در این نوشتار، به برخی از این نام ها و لقب ها بصورت فهرست وار اشاره می شود.

1) انسیه : زنى كه خصلتهاى خوب انسانى در او متجلى است. 

  (2 بتول : زن پاك و دور از هرگونه آلودگى.

3) تقیه : پاك و بى گناه.                                             

 (4 حبیبه : دوست و رفیق، دوست داشتنى.

5) حرّه : زن آزاده، زنى كه اسیر شهوات نیست.

 (6حوریه : زن بهشتى، فرشته خصال.

(7حوراء : فرشته، زنى كه خصلتهاى خوب فرشتگان را در خود به وجود مى آورد.

8) راضیه : زنى كه به مقدرات خداوند راضى باشد. 

 (9 راكعه : اهل ركوع و تواضع در برابر خداوند.

10) رشیده : زن فهمیده و صاحب خرد را گویند.

 (10 رضیه : زنى كه به مقام رضا مى رسد.

12) ریحانه :گل خوشبوى، لطیف و مهربان، تعبیر لطیفى از موجود زن.

13) زكیه : زن پاك و باتقوا، در حال رشد و ترقى.

 (14زهراء : درخشنده و تابان.

15) زهره : درخشان، نورانى. 

 (16 ساجده : زنى كه در پیشگاه خداوند سر بر سجده بساید.

17) سعیده : زن خوشبخت.

  (18  سیده : سرور، خانم.

19) شهیده : زنى كه در راه خدا جان را فدا نماید.

 (20صابره : زن شكیبا و بردبار.

21) صادقه : زن راستگو و درست كردار.

 (22 صدوقه : زن راستگو با كردارى صحیح.

23) صدیقه : زنى كه در راستگویى شهره شود و در عمل نیز درست كردار باشد.

24) طاهره : زن پاك دامن و دور از رذایل. 

 (25 طیبه : پاك و پاكیزه.

26) عارفه : زن با شناخت و درك كامل.

 (27عالیه : زن بلند همت و دور اندیش.

28) عدیله : نظیر و مانند. (فاطمه ى زهرا علیها السلام را « عدیله ى مریم » مى نامند زیرا این هر دوی

    این بانوان در پاكى و طهارت ضرب المثل هستند.)

29) عذراء : زن پاكدامنى كه پرده ى عفت را كنار نزند.

 (30 عزیزه : زن ارجمند و گرانقدر.

31) علیمه : زن دانشمند و آگاه.

  (32  فاضله : زن صاحب فضیلت.

33) فاطمه : بریده شده از آتش، جهل و هر بدى.

(34فریده : زن یگانه در نفیس بودن.

35) كریمه : زنى كه اهل كرم و جود و سخاوت است. 

 (36كوثر : خیر فراوان.

37) كوكب : درخشنده و درخشان. 

    (38مباركه : زنى كه در او خیر بسیار باشد.

39) مبشره : بشارت دهنده. 

 (40محدثه : زن حدیث كننده.

41) محموده : پسندیده، زن مورد پسند خداوند. 

 (42   مطهره : زن پاك و عارى از گناه و زشتى.

 (43مرضیه : زن كاملى كه خداوند نیز از او راضى است

 (44معصومه : زنى كه هیچ گاه گناه نكرده باشد.

45) ملهمه : زنى كه خداوند بر دل او الهام مى فرستد.

46) ممتحنه : زنى كه امتحان شده و از آزمایش سر افراز بیرون آمده است.

47) منصوره : زن یارى شده. 

 (48 موفقه : زنى كه توفیقات الهى همراهش باشد.

49) مهدیه : زنى كه خداوند او را هدایت مى كند.

(50 مومنه : زن با ایمان به خداوند و روز قیامت.

51) ناعمه : زن خوش زندگانى، شادا

  (52نقیه : پاك و بى گناه.

53) والهه : شیفته و عاشق. 

 (54وحیده : یگانه، تنها، بى همتا.

 تابلوی زیبای بهشت در نهج البلاغه

انسان گمان می‌ كند عالم آخرت همانند عالم دنیاست كه بعد از مدتی نعمت‌ ها، آسایش و راحتی و یا رنج‌ ها، دردها، ناملایمات اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی برای انسان نوعی عادت می ‌شود و دیگر نعمت ها لذت آوری و رنج ‌‌ها دردآوری خود را تا اندازه ‌ای از دست می‌ دهند، در حالی كه هرگز چنین نیست.

