سرگذشت زینب. کاروان کربلا. ثمرات اسارت و خطبه ها . تصویر سازی حضرت زینب
سایت جدید : تاریخی فرهنگی قرآنی
m5736z
blog.ir.
بخش 9 : سیاست ها و شیوه های تبلیغی حضرت زینب علیهاسلام
چنانچه عاشورا را پدیده ای بدانیم که به وجود آورنده آن حسین بن علی علیه السلام باشد پرورش دهنده این پدیده، زینب سلام الله علیها بوده وظیفه ی مهم او پس از عصر عاشورا، پاسداری از نهضت خونین امام حسین علیه السلام و رساندن پیام هیهات منا الذله او برای جهانیان است
او راه سخت و دشواری را در پیش دارد او باید در بین جمعیتی سخن بگوید که گویی گوششان ناشنوا و چشمانشان نابیناست و در حماقت و نادانی کامل به سر می برند
او باید از این پس آگاهانه بیاندیشد و تصمیم بگیرد و باید از هر حال و شرایط و از هر وضعیت و موقعیت خوب استفاده کند و با زبان حال و قال آنان را از غفلت بیدار کند و به آنان آگاهی و شناخت بدهد تا احساس مسئولیت کنند و آنگاه خواه ناخواه شورش و انقلاب پدید آید
خطبه های آتشین و بلند پایه ی امام سجاد و حضرت زینب علیهماسلام همه نقشه های شوم یزیدیان را بر آب کرد همچون رعد و برق، روشنگر و کوبنده بود که تمامی بافته های سی و چند ساله ی بنی امیه را از بین برد و شورشی بنیادین علیه بنی امیه برنامه ریزی کرد و کاخ امویان را برای همیشه لرزاند و واژگون کرد.
1. گریه و فغان و برپایی مجالس عزاداری و سوگواری : پس از این که امام علیه السلام و اصحاب با وفایش به شهادت رسیدند زینب علیهاسلام به سرعت به طرف میدان حرکت کرد و وقتی که بدن خونین و پاره پاره برادر را دید شیوه کنان کلماتی را خطاب به امام حسین برادرش به زبان آورد
سپس رو به مدینه خطاب به جدش پیامبر سخنانی فرمودند (لهوف ص146-148) آنچه از این گونه اقدامات آن حضرت به دست می آید. این است که او می خواهد با این ناله های جان سوز ولی آگاهانه و بیدار کننده. درس های آموزنده به لشکریان فرومایه دشمن دهد او باید به آنان بفهماند که چه جنایت هایی کرده اند و باید به آن لشکر جنایت کار کوفه بفهماند که جنگ شان، جنگ با قرآن، آورنده قرآن، و ایمان آورندگان به قرآن بوده است.
او می خواهد با این ناله های جان سوز عواطف و احساسات مردم را تحریک نماید و آنان خود به خود علیه استبداد و یزیدیان قیام و شورش کنند و می بینیم که چنین کرد
2. مدتی که در شام اقامت داشت در محله ای به نام دار الحجارة مراسم عزاداری برپا کردند و آن چنان عزاداری و نوحه سرایی و گریه و زاری می کردند که مردمی که در آنجا شرکت می کردند تصمیم گرفتند به کاخ یزید هجوم برند و او را به قتل برسانند
و باز آن بانوی ستمدیده را می بینیم که پس تحمل آن همه مصیبت ها و رنج ها به مدینه بازگشته و در شهر پیامبر صلی الله علیه و آله و در خانه خود به سوگواری بر امام و دیگر یاران او می پردازد،
در این مراسم عزاداری، هر روز گروه گروه از زنان مدینه به خدمت آن حضرت آمده، ضمن تسلیت به ایشان، به ندبه و گریه می پردازند تا آنجا که به تدریج زنان قبایل و عشایر، تصمیم به خونخواهی شهدای کربلا می گیرند و قیام می کنند .
3. عقل و تدبیر :یکی از عواملی که سبب موفقیت زینب علیهاسلام شد عقل و تدبیر او بود، اصلا قبل از این که عاشورایی و اسارتی در کار باشد، زینب به عقل و تدبیر معروف و مشهور بود به طوری که به او القاب، عقیله بنی هاشم عقیلة النساء و... لقب داده اند
عقل و تدبیر زینب به گونه ای بود که توانست در کارهایش بیشتر موفق شود و در غیر این صورت نمی توانست در برابر یزید و اطرافیان حیله باز و مزورش موفق شود.
