حل مسئله ی پیش مطالعه

با تشکر از همه ی همکارانی که ما را در انجام این پژوهش یاری کردند خصوصا جناب آقای صاحبدل که در واقع کار نظر سنجی و تنظیم نظرات مربوط به آن را انجام دادند و ما از نتیجه ی زحمات ایشان استفاده کردیم و
همچنین دبیران محترم مدرسه راهنمایی معلم که در نظر سنجی ها شرکت کرده و نظرات خوبی را ارائه دادند .سید مقدمه
شما در این پژوهش نتیجه ی کاری را ملاحظه خواهید کرد که در طول سال جاری انجام شده و موضوع آن (( پیش مطالعه )) است . و در آن سعی شده است که این موضوع با روش (( Triz )) مورد بررسی قرار گیرد و حل شود . البته در این راستا ما به معرفی مسئله و راه حل آن خواهیم پرداخت و در پایان نتیجه ی بدست آمده و روش انجام را به شما ارائه خواهیم داد تا در صورت تمایل آن را انجام دهید وازنتایج آن بهره مند شوید .
پیشاپیش از حوصله ی شما برای مطالعه ی این پژوهش تشکر می کنیم .
چکیده ی گزارش
موضوع کار ما پیش مطالعه است و اینکه چرا دانش آموزان پیش مطالعه نمی کنند و چه کنیم تا دانش آموزان این کار را انجام دهند و چه روشی می تواند برای انجام پیش مطالعه موثر و مفید باشد .
برای حل این مسئله ما نظراتی را از عزیزان همکار درمدرسه راهنمایی خواستیم که در شرح روش به آن خواهیم پرداخت . از بین این روشها روش خلاصه نویسی را انتخاب کردیم و آن را با اصول تریز (( Triz )) تطبیق دادیم و نقاط قوت زیادی ( در حدود ۱۵ اصل از اصول تریز ) را در آن یافتیم و بر این اساس اجرای آن را در کلاس آغاز کردیم .
بعد از چند ماه کار نتایج خوبی به دست آمد که نشان دهنده ی موفقیت این روش ( خلاصه نویسی ) بود . از جمله نتایج اینکه کسانی که این روش را خوب انجام داده بودند تقریبا همگی نمرات خوبی را در امتحانات نوبت اول به دست آورده بودند و بر عکس کسانی که خوب روش را انجام نداده بودند نتایج ضعیفی کسب کردند .

فصل اول – تشخیص
۱- تشخیص مسئله ی موجود در مدرسه :
یکی از مسائل مهمی که همیشه مورد نظر و توجه معلمان بوده و من هم به آن اهمیت زیادی می دهم موضوع پیش مطالعه است که اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست . من با پرسش هایی که از دانش آموزان انجام دادم متوجه شدم که اکثر قریب به اتفاق آنها بدون پیش مطالعه سر درس کلاس حاضر می شوند و همین امر باعث می شود که هم سطح یادگیری آنها پائین باشد و هم دانش آموزان در کلاس خسته شوند .

۲- توصیف مسئله ی شناسایی شده :
بیشتر دانش آموزان پیش مطالعه نمی کنند در نتیجه در زمانی که معلم درس می دهد همه چیزهایی که معلم می گوید برای دانش آموز تازگی دارد . و دانش آموز باید مطالب زیادی را در مدت زمان کمی یاد بگیرد . این باعث می شود که دانش آموز به سرعت خسته شده و دچار تخیل بشود و از آن زمان به بعد سطح یادگیری باز هم پائین تر بیاید . در حالیکه اگر دانش آموز با پیش مطالعه درکلاس حاضر شود هم در درس مشارکت می کند و هم ارتباط خوبی با معلم و صحبت های او برقرار می کند و این امر باعث افزایش یادگیری دانش آموز می شود و جلوی خستگی و تخیلی شدن دانش آموز را هم می گیرد .
۳- جمع آوری اطلاعات برای تشخیص بهتر مسئله : در این مرحله از بعضی از همکاران در مدرسه پرسیدیم که اهمیت پیش مطالعه چیست و چه فایده ای برای دانش آموزان دارد ؟ ازمجموع این جوابها به این نتیجه می رسیم که همه دبیران محترم ، اهمیت پیش مطالعه را می دانند ولی چرا با این وجود دانش آموزان این معلم ها پیش مطالعه نمی کنند .

۴- شناسایی عوامل موثر در ایجاد مسئله : چرا دانش آموزان پیش مطالعه نمی کنند ؟ آیا مقصر دانش آموزان هستند یا معلمان ؟ همه معلم ها اهمیت پیش مطالعه را می دانند حتی اگر از دانش آموزان بخواهیم اهمیت آن را توضیح می دهند پس چرا دانش آموزان به این موضوع اهمیت نمی دهند ؟ عامل اصلی عدم انجام پیش مطالعه توسط دانش آموزان اهمیت ندادن عملی معلمین به این موضوع است معلمان فقط به گفتن این مطلب به دانش آموز اکتفا می کند ؛ و آن را به طور جدی از دانش آموز نمی خواهند . عامل بعدی اینکه معلمان هیچ راه کار عملی برای پیش مطالعه به دانش آموزان ارائه نمی دهند و طبیعتا تا وقتی معلم کاری را از دانش آموز نخواهد ؛ دانش آموزان آن را جدی نمی گیرند و مهمتر اینکه بسیاری از دانش آموزان اصولا با روش صحیح پیش مطالعه آشنا نیستند و نمی دانند چگونه باید پیش مطالعه را انجام دهند .

پس به طور خلاصه علت ایجاد این مسئله یعنی عدم انجام پیش مطالعه توسط دانش آموزان را می توان به این شکل بیان کرد .
۱- عدم توجه کافی معلمین به موضوع پیش مطالعه و پی گیری آن .
۲- آگاهی نداشتن دانش آموزان از روشهای صحیح و موثر پیش مطالعه .

فصل دوم – اجرا
۱- برای حل این مشکل بر آن شدم تا روشی را برای پیش مطالعه برگزینم که بتوانم همه اشکالات و نقایصی که باعث ایجاد این مشکل شده است را پشت سر گذاشته و بتواند پیش مطالعه را در دانش آموزان نهادینه کند.
بنابراین از تعدادی از همکاران نظراتشان را در باره ی پیش مطالعه پرسیدیم
********************************

روش برگزیده :
بخشی از کتاب که موبوط به درس جلسه ی آینده است برای دانش آموزان مشخص می شود دانش آموز در منزل ابتدا آن قسمت را مطالعه کرده و مطالب مهم را با علامت مشخص کرده و یا به صورت سوال و جواب هایی در حاشیه ی کتاب می نویسد در همین حال آنها را بسته بندی می کند .

