ارزشيابي توصیفی
هدف از تغيير شيوه ارزشيابي و دخالت نمره مستمر
هدف از تغيير شيوه ارزشيابي و دخالت نمره مستمر در نمره پاياني رشد و ارتقاي دانش آموزان بوده اين ارزشيابي بخشي از فرآيند آموزش تلقي مي شود و بايد به معلم اطلاعات مستند و معتبري بدهد تا براساس آن بتواند مرحله بعدي تدريس خود را طراحي نمايد اما نبايد چنين تصور كرد كه افزايش تعداد دفعات سنجش دانش آموزان ارزشيابي را از نوع مستمر و پويا مي كند.
معلمان ممكن است هر هفته يا هر چند هفته يك آزمون طرح كنند و با سنجش و آزمون دانش آموزان را ارزيابي كنند اما آنچه يك بخش را از نوع رشددهنده مي كند، نحوه استفاده از نتايج ارزشيابي است اين كه چه كسي از آن استفاده مي كند. ارزشيابي مستمر نبايد با سنجش هاي متداولي كه ممكن است مكرر اتفاق بيفتد و حاصل آن ارائه يك نمره يا رتبه باشد و براي معلم و دانش آموز از آن هيچ بهره اي در تعيين فعاليت ها و تلاش هاي بعدي داشته باشد، يكسان تلقي شود.
ما نيز به اين امر واقفيم كه ارزشيابي مستمر از مسير واقعي خود منحرف شده و به سنجشهاي مكرر و ملال آوري تبديل شده است كه از نتايج آن صرفاً براي مقايسه و يا نمره دادن استفاده مي شود. اميدواريم با آموزش هاي لازم كه به معلمين داده مي شود بستر مناسبي براي ارائه شيوه هاي نوين سنجش و ارزشيابي در كلاس آماده شود و معلمين ما باهدف و شكل واقعي اجراي اين نوع ارزشيابي ها آشنا شوند.
ارزشیابی توصیفی و خلاقیت دانش آموزان
یکی از اهداف اساسی آموزش و پرورش شکوفایی خلاقیت دانش آموزان است. اما با وجود اهمیت این موضوع، به علت های مختلف تاکنون کمتر به پژوهش و مطالعه بنیادی و برنامه ریزی در زمینه پرورش خلاقیت دانش آموزان، پرداخته شده است و این درحالی است که به شدت به نسلی خلاق و نوآور نیازمندیم .
برای ایجاد خلاقیت، هوش، استعداد، مهارت و تلاش لازم است، اما کافی نیست. انگیزه درونی نیز باید به آنها اضافه شود تا خلاقیت شکل گیرد. ما باید برای کودکانمان فرصت هایی را به وجود بیاوریم و مهارت هایی را به آنها آموزش دهیم تا استعدادهایشان را گسترش دهند و این محقق نخواهد شد مگر این که بین مهارت ها و علایق آنها وجه مشترکی بیابیم و آنها را رشد دهیم ارزشیابی توصیفی سعی کرده با تغییر در ساختار نظام ارزشیابی آن را به قدری انعطاف پذیر کند تا با شیوه ها و علایق یادگیری متفاوت، انطباق پیدا کند. در کلاس ارزشیابی توصیفی، کودکان در یادگیری فعال هستند و احساس غرور و مالکیت نسبت به کلاس درس خود دارند. آنها در این کلاس آزادند تا انتخاب کنند. راهنمایی می شوند و اختیار دارند تا در محیط کلاس، آن گونه که دوست دارند، یاد بگیرند. معلمین در طرح ارزشیابی توصیفی، با ایجاد جوی صمیمی و مطمئن در کلاس درس فضایی مساعد را برای رشد خلاقیت دانش آموزان فراهم کرده اند تا آنها بتوانند با آسودگی در کلاس به اظهارنظر بپردازند و بدون نگرانی هر سؤالی را که در ذهن دارند، مطرح کنند. آنها یاد گرفته اند که چگونه مهارت های یادگیری را در قلمرو خاص به کودکان بیاموزند. آنها روش تفکر درباره مسائل و قوانین علمی را به دانش آموزان آموزش می دهند. تحقیقات نشان داده است روابط صمیمانه و توأم با علاقه و احترام، نقش مؤثری در خلاقیت دانش آموز دارد .
در ارزشیابی توصیفی، یادگیری تفریحی مهم است. کودکان در کلاس تشویق می شوند که علایق، تجارب و ایده های خود را به کلاس درس بیاورند و اجازه دارند درباره هدف های کار روزانه خود با معلمان بحث کنند. به آنها استقلال کاری داده می شود تا تصمیم بگیرند. احساس آرامش می کنند و تنش ها و فشارهای کسب نمره را ندارند. آنها نه تنها از ایجاد هرگونه زمینه رقابت در کلاس درس، خودداری می کنند بلکه جوی را در کلاس ایجاد می کنند که دانش آموزان در انجام وظایف به همدیگر کمک کنند، در ایده ها با هم سهیم شوند و به نتیجه نهایی کارافتخار کنند و این یعنی خلاقیت .
روش های عملی پرورش خلاقیت
هر یک از این روش ها می تواند خلاقیت دانش آموزان را پرورش دهد. در بهره گیری از این روش ها باید به ویژگی های روش خلاق توجه کرد .
۱ - داستانگویی و قصه نویسی
۲ - شرح حال نویسی و انشا نویسی
3- امور هنری از قبیل نقاشی
۴ - بیان شرح حال و زندگی بزرگان
۵ - استفاده از روش های تدریس متنوع
در تدریس موارد مختلف، هیچ گاه نباید از روش و الگوی واحدی استفاده کرد. افکار قالبی را در کودکان ایجاد نکنید و پرسش و پاسخ ها باید در کلاس درس، آزاد باشد، نه قالبی و محدود
۶ - ایجاد فرصت برای یادگیری اکتشافی
۷ - تشویق دستاوردهای خلاق کودکان
روش های پرورش خلاقیت روش های پرورش خلاقیت، روش «بارش مغزی» و روش «بدیعه پردازی» است .با توجه به محدودیت زمانی در آموزش و پرورش ایران، مسأله مهم این است که معلم باید چه زمینه هایی را به منظور پرورش خلاقیت کودک فراهم کند با توجه به این امر، به نظر می رسد در سیستم آموزشی، باید دست معلم به اندازه کافی باز گذاشته شود. ساختار نظام آموزشی نباید معلم را محدود به ارائه درس کند، بلکه باید امکانات مناسبی به منظور پرورش خلاقیت های کودکان ارائه شود و معلم اجازه مانور داشته باشد تا به منظور پرورش خلاقیت، از حداقل زمان، حداکثر استفاده را ببرد. در این زمینه، فعالیت های فوق برنامه از اهمیت بسزایی برخوردار است. معلم، دانش آموز و برنامه درسی عواملی هستند که باید با یکدیگر ارتباط داشته باشند؛ چون تعامل بین آنها موجب رشد خلاقیت کودکان می شود. روش «بارش مغزی»، یعنی این که معلم سؤالی را مطرح می کند و به دانش آموزان اجازه می دهد تا همه نظرهایی را که به ذهنشان می آید، بیان کنند (خوب یا بد). نظرهای آنها به هیچ وجه مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. در نهایت، پاسخ های آنها که روی برگه نوشته شده، جمع آوری می شود. معلم با مقایسه تمام راه حل ها، بهترین پاسخ را برمی گزیند و از این طریق، ذهن به سمت سیال شدن سوق داده می شود