از جمله کارهای مدبرانه حضرت زینب علیهاسلام برگزاری مجالس سوگواری و عزاداری در شام و مدینه و دستور وی مبنی بر سیاه پوش نمودن محمل ها بود که فرمود اجعلوها سوداء حتی یعلم الناس، انا فی مصیبة و عزاء لقتل اولاد الزهراء علیهاسلام محمل ها را سیاه پوش کنید تا مردم بدانند که ما در مصیبت و عزاداری برای کشته شدن فرزندان زهرا هستیم هر چند این گونه امور از نظر دشمنان ساده و بی ارزش بود ولی در حقیقت همین کارهای باارزش زمینه ساز قیام و انقلاب مردم علیه قاتلان امام حسین علیه السلام بود که توانست کاخ یزیدیان را متزلزل کند.
4. الف: تبلیغ توأم با عمل زینب علیهاسلام همواره تلاش می کرد که به وظیفه الهی خود عمل کند و در رعایت حلال و حرام الهی هیچ گونه سهل انگاری نمی کرد و از هیچ وظیفه شرعی فروگذار نمی کرد
وقتی اسرا را وارد کوفه کردند، مردم کوفه از روی ترحم به اطفال و اسیران نان و خرما می دادند، زینب علیهاسلام فریاد می زد: ای اهل کوفه! صدقه بر ما حرام است و آنان را از دست و دهان بچه ها می گرفت و به سوی مردم می انداخت (بحار الانوار ج4 ص114) حتی حاضر می شود نان و غذای خود را بین بچه ها تقسیم کند و سه روز یا بیشتر چیزی نخورد ولی اجازه نمی دهد که ذره ای از صدقه را تناول کنند
4. ب: حفظ حجاب زینب علیهاسلام نه تنها در حالت عادی، بلکه در بحرانی ترین لحظات زندگی اهتمام زیادی در حفظ خود از انظار و دیده های مردم داشت. زینب کبری است. فریاد می زد: ای مردم چشم های خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش حیاء نمی کنید که به حرم رسول خدا در حالی که پوششی ندارند می نگرید (مقتل مقرم ص371).
او می خواهد با عمل و رفتار خود به جهانیان بفهماند که حسین علیه السلام و یارانش برای احیای احکام الهی شهید شده اند و زنان و کودکانش به همین دلیل به اسارت می روند و بنی امیه و دستگاه حاکمه یزید نسبت به احکام الهی نه تنها بی اعتنا هستند بلکه احکام الهی را واژگون کرده اند.
5. دعا و عبادت: حضرت زینب همواره می دانست که دشمنان در انتظارند تا کوچک ترین واکنش یا کلامی را جستجو کنند که نشانه ای از ضعف خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله باشد و از این رو او برای این که دشمنان را مایوس کند در روز یازدهم وقتی که در کنار جسد برادر آمد توقف کرد و با خلوصی خاص متوجه خدا گردید و عرض کرد اللهم تقبل منا قلیل القربان (مقتل مقرم ص 307)
از دعایی که حضرت زینب علیهاسلام نمود می توان دریافت که با همه این مصایب و مشکلات باز هم در برابر توفان های کوبنده ایستاده است و با خدای خود می گوید یا عماد من لا عماد له و یا سند من لاسند له یا من سجد لک سواد اللیل و بیاض النهار و شعاع الشمس وحفیف الشجر و دوی الماء یا الله، یا الله، یا الله ای پناهگاه آن که جز تو پناهی ندارد، ای تکیه گاه آن که جز تو پشتوانه ای نمی شناسد، ای خدایی که سیاهی شب و سپیدی روز و روشنایی خورشید و صدای آرام درخت و آب بر تو سجده می کنند، ای خدا، ای خدا، ای خدا. (آل بیت النبی فی مصر ص53-52 و پیام آور عاشورا ص288)
و نیز در خطبه ای که در مجلس یزید بیان کرد این گونه دعا می کند اللهم خذ بحقنا و انتقم من ظالمنا و اجعل غضبک علی من سفک ... (بحارالانوار ج45 ص135- 133) خدایا حق ما را باز گیر و از آن کس که به ما ستم کرد انتقام بگیر و خشم خود را بر کسی که خون های ما را ریخت و عهد ما را شکست، و یاران ما را کشت و از ما پرده دری کرد فرود آر.
