مربـوط به قیام حضرت امام مهدى(ع) مى شود. و بـى جهت نیست که هنگام تـولـد حضرت مهدى(ع) بر بازوى نازنینش ایـن آیه نقـش بسته بود که ایـن وعده الهى که پیـروزى نهایـى حق در زمان حضرت مهدى(ع) به طـور کامل محقق خـواهد شـد, بـدان معنا نیست که در زمـانهاى قبل از حضـرت مهدى(ع) هیچ نـوع پیروزى نصیب حق نمى گردد; به عنوان نمـونه حضرت رسـول خدا(ص) در هنگام فتح مکه پـس از ورود به مسجـدالحـرام در حالـى که بتها را یکـى پـس از دیگرى سرنگـون مى ساخت, این آیه را تلاوت مـى فـرمود. آرى ایـن یک سنت الهى است که اگر اهل حق بر خدا تـوکل کنند و در برابر باطل و ظلـم ایستادگـى نمایند خـداوند آنها را پشتیبانـى مى کند و به پیـروزى و رستگارى نایل مـى گـردانـد.
حج 41 الذین إن مکّنّاهم فى الأرض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة... کسانى که اگر آنان را در زمین قدرت بخشیم نماز بپا مى دارند و زکات مى دهند. امام باقر (ع) در باره قول خداى عزّوجلّ فرمود: آیه در حق آل محمد(ص) است در حق مهدى(عج) و یاران او که خداوند شرق و غرب زمین را تحت سلطه آنان قرار مى دهد و به وسیله آنان دین را پیروز گردانده و بدعتها و باطلها را مى میراند (تأویل الآیات الظاهرة، کتاب خطى)
نور 55 وَعَد اللّه الّذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنَّهم فى الأرض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى و لایشرکون بى شیئاً خدا به مؤمنان و شایستگان شما وعده داده که آنان را در زمین همچون پیشینیان خلافت بخشد و دین مورد رضایت خود را براى آنان تمکین و اقتدار دهد و ترس آنان را به امنیّت تبدیل کند تا مرا بپرستند و شرک نورزند. امام سجاد(ع) زمانى که این آیه شریفه را قرائت نمود فرمود: به خدا سوگند! آنان شیعیان ما اهلبیت هستند، خداوند آن خلافت در زمین و اقتدار بخشیدن به دین را بوسیله آنان و به دست مردى از ما، که مهدى این امت است، تحقق خواهد داد و هم اوست که پیامبر(ص) در باره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند همان روز را آنچنان طولانى خواهد کرد که مردى از خاندان من که همنام من است فرا برسد و زمین را آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و داد آکنده سازد (تفسیر عیاشى ج3 ص136)
نمل 62 أمّن یجیب المظطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء و یجعلکم خلفاء الأرض جز خدا کیست که دعاى درمانده واقعى را اجابت کند و بلاء را رفع نماید و شما را خلفاى زمین قرار دهد؟ امام صادق(ع) فرمود: آیه درباره قائم از آل محمد(ص)نازل شده. به خدا سوگند، او همان مضطرّ درمانده اى است که چون در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزارد و فرج خویش از خدا بخواهد، خداوند دعایش را اجابت کند و بدیها را برطرف سازد و او را در زمین خلیفه قرار دهد (تفسیر قمى ج2 ص129)
غافر 51 إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فی الحیوةِ الدُّنْیا وَیَوْمَ یَقُومُ الأَشْهاد بطور یقین، ما پیامبرانمان و کسانى را که ایمان آوردند در زندگى دنیا و روزى که شاهدان (حضرات معصومین(ع) بپاخیزند، یارى مى نماییم. 28ـ9 وَ یَقُولُونَ مَتى هذا الفَتْحُ إنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ * قُلْ یَوْمَ الفَتحِ لایَنْفَعُ الّذینَ کَفَروا اِیمانُهُمْ وَ لاهُمْ یُنْظَرُون در مورد روز قیام منجى بشریّت، و سرنوشت کافران، چنین آمده و ناباوران مى گویند: پس کى این پیروزى بزرگ فرا مى رسد اگر شما راست مى گویید؟ بگو (اى پیامبر) روزى که فتح و پیروزى فرا رسد، دیگر ایمان آوردن براى کسانى که قبلاً ایمان نداشتند سودى ندارد، و به آنان مهلت و فرصتى داده نمى شود. صافّات 171ـ173 در مورد این که خداوند به انبیا و فرستادگان خود، و عده نصرت و غلبه همه جانبه داده است وَ لَقدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرسَلِینَ * إنّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورونَ * وَ إنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الغالِبوُنَ ولى (وقتى قرآن آمد) به آن کافر شدند، و زودا که بدانند، و قطعاً فرمان ما درباره بندگان فرستاده ما از پیش (چنین) رفته است، که آنان (بر دشمنان خودشان) حتماً پیروز خواهند شد. از مجموع آیات یاد شده به خوبى استفاده مى شود که جهان روزى را در پیش دارد که حکومت مطلق دنیا به دست پاکان و صالحان و افراد با ایمان خواهد افتاد، و طبق روایات و نویدهاى تمام انبیاى الهى، آن عصر درخشان و روزگار طلایى که مورد انتظار بشر و همه مسلمانان و شیعیان جهان است، همان روز قیام منجى عالم بشر، و دوران پر شکوه ظهور مبارک مهدى موعود (عج) خواهد بود.
انتظار فرج داشتن یعنی انتظار در رکاب امام
مائده 24 فاذهب انت و ربّک فقاتلا انّا هیهنا قاعدون ما اینجا نشسته ایم، تو و خدا بروید بجنگید، آنجا را تصفیه و از دشمن خالی کنید، انتظار فرج داشتن یعنی انتظار در رکاب امام بودن و جنگیدن و احیاناً شهید شدن، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه ی کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می آیم ! مانند قوم موسی که گفتند: موسی! فاذهب انت و ربّک فقاتلا انّا هیهنا قاعدون
اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج می شود و آن اصل «حرمت یأس از روح الله» است. مردم مؤمن به عنایات الهی، هرگز و در هیچ شرائطی امید خویش را از دست نمی دهند و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهوده گرائی نمیگردند. چیزی که هست این انتظار فرج و این عدم یأس از روح الله در مورد یک عنایت عمومی و بشری است، نه شخصی یا گروهی، و به علاوه، توأم است با نویدهای خاص و مشخص که به آن قطعیت داده است. وجود دو نوع انتظار یکی سازنده و دیگری ویران کننده را ناشی از دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابات تاریخی است. برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است.
طبق آیات قرآن کریم ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهائی اهل حق منتهی می شود، سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. این امر ]قیام مهدی موعود[ تحقق نمی پذیرد مگر اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد و خود در توضیح آن می افزاید: پس سخن در اینست که گروه سعداء و گروه اشقیاء هر کدام به نهایت کار خود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیاء به منتهی درجه شقاوت برسند.
زمین با نور خورشید از تیرگی و تاریکی رهایی می یابد
منّت، همان نعمت سنگین الهی است که خدای سبحان به بندگان خاص خود ارزانی می دارد؛ نعمتی بس سنگین که جز خاصان درگاه حق دیگران توان حمل آن را ندارند؛ نعمتی نه مانند سایر نعمت ها، چرا که سایر نعمت ها گرچه به وسعت آسمان و پهنای زمین باشند، ناپایدارند زیرا روزی بساطشان در هم خواهد پیچید و شی ء ناپایدار درخور تکریم الهی نیست، تا از آن به »منّت« یاد کند. آفتاب با همه تابشش روزی فرسوده خواهد شد و قانون؟ اذا الشّمس کوّرت بر او حکومت خواهد کرد؛ ماه با تمام جلوه اش روزی محکوم و خسف القمر قیامت8 خواهد شد؛ آنچه روزی روشن است و روزی تاریک میشود، شایسته آن نیست که «منّت» نام گیرد؛ «منّت» آن نعمتی است که افول نمی پذیرد و محکوم زوال نیست و هیچ کسوف و خسوفی را بر نمی تابد و هیچ عاملی توان فسرده کردن سراج منیرش را ندارد. خدای سبحان نبوت نبی اعظم(ص) را چنین نعمتی میخواند و آنرا منّتی بر مسلمانان می شمارد لقد منّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم آل عمران164. نبوت و رسالت آن وجود مبارک، چراغ روشنی است که هیچ کس را یارای خاموش کردنش نیست، همان گونه که زینب کبری(ع) در شام به دستگاه فاسد اموی خطاب کرد لاتمحو ذکرنا و لاتمیت وحینا بحار الانوار ج45،ص135؛ هر کار که از شما بر می آید انجام دهید، ممکن نیست بتوانید نور نبوت، رسالت و وحی را خاموش سازید چون نور ایزد فروز دین، نه تنها خاموش شدنی نیست، در نهایت، هر نوری را مقهور نور خویش خواهد کرد و الله متمّ نوره و لو کره الکافرون صف8 امامت نیز که جز فروغ مستمر نبوت نیست از منّت های الهی بر بندگان است و ظهور تام چنین نعمت عظیمی، هنگامی است که خورشید جمال مهدی موجود موعود از پس ابر غیبت به در می آید و عالم را روشنی می بخشد. جامعه بشر در مسیر تکامل و رشد خود هر روز به موفقیتی تازه دست می یابد؛ اما این پیشرفت ها یا در حوزه انسانیت انسان نیست مانند رشد صنعتی؛ یا تنها یک جنبه از انسان را متکامل می سازد، حال آنکه درخت جامعه بشر آنگاه ببار خواهد نشست که هم در بعد اندیشه، رأی صائبی داشته باشد و هم در حوزه انگیزه، بر محور حق و عدالت عمل کند و چنین کمالی که حقیقت حیات انسانی را تأمین می کند، جز در پرتو خورشید وحی و نبوت و شعاع درخشان ولایت و امامت به دست نخواهد آمد. همانطور که زمین با نور خورشید از تیرگی و تاریکی رهایی می یابد و حیاتش مرهون آن است، زمینه قلوب انسانها نیز نیازمند بارقه ای الهی است، تا جهل و تیرگی را از آن بزداید و دل ها را به نور هدایت روشن سازد و ظلم و تباهی در سرحدّ عدم قرار گیرد و پرچم عدل و احسان در اوج به اهتزاز درآید و پندارهای باطل به اشراق اندیشه های برآمده از خورشید هدایت الهی مضمحل گردند. چنین میوه شیرینی، محصول ظهور ولی الله اعظم(عج) است که آفات اندیشه و انگیزه را از جامعه بشر دور ساخته و گنج های پنهان عقل را اثاره می کند و زمینه های مرده را زنده می گرداند. با ظهورش هر آتشی که جنگ افروزان ضد بشر برمی افروزند خاموش می شود کلّما اوقدوا نارًا للحرب اطفاها الله مائده64 و تبلور فروغ الهی از گزند زبان درد زای بدخواهان مصون می گردد یریدون لیطفوا نورالله بافواههم و الله متمّ نوره و لو کره الکافرون صف8 و نور الهی زمینه حیات آدمیان را روشن خواهد کرد و اشرقت الارض بنور ربّها زمر69 جوادی آملی
منتظران واقعی حضرت (عج) باید اهل وفا، نصیحت، سرعت و سبقت باشند
یکی از ویژگیهایی که خادمین برای خدمتگزاری در ساحت حضرت ولی عصر(عج) باید داشته باشند وفا است. وفا یعنی انسان تمام ظرفیت خود را در خدمت حضرت بگیرد به صورتی که تمام ظرفیتش پر باشد و جای خالی نداشته باشد. این مسئله یعنی که فرد هر کاری که میشده است را انجام داده باشد و بعداً از کلمه ای کاش استفاده نکند، مانند علی(ع) در جنگ خیبر، تمام فرستادگان پیامبر(ص) در این جنگ رفتند و بازگشتند و گفتند به هیچ عنوان نمیشود به قلعه خیبر نزدیک شد، ولی او رفت در خیبر را کند قلعه را فتح کرده و بازگشت. ما در مقام خدمتگزاری به ساحت امام زمان(ع) باید اهل وفا و نصیحت باشیم، باید آنچه خواست امام زمان(ع) است قبل از اینکه ایشان بفرمایند انجام دهیم و باید از سایرین سبقت بگیریم.