مرحله ی بعد انجام پروژه ی خلاصه درس به صورت کتبی است به این صورت که ابتدا مفاهیم درس را می نویسد و بعد از آن سوال و جوابهای مهمی که از متن درس استخراج کرده را در قالب چهار جوابی – صحیح و غلط ، سوال کامل کردنی و …. می نویسد . :
عنوان درس …………………..نام و نام خانوادگی دانش آموز…………………………..
مفاهیم درس :
۱- ……………….. ………………..
۲- …………….. ……………….
۳- ……………. …………………..
سوال و جواب
۱- ……………….. ؟ …………………
۲- ……………….. ؟ ………………..
۳- ………………… ؟ ………………….

انطباق با اصول تریز

برای انتخاب این روش آن را با۱۵ اصل از اصول تریز ( Triz ) تطبیق دادیم و شرح این تطابق به شرح زیر است .
۱- اصل دوم ( اقتباس ) : خلاصه نویسی و پیش مطالعه در واقع جدا کردن بخش های مهم تر و کلیدی از بخش های توضیحی اضافه است و مانند چکیده ای از درس است .
۲- اصل سوم ( کیفیت موضوعی ) : در خلاصه نویسی در واقع ساختار کتاب که به صورت توضیحی است به ساختار جدید مفاهیم و سوال و جواب که ناهمگن و نامتقارن با ساختار کتاب است تبدیل می شود و طی آن خلاقیت های دانش آموز رشد کرده و با شیوه ی طراحی سوالات مختلف ( چهار گزینه ای – صحیح و غلط و … ) آشنا می شود .
۳- اصل پنجم ( ادغام ) : دانش آموز برای طراحی بعضی از سوالات در خلاصه درس مجبور است بعضی از مطالب را با هم ادغام کند و از چند سوال یک سوال بسازد و این باعث یادگیری بهتر درس می شود .
۴- اصل ششم ( چندکارگی ) : خلاصه نویسی در واقع چند کاربرد دارد . که یکی از آنها پیش مطالعه است و بخش مهم دیگر آن طراحی و ساخت سوال و درک مفاهیم مهم درس است که با نوشتن آنها کامل می شود .
۵- اصل نهم ( واکسیناسیون ) : خلاصه نویسی و پیش مطالعه درواقع نوعی واکسیناسیون و پیش گیری از فرار ذهن دانش آموز در کلاس است . چون دانش آموز با انجام پیش مطالعه به روش خلاصه نویسی آمادگی ذهنی پیدا می کند و در کلاس توجهش به درس بیشتر می شودو سطح یادگیری او نیز افزایش می یابد .
۶- اصل دهم ( اقدام مقدماتی ) : پیش مطالعه و خلاصه نویسی آن نوعی اقدام مقدماتی است که باعث یادگیری بهتر و توجه بیشتر دانش آموز به درس می شود و مشارکت دانش آموز در درس را افزایش می دهد .
۷- اصل یازدهم ( راه نجات ) : قرار دادن نمره برای خلاصه نویسی ها آنهم به صورت نمره ی اضافه ( امتیاز ) باعث این می شود که دانش آموز برای ایجاد یک راه نجات و پیش بینی کسر نمره به صورت مستمر خلاصه نویسی و پیش مطالعه را انجام دهد .
۸- اصل شانزدهم ( کمی کمتر یا کمی بیشتر ) : با خلاصه نویسی نمی توان به ۱۰۰ درصد درس تسلط پیدا کرد ولی می توان به کمتر از آن دست پیدا کرد یعنی دانش آموز ۵۰ یا ۶۰ درصد درس را به صورت کلی یاد می گیرد و در سر کلاس باقی مانده را . و این کار باعث می شود که دانش آموز در سر کلاس و هنگام درس فشار کمتری را تحمل کند و با حرف انرژی کمتر یادگیری بهتر صورت بگیرد .
۹- اصل نوزدهم ( عمل تناوبی ) : دانش آموز نباید هر جلسه خلاصه درس داشته باشد مثلا یک جلسه تکلیف کتاب کار و یک جلسه آزمون و یک جلسه هم خلاصه درس نوشتن جزو تکالیف دانش آموز باشد .
۱۰- اصل بیستم ( تداوم کار مفید ) : دانش آموز باید همه ی درس را از ابتدا تا انتهای سال خلاصه نویسی کند نه فقط چند درس را و این وابسته به کار معلم است که با تبلیغ و تکرار موضوع و تذکر اهمیت آن و قرار دادن نمره و تاثیر آن در نمره های کلاسی این کار را انجام دهد .
۱۱- اصل بیست و چهارم ( واسطه تراشی ) : ما به جای اینکه از دانش آموز هر جلسه به صورت شفاهی بپرسیم تا متوجه شویم که پیش مطالعه انجام داده یا نه . از یک واسطه استفاده می کنیم و آن خلاصه نویسی کتبی است که از اتلاف وقت کلاس جلوگیری می کند و با بررسی آن کاملا می توان به درجه درک دانش آموز از درس پی برد .
۱۲- اصل بیست و هفتم ( یکبار مصرفی ) : در واقع خلاصه درس ها یکبار مصرف هستند چون توسط معلم جمع آوری می شود و به دانش آموز برگردانده نمی شود . چون معمولا ۳۰ تا ۴۰ درصد سوالات و یا مفاهیم که دانش آموز طراحی می کند اشکالاتی دارد و نباید به عنوان منبع مطالعه از آن استفاده شود .
۱۳- اصل سی و سوم ( هم جنس و همگن سازی ) : چون معمولا امتحانات به صورت کتبی است نوشتن خلاصه درس به صورت کتبی و خصوصا سوال ؛ در پاسخ دادن به سوالات امتحان به دانش آموز کمک می کند .
۱۴- اصل و سی و چهارم ( رد کردن و بازسازی قطعه ها ) : برای جلوگیری از تجمع و ایجاد درد سر برای معلم تمام خلاصه درس را بعد از بررسی نهایی و ثبت نمرات و امتیازات دور می ریزیم .
۱۵- اصل سی و پنجم ( تغییر ویژگی ) : دانش آموز همیشه پیش مطالعه را با مطالعه و پاسخ شفاهی در کلاس تجربه کرده است و با تغییر این کار از شفاهی به کتبی دانش آموزان به آن اهمیت بیشتری می دهند و برای آنها تازگی دارد .