6. بکارگیری اصول روان شناسی اصول روانشناسی در تبلیغات اصیل آسمانی نیز مورد توجه قرار گرفته است و سیره رهبران و ائمه اطهار علیهم السلام نشان می دهد که آنان در تبلیغ به اصول روانشناسی فردی و اجتماعی توجه کامل داشته اند. حضرت زینب علیهاسلام وقتی که با کوفیان سخن می گوید، در آغاز خطبه بر اصالت خاندان خودش تاکید می ورزد و از پیامبر صلی الله علیه و آله تعبیر به پدر می کند تا عواطف و احساسات مردم را در اختیار بگیرد و آنان خود بخود آماده قیام و شورش شوند. و در فراز اول خطابه خود به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان یعنی سست عنصری و عهد شکنی اشاره می کند و آنان را از این راه تحقیر می کند.
و باز آن بانوی بزرگوار را می بینیم که در کاخ ابن زیاد، او را «پسر مرجانه» می خواند که برای عبیدالله توهین آمیزترین و رسوا کننده ترین القاب است که حاکی از نامشروع بودن وجود وی و بدنام بودن مادرش می باشد و آن چنان ضربه بر پیکر لرزان عبیدالله می زند که تصمیم به قتل زینب علیهاسلام می گیرد.
و در فرازی از خطبه آتشین خود در خطاب به یزید به معرفی یزید، پدر، جد و جده اش می پردازد و بر اصالت خاندان خود تاکید می ورزد و می فرماید و کیف یرتجی مراقبة من لفظ فوه اکباد الاذکیاء و نبت لحمه من دماء الشهداء. بحار ج45 ص133- 135 و چگونه توقع و امید دلسوزی از آن کسی باشد که دهانش جگر پاکان را جوید و بیرون انداخت و گوشتش از خون شهیدان روئید.
سخنان عقیله عرب علیهاسلام آن چنان در میان مردم تأثیر گذاشت که شیون و ناله از تمام اهل مجلس بلند شد تا جایى که یزید که در ابتدا مست و مغرور و مشغول بادهگسارى و بىاحترامى بود، سر شرم فرو آورد. بعد از خطبه ی امام سجاد و حضرت زینب علیهمالسلام بود که یزید تسلیم شد. جالب اینکه یکی از زنان منسوب به یزید از طایفه بنی هاشم به مرثیه خوانی پرداخت .
ای حسین ! ای محبوب دل ما ! ای بزرگ ما ! ای بزرگ خاندان ما ! ای فرزند محمد! ای سرپرست یتیمان و بیوه زنان! ای کشته به دست اولاد زنا زادگان پس هر کس صدای این زن را شنید گریه کرد.
حرکت کاروان بین راه مدینه به کربلا پس از هفت روز حضور تلخ و جانکاه، در شام و پایان عزاداری، به فرمان یزید، وسایل سفر اهل بیت را فراهم، و آنان را همراه با فردی امین به سوی مدینه روانه کرد. در مسیر راه هر جا که کاروان فرود می آمد آن ماموران از خاندان رسالت فاصله می گرفتند و تا رسیدن به مدینه این روش ادامه داشت (وقعه الطّف ص372)
بخش 11 : نقش سیاسى امام سجاد علیه السلام در عصر اسارت
مهمترین عملکرد امام زین العابدین علیه السلام در زمینه حادثه کربلا عبارتند از؛
الف - انتقاد شدید از موضع فریبکاران کوفى روز دوازدهم محرم، اسیران آل محمدصلی الله علیه و آله و على بن الحسین علیه السلام را در حالى که تنى رنجور و آهن و غلى در گردن داشتند وارد شهر کوفه نمودند.
على بن الحسین علیه السلام در سرزنش مردم شهر کوفه چنین فرمود: مردم آیا شما به پدرم نامه ننوشتید و با او بیعت نکردید و پیمان نبستید و فریبش ندادید و به پیکار با او برنخاستید؟ چه زشتکارانید و چه بداندیشه و کردارید.
اگر رسول خدا به شما بگوید فرزندان مرا کشتید و حرمت مرا در هم شکستید، شما از امت من نیستید، به چه رویى به او خواهید نگریست؟ سخنان امام سجاد علیه السلام تحولى شگفت در کوفیان ایجاد کرد و از هر سو بانگ گریه برخاست مردم یکدیگر را سرزنش کردند سپس امام بر این نکته تأکید کرد که سیرت ما باید چون سیرت رسول خدا باشد که نیکوترین سیرت است. .
ب - مبارزه با حاکمان اموى امام على بن الحسینعلیه السلام نیز همچون دیگر مصلحان آسمانى لحظه اى در راه مبارزه با ستم از پاى ننشست و در مقابل هیچ ستمگرى کرنش نکرد او در عصر اسارت به خوبى ثابت کرد که مى توان حتى در مقابل ستم پیشگانى چون ابن زیاد و یزید که حتى از ریختن خون چون حسین علیه السلام، ریحانه رسول، ابایى ندارند، ایستاد و حتى کلمه اى که رنگ ذلت داشته باشد بر زبان نراند.