خدمت و خادمی امام مهدی(عج)، خدمت به خود فرد خادم است چرا که موجب شفاعت و یاری حضرت میشود. خدمت به امام زمان(عج) را باید غنیمت بدانیم نه غرامت و این لطفی است که از سوی حضرت شامل حال ما شده است. خداوند متعال نعمت ظاهری خود را شامل حال کفار هم میکند و نعمتهای خاص خویش را شامل حال انبیا، اولیا و بندگان خود میگرداند که وجود مقدس حضرت حجت(عج) که همه بشریت به دم مسیحایی ایشان زندهاند، از جمله این نعمتهای خاص است. روایتی از امام صادق(ع)که فرمودند اگر من او را (امام زمان) درک میکردم، همه عمرم را کمر به خدمت وی میبستم. همه انبیا و اهل بیت(ع) خادم ساحت قدسی حضرت بقیة الله (عج) هستند، پس جایگاه خود را ارج نهید و همانند یک خادم منتظر باشید.
منتظر واقعی ساکن و بی تحرک نیست
انتظار فرج آن امام بزرگوار خود یکی از اصلی ترین وظایف و دغدغه های شیعیان واقعی محسوب می شود. ماباید مسئله مهدویت و انتظار فرج را در مسیر اصلی خود تعریف نماییم .پیامبر اکرم (ص می فرمایند افضل العباده انتظارالفرج. همچنین دیگر امامان معصوم (ع) از جمله علی(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) از دوران سخت آخر الزمان و ظهور قائم آل محمد(ص) خبر داده اند. در این خصوص حفظ ایمان و حرکت در مسیر ولایت است که مومنان را به سعادت می رساند. ولایت پذیری مومنین نسبت به مقام شامخ امام زمان(عج) نیاز به معرفت و شناخت دارد. باید این قابلیت در تک تک افراد و کل جامعه اسلامی ایجاد شود تا زمینه های ظهور امام زمان(عج) فراهم شود. فرج امام زمان(عج) با معجزه صورت نمی گیرد، بلکه این خودسازی فردی و اجتماعی افراد و جامعه است که منتج به فرج ایشان میشود. در این خصوص باید قابلیت های موجود را تقویت نمود. وقوع انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت اسلامی شیعی ،با اعتقاد به ظهور امام(عج) و حرکت در مسیر آن امام بزرگوار تاثیر زیادی در ترویج تفکر مهدوی در جهان داشته است. عده ای معتقدند که باید در جامعه فساد کرد و تباهی را در جهان تشدید نمود تا زمینه های ظهور امام زمان (عج)فراهم شود! عده ای نیز معتقدند که باید ناظر صرف بود و تحرکی در این خصوص انجام نداد و برخی نیز به ابعاد ماوراء الطبیعه موضوع و جنبه های عرفانی ظهور امام زمان(عج) می نگرند و در صدد پر رنگ نمودن آن ابعاد می باشند. عده ای نیز صرفا به دنبال رویت امام زمان(عج) هستند. باید گفت که همه این مسیرها ناصحیح است.
حضرت امام (ره) تقوت قدرت اسلام را زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) می دانستند. در تفکر ایشان باید حکومت اسلامی تشکیل داد تا زمینه های ظهور را فراهم نمود. بر این اساس نخست ایران، سپس دنیای اسلام و سرانجام کل دنیا باید اسلامی شود. تشکیل حکومت اسلامی و تبیین قوانین اسلامی و تعیین جایگاه امت اسلامی گامی محکم و ضروری در این خصوص محسوب می شود. منتظر واقعی امام زمان(عج) باید با ظلم و فساد و تبعیض مبارزه نماید و تحرک داشته باشد. منتظر واقعی ساکن و بی تحرک نیست. شیعه و پیرو واقعی امام(عج) باید وقت خود را صرف خودسازی فردی و اجتماعی جامعه نماید. این تفکر اشتباه و خطای محض است که برخی در دوران انتظار سکوت نموده و نظاره گر اوضاع باشند و انتظار داشته باشند که در دوران ظهور جزء یاران امام(عج) باشند. اساسا چنین موضوعی قابل قبول نیست. منتظر واقعی باید تحرک داشته باشد. ما باید موضوع همت و کار مضاعف را با توجه به مسئله مهدویت و ویژگی های منتظر واقعی امام زمان(عج) مورد توجه دقیق قرار دهیم. انتظار و منتظران واقعی ما هر شب منتظر طلوع خورشید فردا هستیم، اما معنای انتظار خورشید، آن نیست که دست بر روی دست بگذاریم و تا صبح در تاریکی به سر ببریم، بلکه هرکس سعی میکند در حد امکان، اتاق خود را روشن کند. همه در زمستان منتظر فرا رسیدن تابستان هستند، ولی انتظار تابستان به آن معنا نیست که در زمستان در سرما بمانیم و اتاق خود را گرم نکنیم. در زمان غیبت امام زمان عج نیز باید به میزان توان خود، با ظلم مبارزه کرد و در صدد اصلاح خود و جامعه بر آمد. در روایات میخوانیم افضل الاعمال انتظار الفرج بهترین عمل، انتظار آمدن حضرت مهدی عج است. بر اساس این حدیث، انتظار، حالت نیست، بلکه عمل است. بنابراین منتظران واقعی باید اهل عمل باشند. کسی که منتظر مهمان است، در خانه آرام نمینشیند (تمثیلات47)
ره آورد انتظار، برداشت هایی از انتظار
می گویند انتظار به معنی تعطیلی تکلیف و صرف چشم به راه بودن نیست بلکه روح انتظار آراسته شدن به اخلاق اسلامی و سازش نکردن با ظالمان و زمینه سازی برای حکومت عدل جهانی حضرت است. حضرت امام خمینی(ره) می فرماید: بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام(عج) را از خدا بخواهند... یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند: این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد به این چیزها ما کاری نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم. برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءالله درست می کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم... یک دسته ای می گفتند: که خوب! باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. شخص منتظر تکلیفی جز گوشه گیری و دست روی دست گذاشتن ندارد، و می گویند انتظار مذهبی است که نمی تواند کاری را انجام دهد و به عزلت و کناره گیری روی می آورد. الف) خداوند فرماید: باید از میان شما، جمعی مردم را به سوی خوبی ها دعوت نمایند و به کارهای نیک وادار کنند و از اعمال زشت بازدارند، آنان همانان رستگارانند (آل عمران104) یا اینکه: این دو وظیفه ی بزرگ (امر به معروف و نهی از منکر) را از امتیازات و افتخارات مسلمانان محسوب کرده و می فرماید: شما بهترین امتی بودید که به سوی انسان ها آفریده شده اند ]چرا که[ شما امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید. بدون تردید امر به معروف و نهی از منکر با انتظاری میسازد که تکلیف ساز باشد نه با معنایی که تکلیف سوز است. ب) روایاتی در باب انتظار بیان شده که تصویر روشنی را از انتظار به نمایش می گذارند که به هیچ وجه تناسبی ندارند؛ زیرا در این روایات «انتظار» را با واژه هایی مانند بهترین عمل، بزرگترین عبادت و آمادگی نظامی قرین ساخته اند و هر عقل سالمی می پذیرد که واژه های عبادت و عمل و آمادگی نظامی، با انتظاری که معنایش گوشه گیری و رکود است تناسبی ندارد. امامی که مهمترین لقبش قائم است و منتظران با شنیدن این لقب، قیام میکنند، و با این کار آمادگی خود را به نمایش می گذارند، چگونه می توان چشم به راهی منتظرانش را به رکود تفسیر کرد و عاشقانش را به عزلت و ایستایی متهم کرد.