۲- اجرای راه حل :
برای اجرای راه حل از ابتدای سال کار خود را آغاز کردم و در جلسه ی اول سال توضیحات کاملی در حدود یک جلسه در باره ی چگونگی انجام این روش برای دانش آموزان دادم . همچنین نمره ای را که از بابت انجام خلاصه درس قرار بود به آنها داده شود را برایشان توضیح دادم . با این کار نه تنها دانش آموزان خلاصه درس را جزء وظایف خود به حساب آوردند بلکه به آن رغبت هم نشان دادند و حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد دانش آموزان در بیشتر جلسات خلاصه درس را می نوشتند یعنی با پیش مطالعه در سر کلاس حاضر می شدند .
یکی از دانش آموزان را مسئول رسیدگی به وضعیت خلاصه درسها و جمع آوری آنها کردم . آن دانش آموز خلاصه درسها را جمع آوری کرده و بعد از بررسی فرمی را تهیه می کرد که نشان می داد چه کسانی خلاصه درس را آورده و چه کسانی نیاورده اند و چه کسانی کامل و چه کسانی ناقص این کار را انجام داده اند .
البته چند جلسه ی اول کار بررسی خلاصه درس ها را به طور کامل خودم انجام می دادم ولی کم کم دانش آموزی را به عنوان مسئول انتخاب شده بود کار خود را یاد گرفت آن را انجام می داد و البته من نیز بر کار او نظارت داشتم تا اشتباه یا تخلفی از او سر نزند .
با گذشت چند جلسه تقریبا دانش آموزان با شیوه ی صحیح خلاصه درس نوشتن آشنا شدند و نقایص کارشان بر طرف شد .
برای اینکه بعضی از دانش آموزان نسبت به این کار تنبلی نکنند موضوع را به طور جدی پیگیری می کردم و هر جلسه از دانش آموزانی که خلاصه درس ننوشته بودند علت ننوشتن آن را می پرسیدم تا به اهمیت آن پی برده و آن را انجام دهند .
در پایان نوبت اول امتیاز خلاصه درس ها را به نمره ی دانش آموزان اضافه کردم ( در بخش نمره ی مستمر ) و این باعث شد که دانش آموزان کاملا از کاری که انجام داده و زحمتی که کشیده اند راضی و خرسند باشند و در نوبت دوم هم کار را بهتر از نوبت اول انجام دهند .
نتیجه ی این کارها این شد که تقریبا بیشتر دانش آموزان من امسال بیشتر درسها را پیش مطالعه کردند و در طرح انواع سوال مهارت پیدا کردند و البته به واسطه ی این آمادگی پیش از درس ما توانستیم کارهای گروهی موثر و روشهای فعال تدریس را در کلاس اجرا کنیم که بدون آن امکان پذیر نبود .

۳- فصل سوم
- ارزیابی میزان تاثیر گذاری راه حل اجرا شده .

در پایان نوبت اول آماری از انجام خلاصه درسها توسط دانش آموزان گرفتم که طی آن مشخص شد در حدود ۷۰ درصد دانش آموزان همه درسهای کتاب را پیش مطالعه و خلاصه نویسی کرده اند و حدود ۲۰ درصد تعداد زیادی از درسها را پیش مطالعه کرده اند ( یعنی تعداد درسهایی که پیش مطالعه کرده اند بیشتر از درسهایی بود که پیش مطالعه نکرده اند )
و حدود ۱۰ درصد تعداد کمی از درسها را پیش مطالعه کرده اند .
برای بررسی میزان موفقیت و فایده ی بخشی این کار مقایسه ای بین نتایج به دست آمده در پایان نوبت اول توسط دانش آموزان انجام شد . نتیجه این بود که دانش آموزانی که همه خلاصه درسها را نوشته بودند تقریبا همگی نمره ی خوبی را در درس علوم به دست آورده بودند و در کارهای گروهی و مسابقات علمی که در کلاس انجامی می دادیم نقش کاملا فعالی داشتند . دانش آموزانی که به صورت مرتب این کار را انجام نداده بودند اکثرا نمره ی متوسطی داشتند و دانش آموزانی که ضعیف انجام داده بودند نمرات آنها بد بود و در کارهای گروهی هم نقش فعالی نداشتند . نتیجه اینکه با حرف و انرژی کم و اما به موقع و به جا باعث شده بودم که دانش آموزان موضوع پیش مطالعه را کاملا جدی بگیرند و آن را انجام دهند آن هم در همه یا بیشتر جلسات سال و بدون اینکه این کار وقت زیادی را از من بگیرد به طور کامل بررسی شود و باعث بالا رفتن سطح نمرات دانش آموزان و بالا رفتن سطح کارکلاس از نظر انجام کارهای گروهی و روش های فعال و شاید مهمتر از اینها باعث رضایتمندی و علاقه مندی دانش آموزان به درس شده بود و این را به نظر سنجی که از آنها انجام شد می توان فهمید که در آن بیشتر دانش آموزان از انجام خلاصه درس به عنوان یکی از نقاط قوت کار کلاس علوم نام برده بودند و از انجام آن راضی و خوشحال بودند .

پیشنهاد : در روشی که من انجام دادم خلاصه درس در منزل نوشته می شد همین روش برای درسهای دیگر قابل انجام است اما در بعضی از درسها به صلاحدید معلم دانش آموز می تواند این کار را در کلاس انجام دهد یعنی قبلا ده دقیقه ی اول زنگ اختصاص به پیش مطالعه داده شود و خلاصه ای از مطالب در یک برگه یا در دفتر دانش آموز نوشته شود و بعد از آن معلم شروع به درس دادن کند که این کار باعث می شود زمان کلاس به نحو خوبی تقسیم بندی شده و آمادگی ذهنی دانش آموز در طول زنگ به خوبی حفظ شود .

سخن پایانی : از همه ی عزیزانی که این پژوهش را مطالعه می کنند خواهشمندیم اگر این کار را انجام دادند یا خودشان در باره ی پیش مطالعه روش ابتکاری دیگری را انجام داده اند بعد از کسب نتیجه نقاط قوت و ضعف این روش را به بنده هم اطلاع دهند تا بتوانیم این روش را بیش از پیش بهینه کرده و از آن استفاده کنیم .

  روشهای پیش مطالعه

قبل از این که دانش آموزدر کلاس درس حاضر شود لازم است مطالبی درمورد درس آن روز بداند اولین اطلاعات را می تواند ازطریق پیش مطالعه به دست آورد. پیش مطالعه می تواند ازنظرکمی وکیفی درسطوح متفاوتی باشد :
-1 دانش آموزفقط سر فصل ها وعناوین اصلی درس را نگاه کند 
- 2 مطالب درس را فقط روخوانی کند.  3- هرمقدار ازمطا لب را که مایل است و میتواند یاد بگیرد.