اولین رویارویى و برخورد زین العابدین علیه السلام با حاکمان اموى پس از واقعه کربلا، برخورد و گفتگوى امام با پسر زیاد، حاکم خیره سر کوفه بود. .
ج - هدایت خلق به رهبران راستین اسلام و اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر و مقابله با حاکمان و نهی از تبعیت از ظالمان. .
د - افشاگرى چهره بنى امیه و بیدارى افکار عمومى بر ضد امویان و زمامداران ناصالح
هـ - منشور جاوید در معرفى اهل بیت علیه السلام از درخشان ترین صفحات زندگى پیام آور کربلا، سخنان شکننده و افشاگرانه او در مسجد اموى شام است. امام در این سفر و در این صحنه، در لباس اسارت، همان جهاد عظیمى را انجام داد که حسین بن على علیه السلام در کربلا در قالب خون و شهادت به انجام رسانده بود.
او با یک خطبه، انقلاب شگفتى در قلمرو امپراتورى شام به وجود آورد و تحولى بزرگ در مردم آن سامان که چهل سال به تبلیغات مسموم معاویه خو گرفته بودند، ایجاد نمود.
و - زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان کربلا و نهضت عاشورا امویان با توجهیات و تفسیرهای گوناگون، در صدد تحریف و به فراموشی سپردن واقعه عاشورا بودند و امام سجاد علیه السلام از روشهایی برای احیای آن استفاده کرد و پیروزی امام سجاد علیه السلام در این زمینه در جور خفقان آن روز چشمگیر است.
قیام پدر بزرگوار آن امام علیه السلام و پایان فاجعه آمیز آن در کربلا، توجه مردم را به دستگاه حکومت و مفاسد آن جلب کرد. اگرچه امام را یاری نکردند ولی بعداً وجدان مردم بیدار شده و در خود احساس گناه می کردند.
امام سجاد علیه السلام برای پیش راندن مسلمانان به سوی نفرت از بنی امیه، این احساس را شعله ور ساخت. وقتی قصابی را می دید که گوسفندی را ذبح می کند، می فرمود: به گوسفند آب بدهید. از جمله راهبردهاى سیاسى امام زین العابدینعلیه السلام در عصر خفقان امویان، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان کربلا که در واقع زنده نگه داشتن فرهنگ شهادت و ایثار بوده، مى باشد.
ز - برانگیختن نهضتهاى خونخواهى حسینى آن حضرتعلیه السلام از هر موقعیتی برای یادآوری جنایات یزید در کربلا و حماسه ایثار و شجاعت و شهادت شهیدان کربلا و پدرش امام حسین علیه السلام استفاده میکرد و نمیگذاشت تحریف و تغییری در آن ایجاد گردد یا به فراموشی سپرده شود.
روحیه انتقام جوئی در مردم بیدار شد و به همین علت قیام و جنبش ها بعد از کربلا بوجود آمد. امام سجاد علیه السلام و زینب کبری علیها السلام از مصیبت بی نظیر کربلا سخن می گفتند و شهادت هدفدار سیدالشهداء را و پیام او را به مردم تعلیم می دادند و فساد دستگاه حکومت را بر ملا می کردند تا مردم به عمق مصیبت پی ببرند و از ستمگران روزگار انتقام خواستن را یاد بگیرند.
.آن روز در جهان اسلام چهار نقطه بسیار حساس و مهم بود دمشق، کوفه، مکه و مدینه، حرم مقدس رسول الله مرکز یادها و خاطره اسلام عزیز و پیامبر صلی الله علیه و آله
امام سجاد علیه السلام در هر چهار نقطه نقش حساس ایفا فرمود، و به دنبال آن بیداری مردم و قیامها و انقلابات کوچک و بزرگ و نارضایتی عمیق مردم آغاز شد. . از آن پس تاریخ اسلام شاهد قیامهایی بود که از رستاخیز حسینی در کربلا مایه می گرفت، از جمله واقعه حره که سال بعد اتفاق افتاد، تا سرانجام به قیام ابومسلم خراسانی و انقراض سلسله ناپاک بنی امیه منتهی شد. مبارزه و انتقاد از رفتار خودخواهانه و غیر عادلانه خلفای بنی امیه و بنی عباس به صورتهای مختلف در مسلمانان بخصوص در شیعیان علی علیه السلام در طول تاریخ زنده شد و شیعه به عنوان عنصر مقاوم و مبارز که حامل پیام خون و شهادت بود در صحنه تاریخ معرفی گردید. . گرچه شیعیان همیشه زجرها دیده و شکنجه ها بر خود هموار کرده اند، ولی همیشه این روحیه انقلابی را حتی تا امروز پس از چهارده قرن در خود حفظ کرده. امام سجاد همیشه پیام شهادت و مبارزه را در برابر ستمگران به زبان دعا و وعظ بیان می فرمود و با خواص شیعیان خود مانند ابو حمزه ثمالی و ابو خالد کابلی و… در تماس بود.
