سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی 2

m5736z

blog.ir.

 

حماسه نهم دي مظهر عاشوراي حسيني بود

نداي لبيك يا حسين(ع) كه روز نهم دي ماه 1388- سه روز پس از ماجراي عاشورا- ميدان امام حسين تا ميدان آزادي را پر كرد، لبيك به خميني و خامنه اي بود

تحليل گران روزنامه نيويورك تايمز آن شكوه شعور را درست ديده بودند كه نوشتند اين تظاهرات، بزرگ ترين اجتماع در تهران از زمان تشييع پيكر آيت الله خميني در سال 1989 به اين طرف است

۹ دي آزمون وفاداري ملت ايران به اسلام

کاش صدر اسلام هم .....9 دي...داشت

بصيرت ، راز ماندگاري انقلاب تا کنون

جرقه‌اي كه مبدا تحولات جهان شد

 

ایستادگی در مقابل پیمان شکنان و آشوب طلبان از ویژگی های علی(ع است

حضرت مولی الموحدین علی (ع) با سه گروه “ ناکثین ، قاسطین و مارقین “ جنگ کرد، ایستادگی در مقابل آشوب طلبان و پیمان شکنان از ویژگی های علی(ع) است

“علی مرد جنگ بود”، حضرت علی (ع) هم با کفار و مشرکین و هم با آشوب طلبان و توطئه گران و پیمان شکنان جنگید اما هرگز تسلیم نشد

علی با ناکثین یعنی پیمان شکنان آشوب گران داخلی، زیاده خواهان، طلبکاران، کسانی که ریاست را ارث پدرشان می دانستند و سردمداران آنها طلحه و زبیر بودند، جنگید

وی با بیان اینکه “ ناکثینخلافت نمی خواستند اما می گفتند ما را نباید از مسئولیت ها کنار بگذارید و از مال و منال دور سازید”.

اما علی شایسته سالار بود و اجازه نمی داد کسانی که عدالت نمی خواستند و قصد داشتند از مردم برای رسیدن به مقاصد خود سوء استفاده کرده و با ایجاد ناامنی و آشوب به ریاست برسند، بر مسند قدرت بنشینند

طلحه و زبیر با سوء استفاده از جایگاه عایشه به عنوان همسر پیامبر صلی الله علیه و آله و کمک های بی دریغ بنی امیه که در حکومت امام علی علیه السلام دستشان از همه جا کوتاه شده بود، جنگ جمل به راه انداختند

گروه دیگری که علی (ع) با آنها جنگید همان قاسطین یعنی ستمگران است که رئیس آنها معاویه بود و درصفین منطقه ای بین عراق و شام با امیر المومنین وارد جنگ شد

سومین گروهی که امام علی(ع)با آنها جنگید مارقین همان از دین خارج شدگان و خوارج بودند، عده ای عقده ای و خشکه مقدس که سواد دین نداشته و از همه جبهه ها بریده بودند و سرانجام بوسیله یکی از افراد همین گروه به شهادت رسید.

                                                سه دهه ، سه فتنه

 فتنه ی دهه شصت

یکی از اتهامات گروهک های چپ گرا به نهضت امام خمینی(ره)، سازش با آمریکا بود. علت این ادعا هم آن بود که شرط لازم پیروزی انقلاب ها را قیام مسلحانه می پنداشتند و پیروزی مردمی انقلاب بدون اتکا به گروه های مسلح را غیرممکن می دانستند

اما پیروزی انقلاب تنها به اتکای قدرت مردم بدون وابستگی به ابرقدرت ها و حتی بدون وابستگی به گروهک های مسلح، درستی نظریه امام را (پیروزی با مشارکت عمومی مردم) اثبات نمود. اما در حالی که کمتر از دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود، گروهک ها بر شطینت های خود افزودند و با آغاز غائله های خیابانی سعی بر آسیب رساندن به انقلاب نوپای اسلامی را داشتند

از مهم ترین این سلسله حوادث، غائله 14 اسفندماه 1359 در دانشگاه تهران است. راس این فتنه که با هماهنگی سازمان منافقین و نیروهای وابسته به بنی صدر، موسوم به دفتر هماهنگی مردمی رئیس جمهوری شکل گرفت شخص بنی صدر بود که به عنوان سخنران مراسم و از پشت تریبون اغتشاش را هماهنگ می کرد. اما حضور خودجوش و گسترده مردم ایران در تظاهرات 30 و 31 خرداد، در تجدید پیمان با رهبری انقلاب و اعلام حمایت از مجلس شورای اسلامی و مخالفت با بنی صدر و عملیات ارعابی و شورشگرانه، منافقین را با ناکامی مواجه ساخت

مسعود بنی صدر، پسرعموی رئیس جمهور معزول و عضو وقت سازمان منافقین، در کتاب خاطرات خود با اشاره به این موضوع می نویسد: «وجود انبوه افراد وفادار به آیت الله خمینی... بیانگر این نکته است که او در وضعیت غیرقابل تصوری قرار داشت و علاوه بر این، می توانست با یک سخنرانی، اطلاعیه یا دعوت عمومی افراد بسیاری را به پای تظاهرات و نمازهای جمعه بکشاند که به خصوص نمونه های بسیاری از آن در همان حوالی خرداد 1360 اتفاق افتاد و به آن ها اشاره گردید.

حتی بسیاری از خانواده های اعضای فعال سازمان نیز... مخالفت با او را نوعی فروختن دین به دنیا می دانستند و حاضر به مبارزه با او نمی شدند.»

فتنه ی دهه هفتاد
در سال 1368 سازمان سیا با همکاری سرویس اطلاعاتی آلمان و واسطه گری علی امینی کنفرانس «هامبورگ» را برگزار نمود. سلطنت طلبان و جناح های چپ و راست اپوزیسیون خارج از کشور، پس از شرکت در این کنفرانس، مشی و گفتمان خود را رسماً تغییر دادند.

جمع بندی مسائل مطرح شده در کنفرانس هامبورگ به این صورت بود که پایگاه مردمی و اجتماعی جمهوری اسلامی غیرقابل خدشه است و باید با برنامه های فرهنگی زمینه را برای استحاله مسئولین نظام و سپس مردم فراهم کرد. «دیوید کیو» مأمور سیا و رابط آن سازمان با برخی از این گروه های ضدانقلاب، در جلسه ای توجیهی، استراتژی مورد نظر آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی را چنین بیان می کند: «مهم ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.»

بهزاد کریمی از فعالان ضدانقلاب مقیم خارج، در اظهاراتی تصریح می کند که تفکر فقاهتی باید از بین برود و بسیاری از تئوریسین های غربی و شرقی، راه نفوذ را تغییر در فرهنگ عاشورایی مردم در حمایت از رهبر خود اعلام می نمایند. رهبر انقلاب در هفتم آذرماه 1368 نخستین هشدار را نسبت به رویکرد جدید دشمن به عرصه فرهنگی اعلام داشتند: «یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست، صنعت، پول و انواع و اقسام پشتوانه همراه است، الآن مثل یکی سیلی راه افتاده که با ما بجنگد.