پیش مطالعه چه فوایدی دارد؟  پیش مطالعه مقدمه ای است برای بهتر فهمیدن مطالب و ماندگاری در ذهن و حافظه    نتیجه : ( مفهوم جایگزین محفوظ )

فعال یادگیری

مرحله اول : مطالعه صحیح و به موقع مطالعه، تنها راه موفقیت نیست، لیکن اولین گام می باشد. برای ثبت عمیق دروس، باید مطالعه در دو مرحله برنامه ریزی شود :

1ـ مطالعه پیش از تدریس استاد ) پیش مطالعه (

در پیش مطالعه، فایده هایی چون: آشنایی با چارچوب مطالب درسی، شناخت نکات مبهم، درک توانایی ها و... نهفته است .

آن چه به موفقیت بیشتر در این مرحله کمک می کند، استفاده از کتب منبع می باشد .

2ـ مطالعه بعد از تدریس استاد

اگر کسی پیش مطالعه را خوب انجام داده و در درس استاد هم حضوری فعال و هوشیارانه داشته باشد، قسمت اعظم مطالب را دریافته، فقط ممکن است بخشی از نکات مبهم مانده باشد، که در این مرحله روشن می گردد . از عوامل مؤثر در مطالعه مفید، تمرکز می باشد. برای ایجاد این عامل، باید علل عدم تمرکز و حواس پرتی را از خود زدود. این نکته قابل توجه است که آن چه مهم است، کیفیت مطالعه می باشد؛ نه کمیت آن. خوب خواندن و درست فهمیدن، از زیاد مطالعه کردن مؤثرتر است، و بدانید که هر چه با تأمل و تدبر پیش بروید، نفوذ مطالب در ذهنتان عمیق تر است .

مرحله دوم: حضور فعال در کلاس با حضور به موقع در کلاس درس و دقت نظر در مباحث، افکار بسیار بکری به ذهن خطور می کند، که شاید در هیچ مرحله ای به این مهم دست نیابید .

مرحله سوم: یادداشت در کلاس یادداشت کردن مطالب استاد، برای افراد، شکل های متفاوتی دارد. مهم این است که یادداشت کردن، شخص را از مرحله اول، یعنی از توجه کامل به مطالب باز ندارد. یادداشت برداری به اندازه ای که فرد بتواند توجه خود را حفظ کند، کار مفیدی است . کسی که پیش مطالعه کرده، در این مرحله نیز موفقیتش از دیگران چشم گیرتر است؛ زیرا به چارچوب درس مسلط است و می داند چگونه و چه نکاتی را بنویسد. مباحث درس را می تواند در ضمن تدریس استاد شاخه شاخه و تقسیم کرده و مطالب مهم هر قسمت را خلاصه کند و نوشته ای کاملاً منسجم داشته باشد .

یادداشت کردن همه مطالب، شخص را از توجه به محتوای آن ها غافل می کند و برخی نکات از دستش خارج می شود . این خیلی مهم است که شخص، مطالب مورد نظر را انتخاب کند. البته این در اوائل کار مشکل است، لیکن به مرور و کسب تجربه، حتماً موفقیت حاصل می شود . سعی کنید تا آن جا که می توانید، هر سؤال و نکته ای را که به ذهنتان می آید، با پاسخ استاد یادداشت کنید. هر ایرادی که به این پاسخ ها داشتید را نیز ثبت کنید؛ چرا که بعدها برای شما بسیار سودمند خواهد بود .

مرحله چهارم: تنظیم مطالب

با توجه به آن چه ذکر شد، طالب علم در مراحل مختلف کار، می تواند یادداشت های گوناگونی تهیه کند؛ در مرحله پیش مطالعه، در هنگام تدریس استاد، مطالعه بعد از تدریس، و لازم نیست که این یادداشت ها در برگ های مختلفی نوشته شود. همه آن ها را می توان در یک محور تنظیم و تدوین نمود . گاهی، نوشته شخص به گونه ای است که اگر آن را یک بار بخواند و نکته هایی از آن را تکمیل کند، کار به انجام می رسد . ولی در مواردی، نوشته باید بازنویسی شود و به همراه نکات و مطالبی که در مراحل مختلف پیش مطالعه، درس استاد، طی مطالعه و تفکر به دست آمده است، مرتب و در یک جا نوشته شود . کسانی که تصور می کنند همه مطالب در ذهنشان حاضر است، عملاً با گذشت زمان، پس از طی چند هفته، به تدریج مطالب را از یاد می برند و پس از مدتی، شاید چیزی از آن ها را به یاد نداشته باشند. باید مطالب به گونه ای یادداشت شود که تمام نکات و مسائل مهم، ثبت و ضبط گردد و در صورت لزوم، با یک مراجعه ساده به مسائل، حضور ذهن حاصل شود .

مرحله پنجم: مباحثه

آخرین مرحله، مباحثه می باشد. قبل از این مرحله، نوشته ای منسجم و مدوّن، با تقسیمات اساسی تنظیم کنید. اینک باید بتوانید این مطالب را به دوستان خود تدریس نمایید . مباحثه صحیح، آن است که مطالب به گونه ای مطرح شوند که گویی تدریس می شوند؛ با همان تقسیمات و توضیحات کافی تدریس . در کیفیت عرضه مطالب بیندیشید و اشکال ها و ابهام هایی را که دارید، ذکر کنید. اگر پاسخی برای آن ها دارید، مطرح نمایید. دیگران نیز، بحث و انتقاد کنند تا مباحثه، زنده و فعال باشد و این نوعی تمرین برای تدریس، در آینده، است . مباحثه، بسیار مهم است؛ چرا که به تفکر عمق می بخشد. در مطالعه، شخص به بعضی از امور توجه نمی کند، ولی هنگامی که می خواهد مباحثه کند، به خصوص با اشکال هایی که هم مباحثه ای او می کند، به مطالب تازه ای پی می برد . با امید به آن که با رعایت نکات گفته شده، در این دو شماره، با موفقیت چشم گیری در امر تحصیل روبه رو شوید، منتظر نقطه نظرات سازنده شما می مانیم .