امام سجاد علیه السلام در قالب شکایت و دعا به تعلیم و تربیت و جبران انحرافات که در دین وارد شده میپردازد قسمتی از این دعاها به نام صحیفه سجادیه گردآوری شده که آنرا زبور آل محمد هم میگویند در حقیقت این کتاب در لباس دعا تعلیم دهنده دین و اخلاق است و چگونگی ستایش خدا و معنای واقعی صلوات (بخصوص آل محمد) را تاکید و مطرح میسازد. در این دعاها وظائف والدین فرزند حقوق افراد شکیبائی در مقابل سختیها و معجزات علمی (ای خدائی که وزن تاریکی و نور سایه و هوا را میدانی ؛ خدایا با قدرت خود آب آشامیدنی دشمنان را به بیماری و با بیامیز)
امام از سلاح دعا برای خنثی کردن حوادث گاهی استفاده میکرد آنقدر جاذبه دعا و کلمات بالا بود که محبوبیت خاصی بین مردم، بخصوص اهل سنت پیدا کرد و از طرفی کلیه مصیبتها و مشکلات زمان خود را به وسیله دعا بیان فرموده اند. زیرا اسلام و ارزشها دست خوش تحریف بنی امیه و امویان (افرادی چون، معاویه، یزید، ابن زیاد ،مروان، عبدالملک و حجاج) شده بود
امام بهترین بهره برداری از نهضت عاشورا را برای مبارزه با یزید و جانشینش کرد و همه جا خط سرخ تشیع را دنبال میکرد و با فرهنگ تقیه هم گاهی باعث حفظ تشیع میشد امام احساس گناه را بر مردم شعله ور کرد به طوری که بنیاد 5 جنبش را باعث شد. ضمنا کوفه در این زمان وضعیت خاصی داشت و گوشه کنار گروه ها با خشونت بر صدد انتقام بودند و به طرز وحشتناکی افرادی که در کشتن حسین و یارانش دخالت داشتند مثله و قطعه قطعه میکردند
قیام های زمان امام در پی روشنگری ها
جنبش توابین شیعیان معروف کوفه، برای جبران بی وفائی ها و به خونخواهی حسین قیام کرده و از امام سجاد میخواهند که به کوفه برگردد امام مخالفت کرده و امور مربوط به توابین و مختار را به محمد حنفیه که مورد اطمینانش بود، سپرد. البته گروهی با شیطنت و برنامه تصمیم داشتند بین امام و محمد اختلاف و جدائی بیاندارند 65 ه ق
جنبش مختار اولین سال حکومت عبدالملک ،مختار قیام میکند، امام چهار نفر را برای ارتباط با قیام کنندگان انتخاب، یکی از آنها یحیی میباشد که حجاج او را دستگیر و از او میخواهد که به خاندان نبوت دشنام ولی در مقابل امتناع یحیی وی را با وضعیت بدی شکنجه و به قتل میرساند این قیام هم در نزد امام بیشتر عاطفی است،
ولی با این حال، مختار زمانی که سر عبیدالله زیاد را برای امام فرستاد، فرمود جزی الله المختار خیرا آنقدر انحراف در بین کوفیان بوجود آمده بود که امام را وادار کرد تا از موضعگیری و برقراری ارتباط مستقیم و حمایت کامل از مختار خودداری کند و چاره ای غیر از این نبود، مردم هم بین دو برادر یعنی محمد حنیفه و امام هم، مردد هستند، مدت زیادی هم نکشید که توسط زبیریان سرکوب شدند (67 هجری). . انقلاب مدینه (انقلابی علیه حکومت ستمگر) (امام این حرکت را چون ماهیت شیعی نداشت نصیحت کرده و عواقب بد آنرا پیش بینی میکند) عده زیادی را در سرزمین حره توسط سپاه یزید کشته و باقیمانده ها که به قبر پیامبر پناه برده اند.