جنگ هم، جنگ نظامی نیست.» ایشان بعدها با تعبیر «شبیخون فرهنگی»، ابعاد و عمق توطئه را تشریح نمودند و با هشدارهای خود کوشیدند تا اذهان مردم و مسئولان را به عملیات پیچیده دشمن متوجه نمایند. این هشدارها اما از سوی متولیان فرهنگی چندان مورد توجه قرار نگرفت. فضای گفتمان رسانه ای به مرور به سویی رفت که سال های پایانی دهه هفتاد، شاهد توهین های علنی به مقدسات مردم در رسانه ها بودیم. دشمن در چنین فضایی گمان برد که ریزش انقلاب به نقطه طلایی رسیده است و توان انجام یک حرکت مؤثر فراهم گردیده است

در هجده تیرماه 1378 توطئه ای رقم خورد که بسیاری به موفقیت آن امید داشتند، اغتشاشات خیابانی که هجده سال از خاطره مردم دور مانده بود، با تشنج در خیابان های اطراف کوی دانشگاه در نیمه شب هجده تیرماه و شکستن شیشه های مهد کودکی در مقابل کوی، آتش زدن لاستیک و حمله به خودروها و بستن معابر و هجوم به ناجا و گروگان گرفتن سه سرباز نیروی انتظامی آغاز گردید. همراهی کسانی که انتظار مقابله با فتنه از آن ها می رفت و قرار گرفتن آن ها در صف اغتشاش گران سبب دلگرمی سربازان میدانی این توطئه گردید و چهار روز تهران دست به گریبان اغتشاشات خیابانی گشت. این فتنه و آشوب دشمن را در راه رسیدن به اهداف خود امیدوار کرد. اما دوشنبه 21 تیرماه 1378 جمعی از مردم که از توهین به مقدسات خود توسط اغتشاش گران ناراحت هستند، به دیدار رهبر انقلاب می روند. سخنان رهبر انقلاب موجی از بیداری و عزم مقابله با فتنه گران را ایجاد می کند و از همان زمان مردم منسجم تر از قبل در برابر اغتشاش گران می ایستند.

موج های مردمی به مرور به هم پیوند می خورد و در راهپیمایی سراسری 23 تیرماه 1378، بار دیگر مردم برای فرو نشاندن فتنه به صحنه می آیند و غائله ای دیگر را پایان می بخشند. حضوری که یادآور منطق بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران در اتکای به مردم بود.

فتنه ی دهه هشتاد

فتنه ی دهه هشتاد انقلاب (سال88) بی شک ریشه این فتنه در تداوم طمع دشمن به امکان شکاندن رابطه میان ولی فقیه و امت اسلامی بود دشمن که پس از ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره) به برنامه ریزی برای شکاف میان امت و رهبری کمر همت بسته بود، این بار اما با نیرنگ های متفاوتی وارد شد به جای شعارهای سکولار، شعارهای انقلابی سر دادند، الله اکبر گفتند و... فتنه 88 فتنه پیچیده تری بود؛ فتنه ای با شعارهای حق که از آن اراده باطل شده بود اما با هلهله شادی در عاشورای حسینی مشخص گردید که فتنه گران همان ها هستند و این بار نیز غبار فتنه ننشست جز با حضور سیل خروشان مردمی که چراغ بصیرت در دست داشتند شاید بتوان «۹دی» را آزمون نهایی نظریه امام(ره) در خصوص انقلاب اسلامی دانست، انقلابی که با اتکای به مردم پیروز شد و به پیش رفت و مردمی که با پشتیبانی ولی فقیه از راه امام دست نکشیده اند.

9 دی و علل پیدایش آن در جبهه سیاست و اعتقاد در جریان فتنه 88 دشمن تلاش کرد در دو جبهه سیاست و اعتقادات و ارزش های دینی و فرهنگی شبهه آفرینی کند. این اقدام در روز عاشورا رخ داد و قصد داشتند با تحریف عاشورا دل های عزادار ملت را دوباره داغدار کنند حذف ولایت این دوران را باید یکی از پیچیده ترین شرایط سه دهه گذشته انقلاب اسلامی است که به واسطه آن خیلی از ظرفیت ها و واقعیت های جمهوری اسلامی مورد آزمون قرار گرفت رهبر فرزانه انقلاب اسلامی از ابتدای فعالیت های انتخاباتی در نیمه دوم سال 87 با تیزبینی و دور اندیشی رهنمودهای خود را برای هدایت ملت مطرح مردند که عمل و توجه به آن راهگشای مردم و جریان ها و گروه های سیاسی بود
حماسه 9 دی مظهر عاشورای حسینی بود ندای لبیک یا حسین(ع) که روز 9 دی ماه 88 (سه روز پس از ماجرای عاشورا) میدان امام حسین تا میدان آزادی را پر کرد، لبیک به خمینی و خامنه ای بود تحلیل گران روزنامه نیویورک تایمز آن شکوه شعور را درست دیده بودند که نوشتند این تظاهرات، بزرگ ترین اجتماع در تهران از زمان تشییع پیکر آیت الله خمینی در سال 1989 به این طرف است شاید بتوان «۹دی» را آزمون نهایی نظریه امام(ره) درخصوص انقلاب اسلامی دانست، انقلابی که با اتکای به مردم پیروز شد و به پیش رفت و مردمی که با پشتیبانی ولی فقیه از راه امام دست نکشیده اند

مالک در عصر خمینی (ره) از کنار خیمه معاویه باز نمی گردد و علی تنها نمی ماند دیگر آن دوران سپری شده است که خواص آلوده با تحریک افراد کم اطلاع، گروه خوارج را پدید آورند و با محاصره امیرمومنان، مالک را از کنار خیمه معاویه بازگردانند. عصرخمینی(ره) عصر بصیرت مردمی است که هرگز علی را تنها نمی گذارند.  چند ساعت پس از آن که خبر رحلت حضرت امام(ره) اعلام شد، گوینده رادیو بی بی سی با ذوق زدگی گفت  «دیشب مردی چشم از جهان فرو بست که طی 10 سال گذشته خواب از چشم مقامات غربی و عربی ربوده بود» اما، این ذوق زدگی دوام چندانی نداشت و هنگامی که توده های چند ده میلیونی مردم در سراسر کشور با چشم های اشکبار به خیابان ها ریختند و در سوگ مراد خویش از عمق جان گریستند،

اسلام ناب محمدی(ص) ظلم ستیز است  و اسلامی که پرخوری و انباشت ثروت عده ای از مرفهان بی درد را در کنار فقر و تهی دستی اقشار مستضعف تحمل کند، اسلام نیست.  این اسلام، همان اسلام آمریکایی است که امام راحل(ره) مخصوصاً در سال های پایانی حیات طیبه خویش بارها خطر آن را گوشزد می فرمودند و مدعیان اصلاحات و سران فتنه با جدیت در پی آن بودند. اگر اسلام ناب محمدی(ص) در اوراق کتاب ها باقی می ماند و یا از صفحه اذهان بیرون نمی آمد، هیچ اتفاقی نمی افتاد  اما وقتی این نسخه بر کرسی حاکمیت می نشیند بدیهی است که نظام سلطه بین الملل در مقابل آن به تخاصم برمی خیزد و به موازات این تخاصم، ملت های محروم نیز به آن دل بسته و از آن الگو می گیرند.

در فتنه 88 سران فتنه که ابتدا در پوشش خط امام(ره) به میدان آمدند  و سپس در برخورد با صلابت و هوشمندی رهبر معظم انقلاب و بصیرت مردم چهره واقعی آنها برملا شد و اکنون به مهره های سوخته تبدیل شده اند. ابتدا باید باور داشت که انقلاب اسلامی موجودیت نظام سلطه و عقبه های آن را با خطر جدی روبرو کرده است. لازمه این باور هوشیاری در مقابل تحرکات دشمن است و ماجرا از همین نقطه آغاز می شود. برای کشف توطئه دشمن، باید به یک رصد دائمی و دوجانبه دست زد؛ رصد اهداف دشمن از یکسو و رصد عرصه داخلی از سوی دیگر چنانچه با تداوم و دقت همراه باشد، به کشف نقاطی می انجامد که در آن نقطه ها اهداف دشمنان بیرونی با مواضع برخی از افراد و جریانات داخلی همسویی پیدا می کند.