پیش مطالعه و آمادگی

شایسته است كه طالب علم هنگامی كه در درس استاد حاضر می شود با درس كاملاً غریب و اجنبی نباشد بلكه پیش از درس با كلیاتی از آن آشنا شده باشد. اگر دانشجو درس را برای بار نخست بشنود قدری از وقت او صرف مسایلی می گردد كه اگر آنها را پیش از درس نظری اجمالی می افكند این وقت او صرف درك صحیح درس می شد . 
به نظر استاد هادوی، اهم فواید پیش از مطالعه عبارتند از : 
.1 كسی كه پیش مطالعه بكند بخشی از مطالب را در می یابد. این بخش در افراد مختلف، نسبت به سطح درس فرق می كند و به مرور، تأثیر پیش مطالعه افزایش می یابد؛ مثلاً اگر كسی در آغاز راه است، ممكن است در بار اول كه می خواهد این كار را انجام دهد، 20% از مطالبی را كه در جلسه درس گفته خواهد شد، دریابد و 80% مطالب را متوجه نشود. او با پیش مطالعه در می یابد كه چه قسمت هایی از متن درس را به تنهایی می فهمد و چه قسمت هایی را بدون استاد در نمی یابد، به همین جهت به هنگامی كه استاد، آن بخش ها را تدریس می كند بیشتر دقت خواهد كرد تا دریابد كه مقصود چه بوده است . 
.2 پیش مطالعه استخوان بندی كل مطلب را در اختیار شخص می گذارد به طوری كه اگر احیاناً بر سر درس تمركز فكری اش از هم گسیخت یا احیاناً دقایقی از حضور در درس تأخیر كرد، محور بحث از دستش خارج نشود و آن چنان نباشد كه تا آخر بحث هیچ یك از مطالب را متوجه نشود . 
. 3 پیش مطالعه به شخص این قدرت را می دهد كه توانایی علمی خود را ارزیابی كند و دریابد كه چه مقدار از مطالب را می تواند به تنهایی و با مراجعه مستقیم به مصادر و مدارك به دست آورد و به خوبی بفهمد . 
. 4 پیش مطالعه این قدرت را به او می دهد كه استاد را ارزیابی كند، البته این توانایی در آغاز، چندان برجسته نیست، ولی به تدریج آشكار می شود. مثلاً اگر دانشجویی در یك بحث، 20% مطالب را در می یابد، باید ببیند چند درصد دیگر را از طریق استاد می آموزد. در اوایل امر، كمیت مطالبی كه از استاد یاد می گیرد، زیاد است و مقدار مطالبی كه خود به دست می آورد، كم است. رشد علمی، زمانی تحقق می یابد كه این نسبت تغییر كند؛ یعنی میزان مطالبی كه خود شخص متوجه می شود، افزایش یابد . اگر او، این راه را ادامه بدهد، ممكن است به جایی برسد كه درس استاد، دیگر برای او فایده ای نداشته باشد؛ یعنی‌، استاد چیزی فزون تر از آنچه او فهمیده، به اونمی دهد، یا درس او، مطالب و نكات مهم تر و اساسی تری در بر ندارد؛ حتی در بعضی از موارد ممكن است شاگرد از استاد جلوتر برود؛ یعنی شاگردی كه پیش مطالعه می كند، از استاد هم بیشتر مطلب استخراج می كند و به نكات و ظرایفی دست می یابد كه استاد از آن بی بهره است .

.1 پيش مطالعه  اولین مرحله از مراحل هفت گانه ى تحصیل، پیش مطالعه است که با کمال تأسف در هیچ مقطعى به آن بهاى لازم داده نمى شود، از الفباى ادبیات تا نهایت خارج . پیش مطالعه در هنگام سطح بسیار مهم، ولى در درس خارج الزامى است . این مرحله داراى روش خاص و ثمرات و فواید منحصر به فرد است . در اینجا ابتدا از ثمرات پیش مطالعه سخن مى گوییم و بعد بحثى در روش آن خواهیم داشت . ثمرات پیش مطالعه پیش مطالعه سه ثمره دارد که دو ثمره ى آن مستقیماً مرتبط با شخص محصل است و ثمره ى دیگر در انتخاب و گزینش استاد او را یارى مى دهد .

آن سه عبارتند از :    أ . احاطه بر کلیات بحث .        ب. قدرت ارزیابى .          ج. انتخاب استاد .                با برنامه ریزی مناسب، درس خواندن را به عادت تبدیل کنید.

اگر برنامه ریزی زمان­بندی شده­ای برای خود نداشته باشید، هر چقدر هم که درس بخوانید و نمره خوب بگیرید، هیچ­گاه متوجه جایگاه خود نمی شوید. متوجه نمی­شوید در چه اوقاتی، چه درسی را بهتر می­فهمید و یاد می­گیرید. متوجه نمی­شوید چه زمان­هایی را بی­خود از دست داده­اید و اصلاً تشخیص نمی­دهید که چه درسی را به چه روشی بخوانید. پس یک برنامه­ریزی زمان­بندی شده هر چقدر هم ساده،خیلی چیزها مشخص می­کند. (برای این کار می­توانید از جدول برنامه­ریزی اسکینر استفاده کنید.)

2. محیطی مناسب برای درس خواندن فراهم کنید. بهترین مکان برای مطالعه میز شخصی و اتاقی جدا از جریان­های غیر درسی است. بهتر است میز مطالعه در کنج اتاق قرار داشته باشد به طوری که شما رو به دیوار قرار بگیرید. از اطراف میز کار خود هر چیزی که حواستان را پرت می­کند بدارید. تمام وسایل مورد نیاز برای مطالعه را روی میز قرار دهید تا هنگام مطالعه دائماً مجبور نباشید از جای خود بلند شوید. نور اتاق مطالعه نیز باید کافی و تلفیقی از نور سفید و زرد باشد.هنگام خواندن لم ندهید، همیشه درست پشت میز بنشینید به طوری که تمام مفاصل بدنتان زاویه 90 درجه داشته باشند. دستتان را زیر سرتان نگذارید، روی میز نخوابید و . . . هر وقت خسته شدید از جای خود بلند شوید و کمی قدم بزنید و چند حرکت کششی انجام دهید، سپس دوباره مشغول مطالعه شوید.    (اگر فراهم کردن چنین محیطی برایتان در منزل مقدور نیست می­توانید از کتابخانه نزدیک محل سکونت خود استفاده کنید.

3. درس­ها را در همان روز مرور کنید. سعی کنید همیشه به کارهای مدرسه و درس خواندن الویت دهید و بعد از انجام آن­ها به فعالیت­های دیگر مانند تماشای تلویزیون، استفاده از کامپیوتر، تفریح،مهمانی و . . . بپردازید. یک مرور سریع از نکات مهم هر درس در همان روز باعث ماندگاری بیشتر در مغز و یادآوری آسان­تر مطالب خواهد بود. مخصوصاً در مورد دروس اختصاصی، حل کردن تمرین، چند ساعت بعد ازتدریس، بسیار مفید خواهد بود.