امام برای جلوگیری از قتل عام مردم مداخله و در این جریان جان سالم میبرد و زمانی که با فرمانده سپاه یزید روبرو میشود به واسطه دعای مخصوصی که میخواند ترس بر فرمانده آشکار شده و تقاضای امام را مبنی بر آزاد گذاشتن حدود چهار صد نفر پناهنده را که به او متوسل شده اند میپذیرد
بعد از یزید، پسرش معاویه صغری بالای منبر پدر رفته ، پدر و جدش معاویه را اظهار تنفر و لعنت میکند و خلافت را حق امام سجاد میداند و از منبر پائین آمده و خلافت را رها کرده کمتر از چهل روز زنده نبود
بدین گونه خلافت بنی امیه حکومت به دو نفر واگذار میشود یکی عبدالله بن زبیر که با یزید بیعت نکرده بود و خلافت حجاز یمن و عراق را به عهده میگیرد و دیگری مروان که بر شام و مصر مسلط میشود.
مدت خلافت ایشان هم کمتر از 9ماه بود و دائم در جنگ با ابن زبیر بود و از دنیا میرود و فرصتی نداشت که با امام روبرو شود.
پس از مروان پسرش عبدالملک خونخوار که 21 سال حکومت کرد و بسیاری از شیعیان را کشت و حجاج بن یوسف ظالم را به حاکمیت عراق فرستاد و میگویند حدود 120هزار از شیعیان را کشت.
بخش 12 : ترغیب و تشویق به مبارزه جهاد و شهادت
بى شک سخنان بیدارگرانه امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها در عصر اسارت، وجدانهاى خفته امت اسلام را بیدار ساخت و انگیزه هاى انتقام خواهى و خونخواهى از شهیدان کربلا را در نهاد آنان بارور ساخت تا قیامهاى خونخواهان کوفى در قالب جنبش توابین و سپس قیام مختار شکل گرفت (همانگونه که بیان شد)
هر چند با توجه به شرایط حساس و بحرانى و خفقان شگفت آن عصر، امام سجاد علیه السلام در هنگام ظهور آن نهضتها بیان صریحى نداشت ولى نقش سخنرانیهاى امام در کوفه و شام و موضع گیریهاى پنهانى امام علیه السلام را نباید نادیده گرفت
آن امام بزرگوار در فرازى از صحیفه سجادیه که از گنجینه هاى بزرگ معارف و عرفان است و از او به یادگار مانده، به درگاه خدا چنین عرض مى کند: خدایا! به من دست و نیرویى ده تا بتوانم بر کسانى که به من ستم مى کنند پیروز شوم و زبانى عنایت فرما تا در مقام احتجاج و استدلال بر مخالف چیره شوم و اندیشه اى ده تا نیرنگ فکرى دشمن را درهم شکنم و دست ستمگران را از تعدى و تجاوز کوتاه سازم
الف. بیداری وجدان و پیام رسانی کربلا
وی در کوفه و شام، در حضور عبیدالله بن زیاد و یزید، با پاسخهای صریح و سخنرانی عمومی و افشاگرانه و پردهبرداری از جنایتها و ددمنشیهای امویان و معرفی خاندان عصمت و بیان حقانیت راه و مرام امام حسین علیه السلام و ارشاد و هدایت مردم گمراه و فریب خورده، به بیداری وجدان عمومی پرداخت.
اگر خطبه های حضرت در کوفه، شام، مدینه و مراکز دیگر نبود، به یقین دشمن قضیه کربلا را تحریف می کرد و اثری از آن باقی نمی گذاشت، ولی خطبه های حضرت و سخنان آتشین زینب کبری علیهاسلام بود که در کوفه قیام توابین را به وجود آورد و در شام کاری کرد که یزید اظهار ندامت کند و در مسجد دمشق مردم از اطراف یزید متفرق شوند.
ب. بهره گیری از اصل تقیه
حضرت پیام نهضت خونبار کربلا را از کوفه تا شام و مسجد دمشق و از آنجا به مدینه رساند و سپس در یک اختناق کامل و در حال تقیه شدید، دردهای اجتماعی را در قالب دعا و مناجات و تعمیق آگاهی های سیاسی بیان کرد
اساسا همین تقیه (در موارد لزوم) است که باعث حفظ شیعه در آن شرایط می شد؛ چیزی که خوارج با آن شدتی که داشتند، از آن بی بهره بودند؛ به همین دلیل، ضربه های بسیار اساسی و کاری خوردند.
در روایت آمده که شخصی از امام سؤال کرد: چگونه روزگار می گذرانید؟ امام فرمود: روزگار را به گونه ای می گذرانیم که در میان قوم خویش چون بنی اسراییل در میان آل فرعون هستیم؛ فرزندان ما را می کشند و زنان را به کنیزی می برند، مردمان با دشنام دادن به بزرگ ما، به دشمنان ما تقرب می جویند...