سران فتنه دقیقا از فرمول مشترک جرج سوروس، جین شارپ و ریچارد رورتی در طراحی کودتای مخملی دیکته شده پیروی می کنند فتنه گران قصد دارند ادعای تقلب در انتخابات را مطرح کنند و این هنگامی بود که هنوز کمیته موسوم به «صیانت از آراء» تشکیل نشده بود. مطابق فرمول جرج سوروس، فتنه گران بایستی برای خود یک نماد رنگی انتخاب می کردند. و یا بعد از شکست در انتخابات که آن را قطعی می دانستند، ماموریت داشتند که با ادعای تقلب هواداران را به خیابان ها کشیده و دست به آشوب بزنند امروزه مردم با بصیرت ایران اسلامی افراد را با حق می سنجند و نه حق را با افراد، بنابراین دیگر خواص آلوده نمی توانند با تحریک افراد کم اطلاع گروه خوارج را پدید آورند و با محاصره امیر مومنان(ع) مالک را از کنار خیمه معاویه بازگردانند، عصر خمینی(ره) عصر بصیرت مردمی است که هرگز علی را تنها نمی گذارند

سایت وزارت خارجه اسرائیل که دو روز قبل از روز قدس شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را به آشوبگران دیکته کرد طی دو هفته تاکید می ورزید، آشوبگران باید از فرصت نیمروز عاشورا که مردم به طور سنتی در هیئت ها و دسته های سینه زنی به عزاداری مشغولند برای حضور در خیابان استفاده کنند! و روز عاشورای 88 یزیدیان یا به قول شهید مطهری، اسرائیلیان همان کردند که سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از قبل بر آن تاکید ورزیده بود. جماعتی از اراذل و اوباش اجاره ای با بهره گیری از حضور مردم در مراسم عزاداری حسینی(ع) در چند نقطه تهران دست به آشوب زدند، شیشه منازل و مغازه ها را شکستند، موتورهای پارک شده عزاداران حسینی(ع) را به آتش کشیدند،  شعارهایی علیه اسلام، امام حسین(ع)، حضرت امام(ره) سردادند، تعدادی از مردم را با قمه مجروح کردند و سینه یکی از موتورسواران را که به آنها اعتراض کرده بود، دریدند، با کف و سوت به طور مختلط رقصیدند و...

حرامیان شکم پر و مرفه عاشورا را تکرار کردند در عاشورای 88، یزیدیان دست به همان جنایتی زدند که اسلاف عقیدتی آنها در عاشورای هزار و سیصد و چند ده سال پیش مرتکب شده بودند،  با این تفاوت که در عاشورا، حسین زمان تنها نبود و هنگامی که خبر حمله دزدانه بزدلان یزیدی به انبوه عزاداران حسینی(ع) رسید و با فریاد یا حسین به پیاده نظام اسرائیل یورش بردند، مراسم جشن و پایکوبی آنان به فرار خفت بار تبدیل شد و.... بعد از شکست اسرائیل از حزب الله در جنگ 33 روزه لبنان، ژنرال معروف رژیم صهیونیستی گفته بود،  سربازان ما فقط برای حمله به زنان و کودکان در خیابان ها آموزش دیده اند و در مقابل صلابت حزب الله تنها راه پیش روی را فرار از میدان می دانند. و پیاده نظام های اسرائیل چه شباهت عجیبی با یکدیگر دارند

امروز بازشناختن علی(ع) از معاویه و حسین(ع) از یزید دشوار نیست چرا که همه ماجرا آشکار شده است آنچه امروز اهمیت دارد شناخت خط حق از خط باطل در زمانه خود و در بزنگاه های حساس و سرنوشت ساز است.  از همین روی اتفاقی که منجر به حادثه بزرگ عاشورا شد این بود که عوام در آن زمانه گرفتار بی بصیرتی شدند و نتوانستند خود را از گرداب شبهات و جهالت ها برهانند. خواص هم هر یک به بهانه ای چون حب نفس، دنیا طلبی و راحت طلبی و ترس از اینکه منافع شان را از دست بدهند به مسئولیت تاریخی خود «نه» گفتند. عده ای از آنها هم که اوضاع را به خوبی تشخیص می دادند برخلاف عوام که قدرت تحلیل شرایط را نداشتند تعلل ورزیدند و در جای خود و بهنگام اقدامی ننموده اند، موضعی نگرفتند و زمانی هم که در مقام جبران برآمدند و قیامی را بر علیه دستگاه اموی سر و سامان دادند کار از کار گذشته بود و هیچ گاه آن اثری را که باید می گذاشتند، نگذاشتند

چرا عده ای در سال 88 سکوت کردند؟  راز شکل گیری فرقه ساکتین چه بود؟ چرا ندای هل من ناصر رهبر را نشنیدند؟  در فاصله 84-88 آنچنان فضایی از بددلی متقابل شکل گرفته بود که عده ای حتی وقتی گریبان چاک و شمشیر آخته ضد انقلاب وسط خیابان های شهر را هم دیدند باز بر این گمان بودند که این فی المثل دعوایی میان احمدی نژاد و موسوی است نه نزاع انقلاب و ضد انقلاب راز سکوت، در اشتباه در تحلیل و تشخیص بود و این اشتباه از دل یک تجربه تاریخی بی نهایت اسف بار بیرون آمد که همچنان باید برای شناخت ابعاد آن وقت گذاشت توصیه های رهبری را به یاد بیاورید. نخست تاکید کردند که 3 اصل کاری، مردمی و انقلابی بودن شاخص هایی جایگزین ناپذیر برای تشخیص نیروهای انقلاب از غیر آنهاست سپس مکررا هشدار دادند که دشمن طرح هایی خطرناک در سر دارد و از یاران انقلاب خواستند هرگز از حفظ مرزبندی و فاصله خود با دشمن غفلت نکنند پس از آن، تاکید کردند که هیچ عاملی جایگزین تصمیمی که مردم خود برای خود می گیرند نخواهد شد در مرحله بعد، با تشریح پروژه دشمن هشدار دادند که ممکن است کسانی نادانسته بخشی از آن پازل را تکمیل کنند و از حیث نتیجه میان همراهی دانسته یا نادانسته با دشمن تفاوتی نیست پس از آن تاکید کردند بزرگترین جنایت اهل فتنه نه وارد کردن خسارت هایی به جان و مال مردم بلکه امیدوار کردن دشمن و انرژی دادن به آن برای کلید زدن دور جدیدی از توطئه علیه ملت مسلمان ایران بوده است همبن توصیه را اگر اکنون از سر دقت مرور کنیم معلوم خواهد شد که تشخیص حق از باطل آنقدرها هم دشوار نیست.  شاید مهم ترین حاصل این حقیقت که سایه ولی فقیه بر سر ماست، این است که همواره حجت بر ما تمام است و کسی مضطر و محجور نیست

رفتارهای ساختارشکنانه و آمریکا پسند فتنه‌گران تا آنجا ادامه پیدا کرد که در روز قدس با روزه‌خواری به نفع اسرائیل شعار سردادند در روز 13 آبان به حضرت امام اهانت کردند و در روز عاشورا با فضاحت تمام به حضرت امام حسین(ع) بدترین اهانت‌ها را روا داشتند هدف دشمنان از غائله‌سازی در روز عاشورا مبتنی بر یک هدف از پیش طراحی شده برای فروپاشی نظام بود که به تناسب آن همه ظرفیت‌ها هم به کار گرفته شده بود و در این میان کافی بود تا توده‌های اجتماعی نیز همانند برخی از خواص جامعه که هنوز در تشخیص موضوع و مسئله مشکل داشتند، مرعوب شوند و عقب بنشینند و در آن صورت بود که برنامه طراحی شده دشمن به هدف می‌نشست و گام اصلی خود را پس از آن حادثه برمی‌داشت

