انس با قرآن. انس ائمه و اولیائ الله. تاثير سوره ها. شفای جسم روح
سایت جدیدm5736zblog.ir.
مقدمه
قرآن، مهم ترین، کامل ترین و جامع ترین کتاب آسمانی است. امروزه انسان در معرض آماج حملات روحی و روانی قرار دارد و نگرانیهای فراوانی او را احاطه کرده، وحشتِ تنهایی در همه حال انسان را تنها نمیگذارد. او به شدّت نیازمند انیس و مونس است که در کنار او آرامش یابد. نگرانی شدید او از تنهایی و بیکسی، در همه حوادث دوران زندگی، روح و روان او را میآزارد .
قرآن کریم مونسی است که در شرایط عادی و نیز در بحرانها و سختیهای زندگی میتواند بهترین همدم انسان باشد؛ امام سجّاد(علیه السلام) میفرماید لَوْ مَاتَ مَنْ بَینَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی اگر همه مردم ما بین مشرق و مغرب بمیرند و هیچ موجودى بر روى زمین زنده نماند و من تنها باشم، وقتی قرآن با من باشد، هرگز از تنهایى وحشت نمیکنم .
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درمان همه مشکلات را در قرآن میداند و می فرماید : هر گاه کارها چون شب ظلمانى برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعى است که شفاعتش پذیرفته و شاهدى است که تصدیق شده است. هرکس او را رهبر خویش گرداند، وى را به بهشت رهنمون مىسازد و هرکس بدان پشت پا زند، به جهنّم سوقش مىدهد. قرآن روشنترین راهنما به سوى بهترین راههاست .
آری، قرآن بهترین مونس انسان در تنهاییها و نگرانیهای زندگی است که جلوهای از علم و حکمت پروردگار و نشانگر عظمت خداوند متعال است. انس با قرآن، همراه شدن با گنجینه بیپایان و در اختیار داشتن برنامه جامع و کامل یک زندگی سعادتمندانه است که همه در پی آنند، ولی نمیدانند که در کنارشان قرار دارد و به قول معروف: یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم
کتاب حاضر سعی کرده 3 مطلب مهم را در کنار هم جمع آوری کرده تا اینکه خوانندگان محترم ضمن تلاوت قرآن، از اهمیت تدبّر و اندیشیدن در قرآن و چگونگی انس و ارتباط با قرآن را دانسته و بداند که اگر بهره ی انسان از قرآن در غیر این صورت باشد قرآن را فقط به شکل ظاهر دیده و عمل کرده و به عبارتی قرآن و این کلام الهی را که دستورالعمل زندگی می باشد را مهجور قرار داده است.
چنانچه ما مسلمانان با قرآن مأنوس نشویم و به آن عمل نکنیم، مورد شکایت و عتاب رسول خدا(ص) قرار خواهیم گرفت که فرمود یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا
مؤلف : محمود زارع پور
جایگاه قرآن بر کسی پوشیده نیستدر بهترین شب تاریخ (شب قدر) نازل شده و بر قلب بهترین انسان، نازل شده است.
قرآن نازل شد تا غافلان، هوشیار شوند و نشستگان، به پا خیزند و بپا خاستگان بروند و روندگان بدوند.
خدای قرآن قائمَا بِالقِسط، هدف قرآن لِیَقومَ النّاسَ بِالقِسط، و به پیامبرش فرمان قم و به امتش قوموا و نمازش اَقیموا و حجّش قِیامَا لّلنّاس و رهبرش قائِم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و رستاخیزش قِیامت است.
یعنی قرآن کتاب تحرک و نشاط و رشد است.
- قرآن همچون دریا است که نگاه به آن، شنای در آن، ماهیگیری از آن، کشتیرانی در آن تا غواصی در آن، برای همه گروه ها، نوعی بهره دارد و انسان را به ساحل خوشبختی می رساند و کسانی که عالم ترند، مثل غواصان، بهره بیشتری می برند - قرآن بزرگترین معجزه پیامبر است که حفظ آن واجب است - مأمور به تدبّریم و از کسانی که در آن تدبّر نمی کنند توبیخ شدید شده است اَفَلا یَتَدَبّرونَ القُرآن.... - قرآن نیاز به سند ندارد، مورد قبول همه فرقه های اسلامی است و در هر خانه مسلمان حداقل یک نسخه از آن وجود دارد. - تنها کتاب آسمانی است که در آن تحریف صورت نگرفته و در آینده هم بیمه است: اِنّا نَحنُ نَزّلنَا الذّکر وَ اِنّا لَهُ لَحافِظون ، لا یَأتیهِ الباطل مِن بَین یَدیهِ وَ لا مِن خَلفِه- شفاعت انسان ها گاهی مفید واقع نمی شود : فَما تَنفَعُهم شَفاعَه الشافِعین ولی شفاعت قرآن قطعا مفید است - اگر بناست عمری صرف خواندن و دقت بشود کتاب خالق بر کتاب مخلوق مقدم است. - هر چه علم توسعه پیدا کند عظمت قرآن شفافتر شده و هیچ آیه ای، تاریخ مصرف ندارد؛ بلکه برای همیشه است.- دریایی است که به قعر آن دسترسی نیست : بَحرُ لّا یُدرِکُ قَعرُه- عجائب قرآن قابل شمارش نیست : لا تَحصی عَجائِبه- قرآن، میزان است و همه باید خودمان را با آن بسنجیم؛ حتی روایات باید با آن سنجیده شود و اگر حدیثی ضد قرآن بود آن را کنار می گذاریم وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِیزَانَ- به گفته روایات متعدد، «قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)» حتی برای یک لحظه از هم جدا نیستند: لَن یَفتَرِقا- قرآن جامعیتی دارد که در خداشناسی، حیوان و آسمان را کنار هم می آورد اَفَلا یَنظرونَ اِلی الاِبِل کَیفَ خُلِقَت وَ اِلَی السَّماءِ کَیفَ رُفِعَت- در سفارش به عدالت، تعادل کهکشان ها تا تعادل ترازوی میوه فروشی را با هم می بیند وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ المیزان اَلّا تَطغَوا فِی المیزان. - در سوگند، هم به خورشید سوگند می خورد و هم به انجیر. وَ الشّمس ، وَ التّین- بزرگ ترین آیه حقوقی است، همان گونه که بزرگ ترین نامه حضرت علی (علیه السلام) نامه سیاسی است. بقره آیه282- در فرمان جهاد آن نیز توجه به عدالت شده است. لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...- عدل و احسان قرآن از هم جدا نیست. دستور قتل قاتل را می دهد ولی نام برادری را از او حذف نمی کند: «فَمَن عَفی لَهُ مِن اَخیهِ شَیء ...» یعنی حتی نسبت به قاتل کلمه عفو و برادر به کار می رود.- در مسائل حقوقی و مدیریتی و تربیتی و سیاسی و نظامی و خانوادگی و اقتصادی هزاران دستور دارد که در کتب دیگر نیست. به کتاب آیات سیاسی قرآن تالیف نویسنده مراجعه شود. قرآن به اهل کتاب می گوید اگر کتاب آسمانی را به پا ندارید هیچ ارزشی ندارید و پوک هستید.