4. مرحله به مرحله پیش بروید. همیشه از کل به جزء و از بزرگ به کوچک رسیدن، روش کارایی در امر یادگیری در سنین مختلف است. در زمان درس­خواندن ابتدا سعی کنید یک درک کلی از مطلب داشته باشید سپس وارد جزئیات شوید،با این روش امکان موفقیت شما بیشتر می­شود.

5. افزایش ساعات مطالعه ساعات مطالعه خود را کم­کم (حتی اگر شده روزی 10 دقیقه) ولی پیوسته افزایش دهید. مثلاً یک روز 7 ساعت مفید درس نخوانید و 3 روز بعد روزی دو ساعت! مگر اینکه اتفاق غیر مترقبه­ای افتاده باشد. چون 50% کارآیی مدت مطالعه بستگی به عادت مطالعه شما دارد.

6. وضعیت جسمی خود را در نظر بگیرید. در زمان­هایی که خسته، عصبانی، حواس­پرت . شتاب­زده هستید درس نخوانید، زیرا در چنین حالاتی تلاش شما برای یادگیری بی­فایده است و مغز انسان در این حالات اطلاعات را دفع می­کند. بنابراین زمانی که فکر شما بر چیزهای مشغول است خود را مجبور به درس خواندن و یادگیری نکنید. این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست.

7. هدف داشته باشید. از هدف­هایی که نیازمند تلاش ولی قابل دسترسی­اند، استفاده کنید. کافی است سعی کنید فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را دریابید. اهداف بلندمدت را مانند یک رویا در ذهن بپرورانید و نگه­دارید، در عین حال فعالیت­های روزانه زندگی را به اهداف کوتاه مدت اختصاص دهید.مثلاً مهندس شدن، پزشک شدن و . . . اهداف بلند مدت و مهمی هستند. هر کدام از این­ها مسیرهایی را می­طلبند که شما باید این مسیرها را با تلاش و دستیابی به اهداف کوتاه مدت، سپری کنید. مثل فارغ التحصیلی از دانشگاه با معدل خوب و اندوختن مهارت و تجربه در حین تحصیل، قبل از آن، گذشتن از سر کنکور و . . . تا برسد به کوتاه­ترین هدف، مثل اینکه فردا از 8 تا 10 باید زیست بخوانم و. . .

8. به تناسب پیشرفت­ها، به خود پاداش بدهید. هر چند وقت یک­بار به عنوان پاداش به کارهای مورد علاقه­ای که برایتان لذت­بخش است بپردازید. مثلاً به خودتان قول بدهید که اگر یک هفته کامل از شنبه تا پنجشنبه، برنامه­تان را به موقع به انجام برسانید و از برنامه عقب نیفتید، جمعه آن هفته را به کوه بروید. بهتر است بیشتر به فعالیت­های سبک بدنی و ورزشی و نشاط­آور بپردازید.

9. در فواصل زمانی کوتاه اما پیوسته درس بخوانید. آمار نشان داده که ذهن انسان در زمان­های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان­های طولانی عمل می­کند. بنابراین بهتر است بعد از هر 30 الی 45 دقیقه درس خواندن، 10 دقیقه به خودتان استراحت بدهید، ضمن اینکه درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت­آور است، بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و سردرگمی می­شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می­دهید.

10. عوامل مخل یادگیری را محدود کنید. زیاده­روی در تماشای فیلم و تلویزیون، انجام بازی­های کامپیوتری یا استفاده بیش از حد از اینترنت، بیرون رفتن از منزل به منظورهای مختلف، مکالمه بیش از حد تلفن، خواب بیش از اندازه و . . .

11. نا امیدی دشمن یادگیری است. افرادی که دائماً خود را به دلیل کندی در یادگیری سرزنش می­کنند، حتی اگر پیشرفتی مناسب و قوه یادگیری بالایی داشته باشند، همواره در استرس به­سر می­برند.در مقابل افرادی که به خود و سرعت یادگیری­شان اطمینان دارند، اگر از هوش و استعداد کمتری نسبت به گروه قبل برخوردار باشند، نتیجه کارشان بهتر است، زیرا این افراد انرژی خود را صرف نگرانی و حساسیت­های بی­مورد نکرده، آهسته و پیوسته پیش می­روند.

12. به وضعیت تغذیه خود اهمیت بدهید. به­طور کلی بهتر است یک برنامه­ریزی غذایی متعادل و مفید برای خود داشته باشید. برای این کار بهتر است از فواید و مضرات مواد غذایی و از بهترین زمان صرف آن­ها مطلع باشید.

· نکته: پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه را آغاز کنید، چون پس از صرف غذای سنگین، بیشتر جریان خون متوجه جریان گوارش می ­شود تا به هضم و جذب غذا کمک کند و لذا خون­رسانی به مغز کاهش می­یابد و از تفکر و تمرکز کاسته می شود.

درس ‌خواندن ‌داريم ‌تا‌ درس ‌خواندن !

چرا نمي‌توانيم دو ساعت مفيد درس بخوانيم؟ چرا هر چه به کلمه‌هاي کتابي که جلوي رويمان باز است نگاه مي‌کنيم چيزي نمي‌فهميم؟ همين طور خيره به کلمات نشسته‌ايم و وقت‌مان مي‌گذرد بي‌اينکه چيزي وارد مغزمان شود... چه بايد کرد؟ کجاي کار مي‌لنگد؟ قبلا توي همين صفحات با هم بحث کرديم که اصلا مطالعه يعني چه؛ و بعد از آن شرايط اتاق و محيط و زمان را براي مطالعه بررسي کرديم؛ و اما بعد... قبل از ورود به مطالعه، بايد پيش مطالعه کرد و پيش‌مطالعه، خودش به دو قسمت کلي و جزيي تقسيم مي‌شود :