انتظار سازنده، عامل مقاومت و بقای تشیع
انتظار سازنده، از بزرگترین عوامل مقاومت و پایداری است و از آن جهت که مسلمانان و به ویژه شیعیان را در برابر ظلمها، فسادها و .... ثابت و پابرجا نگه میدارد و به آنان دل و جرأت میدهد تا در برابر دشمنان اسلام مقاومت و ایستادگی کنند و در عقیده خود محکم و استوار و ثابت قدم بمانند سرمایه روحی بزرگی برای منتظران است. «جیمز دارمستتر» شرق شناس و زبان دان معروف فرانسوی نیز انتظار را عامل مقاومت و بقای تشیع دانسته است: قومی را که با چنین احساساتی (عشق و انتظار به حضرت(عج) پرورش یافته است می توان کشتار کرد اما مطیع نمی توان ساخت. در طول تاریخ حیات پر افتخار تشیع، مهمترین عاملی که شیعیان را در برابر حکومت های جور و ستم از زوال و انقراض نگهداشته است مسئله انتظار و عقیده به ظهور مهدی (عج) بوده است. آیت الله صافی: پس از رحلت رسول خدا(ص) و شهادت علی(ع) تا امروز ریشه تمام حرکات و نهضت های شیعه و مسلمین علیه باطل و استعمارگران، همین فلسفه اجتماعی انتظار عقیده به ادامه مبارزه حق و باطل تا پیروزی مطلق بوده است.
انتظار سازنده، آراستگی به عدالت
انسان منتظر باید به زیور عدالت، تقوی و پارسایی آراسته باشد. منتظران ظهور مهدی که در انتظار حکومت عدل جهانی به سر میبرند، باید پیوسته، نمونه عدل و عدل طلبی باشند. قرآن میفرماید: آن گونه که حق تقوا و پرهیزگاری است، از خداوند بپرهیزید (آل عمران102) اگر فردی با اجتناب از معاصی و رعایت تقوای الهی، بتواند ملکه عدالت را در خود پدید آورد و با ایجاد تعادل در میان قوای نفسانی خود، ارکان حیات اخلاقی را در وجود خود نهادینه سازد. آنگاه می تواند در عصر ظهور که عصر استقرار عدل ناب و مطلق است خویشتن را با شرایط نوین تمدن توحیدی مهدوی هماهنگ سازد. در غیر اینصورت هاضمه شخصیت فرد، قدرت جذب مولفه های فرهنگ عدالت محور دولت مهدی را نخواهد داشت. زندگی منتظرانه زندگی منتظرانه پیشینه ای دراز در تاریخ و افقی ناپیدا در آینده روزگار دارد. باور انتظار تنها به پایان عصر غیبت بر نمی گردد بلکه به دوران آغازین دین; زیرا تاریخ اسلام این سلوک را در زندگی دینی آن روزگار نشان میدهد. فرهنگ انتظار با سه رکن مهم تحقق پیدا می کند : 1 ـ نارضایتی یا قانع نبودن به وضع موجود; 2 ـ امید داشتن به آینده بهتر; 3 ـ حرکت و تلاش اما این انتظار فقط در حیطه زندگی فردی انسانها توسعه پیدا نمیکند بلکه در اعماق زندگی و روابط اجتماعی انسان ها تحقق می یابد. مفهوم انتظار انتظار باوری است بارور به عمل که در زندگی منتظر در قالب کرداری خاص تجسم می یابد. بدون هیچ عکس العملی خود را منتظر دانستن تفسیری وارونه و منافقانه از انتظار است. انتظار اعتقادی است در گرو عمل به آن چه فرهنگ انتظار ایجاب میکند. انتظار چشم داشتن به حاکمیتی است که در آن ناپاکان ظالمان متظاهران بی اعتقاد و معتقدان بی کردار به شمشیر عدالت و دیانت سپرده میشوند. دین از بدعتها کجی ها نفاقها و نارواییهای بشری پیراسته میگردد. نادرستیها و ناراستی ها کنار میرود کاخهای به ظلم افراشته تاریخ سقوط میکنند زنجیرهای جهل و اسارت گسسته میشوند. نابخردیها و ناحقیها پایان می یابند و دنیای ناراستان به فرجام میرسد. انتظار یا آینده نگری به حالت کسی گفته میشود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش می کند... انتظار یعنی آماده باش کامل
مکتب انتظار
1 ـ انتظار مکتب آمادگی آمادگی همیشگی جوهر اصلی انتظار است و وظیفه قطعی منتظران. انتظار قیام و ظهور مهدی(عج) آمادگی پیشین می خواهد از جمله پاک زیستن صداقت در عقیده و عمل دارا بودن توان روحی برای جهاد و مبارزه در رکاب امام مهدی(عج). حضرت علی ع: منتظر امر ما بسان کسی است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد. بحارالانوار ج52 ص123 2 ـ انتظار مکتب تعهد و تکلیف جاودانگی شریعت و احکام آن اصلی بی تردید است و در همه عصرها پیروی از دستورها و تعالیم دینی و پیاده کردن آنها در متن زندگی واجب است. بر پایه این اصل مسلم دینداران برای همیشه حضور در صحنه و انجام تکالیف فردی و اجتماعی را وظیفه خود میدانند. امام سجاد(ع ) میفرماید: معتقدان به مهدی(عج) و منتظران ظهور او در عصر غیبت در پنهان و آشکار مردمان را به دین خدا فرا میخوانند. شیخ صدوق کمال الدین ص320 . پس انتظار باوری نیست که با آن تعهد اجتماعی انسان نفی شود یا سکوت و سازش با ستم کاران و ظالمان توجیه گردد. انتظار قیام و ظهور مهدی(عج) آمادگی پیشین میخواهد از جمله پاک زیستن صداقت در عقیده و عمل دارا بودن توان روحی برای جهاد و مبارزه در رکاب قائم عج
دوست داران «امام غائب» در برابر منتظران «امام قائم»
بی شک ظهور امام عصر(عج) و ایجاد حکومت عدل مهدوی (عج) با مبارزات فراوانی همراه خواهد بود چرا که سردمداران کفر و طغیان به راحتی پیام عدالت گستر و حق محور امام عصر(عج) را برنتابیده و با حضرتش به جنگ خواهند پرداخت بنابراین قیام آن حضرت با مجاهده و ایثار و نثار آغاز خواهد گشت. در عصر غیبت کسانی منتظر حقیقی آن حضرت اند که از سویی بر اساس الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض اهل معرفت و فکر و ذکرند و با دعا و نیایش خواست و اندیشه و راز و نیاز انسی دارند و از سویی دیگر بر اساس لیعدن احدکم لخروج القائم ولو سهما همواره آماده جهاد شهادت حماسه ایثار و نثارند. زاهدان و عابدانی که پیوندی با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند خواسته یا نخواسته دوستدار امام غائب اند نه دوستدار و منتظر امام قائم; و چون آن حضرت ظهور کند چنین افرادی اولین کسانی اند که از او رخ برتابیده و دستورهای مبارزه آموز و سیرت های مخاطره آمیزش را نادرست خواهند دانست. مطلوب اینان غائب آل محمد(عج) است نه قائم آل محمد(عج) آنانکه در کنار زهد و پارسایی در عرصه های علمی و عملی اهل میدان جهاد مبارزه و شهادت اند و خویش را برای یاری و حمایت امامشان (هرچند به آماده ساختن یک تیر) مهیا کرده اند و آماده دفاع از مرز دین و حریم قرآن و عترت اند و از غیر خدا نهراسیده و سلاح در کف اهل زمزمه و مناجات اند منتظران راستین ولی عصر و مشتاقان قائم آل محمدند. حال آن که میخواهد صدق انتظارش را بیازماید باید ببیند علاقه مند امام غائب است یا مشتاق امام قائم تا بداند منتظر حقیقی امام عصر است; یا عنوان انتظار آن حضرت را به گزاف بر خود بسته است .
رضایت امام زمان! چگونه؟! وظایف منتظران
اگر میخواهید رضایت آقا امام زمان عج و به دنبال آن رضایت خداوند را به دست بیاورید، در یک جمله بهترین عمل این است که: آنچه را خداوند واجب کرده، انجام دهید و آنچه را حرام کرده است، ترک نمایید. اما شیعیان در عصر غیبت وظایف دیگری دارند که به طور مختصر به برخی از آنها با استفاده از روایات اشاره میکنیم. 1. معرفت و شناخت مقام امام و امامت ولایت از مهمترین وظایف منتظران در برابر امام زمان(عج) شناخت آن حضرت است، منظور از شناخت امام، تنها شناخت ظاهری و حسب و نسب وی نیست، چه آنکه بسیاری از کسانی که به دشمنی و جنگ با ائمه(ع) برخاستند به طور کامل حسب و نسب و چهره ظاهری امام را می شناختند، بلکه مقصود از معرفت و شناخت امام(ع) شناخت مقام امام و اعتقاد به امامت او و واجب الطاعه دانستن وی و واسطه ی نزول رحمت و الطاف الهیه قرار دادن است. چنین معرفتی ما را با رمز عبودیت خالق هستی آشنا نموده و از بندگی طاغوت ها می رهاند. آری شناختن امام عصر(عج) شناختن خط حرکت تکاملی و خصوصیات آن است و نشناختن این خط یا مستلزم رکود است و سقوط یا انحراف و حرکت در جهت ضد، و اینها همه دوری و دور شدن از هدایت است و سقوط در ورطه هلاک و جاهلیت. شناخت وجود مقدس امام(عج) بسیار مهم و ارزشمند است، چرا که از یک سو معرفت صحیح امام بر هر فردی واجب بوده و نبود آن، مرگ جاهلیت را به دنبال دارد و از سوی دیگر شناخت بهترین موعود پیامبران و مصلح جهانی و آگاهی از زندگانی او، نقش مهم و تعیین کننده ای در زندگی افراد دارد و حرکت آنان را تنظیم میکند. این شناخت دو جنبه دارد، اول معرفت شخص آن بزرگوار که او کیست و زندگانی او به چه صورت است؟ دوم معرفت شخصیت ایشان که جایگاه آن حضرت در نظام هستی کجاست و چه آثاری بر آن مترتب است و ما چه وظایفی در قبال امام داریم؟
از این رو توصیه شده که در عصر غیبت معرفت نسبت به امام زمان(عج) را از خدای متعال بخواهید و مرتب چنین دعا کنید اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم عرفنی نبیک فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی بارالها خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیغمبرت را نخواهم شناخت. بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی حجت تو را نخواهم شناخت، بارالها حجت خود را به من بشناسان که اگر حجت خود را به من نشناسانی از دینم گمراه می گردم (کمال الدین ج2 ص512) علامه مجلسی میگوید : لعله (عج) إنما فسر معرفة الله بمعرفة الإمام لبیان أن معرفة الله لا یحصل إلا من جهة الإمام أو لاشتراط الانتفاع بمعرفته تعالى بمعرفته ع و لما ذکره الصدوق رحمه الله أیضا وجه شاید امام ع که معرفت خدا را معرفت امام دانسته منظورش این است که معرفت خدا حاصل نمىشود مگر از طرف امام یا به جهت این که شرط انتفاع از معرفت خدا معرفت امام است که اگر خدا را بشناسد ولى امام شناسى نداشته باشد، خداشناسى او برایش سودى ندارد و توضیحى که صدوق نیز داده است بىمناسبت نیست .