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ «مائده آیه 68»
انس با قرآن / تدبر در قرآن / مهجوریت قرآن
جاودانگی قرآن؛ قرآن کتاب جامع
قرآن، مهم ترین، کامل ترین و جامع ترین کتاب آسمانی است. راز جاودانگی آن اموری چند است از جمله یکی از دلایل این جاودانگی غنای محتوایی، گستره معنایی و مفهومی، فراگیری موضوعی و جامعیت آن می باشد. قرآن تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ و بیانگر هر چیزی است چنان که خود چنین ادعایی را مطرح کرده است
لذا معصوم می فرماید: ما همه رخدادهای هستی را تا قیام قیامت از خود کتاب الله استخراج می کنیم و بر پایه همین باور و اعتقاد است که معصومان(علیهم السلام) از بطون هفت یا هفتادگانه قرآن سخن به میان می آورند؛ زیرا قرآن را کسی فرستاده است که دارای سه ویژگی آگاهی، توانایی و خواهانی است. به این معنا که خداوند آگاه و عالم به همه چیزی است لا يَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَلا فِي الأَرضِ کوچک ترین چیز در آسمان و زمین بیرون از علم و آگاهی خداوند نیست
قرآن، کتابی جامع و فراگیر است که هر آن چه نیاز بشر است در آن بیان شده است بی آن که کم و کاستی در آن وجود داشته باشد. این گونه است که لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ و یا اللَّهُ تَجَلَّى فی کَلامِهِ؛ خداوند در کلام خویش یعنی قرآن تجلی یافته است، ولی قرآن، تَجَلَّى اعظم الهی می باشد.
قرآن، براساس آنچه خود بیان کرده، راهنمای زندگی و هدایت بشر به سوی خدایی شدن و رسیدن به مقام خلافت الهی است. از این رو هیچ چیزی را برای رسیدن بشر به این مقصد و مقصود فروگذار نکرده است وَ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ (نحل89) خداوند پس از هبوط آدم(علیه السلام) و پذیرش توبهاش، به او وعده داده تا هدایتی از سوی خود بفرستد و انسان با بهرهگیری از آن بتواند به هدف آفرینش یعنی خلافت دست یابد قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا... (بقره38)
خداوند به این وعده خود عمل کرده و در طول تاریخ بشریت، پیامبران و کتب آسمانی بسیاری را به سوی بشر جهت هدایت و راهنمای وی فرستاده شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا .... (شوری13 تا16)
مهمترین و کاملترین کتب آسمانی و وحیانی که در اختیار بشر قرار گرفته، که قرآن است. لذا خدا از انسانها خواسته تا از این کتاب جامع و کامل استفاده کرده و بر دین اسلام باشند تا بتوانند سعادت را نه تنها در دنیا بلکه در آخرت برای همیشه به دست آورند
إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ ... (آل عمران19) اما گروهی از مردم به جای استفاده از قرآن به عنوان کتاب زندگانی و هدایت، از قرآن تنها به عنوان یک کتاب در کنار کتب دیگر بهره گرفتهاند.
این در حالی است که خداوند به انسانها هشدار میدهد که تنها راه هدایت، آن است که کتابهای آسمانی از جمله کتاب قرآن را تنها کتاب زندگی بدانند و با قوت آن را در اختیار گیرند و در همه زندگی و ابعادش از آن بهره برند وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره63)
پس هرگونه بهرهگیری التقاطی از قرآن و دیگر کتب آسمانی نمیتواند انسان را به هدف برساند؛ زیرا اگر قرآن تبیان و روشنگر همه چیز است (نحل89) میبایست همه نیازهای بشر را در زندگی برآورده سازد و چیزی را فرو نگذارد.
لذا دیگر نیازی نیست تا انسانها برای دستیابی به پاسخی، به کتاب دیگری مراجعه کنند و نیاز خویش را از طریق آن پاسخ دهند.
براساس گزارشهای قرآنی تنها بخشی از مومنان، به قرآن به عنوان کتاب هدایتی جامع و کامل نگاه میکردند و با اعتقاد کامل بدان پایبند بوده و ایمان داشته و عمل میکردند تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ (رعد2؛ حاقه38 تا 41) این گروه از معتقدان به قرآن همان خردمندان یا اولوالالباب هستند که عقل خویش را به کار گرفته و دانستهاند که تنها در چارچوب قرآن است که میتوانند به کمال مطلق دست یابند .... وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ (آلعمران7؛ رعد19؛ ابراهیم52؛ 29)
آنان با توانایی که دارند، میتوانند حقایق قرآن را حتی در میان متشابهات آن دریابند و راه زندگی خویش را براساس آن سامان دهند (آلعمران7؛ رعد19) اینان میتوانند با مراجعه به آموزههای قرآنی، نظریههایی را برای مشکلات و مسائل زندگی به دست آورند. بنابراین، چیزی در زندگی نیست که بر ایشان پوشیده ماند و نتوانند پاسخی برای پرسشهای خویش از قرآن نیابند.
تجلی حقیقت قرآن در قیامت
آن روایت نورانی که مرحوم کلینی که اولین و آخرین در قیامت همه صف می کشند، یک بزرگواری با یک جمال و جلالی می آید؛ همه خیال می کنند این جزء علماء است، می بینند از علماء گذشت؛ خیال می کنند جزء اولیاء است، از اولیاء گذشت؛ خیال می کنند جزء انبیاء است، از انبیاء می گذرد؛ خیال می کند جزء اولوالعزم است، از اولوالعزم می گذرد؛ با این هیمنه و جمال و جلال می آید می پرسند این آقا کیست؟ این کیست که از همه می گذرد؟ می گویند: این شخصیت بزرگ، حقیقت قرآن است. این آقا قرآن است، قرآن در آن روز به این صورت در می آید.
مفهوم انس : واژه «انس» در لغت به معنای آرام یافتن به چیزی و خو گرفتن و دلبستگی به آن است.
در قرآن کریم مشتقات آن استفاده شده آیه 6 نساء فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ اگر آنان را رشید یافتید، اموالشان را به خودشان بسپارید.
که در اینجا انس به معنای محسوس شدن و معلوم گردیدن است و مقصود، این است که هنگامی که آثار رشد فکری در ایتام برایتان محسوس و نمایان گردید، اموالشان را در اختیارشان قرار دهید
همچنین تَسْتَأْنِسُوا در آیه 27 نور آمده که به معنای انجام دادن کاری که موجب انس و آشنایی است،
شایسته ترین مونس
انس یک نیاز طبیعی و فطری انسان است. به چه چیزی انسان باید انس پیدا کند تا این نیاز فطری و طبیعی او به صورت اصیل و واقعی تأمین شود؟
انسان از ریشه انس است و در زندگی، نیازمند انس با دیگران است و به همین دلیل است که «انس» هم مانند «الفت» از سپاهیان عقل شمرده میشود، و انسان برای رسیدن به زندگی مطلوب، باید از این ویژگی فطری استفاده نماید و این نیاز طبیعی را به صورت واقعی و اصیل تأمین نماید. اشباع این نیاز با عوامل کاذب و ناپایدار ( وسیله . حیوان . پرنده دنیا و .. ) یک انحراف است و هیچ گاه آرامش درونی انسان را به همراه نخواهد داشت.