الف) پيش‌مطالعه کلي
در پيش مطالعه کلي، کتاب را در دست مي‌گيريم و آن را به ترتيب فصول ورق مي‌زنيم، مقدمه کتاب و تيترهاي درشت و عناوين مهم را مي‌خوانيم و به طور خلاصه با سازمان کتاب آشنا مي‌شويم .
تذکر1 : پيش‌مطالعه کلي براي هر کتاب يا جزوه‌اي‌ فقط يک بار، آن هم در ابتداي سال، انجام مي‌شود و کتاب‌هاي سال قبل، نيازي به پيش مطالعه کلي ندارد .
تذکر 2 : موقع پيش مطالعه کلي، فقط به مطالب و تيترها نگاه کنيد و لزومي ندارد به ريز مطالب دقيق شويد. کاملا سرسري نگاه کنيد .
تذکر 3: پيش مطالعه کلي در حکم ايجاد فايل جديد يا قفسه‌بندي ذهنتان جهت ذخيره اطلاعات است و بديهي است که اگر مي‌خواهيد از يک کمد به نحو احسن استفاده کنيد اول بايد آن را قفسه‌بندي و طبقه‌بندي کنيد، سپس اطلاعات را در آن ذخيره کنيد. اگر اين کار را نکنيد همه چيز به صورت درهم و برهم در مغز ذخيره مي‌شود و ميزان فراموشي زياد مي‌شود .
ب) پيش مطالعه جزيي

يک سوال: چگونه روزنامه مي‌خوانيد؟ از اول تا آخر روزنامه‌ را مي‌خوانيد و حفظ مي‌کنيد يا اينکه اول تيترها و شکل‌ها را نگاه مي‌کنيد و سپس برمي‌گرديد و جاهايي را که علاقه‌مند هستيد مطالعه مي‌کنيد؟ در موقع مطالعه و درس‌خواندن نيز بايد به همين صورت عمل کنيد. يعني قبل از مطالعه هر فصل از کتاب يا هر بخش از جزوه، ابتدا آن چند صفحه را به مدت 2 الي 5 دقيقه نگاه کنيد، با مطلب آشنا شويد و سپس درس خواندن را شروع کنيد .

سوا‌ل ‌گذاري

اگر خلاصه اخبار تلويزيون را نگاه کنيد و بدانيد چه خبر است و از نظر شما خبر مهمي وجود نداشته باشد، آيا مي‌نشينيد و اخبار را تا انتها دنبال مي‌کنيد، يا اينکه کانال تلويزيون را عوض مي‌کنيد و جايي را که دوست داريد مي‌بينيد؟ اين دقيقا اتفاقي است که در موقع درس‌خواندن مي‌افتد. يعني چون نمي‌دانيد که چه مي‌خواهيد بخوانيد، در موقع درس خواندن، مرتبا حواستان پرت مي‌شود. ولي توصيه من به شما اين است: قبل از شروع مطالعه، از تيترهاي درشت و عناوين سرفصل چند سوال طرح کنيد؛ مثلا :

1) رابطه انسان‌شناسي با خداشناسي چيست؟

2) رابطه انسان‌شناسي با معاد چند جهت دارد؟

3) مرحله سوال‌گذاري مرحله سخت و وقت‌گيري است ولي به طور چشمگيري، تمرکز حواس را افزايش مي‌دهد .

تذکر 1 : از هر 3 يا 4 صفحه، اگر يک سوال کلي طرح کنيد، کافي است. نيازي نيست سوالات زيادي درآوريد .

تذکر 2 : براي اينکه در اين مرحله شرطي بشويد، روي کاغذ روي ميزتان بنويسيد "Q‌" يا "س" تا هر وقت اين علامت را مي‌بينيد يادتان بيفتد که بايد سوال‌گذاري کنيد .  Question:سؤال  قبل از آغاز مراحل «حين مطالعه»، مطالعه را از جنبه هاي ديگري هم بررسي مي‌کنيم :

الف- يادگيري      ب- به خاطر سپردن       ج- يادآوري

از سيستم‌ها و روش‌هاي مطالعاتي، آنهايي موفق هستند که روي به‌خاطرسپاري و يادآوري، بيشتر کار کرده‌اند؛ و اين درست همان قسمتي است که از نظر ما دور مانده است. يعني تمام هم و غم سيستم آموزش ما روي يادگيري است و تلاشي براي مراحل به‌خاطرسپاري و يادآوري نمي‌کنيم؛ در حالي که شايد تا حدود 70درصد اهميت بيشتري داشته باشند .

خواندن همه ما وقتي درس مي‌خوانيم هدفمان اين است که درس را ياد بگيريم، حفظ کنيم و به خاطر بسپاريم. براي همين سعي مي‌کنيم خط به خط کتاب و جزوه را بخوانيم، حفظ کنيم و در ذهن خود تکرار کنيم. در صورتي که به گفته توني بوزان، يکي از محققين بنام روش‌هاي مطالعاتي، «هدف از خواندن، يادگيري و به‌خاطر سپردن مطالب نيست؛ فقط فهم و انتقال اطلاعات از کتاب به يادداشت‌هاست .» يعني خلاصه‌نويسي و يادگيري و به خاطر سپردن مطالب بايد از روي خلاصه‌نويسي‌ها و در زمان‌هاي «مرور» صورت گيرد .

تذکر 1: تنها عضوي که در موقع درس خواندن مي‌تواند حرکت کند چشم است و نهايتا انگشتان دست به عنوان راهنماي چشم. پس سعي کنيد موقع درس خواندن، با صداي بلند درس نخوانيد، صندلي را تکان ندهيد، با موهاي خود بازي نکنيد و ...
تذکر 2: در موقع درس خواندن فقط سعي کنيد مطالب را بفهميد و رابطه آنها را درک کنيد و در مرحله بعد، يعني خلاصه‌نويسي کردن، مطالب را حفظ کنيد .
خلاصه‌نويسي قبل از آموزش خلاصه‌نويسي لازم است موارد زير را يادآوري کنم :

1) خلاصه‌نويسي کار بسيار وقت‌گير و عذاب‌آوري است ولي فقط يک خاصيت دارد و آن هم اين است که يادگيري را افزايش و فراموشي را کاهش مي‌دهد .

2) هر دانش‌آموز براي هر درس خودش 5 منبع اطلاعاتي دارد که عبارت‌اند از :

الف) کتاب درسي

ب) جزوه سر کلاس

ج) جزوه کلاس کنکور يا تقويتي يا معلم خصوصي

د) کتاب کمک آموزشي

ه) مجموعه‌هاي تستي موجود در بازار

حدود 70درصد مطالب اين منابع با يکديگر مشترک هستند. دانش‌آموز براي دوره‌کردن مطالب نياز دارد هر منبع را مطالعه کند ولي اگر به کمک خلاصه‌نويسي، اين 5 منبع را به يک جزوه تبديل کند، مي‌تواند چند بار آن را دوره کند تا به طور چشم‌گيري در وقتش صرفه‌جويي شود .

3) خلاصه‌نويسي در دو زمان صورت مي‌گيرد .

الف - حين مطالعه: يعني همان موقع که درس مي‌خوانيد، پاراگراف به پاراگراف، کتاب را خلاصه و يادداشت ‌کنيد .