(قریش) حق ما را گرفته و هیچ حقی برای ما نمی شناسند.. امام علیه السلام به گونه ای سخن می گفت که می خواست دیگران که در آن نزدیکی بودند، سخنان او را بشنوند. (تاریخ سیاسی اسلام، ج3، ص25.2)
ج. بهره گیری از سلاح دعا
در این وقت که جامعه اسلامی دچار انحراف شده، روحیه رفاه طلبی بر آن غلبه کرده و فساد سیاسی، اخلاقی و اجتماعی آن را در برگرفته بود و از نظر سیاسی هیچ روزنه ای برای تنفس وجود نداشت، با توجه به وضعیت زمان و اختناق حاکم در آن دوران، اقدام به یک سلسله برنامه های ارشادی و فرهنگی و مبارزات غیرمستقیم نمود، بدون آنکه حساسیت حکومتها را برانگیزد و فعالیتهایی انجام داد که مهم ترین آنها عبارتند از:
1- زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا و رساندن پیام آن به مردم آن زمان
2- پند و ارشاد امت
3- تبیین معارف از طریق دعا و مناجات.
در این وقت که جامعه اسلامی دچار انحراف، روحیه رفاه طلبی بر آن غلبه کرده و فساد سیاسی، اخلاقی و اجتماعی آن را دربرگرفته بود و از نظر سیاسی هیچ روزنه ای برای تنفس وجود نداشت، امام سجاد علیه السلام توانست از دعا برای بیان عقاید حقه خود بهره گیرد. اگرچه ظاهراً مقصود اصلی دراین دعاها همان معرفت الهی و عبادت بود اما با توجه به تعابیری که وجود دارد، مردم می توانستند با مفاهیم سیاسی مورد نظر امام علیه السلام آشنا شوند. (صحیفه سجادیه دعای 84)
د. عدم همکاری امام سجاد با عبدالله بن زبیر
همزمان با قیام امام حسین علیه السلام و عدم بیعت آن حضرت با یزید، عبدالله بن زبیر نیز بیعت نکرد و به مکه پناهنده شد و سر به شورش برداشت، لکن امام سجاد علیه السلام با او همکاری نکردند؛ زیرا او فردی جاه طلب و ظاهر الصلاح بود و پس از شهادت حضرت حسین علیه السلام خود را خلیفه خواند
او در برپایی فتنه «جمل» نقش مهمی داشت و در دوران فعالیت در مکه، صلوات بر پیامبر را از آغاز خطبه حذف کرد و از او سؤال کردند، گفت: پیامبر خویشاوندان بدی دارد که هنگام بردن نام او، گردن خویش را بر می افرازند.
(تاریخ یعقوبی، ابن واضح، ج3، ص8 و سیره پیشوایان، ص 752)
ه. فعالیتهای فرهنگی امام سجاد علیه السلام
امام سجاد علیه السلام در عصر عاشورا و پس از شهادت پدرش حسین بن علی علیه السلام به مقام امامت نایل آمد آن حضرت علیه السلام از آن پس تا زمان شهادت، در مدت 34 سال حضوری ویژه داشت که با دورههای سه امام پیشاز خود متفاوت بود.
برای تجزیه و تحلیل مواضع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هریک از امامان، شناخت و آگاهی از شرایط و مقتضیات عصر آنان ضروری است؛ چه اینکه بدون این شناخت، تجزیه و تحلیل مواضع و خط مشی آن نمیتواند بایسته و مطابق واقع باشد.
ناکامی کسانی که نمیتوانند میان جنگ و صلح، قیام و سکوت و انتقاد و تقیه امامان علیه السلام رابطهای مستحکم و منطقی جستجو کنند، معلول بیتوجهی به واقعیتها و عینیتهایی است که نقش تعیین کنندهای در خط مشی سیاسی و اجتماعی رهبران دارد. در صورتی که زمینهها شناخته شود، تعارضی در برنامه امامان معصوم علیهم السلام دیده نخواهد شد.