الف : إمام، مظهر اسماء حسناى خداوند : شیخ کلینی: و آن حضرت راجع به قول خداى عز و جل «خدا را نامهاى نیکوست او را بآنها بخوانید» فرمود : سوگند بخدا مائیم آن نامهاى نیکو که خدا عملى را از بندگان نپذیرد مگر آنکه با معرفت ما باشد . فقال علیع: .. فَلَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَنَا وَ عَرَفْنَاه به بهشت نمیرود مگر کسى که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم . ب : احاطه علمى إمام بر همه امور عالم : فَإِنَّا یُحِیطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِکُمْ وَ لَا یَعْزُبُ عَنَّا شَیْءٌ مِنْ أَخْبَارِکُم ما از اخبار و اوضاع شما کاملا آگاهیم و چیزى از آن بر ما پوشیده نمیماند . مرحوم کلینی در روایت دیگری از امام صادق ع نقل میکند: به راستى من مىدانم آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و مىدانم آنچه در بهشت است و آنچه در دوزخ است و میدانم آنچه بود و آنچه مىباشد، گوید: سپس اندکى صبر کرد و دید که این سخن بر هر که شنید گران آمد پس فرمود: من اینها را از کتاب خدا عز و جل مىدانم، زیرا خدا عز و جل مىفرماید: در آن بیان واضح هر چیزى است .
2 - انتظار فرج دومین وظیفهای که شیعیان در عصر غیبت دارند ، انتظار فرج است : امام سجاد ع میفرماید : اى ابو خالد مردم زمان او که معتقد به امامت وى هستند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند؛ زیرا خداوند عقل و فهمى به آنها داده که غیبت در نزد آن ها حکم مشاهده را دارد! خداوند آنها را در آن زمان مثل کسانى میداند که با شمشیر در پیش روى پیغمبر (علیه دشمنان دین پیکار کردهاند، آنها مخلصان حقیقى و شیعیان راستگوى ما هستند که مردم را به طور آشکار و نهان به دین خدا میخوانند. و هم فرمود : انتظار فرج بزرگترین فرج است . 3- غمگین بودن در فراق حضرت از جمله ی وظایف منتظران، در دوران غیبت گریان بودن به خاطر آن حضرت است. از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: به خدا قسم غایب میشود امام شما زمانی از روزگار و مردم آزموده میشوند تا آنکه گفته می شود مرد یا کشته شد و به کدام وادی رفت و هر آینه گریان میشود بر او چشمان مؤمنان (همان ص347) و این سرشک غم است که از چشمان منتظران یوسف زهرا جاری است و هر بامداد جمعه در غم دوری قبله دلشان اینگونه می سرایند: آیا کسی است که مرا یاری کند تا به همراهی او ناله و گریه را طولانی کنم؟ آیا ناله کننده و بی تابی هست که من بازاری او را در هنگام تنهائیش یاری و همراهی کنم؟ آیا در چشمی خار رفته است که چشم من (در ناراحتی و اشک) با او هم دردی نماید؟! (دعای ندبه) علت این حزن و اندوه می تواند امور ذیل باشد:
الف) غایب بودن آن حضرت و نرسیدن دست به دامان وصالش و روشن نگشتن دیدگان به نور جمالش با این که او در میان مردم است و بر زوایای اعمال آشکار و پنهان بندگان اطلاع دارد (النجم الثاقب ص424)
ب) حزن و اندوه برای مظلومیت امام و دین مبین اسلام، زیرا آن مجسمه غیرت از یک طرف ظلم و ستم و بی عدالتی های روی زمین را می بیند و نیز نظاره گر تشتت امت اسلام و هجوم دسیسه های شیاطین و مقهور شدن دین قاهره است و از طرفی دیگر به واسطه مساعد نبودن زمینه ظهور و به واسطه اعمال ناپسند بشریت در پرده غیبت بسر می برد و دستش از اجرای احکام و صدور الهی و جلوگیری از ظلم و بیداد ظالمان کوتاه است (همان ص425) 4 - عهد و پیمان در دعای عهد که از امام صادق ع نقل شده: خداوندا! من بامداد امروز که در آن بسر میبرم و هر بامدادى تا زندهام عهد و پیمان خود را با امام خویش تجدید میکنم، و بیعت او را بگردن میگیرم و هیچگاه آنرا از نظر دور نمی دارم و از یاد نمىبرم . 5 - رعایت تقوا و مانع وصول به حضرت مهمترین وظیفه شیعیان در عصر غیبت این که تقوای الهی داشته باشند و اتفاقا همین کم تقوایی ما شیعیان است که این همه سال از فراق آن حضرت رنج میبریم. و چنانچه شیعیان ما (خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد) قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع مىشدند، نه تنها سعادت لقاى ما از ایشان به تأخیر نمىافتاد، که سعادت مشاهده ما با شتاب بدیشان مىرسید و اینها همه در پرتو شناخت کامل ما و صداقت محض نسبت بما مىباشد، بنابراین هیچ چیز ما را از ایشان محبوس نمىدارد جز اخبارى که از ایشان بما مىرسد و ما را مکروه و ناراحت مىسازد و از ایشان انتظار نداریم، و تنها از خدا باید یارى خواست و او براى ما کافى و نیکو کارگزار و پشتیبانى است
6 - یاد حضرت امام زمان(عج) به عنوان ذخیره الهی و رحمت واسع حق، نام و یاد شیعیان و منتظرانش را از خاطر نمیبرد و لطف و عنایت آن حضرت مدام شامل حال و چراغ راه آنان است. چنانکه خود در نامه ای به شیخ مفید چنین مرقوم فرموده اند: ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم (الاحتجاج ج2 ص598)
الف) توجه قلبی منتظر واقعی کسی است که دائم قلبش به عشق مهدی(عج) میتپد امام کاظم(ع): وجود حضرت مهدی از دیدگان مردم پنهان میشود ولی یاد او از دل های مؤمنان مخفی نمیشود (کمال الدین ج2 ص368) ب) صدقه دادن شخص منتظر با صدقه دادن جهت سلامتی وجود مبارک حجت(عج) مراتب ارادات خود را به حضرت نشان می دهد. و نیز عقل حکم میکند که دلدادگان به آن وجود مقدس، برای حفظ سلامتی اش تا آنجا که توان دارند تلاش نمایند؛ زیرا دین و حیات آن، و عافیت انسانها و اصول ناموس عصر، مدار دهر آرامش زمین و سیر افلاک در این عصر به وجود حضرت(عج) بستگی دارند چه آنکه امام صادق(ع) فرمود: اگر زمین بدون امام باشد فرو میرود و نظمش از هم می پاشد (کافی ج1 ص252) ج) هدیه دادن منتظری که به یاد امام منتظر است اعمال خیری که انجام میدهد ثوابش را به پیشگاه آن حضرت اهداء مینماید و یا اینکه به نیابت آن وجود اقدس کارهای نیک مانند حج و عمره و طواف و... بجا می آورد البته این نه بدان جهت است که آن حضرت محتاج ما است. چه آنکه آن حضرت خود زنده است و اعمال خیر را به نحو احسن و مقبول انجام میدهد و او را به اعمال ما حاجتی نیست بلکه این اهداء اعمال خیر ابراز ارادتی است از منتظران به حضور آن ذخیره الهی و همانطور که سیدبن طاووس فرمودند موجب توجه حضرت و احسان او نسبت به اهداءکننده می شود. د) زیارت زیارت آن حضرت، یکی دیگر از نمودهای یاد وی می باشد، البته این زیارت اگر با آداب و ادعیه ای که از ناحیه ائمه معصومین رسیده مثل زیارت آل یاسین و... پسندیده تر است
هـ) دعا کردن یکی دیگر از مصادیق یاد حضرت(عج)، دعا برای آن حضرت است شیعه منتظر دعا برای تعجیل فرج و برای سلامتی حضرت مهدی(عج) را به عنوان یک تکلیف و وظیفه مهم در عصر غیبت نباید فراموش کند؛ زیرا دعا برای تعجیل فرج دعای همیشگی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و ملائکه آسمان ها بوده و هست. دعا برای فرج امام زمان عامل رهایی از فتنه های عصر غیبت است چنانکه امام عسکری(ع) فرمودند: بخدا سوگند، مهدی(عج) غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می یابند که خداوند او را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده (منتخب الاثر ص288) از جمله وظایف شخصی منتقدان و محبان امام مهدی(عج) انتظار فرج است که این امر در متون ارزشمند حدیثی مورد توجه و سفارش بسیار قرار گرفته است. امام صادق(ع) فرمود: هرکس بمیرد و منتظر امر فرج امام عصر(عج) باشد، مانند آن است که با حضرتش و در خیمه وی به سر میبرد. امام صادق(ع) سپس اندکی مکث کرد و فرمود: نه، بلکه مانند آن است که در کنار وی شمشیری میزند و می جنگد. آنگاه ادامه داد نه بخدا سوگند چنین شخصی مانند یاران رسول خدا(ص) خواهد بود که در کنار وی در میدان نبرد، شهادت طلبانه به پیکار مشغول بودند.خود امام زمان عج، در توقیع معروفی میفرماید وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَج برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید .
و) تجدید بیعت و میثاق وظیفه دیگر منتظر این است که با تجدید عهد و میثاق مراتب سرسپردگی خود را به امام زمانش نشان دهد و برای تجدید عهد با منجی عالم دعای عهد، میثاق نامه ای شیوا و زیباست که امام صادق(ع) درباره آن فرمودند: هر کس چهل صباح این دعا را بخواند از یاوران حضرت قائم خواهد بود و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خدای تعالی او را زنده خواهدکرد تا در رکاب آن عزیز جهاد کند.
8- مودت و دوستی محمد و آل محمد(ص) چه آنکه این محبت آنقدر مهم است که اجر زحمات و پاداش رسالت پیامبر(ص) قرار گرفته است. بگو من از شما در برابر رسالتم مزدنی طلب نمی کنم به جز دوستی و مودت نسبت به اهل بیتم (شوری32) در این میان اظهار محبت و دوستی خصوصا به بازمانده ابراهیم خلیل به عنوان وظیفه منتظران در روایات جایگاه خاصی دارد.
انتظارات امام زمان(عج) از گروه های اجتماعی
امام زمان(عج) در دعای اللهم ارزقنا توفیق الطاعه برای قشرهای مختلف، دعاهایی فرموده که در واقع انتظارات و توقعات آن حضرت را نشان میدهد. این دعا را می توان به دو قسمت تقسیم کرد: در بخش نخست برای همگان و عموم مردم درخواست هایی از خداوند کرده و در قسمت دوم برای هر یک از قشرهای جامعه به طور جداگانه دعا شده و آن حضرت در واقع توقع و نگرانی خود را از هر قشر نیز بیان فرموده است. 1- علما امام صادق(ع): اگر دیدید عالم، علاقه مند به دنیاست، او را متهم سازید؛ زیرا هر عاشقی به گرد معشوق خود میچرخد. خداوند به داود(ع) وحی کرد: بین من و خودت عالمی را که فریفته دنیا شده واسطه قرار مده که تو را از محبت من باز می دارد. اینان، راهزنان بندگان من هستند. کمترین عقوبت من برای آنها، این است که حلاوت و شیرینی عبادتم را از آنها میگیرم. در مورد آشکار کردن علم و بیان احکام الهی و خیرخواهی برای جامعه نیز امامان بزرگوار چنین فرموده اند اذا ظهرت البدع فعلی العالم أن یظهر علمه فان لم یفعل سلب نورالایمان هرگاه بدعتها آشکار گردد، عالم باید علم خود را اظهار کند، وگرنه نور ایمان از او گرفته خواهد شد. این نکته را اضافه میکنیم که قرآن وقتی ویژگی علمای اهل کتاب را بر می شمرد، به همین دنیا طلبی و کتمان کردن حقایق به وسیله آنان اشاره می فرماید. 2- دانشجویان دعا و توقع امام زمان(عج) از همه دانش پژوهان آن است که در طلب علم، رغبت و تمایل نشان دهند و از هر گونه تنبلی و کسالت دوری کنند. امام صادق(ع) آن گاه که جنود (لشکر) عقل و جهل را بر می شمرد، نشاط و شادابی را لشکر عقل و کسالت را لشکر جهل بر می شمرد و به همین جهت در دعایی از کسالت و ناتوانی به خدا پناه می برد اللهم انی اعوذ بک من الکسل و الهرم 3- جوانان در روایات توجه خاصی به جوانان شده؛ چه اینکه جوان مورد عنایت خداوند است. امام صادق(ع) خطاب فرمود: اما علمت ان الله تعالی یکرم الشباب منکم؛ آیا نمی دانید که خداوند جوانان شما را گرامی می دارد؟ درباره طبیعت پاک جوانان همین بس که می فرماید علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر؛ جوان ها را دریابید؛ چرا که سرعت آنان به طرف خوبی و خیر از دیگران بیشتر است. 4- بانوان نقش بی بدیل بانوان آنگاه آشکار می گردد که تاریخ را ورق زنیم و نقش فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) را به دقت نگریسته، سپس پیروان هر یک از این بزرگواران همچون همسر زهیربن قین در کربلا و دیگران را مورد توجه قرار دهیم. اما آنچه بر قدر و منزلت زنان می افزاید، حیا و عفت آنان است. در روایتی امام صادق(ع) سرچشمه مکارم و بزرگواری ها را «حیا» معرفی می کند و می فرماید المکارم عشر... و رأسهن الحیاء. 5- ثروتمندان پیامد ثروت، تکبر و بخل است و اغنیا باید متوجه باشند که به خاطر فقرا، از نعمت های خداوند بهره مند شده اند؛ اسلام برای ریشه کنی فقر، احکامی را هم برای اموال و ثروت ها وضع کرده است؛ از جمله زکات را واجب کرده که حداقل وظیفه مسلمانان است و اگر این منبع برای رفع نیاز آنان کفایت نکند، خداوند منابع دیگری را قرار داده؛ مانند دادن صدقه به فقرا. این، خداوند میفرماید والذین فی اموالهم حق معلوم پس حق معلوم، غیر از زکات است که بر هر کسی بر حسب توانایی اش واجب و لازم است 6- فقرا امام صادق (ع) فرمود: خداوند به پیامبران خود ده ویژگی عنایت کرد. پس در خود بنگرید، اگر آن ویژگی ها در شما هست، خدا را حمد کنید و اگر در شما نیست، آنرا از خداوند بخواهید و از جمله آن ده خصلت، صبر و قناعت است. نیز می فرماید: پیروزی را طلب کردم و آن را در صبر یافتم، و بی نیازی را خواستم و آن را در قناعت یافتم. انسان در مسیر زندگی، نیاز به مرکبی خستگی ناپذیر و سلاحی برنده دارد که از نگاه امام علی(ع) صبر، مرکبی است همیشه کارآمد و قناعت، شمشیری است بران. در پاره ای از روایات هم آمده: قناعت گنج بی پایان است. لازمه صبر و قناعت دو چیز است: اول دست نیازیدن به مال حرام، و دوم چشم ندوختن به مال دیگران. 7- حاکمان امیرمؤمنان(ع): خداوند شش گروه را به شش علت عذاب میکند و از جمله حاکمان را به سبب ظلم معذب میسازد. در روایت دیگر ان شر البقاع دور الأمراء الذین لایقضون بالحق بدترین مکانها، خانه های حاکمانی است که به حق قضاوت نمی کنند. اگر حاکمان، عادل باشند، اطاعت مردم از آنان سبب عزت آنها خواهد گردید وگرنه جز ذلت چیزی نصیب مردم نمی شود. امام سجاد(ع): و طاعه ولاه العدل تمام العز؛ تمام عزت در اطاعت از والیان عادل است. در پایان از خداوند می خواهیم تا خورشید عدالت از پس پرده برون آید و عدل حقیقی را در تمام ابعاد آن اجرا بفرماید. ما نیز باید ضمن آن که این دعا را در همه جا ترنم میکنیم، بکوشیم که به انتظارات حضرت(عج) پاسخ دهیم و بعلاوه، پیام او را هم به همه قشرهای جامعه برسانیم.
جامعه منتظر
انقلاب اسلامی ایران، نقطه عطف تاریخی برای تجدید حیات اسلام شد تا بار دیگر نشان دهد، اسلام که خاستگاه مدنیت انسانی و عقلانیت اجتماعی ریشهداری بوده، در انعقاد تمدنهای بزرگ بشری در هزاره اخیر، نقش بسیار جدی و بنیادین ایفا کرده است، بار دیگر جامعهسازی و مدینه پردازی نوین خویش از سرگرفته، آمده است تا به فضل خدا، بنیاد تمدن جدیدی را دراندازد که اخلاق را با عقلانیت، شریعت را با مدنیت، حقیقت را با مصلحت، آزادی را با عدالت و عرفان را با واقعیت، یکجا جمع کند و ریشه همة تفکیکهای شوم و نادرست را که اخلاق، عقل و معیشت بشر معاصر را خاکستر کرده، برکند و دوباره، سکه به نام تمدن عقلانی محمدی ص زند. اسلام، دکترین زندگی و آزادگی است و جامعهسازی و تمدنپردازی در ذیل آموزههای دینی، سیر و حرکت به سوی جامعه واقعی انتظار و زمینهسازان ظهور رسالت سترگی است که دستکم چندین دهه کار پیاپی نظری و عملی میطلبد؛ مهندسی چنین جامعه نوین اسلامی، جز با همیاری تمامی متفکران مسلمان و نهادهای علمی و فرهنگی در همه علوم، فنون و صنایع به ثمر نخواهد نشست.