انس با قرآن
یکى از مسائل بسیار مهم اسلامى و یکى از وظایف هر انسان مومن و معتقد، مانوس بودن با قرآن است. اولا ما باید قرآن بیاموزیم و در مرحله بعد درست و صحیح تلاوت نماییم و بعد از آن در آیاتش تدبر کرده، و رابطه تنگاتنگ و جدى با آن داشته باشیم چرا که قرآن، کتاب کامل انسان ساز و حاوى تمام برنامه ها و رموز تکامل است، سخن خداوند متعال بوده و عمل به آن موجب پیروزى و رستگارى دنیا و آخرت است
انس، یعنى علاقه آمیخته با عشق و معرفت، الفت ناگسستنى که موجب اتصال و به هم پیوستگى مى شود. مثلا علی (علیه السلام) علاقه اش به مرگ را، با کلمه انس تعبیر نموده است، مثال انس کودک به شیر مادر را ذکر کرده و می فرمایند وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِى طالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ أُمِّهِ
بخدا سوگند، انس پسر ابى طالب به مرگ (شهادت) از انس طفل شیر خوار به پستان مادرش بیشتر است. چنین علاقه اى یک انس حقیقى است. قطعا اگر با قرآن چنین پیوندى برقرار کنیم هم در دنیا و هم در آخرت رستگار مى شویم و حتى از دورى برادران دینى، نیز دلتنگ نشده و خود را نمى بینیم.
علی علیه السلام : هر کس به تلاوت قرآن انس گیرد، دورى برادران ایمانى او را دلتنگ و تنها نسازد. اگر انسان خواسته باشد به چنین انسى برسد، نخست، باید عظمت قرآن را بشناسد و با تمام وجود درک کند که قرآن غذاى کامل روح است و موجب رشد معنوى و تکامل همه جانبه او خواهد شد
شناخت قرآن، این است که در آیاتش، تدبر کنیم و در محضر استادان و دانشمندان اسلامى از تفسیر آن آگاهى یابیم. درباره تدبر نکردن در آیات قرآن، کافران و مسلمانان بى اعتنا به آن را سرزنش مى کند افَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلي قُلُوبٍ أَقْفالُها (سوره محمد 23)
(چرا کفار و عده اى از مسلمانان) آیات قرآن را بررسى نمى کند؟ چرا چشمهاى قلب خود را بسته اند و در آیات الهى نمى اندیشند (آیا بر قلب هاى آنان قفل بدبختى و شقاوت) خورده است؟ علاوه بر تدبر، قرآن انسان را به تفکر در آیات الهى دعوت کرده است. کذلِک نُفَصِّلُ الأیـتِ لِقَوم یتَفَکرون (یونس 24) ما اینگونه، آیات قرآن را براى گروهى که (صاحب فکرند) و مى اندیشند، بیان مى کنیم.
انس واقعى به قرآن داراى دو رکن اساسى و مهم است .
1. شناخت قرآن
2. عشق ورزیدن به آنهر گاه انسان قرآن را بشناسد، به عظمت نازل کننده (خدا) و پیامبرى که قرآن بر او نازل شده پى مى برد، محتواى آیاتش را در مى یابد و سپس با عشق به آن، ارتباط فکرى و عملى برقرار مى کند و مى تواند ادعا کند که با قرآن انس گرفته وگرنه شکایت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) مى شود که به خداوند متعال عرض مى کند: یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا پروردگارا! قوم من، این قرآن را ترک کردند و رها ساختند (نه آنرا خواندند و نه به آن عمل کردند یا اگر خواندند با بى اعتنایى از آن گذشتند و به آیاتش عمل ننمودند)
عوامل و آفات انس
-1 ذکر خدا
علی(علیه السلام) : اَلذِّکرُ مِفتاحُ الاُنس ذکر کلید انس است (غرر الحکم) بنابراین، انسان هرچه بیشتر از این کلید گنج دلبستگی بخدا استفاده کند، انس او با حضرت حق بیشتر میگردد و به آرامش بیشتر دست مییابد أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ بدانید که با یاد خدا، دلها آرام می گیرند (رعد28)
-2 پرهیز از مصاحبت با اهل غفلت
مصاحبت با اهل غفلت، انسان را از یاد خدا غافل میکند، بدین جهت کسی که میخواهد با خدا مانوس باشد، باید از معاشرت با انسان های غافل، جداً اجتناب کند، امام علی (علیه السلام) كَيْفَ يَأْنَسُ بِاللَّهِ مَنْ لاَ يَسْتَوْحِشُ مِنَ الْخَلْقِ ؟!
چگونه با خدا مانوس میشود کسی که با بندگان، قطع رابطه نکرده! بی تردید، مقصود از «خلق» در این حدیث و احادیث مشابه، ذاکران خدا نیستند، زیرا معاشرت با اهل ذکر، خود عاملی مستقل برای یاد خدا و انس گرفتن با اوست، بلکه مقصود، اجتناب از معاشرت با مردم غافل است.
-3 استمداد از خداوند متعال
پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)، مکرر از خدا این تقاضا را داشته اند که اَلّلهُمّ اجعَلنا... اَنسین یا اِنسَنی بِکَ یا کَریم یا وَ اجعَل اِنسی بِکَ و در دعایی که در صحیفه سجادیه نقل شده، آن حضرت وحشت از انسان های بد و غافل و نیز انس با خدا و اولیائش را یکجا از خداوند متعال می خواهد (دل مرا، از وحشت از بندگان شرورت، آکنده کن و انس به خودت و اولیا و اهل طاعتت را نصیب من بنما) (بحارالانوار ج49)
بنابراین در آموزه های اسلامی «حسن خلق» و «حسن معاشرت» و «نرمخویی» و «نیکی» و استمداد از خداوند متعال، عوامل انس شمرده شده اند. و و در مقابل از «بداخلاقی» و معاشرت با جاهلان و فساق و فجار و ... به عنوان آفت انس یاد شده است. چه کتابی را می توانیم پیدا کنیم که به اندازه قرآن نکته داشته باشد؟
آداب انس با قرآن
.1 رعایت حقّ تلاوت
یکى از مهمترین شیوههای انس با قرآن رعایت حقّ تلاوت است که در قرآن فرموده :
کسانى که کتاب آسمانى به آنها دادهایم آن را چنانکه شایسته آن است مىخوانند، آنها به پیامبر گرامی ایمان مىآورند و کسانى که به او کافر شوند، زیانکارند (بقره 121)
.2 رعایت حرمت قرآن پیامبر(صلی الله) فرمود یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا حَمَلَهَ الْقُرْآنِ تَحَبَّبُوا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِتَوْقِیرِ کِتَابِهِ یَزِدْکُمْ حُبّاً وَ یُحَبِّبْکُمْ إِلَى خَلْقِه؛ اى حاملان قرآن! با نگاهداشتن حرمت قرآن، خود را محبوب خدا سازید، که در این صورت، بیشتر شما را دوست خواهد داشت و محبوب مردمانتان خواهد ساخت. همچنین فرمود : قرآن از همه چیز، جز خدا، برتر است؛ پس هرکه قرآن را پاس دارد خدا را پاس داشته است و هرکه قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبک شمرده است.
نمونهای از تکریم ظاهر قرآن را میخوانیم:
امام خمینی بهطور معمول در حسینیّه جماران روی صندلی مینشست، ولی یک روز وقتی وارد حسینیّه شد، با اینکه صندلی در جای خود بود، روی زمین نشست؛
زیرا آن روز نفرات ممتاز مسابقات قرآن آمده بودند و قرار بود در آن جلسه چند آیه از قرآن تلاوت شود .
روزی دیگر امام خمینی طبق معمول روی صندلی نشسته بود، که قرآنی آوردند و روی زمین گذاردند، امام وقتی متوجّه شد، بیدرنگ آن را برداشت، روی میزی که در کنارش بود، گذاشت و فرمود : قرآن را روی زمین نگذارید.