امام علی علیه السلام د رتوصیه نعمت های بهشتی می فرماید:  پس اگر با دیده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است، نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنیا همچون شهوت‏ ها و خوشى ‏ها و زیورها و منظره ‏هاى دل‏ انگیز و زیباى آن كه براى تو آفریده شده اندیشیدن در آن میوه ‏هایى كه بدون زحمت چیده شده و به آن گونه كه چیننده بخواهد، حاضر مى‏ شود و براى ساكنان آن در گرداگرد كاخ‏ هاى آن، عسل ‏هاى صاف و خالص و شراب‏ هاى تصفیه شده به چرخش در مى ‏آید. اهل بهشت گروهى هستند كه همواره بزرگوارى شامل آنان شده تا اینكه به سراى آرامش بهشت جاوید رسیده و از نقل مكان ‏ها و سفرها آسوده گردند. پس اى شنونده! اگر دل خود را از هر چیزى بازداشته و به رسیدن به آن منظره ‏هاى شگفت‏ انگیز مشغول گردانى، جان تو در اشتیاق بهشت پرواز نموده و براى تعجیل در رسیدن به آن، مجلس سخنرانى مرا رها نموده و همسایگى به گور خوابیدگان را برخواهى گزید. خداوند ما و شما را از كسانى قرار بدهد كه با رحمت خداوند و با تمام وجود براى رسیدن به جایگاه نیكان، تلاش مى‏ نمایند».(1)  امام علیه السلام در سخن دیگری از نعمت های بهشتی این گونه سخن می گوید: پس آنان كه پیرو و مطیع خداوند هستند، خداوند به آنان پاداش همجوارى با خود را بخشیده و در سراى خود آنان را زندگانى جاوید داده است. آن جایى كه وارد شوندگان آن، بیرون نیایند و حال آنان دگرگون نشود، ترس ‏ها به آنان روى نیاورد و بیمارى ‏ها به آنان نرسد و به خطرها گرفتار نگردند و سفرها آنان را به رنج نیندازد (2)

در سخن دیگری از حضرت، نعمت های بهشتی این گونه توصیف شده است: و هیچ نیكى بهتر از نیكى دیگر نیست، جز پاداش خداوند و هر چیزى از نعمت‏ هاى دنیا شنیدنش بزرگتر، مهم تر و با عظمت‏ تر از دیدن آن و هر چیزى از آخرت، دیدن آن، بزرگتر از شنیدنش است. نعمت ‏هاى دنیا وصفشان بهتر از دیدنشان، ولى نعمت‏ هاى آخرت دیدنشان بهتر از وصفشان است؛ پس هم اكنون كه در دنیا زندگى مى‏ كنید و شما را یاراى دیدن نعمت‏ هاى آخرت نیست، به شنیدن نعمت‏ هاى آخرت به جاى دیدن نعمت‏ هاى آن و نیز به خبرهاى غیبى از جهان رستاخیز به جاى دیدن آنچه كه اكنون از دیدگان شما پنهان است، بسنده كنید و بدانید آنچه از دنیا كاهش یافته و بر آخرت افزوده گردد، بهتر است از آنچه كه از آخرت كاهش یافته و بر دنیا افزوده گردد.(3) بهشت داراى درجه ‏ها و رتبه ‏هایى است كه برخى بر برخى دیگر برترى دارد و داراى جایگاه‏ هایى است كه از یكدیگر متمایزند.(4)اهل بهشت همه در یك پایه نیستند؛ بلكه بر اساس اعتقاد و عمل و فكر، داراى پایه ‏ها و مراتب و درجات گوناگون مى ‏شوند، گروهى در بالاترین رتبه‏ هاى بهشت و گروهى دیگر در پایین ‏ترین رتبه ‏هاى آن، و گروهى نیز در میانه این دو دسته قرار دارند و این گروه نیز خود داراى درجات گوناگون مى‏ باشند: ؛ پس به راستى كه پیكار در راه خدا، دروازه ‏اى از دروازه ‏هاى بهشت است كه خداوند آن را براى دوستان مخصوص خود گشوده است.(5)    

 پی نوشت ها :       1- نهج البلاغه، خطبه 165.         2-همان، خطبه 109.            3-همان؛ خطبه 114.

                          4- همان، خطبه 85.                    5- همان، خطبه 27.              سایت تبیان-زهرا رضائیان 

                چه كنيم تا در دنيا راحت زندگى كنيم؟

قرآن مى‏فرمايد: «لِكَيلا تَأسوا على‏ ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم»(سوره حديد، آيه 23) آن گونه باشيد كه اگر چيزى را از دست داديد، تأسّف نخوريد و اگر چيزى به شما دادند، شاد نشويد. راستى آيا مى‏شود انسان اينگونه متعادل باشد كه دادن‏ها و گرفتن‏ها در او اثرى نگذارد؟ كارمند بانك، يك روز مسئول دريافت پول مردم مى‏شود و روز ديگر مسئول پرداخت پول به مردم مى‏شود. نه آن روزى كه پول مى‏گيرد خوشحال است و نه آن روزى كه مى‏پردازد، ناراحت. زيرا او مى‏داند هر دو روز، امانتدارى بيش نبوده است. مثالى ديگر: براى لاستيك تراكتور، حركت در زمين هموار و غير هموار يكسان است، ولى براى لاستيك دوچرخه، تفاوت دارد. نشستن و برخاستن يك گنجشك، روى شاخه گل اثر مى‏گذارد ولى روى درخت تنومند، اثر چندانى ندارد. آرى، انسان‏هاى بزرگ به خاطر سعه صدرى كه دارند، مسايل جزئى در روح آنان اثر چندانى ندارد. امام حسين‏عليه السلام ظهر عاشورا در برابر دهها تير كه به سويش رها شد و دهها داغى كه ديد، نمازِ با حال و خشوعى خواند، در حالى كه كوچك‏ترين حركت، ما را از نماز يا خشوع باز مى‏دارد.