گوشهای از سهم بسیار درخشان متفکران مسلمان، حکیمان، پزشکان، شیمیدانان، فیزیکدانان، ریاضیدانان، مهندسان، کتابشناسان، کاشفان و مخترعان جهان اسلام را ـ که در سدههای نخست تکوین تمدن اسلامی در بنیانگذاری تمدن جدید بشری و پیشرفت علوم تجربی، ریاضی و اجتماعی نقش بسزایی داشتهاند ـ به اختصار یاد آوری کنیم تا روشن شود: 1. تضادهای خندهدار میان علم و دین ـ که در جهان مسیحیت و مغرب زمین اتفاق افتاده است ـ هیچ ربطی به جهان اسلام و فرهنگ قرآنی ندارد که همه علوم عقلی، تجربی و دانش جدید در بستر فرهنگ اسلامی و به تشویق و تحریک دین خاتم، کشف شده، رشد کردند؛ اسلام حتی راه انتقال و ترجمة سرمایههای علمی سایر ملل و تمدنها را نیز بازگذاشته، اساسا ذخیرههای اصلی علوم همه بشریت نیز به وسیلة مسلمین بازیافت، تذهیب و حفظ شد و حتی رشد کرد.
2. برخلاف القاها و افتراهای مستشرقان، برخی غربزدگان و تاریخ نویسان بیاطلاع و فاقد دانش کافی تاریخ یا مغرض، فرهنگ اسلامی، افزون بر علومی که مستقیماً بر معارف دینی متمرکزند و افزون بر دانش عرفانی و عقلانی به پدیدههای طبیعی و اجتماعی نیز توجه وافر داشته، با سفارش بسیار به جستجو کردن، تجربه و بررسی عینی پدیدهها، دعوت کرده است و ذهنگرایی تجریدی(1) صرف را جایگزین عینگراییهای حیات بشری نکرده، بلکه به همة معارف، نیازها و واقعیات به اندازة کافی توجه کرده است؛ بنابراین در کنار فقه، فلسفه، عرفان و تفسیر به علوم طبیعی، تجربی و ریاضی نیز، توجه جدی نموده است. 3. اسلام، دینی زندگیگریز، بیالتفات به دنیای مردم و حقوق معیشتی آنان نیست؛ اسلام به علوم مادی، طبیعی، کشف، شناسایی امکانات طبیعت، تسخیر صحیح عالم طبیعت و استفاده از مواهب زندگی به روشهای علمی، تجربی، تحقیقی و آزمایشگاهی فراخوانده، قابل تفکیک از تمدن، علم و معیشت مردم نیست. 4. جهان امروز به ویژه مغرب زمین از قرون وسطی و دوران فقر، نکبت و بیسوادی خود به برکت تقلید و کپی برداری از دستاوردهای علمی و مدنی جهان اسلام و تمدن اسلامی، خارج شده، به نردبان مدنیت و علم جدید گام گذارد؛ البته باید توجه داشت که این توجه بسیار دین مبین خاتمالانبیا ص به علم، تمدن و مواهب طبیعت در راستای کمال الهی و نزدیکی به خداوند است، حال آنکه مقلدان غربی و اقتباسگران از تمدن اسلامی، آن اهداف و روشهای انسانی را کنار گذارده، علم و تمدن را به تدریج در مسیرهای غیر انسانی بهکار انداخته، رشد دادند. 5. بالاخره اینکه طرح پیشینه رویکرد اسلام به علم، جامعة منتظر را برخود باوری و اعتماد به نفس بیشتر دعوت می نماید تا بتواند در تلاش برای اصلاح جهان و برای ساختن الگوی جامعة انتظار، بازهم در صدر قرار گیرد، طبیعی است، تابلوی زیبای آینده ـ که امام علوم را پایهگذاری مینماید ـ به حرکتهای جامعة منتظر سرعت میبخشد.
انتظار از دیدگاه رهبری
انتظار ظهور امام زمان (عج) به معنای انتظار برای پر شدن جهان از عدل و داد و عدالت برای همه انسانها، انتظار رفع ظلم از صحنه زندگی بشر و انتظار فرا رسیدن دنیایی برتر از لحاظ معنوی و مادی است. وجود حالت انتظار در دل آحاد مردم یکی از الطاف خداوند بر مردم ایران در دوران انقلاب است : این بزرگوار در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما حضور دارد و جوانان مؤمن و با اخلاص نیز با آن حضرت قلباً در ارتباط هستند. این ارتباط به معنای حقیقی کلمه دو جانبه است و در حالات برجسته شور و محبت و احساس و عواطفی که ملت ایران نسبت به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است. انتظار ظهور امام زمان (عج) موجب زنده شدن روح انتظار فرج در جوامع بشری است انتظار به معنای اشتیاق انسان برای دست رسی به وضعی برتر و بالاتر است و این حالتی است که بشر همیشه باید در خود حفظ کند و پیوسته در حال انتظار فرج الهی باشد.
مبنای کار قدرتهای طاغوتی بر این است که فروغ امید را در دلها بمیرانند و همه امیدها را به یک نقطه مادی، یعنی پول و زخارف کم ارزش دنیا متمرکز کنند که سر رشته آن نیز در دست خودِ آن هاست. همه چیز را با حسابهای کمی و پولی محاسبه میکنند و معنویات را از حساب خارجمیکنند و به ویژه میکوشند که آن آینده موعود را از چشم ملتها دورنگهدارند، اما ملتها باید امیدوار باشند تا این اراده تکوینی الهی تحقق پیدا کند. انقلاب اسلامی بذر امید را در دل همه مستضعفان نشاند. انقلاب اسلامی ایران، ظهور سراسر نور مولا (ع) را نزدیک ساخته است. اینک بر همگان است که این تلاش خدایی را با همه شداید و سختیها تا آخرین سر منزل مقصود (که آماده کردن همه زمینهها برای فرجش میباشد) ادامه دهند. در این رهگذر، از توطئههای موذیانه دشمن نباید غافل بود. دشمنان سراغ مجموعه احکام و مقررات اسلام رفتند. هر عقیده و هر توصیهای از شرع مقدس که در زندگی و سرنوشت آینده فرد و جماعت و امت اسلامی تأثیر مثبت و بارزی داشته است، به نحوی با آن کلنجار رفتند تا اگر بتوانند آن را از بین ببرند، اگر نتوانند، روی محتوایش کار کنند. روی عقاید دنیای اسلام، از اینگونه کارها خیلی شده است. روی عقیده توحید، عقیده امامت، روی اخلاقیات اسلامی، معنای صبر، معنای توکل، معنای قناعت، کار کردهاند! همه اینها نقاط برجستهای هستند که اگر ما مسلمانها درست به حقیقت آنها توجه بکنیم تبدیل به موتور حرکت دهنده جامعه اسلامی میشود. … بنده سندی را دیدم که بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری توصیه میکنند که ما باید کاری بکنیم که این عقیده به مهدویت به تدریج از بین مردم زایل بشود! ببینید عقیده به مهدویت چقدر مهم است! چقدر خطا میکنند کسانی که به اسم روشن فکری و به اسم تجدّدطلبی میآیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطلاع، بدون این که بدانند دارند چکار میکنند، موردتردید و تشکیک قرار میدهند! اینها همان کاری را که دشمن میخواهد انجام میدهند. استعمار روح نا امیدی را میخواهد امروز ، استکبار جهانی مایل است که ملتهای مسلمان ، دچار این حالت بشوند -روحناامیدی- ای آقا! دیگر نمیشود کاری کرد، دیگر فایدهای ندارد! میخواهند این را به زور به مردم تزریق کنند. ما که در جریان خبرهای تبلیغاتی و زهرآگین دشمنان قرار داریم، به عیان میبینیم که اغلب این خبرهایی که تنظیم میکنند، برای مأیوس کردن مردم است. مردم را از اقتصاد و از فرهنگ مأیوس میکنند، متدینین را از گسترش دین مأیوس میکنند. .… امروز هر نفسی، هر حنجرهای که برای نا امید کردن مردم بدمد، بدانید که این حنجره در اختیار دشمن است. چه خودش بداند، چه خودش نداند!
خاستگاه برداشتهای انحرافی از مقوله انتظار فرج ؟
منشا برداشتهای انحرافی از کوته فکری و عدم بصیرت کافی نسبت به دین است، همچنین انحرافات اخلاقی، انحرافات سیاسی و توهم اینکه امام زمان(عج) کارها را به وسیله اکراه و اجبار یا فقط از طریق معجزه انجام میدهد؛ پس نیاز به مقدمات و زمینه سازی نیست! همچنین از جمله ریشه های ایجاد این آسیب نیز می توان به توهم اینکه غیر از امام زمان (عج) هیچ کس نمی تواند همه فسادها و تباهیها را به صورت کامل برچیند و تمامی خیرها و صلاحها را در همه ابعاد و زمینهها حاکم سازد؛ پس کاری از دیگران بر نمیآید، اشاره کرد. عدم فهم صحیح روایتهایی که ظلم و جور آخرالزمان را مطرح می کنند و این اشتباه که پس بایستی، یا کاری به فساد و تباهی نداشت و در قبال آن، موضع بی طرفی اتخاذ کرد یا حتی دیگران را به گناه فراخواند، از دیگر دلایل ایجاد این تفکر است. علم و بصیرت در دین، در مقابل کج اندیشیها و برداشتهای غلط ، تقوا در مقابل هوا و هوس، علم و بصیرت در حوزه سیاست و اجتماع برای تشخیص دوستان و دشمنان و روشن شدن عملکرد سیاست بازان، تبیین و روشنگری اندیشمندان و علما در حوزه مسائل دینی و سیاسی و اجتماعی، پیروی از علمای راستین که مصداق نایبان عام امام زمانند و به حاشیه راندن تفکرات متحجرانه و جمودگرا، از راهکارهای زیربنایی رفع این آسیب است.