.3 رعایت ترتیل
خداوند در قرآن فرموده است وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرتیلاً و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان!
ترتیل در قرآن، خارج کردن کلمه از دهان با سهولت و به شیوه درست است، که از آداب قرائت است.
.4 با صوت زیبا خواندن پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: لِکُلِّ شَیءٍ حِلْیةٌ وَ حِلْیةُ الْقُرْآنِ الصَّوْتُ الْحَسَن هرچیزی زینت و آرایشی دارد و زینت قرآن هم با صوت زیبا خواندن است.
اهل بیت (علیهم السلام) خود نیز چنین بودند و قرآن را با صوت زیبا میخواندند.
نوفلى گوید: در نزد حضرت امام هادى (علیه السلام) از صدا و آهنگ خوش گفتوگو کردم، فرمود
امام سجّاد(علیه السلام) قرآن تلاوت مىکرد و گاهى مردم از صداى زیباى او بیهوش مىشدند، و اگر امام اندکى از صداى زیباى خود را ظاهر کند مردم طاقت شنیدن آن صوت زیبا را ندارند .
گفتم: آیا پیامبراکرم با مردم نماز نمىخواند و صداى خود را به تلاوت قرآن بلند نمىساخت [پس چرا مردم بیهوش نمىشدند؟
فرمود: رسول خدا به اندازة طاقت مردمى که پشت سر او بودند صداى خود را آشکار مىساخت.
.5 مداومت بر انس
حضرت صادق (علیه السلام) فرمود : فردى سورهاى از قرآن را فراموش مىکند، روز قیامت همان سوره در درجهاى از درجات بر او مشرّف مىشود و مىگوید:
السّلام علیک. او در پاسخ مىگوید: و علیک السّلام، تو کیستى؟
مىگوید : فلان سورهاى هستم که مرا واگذاشتى و ترکم نمودى، اگر نگاهم مىداشتى تو را به این درجه مىرساندم
آنگاه امام فرمود: بر شما باد به قرآن تا آن را فرا گیرید که بعضى از مردم آن را مىآموزند تا گفته شود: فلانى قارى است.
و برخى آن را مىآموزند و هدفشان تنها صداست که گفته شود: فلانى خوش صوت است، در اینها خیرى نیست؛
امّا برخى هم قرآن را مىآموزند و شبانه روز بر این کار مداومت دارند و برایشان فرقى نمىکند که کسى این را بداند یا نداند .
مهمترین شرط انس با قرآن
گاهی ممکن است این سوال پیش بیاید که چگونه برخی انسانها که انس با قرآن دارند، از آن بهره نمیبرند و در عمل، انس با قرآن را نشان نمیدهند؟
امام محمّد باقر(علیه السلام) در پاسخ این پرسش، انسگیرندگان با قرآن را سه گروه معرّفی میفرماید که دو گروه اوّل هرگز از انس با قرآن بهرهمند نمیشوند مگر بهره اندک مادی، ولی گروه سوم بهره واقعی و معنوی را از قرآن کریم خواهند برد.
آن حضرت میفرماید : قاریان قرآن سه دستهاند؛
.1 شخصی که تلاوت و انس با قرآن را ابزاری برای کسب سرمایه مادّی و یا کسب موقعیّت در نزد حاکمان و یا مایه فخر و مباهات در میان مردم قرار دهد .
.2 شخصی که با تلاوت و انس با قرآن، آداب ظاهری را رعایت کرده، ولی حدود و شرایط و دستورهای واقعی آن را اهمیّت نداده و ضایع میکند (انس صوری با قرآن دارد) .
.3 کسی که قرآن را بخواند و دوای آن را بر دردهای دل و دین خود قرار دهد. او با قرآن شب زندهداری میکند، عطش معرفت و معنویاش را با قرآن فرو مینشاند.
در مساجد با قرآن قیام میکند، برای قرآن از بسترش جدا میشود. پس دفع بلا، نابودی دشمنان، نزول باران رحمت از آسمان و پیروزی بر مخالفان همه را خداوند به خاطر عظمت و جایگاه رفیع این گروه سوم انجام میدهد
امام باقر(ع) در پایان با نهایت تأسّف فرمود:
«به خدا سوگند، قاریان از نوع سوم خیلی کمیاب است، کمیابتر از کبریت احمر. (کبریت احمر اصطلاحی بین کیمیاگرهاست، آن چیزی که به وسیله آن اکسیر میسازند که میتواند طلا را مس کند. و بسیار کمیاب است)
قرآن را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برخی از تلاوتکنندگان قرآن را به شدّت نکوهش میکند و می فرماید رُبَّ تَالِ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یلْعَنُهُ بسا قاریان قرآن که قرآن آنان را لعن میکند
همانطوری که برخی افراد با پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند، ولی از محضر آن حضرت بهره نبردند، عدّهای هم ممکن است در ظاهر با قرآن باشند، امّا از معارف بلند آن سودی نبرند و از قرآن به عنوان ابزاری برای رسیدن به مطامع دنیوی خویش استفاده کنند
در این زمینه روایات هشدار دهنده فراوانی از اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده است که توجّه قاریان، عالمان و اصحاب قرآن را میطلبد که چگونه از این سرمایه معنوی بهره ببرند و این فرصت طلایی را به ثمن بخس نفروشند.
البتّه انس حقیقی با قرآن هرگز پشیمانی ندارد؛ زیرا در آن صورت تمام وجود انسان و حرکات و سکناتش وحیانی و الهی خواهد شد، وگرنه قرائت صوری که قرائت و انس نیست.
اهداف و نیات خوانندگان قرآن
طبق روایات به شرح زیر می باشد:1. مَنْ یقْرَءُ القرآنَ لِیقال: فُلانٌ قارئ؛ قرآن می خواند تا گفته شود: فلانی قاری قرآن است .2. لِیطْلُبَ به الدنیا؛ تا به وسیله آن دنیا را به دست آورد.3. « فَاتَّخَذَهُ بِضاعة»؛ قرآن را سرمایه کسب خود قرار داده.4. « واسْتَدَرَّ به الملوک»؛ تا پادشاهان و ثروتمندان را با آن بدوشد.5. «واسْتَطالَ به عَلَی الناسِ»؛ تا به مردم فخر و بزرگی بفروشد.6. «تَزَینَ للنَّاس»؛ خود را با قرآن برای مردم زینت کند.7. « من یتَعلَّمه فیطْلُبُ به الصوتَ فَیقال: فلانٌ حَسَنُ الصوتِ، قرآن را یاد می گیرد برای صوت و لحن تا گفته شود: فلانی خوش صدا است.