این فتنه، صرفاً منحصر به حضور عده‌ای افراد در خیابان‌ها نبود،  بلکه ناشی از یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت که چنین هم شد مردم مسلمان ایران با درک درست زمان و مکان و با هوشیاری و بصیرت در روز 9 دی حماسه‌ای را خلق کردند که تمام نقشه‌های فتنه‌گران و حامیان خارجی آنها را برهم زد حماسه 9 دی از دو جهت قابل توجه است؛ نخست حضور بی‌سابقه و دهها میلیونی مردم در تاریخ انقلاب اسلامی ایران.  و دوم ایستادگی و پا‌فشاری بر همان عوامل پیروزی انقلاب یعنی ولایتمداری، یکپارچگی و دین‌گرایی. به عبارت دیگر حضور عظیم و خروشان مردمی در 9 دی 88، تجلّی بارزی از هویت و ماهیت انقلاب یعنی روح دیانت حاکم بر دل های مردم بود چنانکه مقام معظم رهبری در تبیین حقیقت حماسه 9 دی به دو عنصر «حضور گسترده مردمی» و «ایمان دینی مردم» اشاره کردند و خاطر نشان کردند.  @mzarepoor

بطن و عمق حماسه 9 دی

 اولین نکته‌ای که در بیانات رهبر فرزانه انقلاب در خصوص این روز به آن اشاره رفته است، حرکت مردم در 9 دی همان تداوم حرکت ملت مسلمان ایران در 19 دی می‌باشد. در این خصوص می‌فرمایند: این مردمند که ناگهان با یک حرکت ـ که آن حرکت برخاسته از همان عواملی است که نوزدهم دی قم را تشکیل داد

یعنی برخاسته از بصیرت است، از دشمن‌شناسی است، از وقت‌شناسی است، از حضور در عرصه مجاهدانه است ـ روز 9 دی را هم متمایز می‌کنند؛ و در ادامه می‌فرمایند: هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر می‌کند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین‌بن‌علی(علیه السلام) را می‌بیند

این کارها، کارهایی نیست که به اراده امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است همان طور که امام در یک موقعیت حساسی که من بارها این را نقل کرده‌ام

«من در تمام این مدت، دست قدرت الهی را در پشت این قضایا دیدم.» و در جای دیگر می‌فرمایند همان گونه که در ابتدای انقلاب، محرم به کمک این مردم آمد و امام خمینی(ره) فرمود؛ خون بر شمشیر پیروز است،

در قضایای 9 دی هم، عاشورا به کمک ملت آمد و حماسه بزرگ و ماندگاری را خلق کرد

حادثه 19 دی ماه سال 56 و 9 دی ماه 88، از آن حماسه‌ها بود که خروش باشکوه و عظیم جمعیتی را نشان داد که به مخالفت با لیبرالیست‌ها و متجددین غربگرا و به نام دفاع از مظاهر اسلامی و نشان دادن نفرت از اهانت‌کنندگان به ساحت ارزشهای دینی، برخاسته بودند

اگر در روز 19 دی ماه غیرت دینی مردم به خاطر اهانت به امام و مرجعیت مبارز و انقلابی شکل گرفت،

9 دی ماه سال 88 هم تجلی‌گاهی شد تا خروش انقلابی نسل‌های قدیم و جدید ایران را به اهانت‌کنندگان به مقدسات دینی مردم به تصویر بکشد

کاش صدر اسلام هم .....9 دی...داشت:

9 دی ، یک روز ویژه در تاریخ اسلام به حساب می آید چرا که در این روز مردم به میدان آمدند و مدعیان مردم سالاری- و به واقع جباران و دیکتاتورهای سفاک- که به نام مردم به بنیان های نظام مردمی و دینی می کوبیدند را سیلی زده و سر جای خود نشاندند

کاش مولی علی بن ابی طالب (علیه السلام) هم یک روز 9 دی داشت و کاش امام مجتبی(ع) و... و کاش در مشروطه یک 9 دی به وجود آمده بود یا حداقل یک 30 تیر داشت و...

نهم دی ماه روزی بود که مردم احساس کردند، با شرارت عناصر خارجی و داخلی جز آنان و حضورشان هیچ نیروی دیگری نمی تواند انقلاب و نظام را حفظ کند و هیچ کاری جز حضور گرم و متراکم نمی تواند نشان دهد که دین و رهبری در این کشور غریب نیست و انصافا 9 دی توانست هم استحکام دین و هم اقتدار رهبری را به دنیا نشان دهد

اگر به تحلیل و تفسیر محافل خارجی نگاهی بیاندازیم درمی یابیم که میان آنچه پیش از 9 دی گفته می شد و آنچه پس از این روز مطرح می گردید، فاصله ای بزرگ وجود دارد

بعد از 9 دی روند توطئه خارجی کند نشد اما امید دشمن به کار در جغرافیای ایران و امید به کارآیی عوامل فتنه از بین رفت و حرکت به سمت اقدامات خارجی نظیر تحریم و قطعنامه و دسته بندی های بین المللی پیش رفت و اولین محصول آن قطعنامه 1929 بود و صد البته خود آنان اعتراف کرده اند که جمهوری اسلامی با فشار خارجی از بین نمی رود

در واقع 9 دی مهمترین نقص «مردم سالاری» را برطرف کرد. اگر در ایران 9 دی نبود توطئه علیه مردم به ثمر می نشست همانگونه که در کشورهای دیگر توطئه به نتیجه رسیده است

ساقیان جام زهر

اوایل خرداد ماه سال 1382 جریان دوم خرداد وقاحت را به اوج رساند و با انتشار نامه ای سرگشاده و خشن، نظام را مورد عتاب و خطاب قرارداد

این نامه که قرار بود محرمانه و مخاطبش رهبر انقلاب باشد، پیش از همه سر از رسانه های خارجی درآورد و تا مدت ها خوراک تبلیغات علیه جمهوری اسلامی بود

نامه ای که 135 نماینده مجلس ششم آن را امضاء کرده بودند، صراحتاً از رهبر انقلاب درخواست تسلیم در برابر دشمن را داشت

نویسندگان نامه کذایی در راستای پروژه ارعاب تسلیم، نوشته بودند: «اگر جام زهری باید نوشید، قبل از آن که کیان نظام و مهم تر از آن استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد، باید نوشیده شود و بی تردید این برخورد خردمندانه و متواضعانه از سوی ملت با همان پاداشی مواجه می شود که امام عزیز راحل روبرو شد

این اقدام نشانه تدبیر، دوراندیشی، مصلحت جویی و خیرخواهی و توفیق الهی است.»!؟ * حضرت آیت الله خامنه ای در آخرین دیدار با مجلس تاریخی ششم، به شکلی غیرمستقیم اما عمیق پاسخ آن نامه را دادند

ایشان با کالبدشکافی پدیده ترس و وحشت و تاثیر آن در میدان سیاست، بزرگوارانه جنجال های ایجاد شده را ناشی از ترس توصیف کردند حال آنکه به نظر می رسد عوامل دیگری نیز به طور جدی در این روند غلط دخیل بوده اند

رهبر معظم انقلاب در تشریح تاثیر عامل ترس در کارها و در مورد رابطه ایران و آمریکا فرمودند:

در شرایط مرعوب شدن، ترسیدن، مضطرب شدن، متلاطم شدن، حتی باورهای قطعی انسان هم از یاد می رود. انسان مرعوب، این طور است. «جبن»، هم عقل را از کار می اندازد، هم عزم را. انسان مرعوب و جبان، نه درست می تواند فکر کند، نه درست می تواند عزم و اراده خودش را به کار بیندازد؛ دائم یک قدم به جلو برمی دارد و یک قدم به عقب

با ترسو مشورت نکن

این است که پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین در آن وصیت معروف خود فرمود: «ولا تشاورن جبانا. لانه یضیق علیک المخرج»؛ با آدم جبان و ترسو در هیچ کاری مشورت نکن، زیرا که گریزگاه و دریچه فرج را بر رویت می بندد. انسان وقتی که مرعوب نیست، می تواند درست فکر کند، درست تصمیم بگیرد و از این مانع عبور کند؛ اما وقتی مرعوب شد: «یضیق علیک المخرج»؛ به بکنم، نکنم دچار می شود و خود را دست بسته تسلیم می کند.
... اگر قرار است قدرتی این امکان توان را پیدا کند که اخمهایش را در هم بکشد و بگوید من قوی هستم و می زنم و می برم و می بندم؛ حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، این جا خوردن، حد یقف ندارد؛ شما این سنگر را عقب می نشینید، فرض کنید فلان الحاقیه را قبول می کنید، بعد یک مطالبه دیگری را مطرح می کنند: فلان دولت غیرقانونی را به رسمیت بشناسید!

بازهمان فشارها و همان تهدیدها. به مجردی که فلان دولت غیرقانونی را به رسمیت شناختید، باز یک درخواست دیگر مطرح می شود؛ اسم اسلام را از قانون اساسیتان بردارید! شما باید ذره ذره عقب بنشینید؛ این حد یقفی ندارد

حد یقف فشار آمریکا کجاست

من این موضوع را بارها به بعضی از مسئولانی که دچار وسوسه و واهمه هایی بودند، گفته ام که حد یقف فشار آمریکا کجاست؛ آن را مشخص کنید، که اگر به آن جا رسیدیم، دیگر بعد از آن هیچ فشاری علیه ما نخواهد بود.

من عرض کنم حد یقف کجاست؟ آن جایی است که شما - که چنین حقی را نه شما دارید، نه من- از طرف ملت ایران اعلام کنید که ما اسلام، جمهوری اسلامی و حکومت مردمی را نمی خواهیم؛ هر کسی که شما مصلحت می دانید، بیاید در این مملکت حکومت کند! این حد یقف است؛ اول اسارت مملکت. مگر می توانیم؟ من و شما مگر می توانیم مملکت را به دست دشمن بدهیم؟ مگر ما چنین حقی داریم؟ این ملت ما را برای این سر کار نیاورد. به نظر من در امکانات و اقتدار دشمن مبالغه می شود. نه این که بنده خبر ندارم؛ نه، من از اغلب شما از امکاناتی که دارند و وسایلی که می سازند، بیشتر اطلاع دارم، چون اینجا مرکز سیل اطلاعات گوناگون از جاهای دیگر است و ما می دانیم در دنیا چه خبر است. سلاح و تجهیزات و ابزارهای جاسوسی و ابزارهای اطلاعاتی و... برای ایجاد سیطره یک قدرت بر ملتی که بخواهد بایستد، کافی نیست. لذا می بینید که امروز در حرفهایشان می گویند که بایستی از درون با ایران برخورد کرد؛ باید اراده ها، اراده ای بر ایستادگی را سست کرد. اگر اراده یک ملت- که در اراده مسئولینش تجسم و تجسد پیدا می کند- سست نشود؛ هیچ کاری نمی توانند بکنند. (7/3/1382)

با پایان دوره مجلس ششم، موج تبلیغاتی و سیاسی برای ارتباط با آمریکا تا حد زیادی فروکش کرد. البته این روند نه بخاطر اصلاح موضع این جریان بلکه به دلیل دورشدن آنان از مصادر قدرت بود.

سابقه هشت سال اصلاحات سندی است که مانند لکه ننگی بر دامن تاریخ این مرز و بوم نقش بسته است

‌اهم مؤلفه‌های نظام مطلوب اصلاحات که چندان هم پنهان نبوده و حداقل در 8 سال دوره اصلاحات شمه‌ای از آن را به نمایش گذاشته از این قرار است : ‌

نظامی خسته و پشیمان از گذشته انقلابی خود. نظامی تسلیم و فرمانبردار در مقابل زورگویان عالم. نظامی که خمینی در آن به موزه سپرده شده است. ‌ نظامی که در آن گریزی از سکولاریسم نیست

نظامی که مطرودین امام در آن نه تنها دارای ارج و قرب که از مردم و امام طلبکارند. ‌ نظامی که تئوریسین‌های آن سروش و شبستری و بشیریه‌ها هستند. ‌همان‌هایی که تفسیر خود از دین را برابر با تفسیر پیامبر و ائمه‌علیهم‌السلام می‌دانند

نظامی که فرهنگ عاشورا در آن فرهنگ خشونت است. ‌ نظامی که حتی امام زمان (عج) را هم می‌توان در آن استیضاح نمود

نظامی که در مدل توسعه آن یک عده ناگزیر در زیر چرخ‌های توسعه باید له شوند و آن عده هفت دهک پایین جامعه است همان‌هایی که جرمشان «نه» به شما بوده است. ‌

نظامی که حزب‌الله را دشمن و اشغالگران صهیونیست قدس را دوست می‌شمارد

نظامی که در تبعیت از غرب، ‌گوی سبقت را از رژیم پهلوی ربوده است

نظامی که برای راه اندازی تنها 20 سانتریفیوژ باید با دستمال یزدی به ملاقات جک استراو برود

نظامی که در مسابقه آلترناتیوسازی آمریکایی‌ها به جای جمهوری اسلامی با خوش رقصی‌هایش گوی سبقت را از رضا پهلوی ربوده است. ‌

نظامی که در آن گریه برای مصائب فرزندان زهرا خسته کننده و افسردگی زاست

نظامی که چادر زنان در آن نشانه عقب ماندگی است

نظامی که بی‌حیایی و عریانی در آن عین تمدن است

نظامی که قرآن را متعلق به زندگی قبیله‌ای دوران جاهلیت می‌شمارد. ‌ نظامی که برای هولوکاست ساخته صهیونیست‌ها اشک ماتم می‌ریزد

نظامی که واژه مقدس شهید را به نام آبراهام لینکلن آلوده می‌سازد و بلکه آن را به تمسخر می‌گیرد

نظامی که همه مکاتب الحادی شرق و غرب را به استناد تفکر پلورالیسم دینی حق می‌داند

نظامی که با وام‌های میلیاردی غیر قابل برگشت، ‌دل آقازاده‌هایش را به دست می‌آورد. ‌

نظامی که شهرام جزایری‌ها در آن صاحب کارت 500 هستند. ‌ نظامی که حمایت آمریکا و اسراییل و انگلیس را برای خود ظرفیت می‌شمارد

نظامی که زن را مانند غربی‌ها کالا می‌شمارد

نظامی که هویتی از خود ندارد و منتظر تزریق هویت از سوی غرب است

نظامی که باعث ننگ است. ‌نظامی که نبودش به بودنش شرف دارد. ‌

 و اما مولفه‌های نظام مورد نظر ما: ‌

نظامی است که پوزه آمریکا و اسراییل را به خاک مالیده و تا شکست کامل آنها از پای نخواهد نشست