این اعتقاد چه پیامدهایی را در پی دارد؟ قانع بودن به وضع موجود و عدم کوشش برای تحقق وضعی برتر، عقب ماندگی توده، تسلط بیگانگان و زبونی در مقابل آنها، نبودن استقلال و آزادی، ناامیدی و پذیرش شکست در حوزه فرد و اجتماع، ناتوانی دولت و نابسامانی کشور، فراگیر شدن ستم و انفعال و بی تحرکی در مقابل ظلم، قبول ذلت و بدبختی در حوزه فرد و اجتماع و تنبلی و بی مسئولیتی، از پیامدهای رواج این اعتقاد است. همچنین این آسیب، حرکت و قیام امام(عج) را مشکل میسازد، چرا که هر چه فساد و تباهی بیشتر شود، کار امام (عج) در مبارزه سخت تر و طولانی تر می گردد و بسیاری از آیات و روایات مانند امر به معروف و نهی از منکر، سیاست داخلی و خارجی، چگونگی برخورد با کفار و مشرکان، دیه، حدود، دفاع از محرومان عالم و... تعطیل می شود.
در مقابل دیدگاههای مطرح شده در باره انتظار فرج، نگرش دیگری هم وجود دارد که انتظار را به معنای فراهم آوردن زمینه های ظهور، ظلم ستیزی به مقدار توان و آمادگی برای ظهور حضرت می داند. شیعیان مطابق این اعتقاد و نگرش چه وظیفه ای دارند؟ در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن حضرت مهیا کند و نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نماید، بلکه باید به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز باشد. حضرت امام خمینی (ره) در این باره می فرماید: البته پر کردن دنیا از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم. اگر میتوانستیم می کردیم. اما چون نمی توانیم باید ایشان بیایند. الان عالم پر از ظلم است، اگر ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، تکلیفمان است. به ضرورت اسلام و قرآن و... باید چنین کنیم. اما چون نمی توانیم، باید او بیاید. اما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کاری کنیم که عالم مهیا شود برای آمدن حضرت .
از سوی دیگر، از روایات استفاده می شود که امام زمان (عج) و یارانش به وسیله جنگ و جهاد بر کفر و مادّیگری و بیدادگری غلبه می کنند و به واسطه نیروی جنگی، سپاه دشمن و طرفداران بی دینی و ستم را مغلوب می سازند. وظیفه مسلمانان این است که در اصلاح خود بکوشند و به اخلاق اسلامی آراسته گردند. وظایف فردی و احکام و دستورهای قرآن را عمل کنند. دستورهای اجتماعی اسلام را استخراج و بین خود به طور کامل اجرا کنند تا نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند. منتظر مصلح، خود بایستی صالح باشد و کار بزرگ امام زمان (عج) انتظاری گسترده می طلبد و برنامه ریزیهای کلان و جهانی انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور تهیه شود.
منتظران واقعی، انسان های اخلاقی
ما همواره در انتظار منجی و مصلح بزرگ بشریت، حضرت اباصالح المهدی(عج) هستیم؛ چرا که انتظار داریم در دولت کریمه آن حضرت(عج) انسان ها و جامعه اخلاقی را در جهان تجربه کنیم و بهشت کوچک و سعادت دنیوی را به دست آوریم. در جهانی زندگی کنیم که بی عدالتی و بداخلاقی در آن نباشد و همه چیز بر پایه عدالت و اخلاق سامان یافته باشد. اما پرسش این است که ما خود تا چه اندازه برای تحقق آنچه آرمان بزرگ و مقدس ماست، تلاش کرده و می کنیم و تا چه اندازه نسبت به دنیای اخلاقی امام زمان(عج) شناخت داریم؟ یک منتظر واقعی کسی است که گوش به فرمان امام خود باشد و آنچه که او می گوید و فرمان می دهد انجام دهد و در دوران انتظار به تمام اعمال خواسته شده جامه عمل بپوشاند و در رفتار، گفتار، کردار و تمامی اعمال ریز و درشت خود نظارت و کنترل کامل داشته باشد و مطیع محض امام خود در هر حال و شرایطی باشد.
منتظران واقعی حضرت امام زمان(عج) به عنوان منجی بشریت نیز همواره دل نگران هستند و دمی آرام و قرار ندارند؛ چرا که منتظر بزرگترین مصلح برای بزرگترین و شگفت انگیزترین رخداد تاریخ بشریت هستند. آنان در انتظار آن هستند که همه حقیقت دعوت پیامبران از آدم(ع) تا خاتم(ص) و همه تلاش های اولیاء و اوصیای الهی در آن زمان به دست اباصالح مهدی(عج) به بار نشیند و امام(عج) با ظهور خویش برگه زرین تاریخ بشریت را بنگارد و بر همه معترضان هستی از فرشتگان مقرب تا ابلیس ملعون اثبات کند که بشر شایستگی خلافت الهی را داراست. در آن زمان است که ماموریت پیامبران برای ساخت جامعه جهانی عادل به دست توده های عدالت خواه و براساس کتاب و سنت الهی (حدید25) به پایان می رسد و تعلیم و تزکیه پیامبران (جمعه2) به نتیجه می رسد و بعثت پیامبر(ص) برای اتمام مکارم اخلاقی و انسان اخلاقی تحقق می یابد؛ چرا که انسان های اخلاقی می توانند نخستین اصل و حکم اخلاقی عقل یعنی عدالت را تحقق بخشند و جامعه عدالت محور را با مدیریت امام زمان(عج) و برنامه های عقل و وحی اجرایی کنند.
به سخن دیگر، منتظران واقعی که جامعه عدالت محور را میخواهند، خود انسان های اخلاقی هستند؛ زیرا توانسته اند نخستین و سخت ترین اصلی اخلاقی را ابتدا در خود پیاده کنند تا جامعه ای عدالت محور ایجاد شود؛ چراکه اجرای عدالت همواره درمورد خود شخص بسیار سخت و دشوار است و کمتر کسی حاضر است که عدالت را علیه خود به اجرا درآورد هر چند که همه، خواهان اجرای عدالت علیه دیگران و به نفع خود هستند. قرآن اجرای عدالت را علیه خویشان از سوی شخص بسیار سخت می داند و لذا فرمان می دهد که عدالت را حتی اگر علیه خویشان خودتان باشد اجرا کنید و از اجرای عدالت کوتاه نیایید: یا أیها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله ولو علی أنفسکم أو الوالدین و الأقربین ان یکن غنیا أو فقیرا فالله أولی بهما فلا تتبعوا الهوی أن تعدلوا و ان تلووا أو تعرضوا فان الله کان بما تعملون خبیرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، پیوسته به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید، هرچند به زیان خودتان یا به زیان پدر و مادر و خویشاوندان شما باشد. اگر یکی از دو طرف دعوا توانگر یا نیازمند باشد، باز خدا به آن دو از شما سزاوارتر است. پس، از پی هوس نروید که در نتیجه از حق عدول کنید و اگر به انحراف گرایید یا اعراض نمایید، قطعاً خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است. (نساء135) همین معنا در آیه 152 انعام نیز دوباره تکرار شده و از مردم خواسته شده تا حق و عدالت را در همه حال مراعات کنند و هرگز هیچ عاملی اجازه ندهد تا از اجرای عدالت و حق در گفتار و عمل کوتاه بیایند و ظلمی را روا دارند .