مراحل انس با قرآن
.1 نگهدارى در خانه : امام صادق(علیه السلام) فرمود إنَّهُ لَیعْجِبُنِی أَنْ یکُونَ فِی الْبَیتِ مُصْحَفٌ یطْرُدُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الشَّیاطِین من خوش دارم قرآنى در خانه باشد و خداوند شیاطین را به واسطه آن از خانه دفع کند. البتّه در مورد کسانی این مرحله مناسب است که بیش از این نمیتوانند استفاده کنند؛ وگرنه قرار دادن قرآن در خانه، بدون بهرهبرداری معنوی از محتوای آن، مورد نکوهش است و روز قیامت شکایت قرآن را در پی خواهد داشت
.2 نگاه به خطوط قرآن : انس با قرآن مراتبی دارد و کمترین مرحله انس با قرآن، نگاه کردن روزانه به قرآن است که همین نگاه کردن بدون خواندن، جزو عبادات مستحبّی محسوب شده و ثواب دارد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) دراین باره فرمود: النَّظَرَ فِی الْمُصْحَفِ مِنْ غَیرِ قِرَاءَةٍ عِبَادَة؛ نگاه کردن به خطوط قرآن بدون خواندن آن عبادت است
.3 سکوت هنگام قرائت : خداوند متعال از دیگر مراحل انس با قرآن را رعایتِ سکوت، هنگام قرائت آن بیان میکند و دستور میدهد که وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَ أَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون هنگامى که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید شاید مشمول رحمت خدا شوید!
.4 استماع تلاوت قرآن : از مراحل مهم انس با قرآن گوش دادن به تلاوت قاری است که برکات مادّی و معنوی فراوانی به همراه دارد که تنها به نقل یک روایت بسنده میکنیم؛
حضرت على بن الحسین (علیه السلام) فرمود: هرکس تنها یک حرف از قرآن را گوش کند هرچند آن را قرائت نکند، خداوند براى او یک حسنه مینویسد و یک گناه از او محو میکند و یک درجه بالایش میبرد.
.5 تلاوت با نگاه و بدون تلفّظ : امام سجّاد(علیه السلام) در روایتی میفرماید مَنْ قَرَأَ نَظَراً مِنْ غَیرِ صَوْتٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً
هرکس با نگاه و بدون صوت و تلفّظ، قرآن بخواند، خداوند برایش در برابر هر حرفى حسنهایى مینویسد و گناهى را از او محو میکند و درجه او را بالا برد.
.6 قرائت از روی مصحف : قرائت قرآن مرحلهای از مراحل انس با قرآن است، امّا کامل نیست. قرائت ممکن است از روی مصحف باشد و ممکن است از حفظ خوانده شود. رسولخدا(صلی الله علیه و آله) فرمود لَیسَ شَیءٌ أَشَدَّ عَلَى الشَّیطَانِ مِنْ قِرَاءَةِ الْمُصْحَفِ نَظَرا هیچ چیزى بر شیطان دشوارتر از قرائت قرآن از روى آن نیست.
امام صادق(علیه السلام) هم فرمود: هرکه قرآن را از روى آن بخواند، از دیدگان خود بهرهمند شود و سبب سبک شدن عذاب پدر و مادرش گردد اگر چه آن دو کافر باشند
.7 تلاوت قرآن : متابعت از قرآن در قرائت و دنبال کردن معانی و پیروی در عمل است؛ پس هر تلاوتی، قرائت میباشد، امّا هر قرائتی تلاوت نیست؛ اصولاً تلاوت در مواردی بهکار میرود که مطالب قرائتشده، وجوبِ پیروی را در پی آورد.
خداوند میفرماید : الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ؛ (بقره21) کسانی که به آنان کتاب دادیم آن را به حق تلاوت مینمایند؛ چرا که به آن ایمان دارند. رسول خدا هم در معنای تلاوت در این آیه فرمود: حقّ تلاوت، یعنی پیرویِ راستین در عمل و تبعیّت راستین از فرامین قرآن .
تلاوت قرآن از آثار مادّی و معنوی برخوردار است که برخی از آنها را آیه زیر یاد آور شده است : کسانى که کتاب الهى را تلاوت مىکنند و نماز را برپا مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهایم پنهان و آشکار انفاق مىکنند، تجارتى (پرسود و) بىزیان و خالى از کساد را امید دارند آنها این اعمال صالح را انجام مىدهند تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است. (فاطر 30) .8 تدبّر در آیات : از مراحل بالای انس با قرآن تدبّر در آیات قرآن است، که قرآن آن را از جمله وظایف انسان بهشمار آورده است أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ؟ (محمد 24) و (نساء 82) (ص 19) در تلاوت آیات قرآن هرگز نباید بدون تدبّر و تأمّل رد شد؛ زیرا با تدبّر در آیات قرآن، آنها خودشان را نمایان مىکنند. تدبّر در آیات هرگز معطّل شدن و توقّف بىحرکت و تفکّر نیست؛ تدبّر در آیات قرآن در واقع تفسیر آیات به آیات دیگر است، تطبیق آیات با یکدیگر و توأم با حرکت فکرى است، در أثر تدبّر در آیات همسویى و هماهنگى معانی و معارف آنها نمایان مىشود؛ آنگاه انسان مىتواند به معانی اصیل و ناب آیات قرآن دست یابد، البتّه لازم است تدبّر در آیات قرآن با فکر خالص و با ذهن خالی و دلى پاک و همراه با تعقّل، انجام گیرد. از آیات ظاهر میشود که تدبّر در آیات از طریق قلب پاک و عقل ناب به عمل میآید .
.9 حفظ قرآن : حفظ قرآن از مراحل انس با قرآن است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود الْحَافِظُ لِلْقُرْآنِ الْعَامِلُ بِهِ مَعَ السَّفَرَةِ الْکِرَامِ الْبَرَرَة؛
کسى که قرآن را حفظ نماید و عامل بهدستورهای آن باشد، (در آخرت) با فرشتگان نیکوکار و ارجمندى که واسطه میان خداوند و پیامبران هستند محشور میگردد.
بر اساس این روایت قاریان، تالیان، حافظان و حاملان قرآن توصیه به عمل شدهاند و با حفظ قرآن بدون عمل، انس با قرآن معنا ندارد.
.10 عمل به آیات : این مرتبه، کاملترین مرتبه انس با کلام خداست که در آیات و روایت بیشترین تأکید روی آن شده است. متون دینی ما در این زمینه روایات زیبا و قابل تأمّلی را بهصورت انبوه آورده است
امام صادق(علیه السلام) در سخن گهرباری به لزوم عمل به آیات قرآن پرداخته، فرمود.
عَلَیکُمْ بِالْقُرْآنِ فَمَا وَجَدْتُمْ آیةً نَجَا بِهَا مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَاعْمَلُوا بِهِ وَ مَا وَجَدْتُمُوهُ مِمَّا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَاجْتَنِبُوهُ؛ بر شما باد انس با قرآن، پس هنگام تلاوت هر آیهای یافتید که کسانی پیش از شما با عمل به آن نجات یافتهاند، شما هم به آن عمل کنید و هر آیهای را مشاهده کردید که بیانگر عوامل هلاکت و نابودی پیشینیان است، شما هم از آن عوامل پرهیز کنید.
بیانات امام خامنه ای در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن
تلاوت قرآن مقدّمهی عمل است، مقدّمهی معرفت است، مقدّمهی آشنایی است. ما به سهم خودمان ببینیم در این عرصهی عمل چه کار میتوانیم بکنیم.
اوّلش این است که یاد خدا را فراموش نکنیم؛ بعد، این است که تقوای الهی را معیار کار خودمان قرار بدهیم؛ اینها کارهای آسان است، اینها کارهای ممکن است، اینها کارهای نشدنی نیست که بگوییم «چه جوری؟».