نظامی است که خمینی(ره) در آن نمی‌میرد

نظامی است که پهلوانان در آن نمی‌میرند

نظامی که الگوی زن در آن حضرت زهرا(س) است

نظامی که بدون اشک برای حسین(ع)، ‌مرده است

نظامی که خاک گذرگاه امام زمان(عج) را سرمه چشم خویش می‌سازد نه اینکه استیضاحش کند

نظامی که در مدل توسعه آن هیچ کس نباید له شود

نظامی که شهرام جزایری‌ها را به بند می‌کشد

نظامی که برای مکاتب الحادی پشیزی ارزش قائل نیست

نظامی که هولوکاست را افسانه می‌شمارد. ‌

نظامی که حزب‌الله را دوست و صهیونیست‌ها را دشمن می‌شمارد

نظامی که سه هزار سانتریفیوژ راه اندازی می‌کند و جک استراوها هم هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند

نظامی که سکولاریسم در آن واژه‌ای نجس تلقی می‌شود

نظامی که سروش‌ها و گنجی‌ها را مرتد می‌داند. ‌ نظامی که هر فتنه‌ای را که آمریکا و اسراییل و انگلیس برای سرنگونی آن طراحی می‌کند در نطفه خفه می‌کند. ‌

نظامی که فرهنگ عاشورا را فرهنگ انسان سازی می‌شمارد، نه خشونت

نظامی که غرب را به زانو در آورده است

نظامی که مطرودین امام را غیرخودی می‌داند

نظامی که طبق فرمایش امامش روحیه سرمایه داری را با روحیه مبارزه در تضاد می‌داند

نظامی که ولایت فقیه را طبق فرموده امامش همان ولایت انبیا می‌داند. نظامی که تا پای جان پای ولایت فقیه ایستاده است

نظامی که شکست و عقب نشینی را از قاموس خود حذف کرده است

نظامی که می‌خواهد روی پای خود بایستد و می‌تواند

نظامی که افتخار آفرین است

نظامی که آمده است تا دنیا را متحول سازد و خواهد نمود. ‌ا‌ن‌شاءالله

عقاید خود را پشت نقاب نگه می‌دارند

بعد از رحلت امام نیز چه بسا افرادی بودند که با ولایت نایب ایشان مشکل داشتند اما بنابر منفعت شخصی این عقیده را کمتر بروز می‌دادند

در حادثه کوی دانشگاه و همچنین در جریان انتخابات مجلس هفتم و رد صلاحیت برخی از اصلاح‌طلبان خیلی از افرادی که تا آن روز شعار ولایتمداری می‌دادند، این رویدادها را فرصت مناسبی یافتند تا عقیده‌ای را که سال‌ها در دل داشتند و تا آن روز کمتر بر زبان آورده بودند، هویدا کنند

عده‌ای از آنان نظام را به استعفای دسته‌جمعی و خروج از حاکمیت تهدید کردند و فکر می‌کردند با این تهدیدات نظام کوتاه آمده و تسلیم خواسته غیرقانونی آنان خواهد شد اما با اقتدار ولی فقیه زمان نه تنها هیچ موفقیتی کسب نکردند بلکه اندک محبوبیت خود را نیز از دست داده و توسط مردم و نظام طرد شدند

در جریان فتنه 88 نیز عده دیگری از این افراد که ولایت را ابزاری برای رسیدن به اهداف خود معنا می‌کردند به محض اینکه دیدند این خواسته عملی نشد شعار ولایتمداری خود را کنار گذاشته و به مقابله با این اصل پرداختند.

التزام عملی با ولایت شعاری متفاوت است

طی چند سال اخیر نیز جریانی انحرافی که زاویه آن با اصول نظام و ولایت فقیه محرز است با خزیدن در سایه محبوبیت گفتمان خدمت دولت‌های نهم و دهم، رأی مردم متدین به گفتمان انقلاب، خدمت و ارزش‌ها را رأی به خود تفسیر می‌کند و هر روز که می‌گذرد زاویه خود را با این گفتمان بیشتر می‌کند

یک روز از پایان دوران اسلام‌گرایی سخن می‌گوید و روز دیگر با این ادعا که کسب فیض از انسان کامل نیازمند واسطه نیست گفتمان ولایت را در مقابل ولایت فقیه زنده می‌کند تا با این ترتیب بتواند عده‌ای را بفریبد

اما در قضایای آن سالها که تا حدودی افکار انحرافی آنان برای مردم رو شده با یک تغییر استرات‍‍ژیک در اهداف، عقب نشینی و «ولایت شعاری» را تاکتیک خود در این برهه قرار داده‌اند تا بتوانند این برهه را پشت سر بگذارند

اما هم مردم و هم تمامی نخبگان می‌دانند که ولایت شعاری و دم از ولایت زدن تفاوت بسیاری با ولایتمداری و التزام عملی به ولایت فقیه دارد و چنانچه این فرقه انحرافی از سرنوشت گذشتگان عبرت نگیرد و بر رفتار خود اصرار داشته باشد سرنوشتی بهتر از اسلاف خود نخواهد داشت.

جنگ احزاب در عصر نوین

جنگ احزاب، چنانکه از نامش پیداست، نبردی بود که در آن تمام قبائل و گروه های مختلف دشمنان اسلام برای کوبیدن «اسلام جوان» متحد شده بودند.

هنگامی که سپاه کفر که تعدادشان از 10 هزار نفر تجاوز می کرد به اطراف مدینه رسیدند و شهر را محاصره کردند، شرایط سختی بر مسلمانان حاکم بود بویژه آنکه خبر پیمان شکنی قبیله یهودی «بنی قریظه» نیز فاش شد و معلوم گردید که این قبیله به بت پرستان قول داده اند که به محض عبور آنان از خندق، اینان نیز از این سوی خندق از پشت جبهه به مسلمانان حمله کنند

قرآن مجید وضع دشوار و بحرانی مسلمانان را در جریان این محاصره در سوره احزاب بخوبی ترسیم کرده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید نعمت خدا را بر خویش یادآور شوید، در آن هنگام که لشگرهای (عظیمی) به سراغ شما آمدند، ولی ما باد و توفان سخت و لشگریانی که آنان را نمی دیدید بر آنها فرستادیم (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم) و خداوند به آنچه انجام می دهید، بیناست

به خاطر بیاورید زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین شهر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را به یادآورید که چشم ها از شدت وحشت خیره شده بود و جان ها به لب رسیده بود و گمان های گوناگون ]بدی[ به خدا می بردید! در آن هنگام مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختی خوردند

به خاطر بیاورید زمانی را که منافقان و کسانی که در دل هایشان بیماری بود، می گفتند خدا و پیامبرش جز وعده های دروغین به ما نداده اند، نیز به خاطر بیاورید زمانی را که گروهی از آنها گفتند: ای اهل یثرب! (مردم مدینه) اینجا جای توقف شما نیست، به خانه های خود بازگردید و گروهی از آنان از پیامبر اجازه بازگشت می خواستند و می گفتند خانه های ما بدون حفاظ است، درحالی که بدون حفاظ نبود، آنها فقط می خواستند (از جنگ) فرار کنند! آنها چنان ترسیده بودند که اگر دشمنان از اطراف و جوانب مدینه بر آنان وارد می شدند و پیشنهاد بازگشت به سوی شرک به آنها می کردند، می پذیرفتند و جز مدت کمی برای انتخاب این راه درنگ نمی کردند. رهبر انقلاب : همه دشمنان واقعاً مانند جنگ احزاب دست به دست هم داده اند و دارند فشار می آورند که ایرات را بکوبند کمتر کسی گمان می کرد این جنگ احزاب بعد از دو سال پیکان حملات خود را از دولت به اصل نظام و ایران برگرداند هدف واقعی شان هم دولت نیست

 جریان خارجی پس از انتخابات بیش از پیش نقش خود را آشکار ساخت و معدود افرادی که وجود این جریان را توهم می پنداشتند نیز به وضوح مدیریت دشمنان خارجی را در حوادث و آشوب ها مشاهده کردند

برخی ها غرض هاشان غرض های عمقی است؛ یعنی با نظام مسئله دارند، کینه امام در دلشان است و حرف های امام را یا از اول قبول نداشتند یا حالا قبول ندارند آنهایی که از آن حرف ها رو برگرداندند و پشیمان شده ها و برگشته ها اینها یک طیف وسیعی از انگیزه هاست، لیکن بالاخره محصول و جمع بندی اش همین تهاجم ها و پنجه زدن ها و لجن پراکنی هاست که وجود دارد

و این گونه شد که احزاب اصلاح طلب داخلی در این مورد حتی از جریان خارجی نیز فراتر رفته و با همکاری سرویس های خبری بیگانه آشوبی را به وجود آوردند تا انقلاب را تا حد ممکن منحرف سازند.