بخش 13 : نقش انقلابی امام سجاد علیه السلام در احیای اقلیت شیعه
در واپسین روز واقعه کربلا، شیعیان در بدترین شرایط، از لحاظ کمی و کیفی و نیز موقعیت سیاسی و اعتقادی، قرار گرفتند، کوفه که مرکز گرایشهای شیعی بود، تبدیل به مرکزی جهت سرکوبی شیعه شد، شیعیان واقعی امام حسین علیه السلام که در مدینه و مکه بوده و یا موفق شده بودند که از کوفه به او ملحق شوند، در کربلا به شهادت رسیدند. گرچه بسیاری هنوز در کوفه بودند، اما تحت شرایط سختی که ابن زیاد در کوفه به وجود آورده بود، جرأت ابراز وجود نداشتند، کربلا از نظر روحی شکست بزرگی برای شیعه بود و به ظاهر این گونه مطرح شد که دیگر شیعیان نمیتوانند سر برآورند.
تعدادی از اهلبیت و در رأس آنها امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند و تنها یک نفر از فرزندان ذکور امام حسین علیه السلام، از نسل فاطمه علیهاسلام، باقی مانده بود. زندگی امام سجاد علیه السلام در مدینه و دور بودن از عراق فرصت هدایت جریانهای شیعی کوفه را از امام گرفته بود، در چنین شرایطی که تصور نابودی اساس تشیع وجود داشت، امام سجاد علیه السلام میبایست کار را از صفر شروع کند، مردم را به سمت اهلبیت بکشاند، امام در این راه موفقیت زیادی کسب کرد
زیرا امام سجاد علیه السلام توانست شیعه را حیاتی نو بخشد و زمینه را برای فعالیتهای آینده امام باقر و صادق علیهما السلام فراهم کند. تاریخ گواه است که امام سجاد علیه السلام در طول 34 سال فعالیت امامتی خود، شیعه را از یکی از سختترین دورانهای حیات خویش عبور داد، دورانی که جز سرکوبی شیعه به وسیله زبیریان و امویان نشان روشنی ندارد.
آری دورهای که امام سجاد علیه السلام در آن زندگی میکرد، دورانی بود که همه ارزشهای دینی دستخوش تحریف و تغییر امویان قرار گرفته و مردم یکی از مهمترین شهرهای مذهبی (مدینه)، میبایست به عنوان برده یزید با او بیعت کنند، احکام اسلامی بازیچه دست افرادی چون ابن زیاد، حجاج و عبدالملک بن مروان بود.
حجاج، عبدالملک را مهمتر و برتر از رسول اللهصلی الله علیه و آله میشمرد! و برخلاف نصوص دینی از مسلمانان جزیه میگرفت و با اندک تهمت و افترایی مردم را به دست جلادان میسپرد
در سایه چنین حکومتی آشکار است که تربیت دینی مردم تا چه اندازه تنزل کرده و ارزشهای جاهلی چگونه احیا خواهد شده است، امام سجاد علیه السلام در این شرایط، انسانی اهل عبادت بود که مهمترین تأثیر اجتماعیش در ایجاد پیوند مردم با خدا به وسیله دعا بود. شخصیتی که همه مردم تحت تاثیر روحیات و شیفته مرام و روش او بودند، بسیاری از طالبان علم راوی احادیث او بودند و از سرچشمه پرفیض او که برگرفته از علوم پیامبرصلی الله علیه و آله و علی علیه السلام بود، بهره میجستند.
امام سجاد علیه السلام در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر امام سجاد علیه السلام مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد. در زمان معاویه و آن جنایاتش پرورش پیدا کرده
معاویه را با کشتارهای دسته جمعی شیعیان، با اشاعه سبّ امیرالمؤمنین در خطبهها و بعد از نمازها دیده است. بعداً حماسه کربلا و اسارت، که هر روزی از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زیاد و مجلس یزید را با اهلبیت پدرش پشت سر نهاد. قضیه حرّه که ننگی است بر دامن مسلمانان را مشاهده کرد
یزید سال دوم سلطنت، شخصی را با پنج هزار لشگر به مدینه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدینه را برای لشگریان خود مباح اعلام نمود. او شاهد قضیه عبدالله بن زبیر است ـ که همه بنیهاشم و من جمله محمد بن حنفیه را در شعب ابی طالب جمع نمود که بسوزاند و چون دشمن رسید موفق نشد شاهد مروان بن حکم بود که دشمن سرسخت اهلبیت بود. شاهد حکومت عبدالملک مروان با فرماندارش حجاج بن یوسف ثقفی است
زندانی زندان حجاج بن یوسف است که در میان بیابانی، پنجاه هزار زندانی در آن زندان بود و دمیری در حیاة الحیوان میگوید خوراک آنها دو قرصه نان بود که بیشتر آن خاکستر بود. شاهد کشتار بیشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستی با اهلبیت. پنجاه و هفت سال در این دنیا زندگی کرد ولی هر روز از آن برای آن بزرگوار قتلگاهی بود.