به یاد خدا باشید: یااَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اذکُرُوا اللهَ ذِکرًا کَثیرًا * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلًا؛ (احزاب) هر کاری انسان میخواهد بکند، به این فکر باشد که آیا این کار موافق رضای الهی است یا نیست؛ اگر احراز نکرد که مخالف رضای الهی است اشکالی ندارد، لکن مواظب باشد که مخالف رضای الهی نباشد؛این ذکر الهی است. ذکر فقط به زبان نیست؛ توجّه به این معنا، ذکر الهی است. 26/1/1398
برخی از برکات انس با قرآن
قرآن در تعریف خودش این گونه بیان می کند که این کتاب هیچ تردید و شک و ریبی در آن وجود ندارد. اگر کسی دنبال این هدایت است، به برکت این قرآن می تواند به هدایت برسد. قرآن به انسان آرامش قلب و سکون می دهد. انسان برای اینکه تمسک به قرآن پیدا کند باید از چند مرحله عبور کند. اول، خواندن قرآن است.امیر مومنان (علیه السلام) می فرمایند: اگر انسان با قرآن مأنوس شد، دوری او از دوستان و نزدیکان، او را به وحشت نمی اندازد. تیرگی های روحی به وسیله قرآن از بین می رود. انسان به واسطه قرآن شرح صدر پیدا می کند. درون انسان با خواندن قرآن روشن می شود. با خواندن قرآن آلودگی ها و ناپاکی های وجود انسان از بین می رود. ما باید در بحران های زندگی به قرآن پناه ببریم.مرحله دوم بعد از قرائت قرآن، درک معانی قرآن است.مرحله سوم عمل کردن به قرآن است. اعم از عمل کردن به احکام و دستورات شرعی و اخلاقی قرآن. مانند دوری از زنا، احترام به پدر و مادر، خواندن نماز و گرفتن روزه.
انس با کلام الهی آثار و برکات مادّی و معنوی فراوانی به همراه دارد:
.1 افزایش ایمان : مؤمنانی که از تلاوت آیات وحی لذّت میبرند طبق وعده خداوند نورانیّت مییابند و ایمانشان کامل میشود :
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَ عَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (انفال 2) مؤمنان، تنها کسانى هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد و هنگامى که آیات او بر آنها خوانده مىشود، ایمانشان فزونتر مىگردد و تنها بر پروردگارشان توکّل دارند
.2 نورانیّت فضای زندگی : رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: خانههاى خود را با تلاوت قرآن، نورانى کنید و خانههایتان را چون قبرستان قرار ندهید؛ همانطور که یهود و نصارا چنان کردند که در معابد و کنیسهها نماز مىگذاردند و خانههاى خویش را تعطیل نمودند؛
چون هرگاه در خانهاى قرآن زیاد تلاوت شود، خیرش زیاد مىگردد و آن خانواده بهرهمند مى شود و براى اهل آسمان نور مىدهند همچنانکه ستارگان آسمان براى اهل زمین، نورافشانى مىکنند.
3 . بصیرت و آگاهی : شخصی که بصیر نباشد و راه و چاه را در پیچ و خم حوادث تشخیص ندهد، هرگز نمیتواند به سر منزل مقصود برسد. برای همین، زندگی با آیات قرآن برای همه انسانها آگاهی بخش و بصیرت افزاست و مانند چراغ راه، روشنی بخش است.
خداوند میفرماید قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما یوحى إِلَی مِنْ رَبِّی هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ؛ (اعراف 203) بگو: من تنها از چیزى پیروى مىکنم که بر من وحى مىشود. این وسیله بینایى از طرف پروردگارتان و مایه هدایت و رحمت است براى جمعیّتى که ایمان مىآورند. همچنین در آیه20 سوره جاثیه، قرآن، بهترین وسیله بصیرت معرّفی شده: هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یوقِنُون؛ این قرآن وسایل بینایى و بصیرت و مایه هدایت و رحمت است براى مردمى که به آن یقین دارند
4. آشکار شدن طرح، نقشه و روش گنهکاران : وَ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ وَ لِتَسْتَبینَ سَبیلُ الْمُجْرِمینَ (انعام55) و همچنین ما آیات را مفصل بیان کنیم (تا حق روشن شود) و تا راه گنهکاران معین و آشکار شود.
5. تذکّر و یادآورى وظایف اهل ایمان : سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (نور1) این سوره را فرستادیم و (احکامش را) فریضه (بندگان) کردیم و در آن آیات روشن (توحید و معارف و احکام الهی) نازل ساختیم، باشد که شما متذکر (آن حقایق) شوید.
6. زمینهساز تزکیه و تعلیم انسان : يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ (جمعه2) پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت که بر آنان آیات وحی خدا تلاوت میکند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک میسازد و شریعت و احکام کتاب سماوی و حکمت الهی میآموزد .
7. تقویت تفکّر و تعقّل و اندیشه، وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ (بقره219) و نیز سؤال کنند تو را که چه در راه خدا انفاق کنند؟ جواب ده: آنچه زائد (بر ضروری زندگانی) است. خداوند بدین روشنی آیات خود را برای شما بیان کند، باشد که تفکر نموده و عقل خود به کار بندید،
8. آراستن انسانها به لباس زیبای تقوا، أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ (بقره187) برای شما در شبهای ماه رمضان مباشرت با زنان خود حلال شد، که آنها جامه عفاف شما و شما نیز لباس عفّت آنها هستید.
9. شفا بخشیدن به امراض روحى و بیمارىهاى نفسانى اهل ایمان
قُلْ هُوَ لِلَّذينَ آمَنُوا هُديً وَ شِفاءٌ وَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ في آذانِهِمْ (فصلت44) به آنها بگو: این قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفاست و اما آنان که ایمان نمیآرند گوشهایشان (از شنیدن کلام حق) گران است و این قرآن بر آنها موجب کوری (جهل و ضلالت) است،
10. موعظه و عبرت برای پروا پیشگان،
وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْکُمْ آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ مَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقينَ (نور34) و همانا ما به سوی شما آیاتی روشن نازل گردانیدیم و داستانی از آنان که پیش از شما درگذشتند و موعظهای برای اهل تقوا فرستادیم.
آيات قرآن، نور و روشنگر«آياتٍ مُبَيِّناتٍ» تاريخ گذشتگان، چراغ راه آيندگان است. «مَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ» قرآن كتاب جامعى است.
«آياتٍ- مَثَلًا- مَوْعِظَةً» پند پذيرى، دلى آماده مىخواهد. «مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ» متّقين نيز به موعظه نيازمندند. «مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ»
11. هدایت مردم از تاریکىها به سوى نور
لِيُخرِجَكُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ (احزاب 43) که از دیگر برکات انس با قرآن کریم در عرصه زندگی است. رحمت الهی به مسلمانها و به مؤمنین به او و به بندگان او این است که اگر آنها دل از برخی دلبستگیهای کوچک و ضعیف بکنند و در مقابل موج کفر و فساد و استکبار بایستند، خدای متعال به آنها کمک میکند؛
مقام معظم رهبری :
هیچکس باور نمیکرد در قلب دنیای اسلام، آنجایی که از اطراف در زیر فشارهای امریکا و صهیونیسم بود، قدرت اسلام به صورت جمهوری اسلامی سربلند کند.