بر اساس آموزه های اسلامی، به پاداشتن عدالت هم، تکلیفی واجب و لازم است و هم، لازمه ایمان است. مؤمن می بایست در عدالت خواهی چنان باشد که عدالت خواهی و انجام آن جزو خلق و خوی و منش او باشد؛ چراکه قوامین به معنای کسی که دایم و همیشه و در همه حال عدالت را برپا دارد و اجرا کند و سود و ضرر خود یا خویشان یا دوستان یا دشمنان یا هر عامل دیگری نمی تواند اصل عدالت و اجرای آن را مخدوش سازد. (نساء135) اگر جامعه انسانی به چنان جایگاهی رسید می توان امیدوار بود که عدالت جهانی امکان پذیر است و سعادت و خوشبختی را همه مردم در جهان تجربه خواهند کرد. از آیات قرآن به دست می آید که انسان مومن و منتظر واقعی می بایست قوام (با تشدید واو) به عدالت و قسط و برپادارنده آن در همه حال باشد؛ چرا که این نخستین و سخت ترین اصل اخلاقی است که عقل و شرع بدان حکم کرده اند و انجام آن برابر با انسانی اخلاقی است؛ زیرا چنین گرایشی نشان دهنده حق طلبی انسان است و انسان حق طلب هرگز گرایشی به هیچ نوع باطل از جمله بی عدالتی و ظلم و گناهان دیگر نخواهد داشت. از این رو گفته می شود که منتظران واقعی اباصالح مهدی(عج) و دولت عدالت محور جهانی آن حضرت، انسان های اخلاقی هستند؛ چرا که انسان برپادارنده حق و عدالت در همه حال، در اوج کمال اخلاقی قرار دارد. برای تحقق این عدالت جهانی به دست حضرت مهدی(عج) منتظر، باید خود منش عدالت خواهی و قیام به آن را دارا باشد و خلق و خوی خود را بر آن پرورش داده باشد. آن حضرت(عج) برای مبارزه با بی عدالتی قیام می کند و کسی که منتظر قدوم آن حضرت(عج) است نباید خود جزو قاسطین و عدالت خوران باشد که ظلم و بیداد روا می دارند. اگر آن حضرت می فرماید: انا الذی املاها عدلا کما ملئت جورا؛ منم که زمین را از عدالت لبریز می کنم، چنانکه از ستم آکنده است. (بحارالأنوار ج52 ص2) در حقیقت می گوید من ضد جور و بی عدالتی هستم و با هر کسی که خلق و خوی بی عدالتی دارد جهاد و مبارزه خواهم کرد. در این صورت منتظری که خود ظالم و جابر است در برابر امام زمان(عج) خواهد بود. پس در حقیقت چنین منتظری در انتظار مقابله و جهاد علیه امام زمان است؛ چرا که هرگز عدالت و ظلم در کنار هم نخواهد بود بلکه علیه یکدیگر است. کسی که حقوق مالی امام زمان (عج) و وجوهات شرعی را نمی دهد و در اموال خود از حقوق آن حضرت(عج) دارد و آمیخته با مال ایشان مصرف می کند، چگونه می تواند مدعی انتظار و قیام به عدالت باشد درحالی که این عدالتی که به ضرر اوست را اجرا نمی کند و به پا نمی دارد. آن حضرت(عج) در این باره می فرماید: و اما المتلبسون بأموالنا فمن استحل شیئا منها فأکله فانما یأکل النیران؛ اما کسانی که اموال ما را در دست گرفته اند، پس هر کس چیزی از آن را مباح شمارد و بخورد همانا آتش خورده است. (بحارالانوار ج53 ص181) آن حضرت(عج) در جایی دیگر می فرماید: و من أکل من أموالنا شیئا فانما یأکل فی بطنه نارا و سیصلی سعیرا؛ کسی که از اموال ما چیزی بخورد همانند این است که آتش را می خورد و به زودی به جهنم خواهد رسید. (بحارالانوار ج53 ص183)
حضرت مهدی(عج) خطاب به محمدبن جعفر اسدی فرمودند: و أما ما سئلت عنه من...... و نحن خصماوه یوم القیامه ؛ اما آنچه در مورد کسی پرسیدی که اموال ما در دست اوست و حلال می شمارد یا بدون دستور ما در آن تصرف کند همان گونه که در مال خود تصرف می کند، پس کسی که چنین کند، ملعون است و ما روز قیامت دشمنان او خواهیم بود. (کمال الدین و تمام النعمه، ص 520، ح 94) حضرت مهدی(ع) همچنین فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم لعنه الله و الملائکه و الناس أجمعین علی من استحل من أموالنا درهما؛ به نام خداوند بخشنده مهربان، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم جهان برکسی باد که درهمی از اموال ما را حلال بداند (و در آن تصرف کند) (بحارالانوار، ج 35 ص 183) حق خواهی در تنهایی منتظر واقعی همان گونه که عدالت خواه و حق طلب درهمه حال حتی علیه خود است، هرگز از کمی تعداد و یا تنهایی خود پیمودن راه حق وحشت نمی کند؛ چرا که حق را شناخته و در مسیر آن گام برمی دارد و از آن کوتاه نمی آید. اگر همه مردم با او همراه باشند یا او را تنها بگذارند هیچ وحشت و ترسی به دل ندارد. این خصوصیت همه مومنان است؛ زیرا ایمان به خدا همان گونه که موجب خشیت و خوف از خداست؛ زیرا عظمت الهی را درک می کند و خود را در برابر آن عظمت هیچ می بیند، پس نسبت به هرگونه تخلف خوف دارد و در برابر عظمت الهی خاشع و خاضع و ذلیل است، اما با پشتوانه ای چون عظمت و جلال الهی در برابر هر کس و چیزی می ایستد و هیچ ترس و خوفی از کسی نخواهد داشت.(بقره150 مائده33و44) امام زمان (عج) و دیگر پیشوایان دین این گونه بوده و هستند و تنها از خداوند خشیت دارند و در برابر عظمت و جلال او هراسان و ترسان هستند (همان و نیز انسان8 تا10) از این رو در هنگام نماز بلکه حتی پیش از آمادگی برای ورود بدان چون هنگام وضو گرفتن رخسار زرد و تن لرزان می شوند چنانکه درحالات امامان علی(ع) امام حسن(ع) و امام سجاد(ع) و دیگران روایات شده است که چون وضو می ساختند و به نماز می ایستادند بدنشان به لرزه می افتاد و رنگ رخسارشان زرد می شد. (تاریخ یعقوبی ص303) اما همین پیشوایان که در برابر خدا چنین هراسان و اهل خشیت و خوف بودند، در برابر دشمنان، با صلابت (منافقون8) و مقتدر بودند و هیچ گاه کوتاه نمی آمدند (فتح92) امام زمان(عج) نیز اینگونه خلق و منش و کنش دارد.
چنانکه آن حضرت (عج) خود می فرماید: ان الله معنا، فلا فاقه بنا الی غیره و الحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنا خدا با ما است و نیازمند دیگری نیستیم. حق با ما است و باکی نیست که کسی از ما روی بگرداند. (الغیبه، شیخ طوسی ص582). هرکس می خواهد ببیند آیا او شیعه درجه یک و از یاران درجه یک حضرت مهدی هست یا نه؟ علامتش این است که بر پایه این حدیث خودش را ساخته باشد که هرگز از آن حقی که یافته دست برندارد حتی اگر همه عالم علیه او باشد و او تنها باشد. وقتی شما طلایی در دست دارید و همه بگویند که این سنگ بی ارزشی است تو چون می دانی و یقین داری که این طلا است هرگز آن را دور نمی اندازی حتی اگر همه اهل زمین بگویند. کسی که حق را شناخت و وظیفه اش را دانست به وظیفه و تکلیف خود عمل می کند و تنهایی او در حق و مسیری که یافته او را وحشت زده نمی کند چنانکه همراهی همه مردم جهان نیز مایه دلگرمی و آرامش او نمی شود؛ زیرا این اطمینان را از جایی دیگر با ذکر الهی یافته است (رعد28) و تنها از خداوند خشیت دارد. (فاطر28) مؤمن منتظر می بایست این گونه باشد و اگر راه حق را که همان راه حضرت مهدی(عج) و ولایت اوست یافت باید در همان راه پایدار باشد و استقامت ورزد. (هود112؛ فصلت30) هرگز از تنهایی راه وحشت نکند و عدالت را علیه خود نیز برپا دارد، هرچند که او را سفیه و بی خردی بدانند که دنیای خودش را تباه ساخته است. منتظر واقعی میداند عضویت در گروه حزب الله (مائده65 مجادله22) و گروه المنصورون (صافات271) بدون آزمون های سخت و فتنه های بزرگ و شدید امکان پذیر نیست و اینکه اگر مدعی ایمان شود، او را رها کنند خیالی بیهوده است (عنکبوت2 حجرات41) پس همواره در اندیشه و عمل، آماده فتنه هاست تا به عنوان صحابی و حواری آن حضرت(عج) پذیرفته شود. (آل عمران25 صف41) امام زمان(عج) می فرماید: الم أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا و هم لا یفتنون؛ به خدا پناه می برم از کوری بعد از روشنایی و روشن بینی و از گمراهی بعد از هدایت و از چیزهایی که موجب نابودی اعمال می شود و به او پناه می برم از آزمایشهای هلاک کننده. زیرا خداوند متعال فرماید: آیا مردم تصور می کنند همین که گفتند ایمان آوردیم رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ (بحارالانوار ج53 ص901) کسانی که به عنوان منتظران واقعی و شیعه و مؤمن امام زمان(عج) می خواهند شناخته شوند و در آن حزب درآیند می بایست خود را این گونه آماده آزمون های سخت چون تنهایی در میان خلق کنند و از مرده باد مردمان وحشت نکنند و هرگز از راهی که انتخاب کرده اند نومید نشده و باز نمانند و تردید روا مدارند. امام زمان(عج) در میان مردم حضور دارد هرچند که ظهور ندارد. بر اعمال ایشان شاهد است و دوست و دشمن را می شناسد و شیعه و دوستدار خویش را مورد توجه و عنایت قرار می دهد. در روایت است که حتی در موسم حج به میان مردم می آید و با ایشان حج می گذارد: عن محمدبن عثمان العمری رضی الله عنه قال، سمعته یقول: والله ان صاحب هذا الأمر لیحضر الموسم کل سنه ، فیری الناس و یعرفهم و یرونه و لا یعرفونه؛ محمدبن عثمان عمری (نائب امام مهدی(عج) گوید: از حضرت شنیدم که می فرمودند: به خدا قسم! صاحب الامر هر سال در مراسم حج حضور پیدا می کند و مردم را می بیند و آنان را می شناسد و مردم او را می بینند، ولی او را نمی شناسند. (کمال الدین و تمام النعمه، ص440 ح8)
امر به معروف و نهی از منکر از دیگر نشانه های منتظران ظهور این است که بسیار اهل امر به معروف و نهی از منکر هستند و دوست دارند جامعه اصلاح شود، از همین رو این فریضه یکی از ارکان اصلی در باب مهدویت و نشانه منتظران ظهور است. در زمان حاضر توجه به فرامین نایب امام زمان که همانا مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای مدظله العالی است می تواند منتظران ظهور را به سرچشمه اصلی زلال ولایت اهل بیت عصمت و طهارت ع نزدیک تر کند. امام مهدی(عج) در توقیعی به شیخ مفید می فرمایند: ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نیست. و در قسمتی دیگر از این توقیع آمده است: ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم؛ اگر جز این بود دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند. ویژگی بارز در مورد امام زمان(عج) این است که شباهت زیادی به پیامبر اکرم(ص) دارد و ایشان دارای کمال موسی، شکوه عیسی و شکیبایی ایوب(ع) است. اینها گوشه هایی از آموزه های اخلاقی آن حضرت(عج) است که منتظران واقعی می بایست بدان عمل کنند تا جزو این گروه به شمار آیند. باشد که این گونه باشیم و تنها انتظار، لقلقه زبان نباشد یا از کسانی نباشیم که در انتظار جنگیدن همراه ایشان هستیم چون رباخوار و عدالت خوار و خمس خوار و مانند آن دشمنان آن حضرت(عج) هستند و در حقیقت در انتظار جنگ با عدالتی هستند که ایشان می خواهد به پا دارد. کسی که در حق خود عدالت را روا می دارد بی گمان نسبت به دیگران روا خواهد داشت و کسی که منش و خلق و خوی او بیداد و ظلم است نمی تواند یک شبه تغییر کند و عدالت خواه شود و در حزب الله وارد شده و در کنار آن حضرت علیه عدالت خواران باشد.
+ نوشته شده در ساعت 7 توسط زارع پور (تهیه و تلخیص)
|