منافقانی که اکنون با تجمع دشمنان در پشت مرزهای ایران و اسلام به جنب وجوش افتاده و از داخل جنگ احزابی را قوی تر از دوستان خارجی خود آغاز کردند؟

  موسوی توهم بزرگی پیدا کرده بود
ما این توهم را معتقدیم توهم بزرگی بود که آقای مهندس موسوی پیدا کردند در مرحله اول به خاطر اینکه احساس کردند که این تقلب به میزان 11 میلیون رأی افراد امکان‌پذیر است

آن جمله‌ای را که از قول شخصی در جلسه مجمع روحانیون مبارز من خواندم در آن جلسه واقعاً این جمله قابل توجه بود، در آن جلسه ما مطرح شد که یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز بحث این را مطرح فرمودند که ما ظرفیت آن‌قدر بالایی داریم که مقام معظم رهبری به آقای مهندس موسوی روز قبلش فرموده بودند که مدارکشان را بروید تحویل بدهید، وقتی گفتند که مدرکشان را تحویل بدهید، گفتند:

ما ظرفیت بسیار بالایی از تخلفات را جمع‌آوری کردیم، وقتی آن تخلفات بسیار بالا را مطرح کردند یکی از دوستان ما که قبلاً وزیر کشور بود ایشان گفتند که اگر تمام اینها مورد پذیرش شورای نگهبان قرار بگیرد

مثلاً چیزی حدود هفتصدهزار هشتصدهزار نفر رأی خواهد بود و این با تقلب سقفی 11 میلیونی که اتفاق افتاده بود که من نمی‌دانم چرا این اتفاق را نادیده گرفتیم که یکی از توهماتی بود که من این را شاید اولین بار دو ماه سه ماه قبل از اینکه آقای موسوی، با عرض معذرت از ایشان با اینکه برای ایشان احترام قائل هستم، من دو سه ماه قبل از آن در یکی از مصاحبه‌هایم گفته بودم که آقای مهندس موسوی را به یک هندوانه سربسته‌ای تشبیه کرده بودم که معلوم نیست که اگر این هندوانه سرباز بشود معلوم نیست چه اتفاقی می‌افتد. یکی‌اش به خاطر این توهماتی بود که در ذهن ایشان من احساس می‌کردم.
مسئله دوم توهم دیگری که وجود داشت این ظرفیت‌هایی بود که آقای موسوی گمان می‌کردند که ظرفیت‌ها، ظرفیت‌های جدی حمایت از ایشان است درحالی که این ظرفیت‌ها، ظرفیت‌هایی بود که برای حمایت از مهندس موسوی نبود. این ظرفیت‌ها، ظرفیت‌هایی بود که هر کس برای خودش و به خاطر خواسته‌های خودش و به خاطر دیدگاه‌های خودش این ظرفیت‌ها را می‌خواست جدی پیدا کند

بعد از انتخابات روز شنبه یک جلسه مشترکی بین آقایان هاشمی، خاتمی و موسوی برگزار شد که من هم از آن اطلاع داشتم، آقایان در آن‌جا تقریباً هم قسم شدند که پشت همدیگر را خالی نکنند و به همدیگر کمک کنند و در حقیقت تنها نگذارند همدیگر را (درحالی که معلوم نبود که این تنها نگذاشتن برای چه چیزی است یعنی بعد از 11 میلیون رأیی که آن در روز شنبه مشخص شده بود) و حمایت‌های مختلف را انجام دهند

من اعتقادم این است که در آن‌جا این حمایت‌ها هیچ کدام به دلیل حمایت از شخص آقای موسوی نبود، حمایتی بود از یک اتفاقی که هر کسی دلیل خودش را داشت. من با همه ارادتی که خدمت آقای خاتمی دارم و هویتم را از ایشان دارم و هنوز و آینده و گذشته خدمت ایشان بسیار ارادت دارم، آقای خاتمی اتفاقاً به عکس همه اتفاقات را می‌دانست، قدرت کشور را می‌شناخت، قدرت نظامی و انتظامی کشور را می‌شناخت، قدرت رهبری را می‌شناخت، توانایی‌ها و اقتدار رهبری را می‌شناخت، اما درعین حال شاید به خاطر شکستی که در این انتخابات افتاده بود با آقای موسوی همراه شدند که یک نوع معنای خائنانه‌ای برای کشور می‌توانست داشته باشد

کاری که آقای خاتمی کردند، یا از یک طرف آقای هاشمی رفسنجانی هم احساسم این است که قصد انتقام از آقای احمدی‌نژاد در مرحله اول و قصد انتقام از مقام معظم رهبری در مرحله دوم در ذهن آقای هاشمی رفسنجانی بود که اینها دلایلی بود که تبدیل شد به معنای حمایتی که جناب آقای موسوی به عنوان توهم حمایت از خودشان تصور کردند و هر کدام از اینها جداگانه برای خودشان دیدگاهی داشتند

مجمع روحانیون مبارز، چون من عضو مجمع روحانیون مبارز هستم، شاید لازم باشد به این نکته اشاره کنم، مجمع روحانیون مبارز بعد از آن جلسه بلافاصله جلسه تشکیل داده که در جلسه خواستار ابطال انتخابات شد. روزی که مردم تظاهرات غیرقانونی کردند، مجمع روحانیون مبارز، دیگر آن شب به بعد، البته من دستگیر شده بودم ولی اطلاعیه‌هایشان را دیدم، تشکر از مردم کرده بودند که در این تظاهرات غیرقانونی شرکت کرده بودند

درحالی که واقعاً مجمع روحانیون مبارز یک جریانی بود که منتسب به امام بود، منتسب به نظام بود و این انتساب به نظام و امام را لااقل باید پاس می‌داشتند. امامی که می‌فرمایند که حفظ نظام از اوجب واجبات است و امامی که از نماز و روزه، حج، حفظ نظام را واجب‌تر می‌دانند، نمی‌شود جریانی را که اصل نظام را در حقیقت در این ماجرا مورد حمله قرار دادند ما بخواهیم حمایت از آن بکنیم و درعین حال جزئی از حامیان خط امام باشیم

امام خمینی پیش بینی آینده انقلاب و گذار از فتنه ها

حضرت امام با پیش بینی آینده انقلاب و تاکید و اصرار بر تجربه آموزی و آبدیده شدن از عبرت ها و گذار از فتنه ها در مقابله با فتنه های آینده از جمله تبلیغاتی که پس از شکست فتنه اخیر در سال 88 در حال انجام است و هر روز به گونه ای تحت عنوان رافت اسلامی و چشم پوشی از گذشته و ادعای ضرورت وحدت با کسانی که به دنبال تفرقه و چندپارچگی امت ما به نفع شیطان بزرگ بودند می فرمایند:

«روحانیون و مردم عزیز حزب الله و خانواده محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیل ها و افکار نادرست خون عزیزانشان پایمال نشود. ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟

و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته اند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و مکتب بگذریم...»(*) حضرت امام با ریشه یابی دقیق، تمامی تحلیل ها و تبلیغات از این دست برای ایجاد فتنه را ناشی از ترس از استکبار جهانی و وابستگی به شیطان بزرگ دانسته و صریحا نیات واقعی آنان را اینگونه ترسیم می کنند: «کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند...»(*) و علی رغم میل ساده لوحان فریب خورده که سازش با فتنه گران را دلیل بر رأفت اسلامی و خدمت به انقلاب می دانند و از فتنه های گذشته آنان هیچ عبرتی نگرفته اند می فرمایند: «امروز هیچ تاسفی نمی خوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده اند.

انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود به گروه ها و لیبرال ها را می خوریم.

آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری می کنیم؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده اید؟

چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده اید و صدها چرای دیگر و نکته مهم در این رابطه این که نباید تحت تاثیرترحم های بیجا و بی مورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام به گونه ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال برود. من بعضی از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می گیرند...»(*) صحیفه امام ج 21 ص 98 صحیفه امام ج 21 ص 285

آزمایشها و فتنه های انقلاب

به طور معمول انقلاب ها با عمق و گستردگی که دارند، با تهدیدها و فتنه هایی نیز رو به رو هستند و هنر انقلابی این است که فتنه ها را بشناسند و راه های برون رفت از فتنه ها را پیدا کنند. امروز فرصت خوبی است که برخی از پرونده ها گشوده شود تا مشخص شود چه عناصر و نیروهایی سبب شدند جنگ به آنجا برسد و امامی که می فرمود جنگ جنگ تا رفع فتنه، جام زهر را بنوشد البته همین ها مدتی بعد می خواستند جام زهر را به رهبر انقلاب نیز بنوشانند.

انقلاب اسلامی از آغازین روز فعالیتش با فتنه هایی همراه بود که نخستین فتنه را در فتنه نهضت آزادی و جبهه ملی دیدیم، این عده در برابر رهبری ایستادند و شعارهای جمهوری دموکراتیک سر دادند و این در حالی است که امام می فرمود جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر، البته در ادامه آنها مغلوب عظمت انقلاب و رهبری داهیانه امام شدند و این فتنه نیز از سر راه برداشته شد. فتنه های مختلفی در طول عمر انقلاب شاهد هستیم که همه این فتنه ها با عامل رهبری و مردم خنثی شد در واقع در نظام اسلامی ارتباط عمیق و نزدیک رهبری و مردم یک امتیاز و برجستگی مهم است، چرا که رهبری دینی و هوشیاری و ایمان مردم جزو ارکان نظام هستند. ابوموسی اشعری حلال و حرام را رعایت می کرد ولی فهم درستی از دین نداشت، عمرو عاص فهم سیاسی داشت ولی دین نداشت اگر سواد، ایمان و بصیرت داشته باشند نتیجه آن ولایتمداری می شود در واقع اگر خروجی بصیرت و ایمان ولایتمداری باشد آنگاه می توانیم بگوییم که به نتیجه رسیده ایم و الا دچار خسارت شده ایم. شخصی گرایی، سطحی نگری، فامیل گرایی، حزب گرایی، غرور و موج سواری ، مهم ترین عوامل سقوط خواص است . یکی از مشکلات افراد باسابقه شخصی گرایی و مطلق گرایی است یعنی اینکه مسائل مختلف را به جای اینکه از دین و احکام دینی بگیریم، از افراد بگیریم اگر چنین کاری کنیم

همسر پیامبر راهش برای ما حقیقت می شود ولی چنین حرکتی در روایات مختلف نهی شده است، چرا که با سقوط نهضت آزادی، بنی صدر و برخی دیگر بسیاری سقوط کردند، بنابراین باید پرچم خود را با پرچم حجت الله تنظیم کنیم و بدانیم که حق تنها یک جاست و ما باید بر آن اساس حرکت کنیم.

سطحی نگری، حسن ظن فوق العاده و خوش بینی یکی دیگر از آسیب های خواص است، متأسفانه برخی از افراد به سوابق برخی دیگر خوشبین هستند و برخلاف آنکه امام می گوید ملاک حال افراد است به گذشته افراد نگاه می کند در واقع عده ای از بزرگان ما گرفتار حسن ظن و خوش بینی بیش از اندازه شده است البته در زمینه این افراد نیز ما حق نداریم توهین کنیم ولی آنها الگوی ما نیستند، چرا که چنین راهی را ابوموسی اشعری و خوارج رفته اند.

واکاوی مواجهه با فتنه گران دیروز و امروز از نگاه امام و رهبری

تدبیر ولی فقیه زمان و شعله های سرکش فتنه « شما دیدید که آقای بنی صدر حسابش را جدا نکرده، خدا می داند که من مکرر به این گفتم که آقا، اینها تو را تباه می کنند. این گرگهایی که دور تو جمع شده اند و به هیچ چیز عقیده ندارند، تو را از بین می برند، گوش نکرد، هی قسم خورد که اینها فداکار هستند...

واللّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می دانستم که مدیر و مدبر نبودید... واللّه قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. » عبارات ارزشمند فوق ایرادات تاریخی و البته به روزی است که پیرفرزانه انقلاب سال ها پیش در مواجهه با فتنه گران داخلی بر زبان راند و امروز با گذشت چندین سال هنوز در برخورد با فتنه جویان قابل استناد است. شخصیت والای عبادی و سیاسی امام راحل در حل و رفع تمامی مشکلاتی که گریبانگیر جامعه اسلامی ایران بود زبانزد بسیاری از متفکران داخلی و خارجی است. تاریخ اشخاص کاریزمایی بسیاری را می شناسد که رهبری انقلابها و کودتاهای بزرگ را به عهده گرفته بودند. لیکن آنها به کرات به خاطر نبود برنامه صریح اقدامات، نبود توان روحانی یا ناکامل بودن شخصیت درونی خویش آرزوهای ملت خود را فریب دادند و این امر منجر به خدشه دار شدن ایده های اولیه و برقراری رژیم های استبدادی می شد.

اما امام خمینی با اعتبار عظیم، ذخایر علمی مقتدر و تجربه کار سازمانی به سوی انقلاب آمد. امام خمینی(ره) رهبری دینی بود و زندگی پرهیز کارانه او همراه با ریاضت هم مرز بود. پیروی ازقرآن و مکتب بزرگ امامان شیعه باعث شد حس ششم سیاسی، نافذ بودن و دور اندیشی بنیانگذارکبیر انقلاب اسلامی ایران تقویت شود و توانایی اتخاذ تصمیمات موزون و مطابق با هدف، تاثیر گذاری اخلاقی بر ملت ایران و ایجاد جو معنوی مساعد در کشور را بدست آورد. چنانکه در باب حق طلبی و حق خواهی ایشان در نزاع با منافقین و افشای ماهیت آنها متذکر شد «من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم. (صحیفه نور، ج 21، ص: 332)

هرچند همه تلاش امام راحل در زمان حیاتشان این بود تا جایی که امکان دارد آتش فتنه روشن نشود اما در مواردی از قبیل تحرکات منافقان، لیبرال ها، جبهه ملی، ملی گرا، جبهه خلق مسلمان و دیگر مسایل مشابه مواضعی برگرفته از موازین اسلام و منبعث از قرآن کریم و سنت الهی اتخاذ می کردند که در برخی شرایط مدارا و بعضی مواقع هم برخوردهای تندی در نظر می گرفتند