این نهال غرس شد، رویید، ثمربخش و تناور شد و روزبهروز به فضل پروردگار و به حول و قوهی الهی و علیرغم دشمنان اسلام تناورتر و مستحکمتر خواهد شد؛ این تجربهای است در پیش روی ما.23/6/1383
انس اولیاء الله با قرآن انس على (علیه السلام) با قرآن
حضرت از آغاز اسلام، و نبوت پیامبر گرامى کاتب وحى بود. در این باره ام سلمه مى گوید: جبرئیل سخن خدا را به رسول گرامى ابلاغ مى کرد و آن حضرت آن را به على (علیه السلام) املا مى نمود و ایشان مى نوشتند
انس علی(علیه السلام) با قرآن به حدى بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره او مى فرمود : عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ، وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ این على با قرآن و قرآن با على است این دو از هم جدا نمى شوند تا روز قیامت کنار حوض کوثر، بر من وارد شوند. على (علیه السلام) بسیار قرآن مى خواندند، آن هم تلاوت و تدبر و تفکر و با پیاده کردن آن و به کار بستن دستورات و اجراى حدودش، روح و روان خود را سیراب مى نمود.
عبارتهاى نهج البلاغه، نشان از این دارد که آن حضرت، نه تنها سخنانش را از متن و بطن قرآن استخراج کرده، بلکه در 142 مورد تمام آیه یا قسمتى از آن را به طور مستقیم کنار گفتارش به کار برده است. آن حضرت در زمان خلافتش، در بازارهاى کوفه قدم مى زد و به راهنمایى مردم و کسبه بازار مى پرداخت
هنگامى که از کنار فروشندگان عبور مى کرد، مکرر تلاوت مى فرمود تِلكَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدونَ عُلُوًّا فِي الأَرضِ وَ لا فَسادًا وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ این سراى آخرت (و بهشتها و نعمت هایش) را تنها براى کسانى قرار مى دهیم که در زمین اراده برترى جویى و فساد ندارند؛ و عاقبت براى پرهیزکاران است (قصص83) این آیه درباره زمامداران عادل و متواضع و سایر قدرتمندان جامعه نازل شده است
او به قدرى با قرآن مانوس بود که حتى وقتى شمشیر کینه مفسدان بر سرش فرود آمد، اندکى از خاک محراب را روى زخم سرش ریخت و تلاوت فرمود مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى ما شما را از خاک آفریدیم و در آن باز مى گردانیم و بار دیگر نیز شما را از آن بیرون مى آوریم (طه 55) تمام ابعاد زندگى على(علیه السلام) در ظاهر و باطن، هماهنگ با قرآن بود، بطورى که طرفداران حق، او را قرآن ناطق خوانده اند.
محقق معروف اهل سنت محمد احمد نواوى : على(علیه السلام) همه قرآن را حفظ کرد، بر اسرارش آگاه شد و گوشت و خونش با قرآن در آمیخت
انس امام حسن (علیه السلام) با قرآن
امام حسن (علیه السلام) دائما با قرآن مانوس بود و موقع تلاوت قرآن وقتى به آیه یا ایها الذین امنوا میرسید، فریادش بلند مى شد و مى فرمود لبیک لبیک گویا خداوند متعال، مستقیم او را مخاطب قرار داده و آیه، فقط شامل حال او مى شود و او نیز با لبیک گفتن خود، جواب خدا را مى دهد. فقط، قرآن را تلاوت نمى نمود بلکه سعى مى کرد که با تمام مفاهیم آن عمل نماید (ولو بعضى از مفاهیم که به نظر ما کوچک و بى ارزش مى آید)
انس بن مالک مى گوید: یکى از کنیزان امام مجتبى (علیه السلام) شاخه گلى به امام هدیه کرد. حضرت آن را گرفت و فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم. عرض کردم به راستى شما به خاطر اهداى یک گل ناچیز او را آزاد کردید؟ فرمود خداوند در قرآنش ما را چنین آموزش داده و ادب نموده است.
بعد این آیه را تلاوت فرمودند إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا هنگامى که کسى به شما تحیت گفت با سخنى بهتر یا (اقلا) همانگونه به او پاسخ دهید (نساء 86). (اى انس) پاسخ بهتر، (آن کنیز) آزاد کردنش در راه خدا بود (من او را آزاد کردم تا به این آیه عمل نموده باشم) با آرزوى حیات و سلامتى و شادى دیگران همراه باشد، در اسلام، تشویق به سلام به دیگران شده، چه آنان را بشناسیم یا نشناسیم. و بخیل کسى شمرده شده که در سلام بخل ورزد. و پیامبر به هر کس مىرسید حتّى به کودکان، سلام مىداد. در نظام تربیتى اسلام، تحیّت تنها از کوچک نسبت به بزرگ نیست، خدا، پیامبر و فرشتگان، به مؤمنان سلام مىدهند. (به آداب سلام در روایات مراجعه شود). 1- رابطهى عاطفى خود را نسبت به یکدیگر گرمتر کنید. «فحیّوا باَحسن» 2- ردّ احسانِ مردم نارواست، باید آن را پذیرفت و به نحوى جبران کرد. «حیّوا باحسن منها» 3- پاسخ محبّتها و هدایا را نباید تأخیر انداخت. حرف فاء در کلمه «فحیوا» 4- پاداش بهتر در اسلام استحباب دارد. «فحیّوا باحسن منها» 5 - در پاسخ نیکىهاى دیگران، ابتدا به سراغ پاسخ بهتر روید، اگر نشد، پاسخى مشابه. 6- در جنگ هم اگر دشمن پیشنهاد صلح کرد، شما با رحمت بیشترى بپذیرید، یا مقابله به مثل آن را بپذیرید. «حییتم بتحیّة فحیّوا باحسن منها» 7- از تحیّتهاى بىجواب نگران باشید، که اگر مردم پاسخ ندهند، خداوند حساب آن را دارد و نه عواطف مردم را بىجواب گذارید، که خداوند به حساب شما مىرسد.
انس امام حسین (علیه السلام) با قرآن
امام حسین علیه السلام نه تنها شاگرد مکتب قرآن که عدل و شریک قرآن است از این روست که در فرازی از زیارتنامه شریفش السَّلامُ عَلَیکَ یا شریکَ القُران و در حدیث «ثقلین» نیز همدوشی امام به عنوان قرآن ناطق و قرآن به عنوان امام صامت گردیده انی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کتابَ اللَّه و عترَتی اهلَ بَیْتی فَأِنَّهُمَا لَنْ یَفتَرِقا حتَّی یَردِا عَلَی الحوض .
عبدالرحمان به فرزند امام حسین الحمدللَّه رب العالمین را آموخت، وقتی که آن را بر پدر خواند، حضرت هزار دینار را به او بخشید و دهان او را پر از طلا کرد. از آن حضرت دلیل آن سؤال شد. حضرت پاسخ دادند: چگونه میتوان کار او را [تعلیم قرآن] با این پاداش مقایسه کرد؟!
امام عاشق و دلباخته قرآن بوده و اکثر اوقات، مشغول تلاوت آن، بخصوص در دل شبها که با خداى خود خلوت مى کرد. بعد از ظهر روز نهم محرم سال 61 هجرى قمرى، هنگامى که دشمن مى خواست به سوى خیمه ها، حمله کند، امام به برادرش ابوالفضل العباس فرمود: برو و به آنها بگو امشب را به ما مهلت بدهند، من نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را بسیار دوست دارم
امام حسین آن قدر با قرآن مانوس بود تا جایى که سر بریده آن حضرت، در چند جا به مناسب حال، آیاتى از قرآن را تلاوت فرمود: مردم بهت زده و متحیر با چشمانى پر از اشک متوجه آن صدا مى شوند و با شگفتى مى بینند، یکى از آن سرهاى بریده است که قرآن تلاوت مى کند، چشم ها را در آن دوختند و حرکت لبها را مشاهده مى کردند و مى خواستند بشنوند چه آیه اى را تلاوت مى کند. أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﴿کهف۹﴾ اى رسول! آیا تو مى پندارى که داستان اصحاب کهف و رقیم در میان آن همه آیات خلقت آسمانى و زمینى از آیات عجیب ما است؟! از هیبت این سخن و اعجاز سر بریده و تلاوت قرآن، موى بر بدن من راست شد.
گفتم : والله ! سر بریده تو که تلاوت قرآن مى کند، از قصه اصحاب کهف و رقیم عجیب تر است ! یکى دیگر از جاهاى مجلس یزید بود. وقتى آن ملعون بر سر مقدس امام توهین کرد، سر بریده، شروع به قرائت قرآن نمود سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ و آنانکه ظلم و ستم کردند (در حق آل رسول و اهل ایمان) بزودى خواهند دانست که در دوزخ به چه کیفر گاهى انتقال پیدا مى کنند (شعراء 56). تلاوت این آیات در آن مجلس باعث رسوایى یزیدیان شد و حاضرین را منقلب نموده، طورى که عده اى مسلمان شدند! امام حسین از زمان حرکت به سوی کربلا تمام وقایع را با قرآن پاسخ و استناد می کردند و حتی بعد از شهادتش بالای نیزه آیاتی را تلاوت نمودند.
انس امام سجاد (علیه السلام) با قرآن
امام چنان با قرآن انس داشت که گویا با وجود آن، کس دیگر را نمى دید و آن را مونس حقیقى خود مى پنداشت، تا جایى که مى فرماید: اگر همه انسانهایى که در بین مشرق و مغرب هستند، بمیرند، چون قرآن با من باشد، از تنهایى باک و هراسى ندارم.
شیوه آن حضرت چنان بود که هنگام تلاوت سوره حمد وقتى به آیه مالک یوم الدین مى رسید، آن قدر تکرار مى کرد که نزدیک بود روح از کالبدش بیرون رود
روزى امام سجاد (علیه السلام) مشغول نماز بود، حالتى به او عارض شد و بر زمین افتاد. چون به هوش آمد، علت این پیش آمدن را از او پرسیدند فرمود: پیوسته آیه انى انا الله را با زبان قلبم تکرار کردم، تا این که همان آیه را از زبان گوینده آن شنیدم. اندامم تاب دیدار او را نداشت، از خود بى خود شدم، و جسمم توانایى مشاهده قدرت او را از دست داد
نقل شده: شبى آن جناب براى عبادت برخاست، آن حضرت دست در ظرف آب کرد تا وضو بگیرد، در این اثنا به فکر آیات خلقت افتاده، سر را بالا نمود و نظر به آسمان و به ماه و ستارگان انداخت و به فکر و اندیشه در خلقت آنها مشغول شد
این حالت همچنان ادامه یافت تا صبح فرا رسید و موذن اذان گفت، در حالى که هنوز دست مبارک امام(علیه السلام) در ظرف آب بود .
روزى یکى از کنیزان امام سجاد(علیه السلام) آب آورد تا ایشان آماده نماز شود، ناگهان ظرف آب از دست کنیز افتاد و صورت مبارک آن حضرت آسیب دید.
امام سر مبارک خود را بلند کرد و نگاهى به کنیز انداخت. او وحشت کرد و از ترس گفت:
خداوند در قرآن فرموده وَ الکاظِمینَ الغَیظ از جمله صفات مومنان این است که موقع غضب خشم خود را فرو مى برند حضرت فرمود: من هم خشم خود را فرو بردم
کنیز جرئت پیدا کرد و گفت : قرآن مى فرماید: وَ العافینَ عَنِ النّاس مردم را در برابر جرمشان عفو کنند و از جرمشان مى گذرند. امام فرمود: تو را عفو کردم.
کنیز از اخلاق نیک امام استفاده کرد و گفت وَ اللهُ یُحِبُّ المُحسِنین خداوند نیکو کاران را دوست دارد. امام فرمود: اى کنیز! تو در راه خدا آزاد هستى.
انس حضرت رضا (علیه السلام) با قرآن
حضرت با قرآن مانوس بود و بیشتر اوقات آن را تلاوت مى نمود. به طورى که گفته شده ایشان با مردم کمتر سخن مى گفت. پاسخ ها و مثال هایى که در ضمن گفتارش مى آورد، از قرآن نشات گرفته بود. آن حضرت در هر سه شبانه روز یک بار، تمام قرآن را تلاوت مى کرد و مى فرمود: اگر بخواهم، مى توانم در کمتر از سه روز آن را ختم کنم؛ ولى هرگز به هیچ آیه اى نمى رسم، مگر این که در معنى اش مى اندیشم. درباره این که در چه موضوع و چه وقت نازل شده، فکر مى کنم.
امام رضا (علیه السلام) هنگامى که شب در بستر خویش قرار مى گرفت، بسیار قرآن تلاوت مى کرد، و آنگاه به آیه اى مى رسید که در آن از بهشت یا آتش دوزخ یاد شده بود، مى گریست
امام رضا (علیه السلام) فرمود: اگر سوال شود که چرا خداوند امر فرموده تا در همه نمازها فقط سوره حمد خوانده شود، در پاسخ مى گوییم: براى این که قرآن متروک نشود، همراه نمازگزاران با قرآن ارتباط داشته باشد و آن را از یاد نبرد، انتخاب سوره حمد از این جهت است که همه معارف و مفاهیم قرآن در آن جمع است .
حال که ائمه علیهم السلام چنین نسبت و خویشاوندی محکمی با قرآن دارند باید تفسیر قرآن را در آنان جست که در وجود آنها کرامتها و فضیلتهای قرآن و گنجهای الهی نهفته فیِهْم کوائِمُ القرآن و هُمْ کُنوُز الرَّحمان انس آدمی با هر چیز ریشه در ارج و اهمیتی دارد که انسان برای آن چیز قائل است. اهل بیت فرزندان پیامبر و شاگرد مکتب قرآن اند پس چگونه گفتار و مواعظ شان متکی به قرآن نباشد . امامان گوهر تابناک و چراغ درخشانی هستند که هماره بر تارک تاریخ درخشیده و درخشیده اند. رسولُ اللَّه(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «انی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کتابَ اللَّه و عترَتی اهلَ بَیْتی فَأِنَّهُمَا لَنْ یَفتَرِقا حتَّی یَردِا عَلَیّ الحوض» حال که ائمه (علیهم السلام) بطور عام چنین نسبت و خویشاوندی محکمی با قرآن دارند باید تفسیر قرآن را در آنان جُست که در «وجود آنها کرامتها و فضیلتهای قرآن و گنجهای الهی نهفته است.»
«فیِهْم کوائِمُ القرآن و هُمْ کُنوُز الرَّحمان» لذا می توانیم فرازهایی از آیات نورانی قرآن را در سیرهی علمی و عملی ائمه (علیهم السلام) را جستجو کنیم و آیات این کتاب صامت را با نور وجود این پرتو درخشنده به نطق آوریم. اگر چه ما را هرگز یارای آن نیست که عمق شخصیت آن دریای علم و معرفت و اخلاق و معنویت را بپیماید.
دنباله مطلب در سایت جدید
+ نوشته شده در ساعت 10 توسط زارع پور (تهیه و تلخیص)
|