ب – بعد از مرور سوم .

4) خلاصه‌ را بهتر است روي کاغذ کلاسور بنويسيم تا در صورت ايجاد تغييرات، بتوانيم به راحتي، آن را با کاغذ ديگري جابه جا کنيم. در ضمن، کاغذ کلاسور، نسبت به دفتر، فضاي بيشتري براي رسم درخت حافظه و طرح‌هاي خلاصه‌نويسي دارد .

و اما ويژگي‌هاي خلاصه‌نويسي :

1) در خلاصه‌نويسي بايد سعي کنيد فعل‌ها را حذف کنيد. چون يکي از عوامل حواس‌پرتي در حين مطالعه، وجود فعل و کامل بودن متني است که مي‌خوانيم .

2) خلاصه بايد يک‌چهارم تا يک‌هشتم متن اصلي باشد؛ يعني مثلا 40 صفحه را بايد تبـديل به5 تا 10 صفحه کنيد .

3) خلاصه بايد جامع و مانع باشد. يعني تمام نکات مهم را دربر بگيريد و نکات زايد هم نداشته‌باشد .

4) خلاصه بهتر است رنگي باشد. بهتر است که لايه‌هاي اول با رنگ‌هاي گرم (قرمز و سبز) باشد و توضيحات آن، با رنگ‌هاي سرد (مشکي و آبي) باشد ولي اگر چشم‌هايتان به رنگ قرمز حساسيت دارد مي‌توانيد از رنگ ديگري استفاده کنيد .

5)در خلاصه نويسي بهتر است از علامت‌هاي اختصاري استفاده کنيد (مثل Pr به جاي پروتيين، a.a به جاي اسيد آمينه و ...

6) خلاصه نويسي مي‌تواند براساس نمودار شعاعي، درخت حافظه و طرح شبکه‌اي مغز باشد .
وقتي خلاصه‌نويسي درس تمام شد، مطلب خلاصه‌شده را يک بار دوره کنيد، به دقت در ذهن خود مرور کنيد و سپس برويد به سراغ اصل بعدي مطالعه .

مرور    مهم‌ترين قسمت مطالعه که سبب ثبت اطلاعات در لايه‌هاي زيرين ذهن مي‌شود و جلوي فراموشي را مي‌گيرد، مرورکردن است؛ به طوري که پيشينيان معتقد بودند «الدرس حرف و التکرار الف» يعني درس، يک بار و تکرار، هزار بار. خوشبختانه مطالعات دانشمندان علوم روان‌شناسي و يادگيري از جمله مطالعات آقاي لايتنر اين هزار بار را تقليل داده است .
زمان‌هاي مرور

1) يک روز بعد: که فراموشي را تا يک هفته به تاخير مي‌اندازد .

2) يک هفته بعد: که فراموشي را تا يک ماه به تاخير مي‌اندازد .

3) يک ماه بعد: که فراموشي را تا چهار ماه به تاخير مي‌اندازد .

4) چهار ماه بعد: که فراموشي را تا يک سال به تاخير مي‌اندازد .
تفکر  در موقع مرور درباره خلاصه‌‌ها تفکر مي کنيم، آنها را از بر مي‌کنيم و سازمان آن را به خاطر مي‌سپاريم .
تازه‌کردن  بعد از مرور سوم، يعني زماني که تقريبا درس را کامل ياد گرفته‌ايم و متوجه مفاهيم اصلي و نکات مهم آن شده‌ايم خلاصه‌نويسي‌هاي خود را با کتاب و جزوه مطابقت مي‌دهيم. اگر نکته‌اي را ننوشته‌ايم اضافه مي‌کنيم، اگر مطلبي زايد است حذف مي‌کنيم و به اين ترتيب، خلاصه‌هاي خود را کامل مي‌کنيد .
خب، حالا يک بار با اين دستورالعمل‌ها مطالعه‌تان را شروع کنيد و ببينيد چقدر به کارمان مي‌آيد و چقدر کارايي‌تان بيشتر می شود

چگونه بهتر و راحت تر درس بخوانيم: ابتدا مواردي كه باعث درس نخواندن مي شود را به اختصار مرور مي كنيم و بعد به مبحث اصلي خود(چگونه بهتر و راحت تر درس بخوانيم) باز مي گرديم:

1ـ حواس پرتي و به دنبال آن پائين آمدن دقت.(بخش اول مطلب،چگونه بهتر مطالعه كنيم 1)

2ـ كار امروز را به فردا واگذار كردن(اهمال كاري و پشت گوش انداختن)

3ـ انتخاب محيطي نا مناسب با خلق و خوي ياد گيري مان وانتخاب غلط زمان درس خواندن.

4ـ عدم علاقه به درس خواندن و بدنبال آن استفاده از جملات منفي در اين زمينه كه باعث شكل گيري تفكر درس گريزي در ذهن ما ميشود (هر چه بخوري مزه همان را متوجه مي شوي)

5ـ تغذيه نامناسب براي روح و جسم قبل از مطالعه

6ـ بروز تنش هاي خلقي و روحي

7ـ برنامه ريزي نامناسب و نحوه غلط درس خواندن و اصرار بر اشتباه به علت هاي مختلف

ـ هميشه علاقه در اثر شناخت خوب به وجود مي آيد، وقتي ما بر موضوعي اشراف كامل و شناخت داشته باشيم به آن علاقه مند مي شويم(وقتي قانون يك بازي ورزشي را بلد هستيم به آن علاقه مند مي شويم و پيگير آن هستيم،يا اگر سريالي را از ابتداي آن تماشا نكرده باشيم وقتي در اواسط پخشش بيننده آن مي شويم علاقه اي به دنبال كردن ادامه اش نداريم)

پس شناخت اوليه يكي از اركان بوجود آمدن علاقه است،حال براي علاقمند شدن به يك مطلب يا مبحث بهتر آن است كه ابتدا بدانيم موضوع آن حول چه محوري مي چرخد؟ بر چه نكاتي تكيه دارد؟ سبك وسياق آن چيست؟؟ ما چگونه مي خواهيم با آن ارتباط بر قرار كنيم و آن را بيا موزيم!!!به نوعي اين كارها قانون و روش مطالعه است.

ـ بايد سعي كنيم مطالب را به زبان خودمان ساده و بي آلايش ويرايش كنيم(تا بهتر آنرا درك كنيم)

هيجان +علاقه +تمركز و مطالعه = ورود مطالب به حافظه و باقي ماندن آنها

مطالب هيجاني بهتر و با دوام تر در ذهن رمز گرداني و به حافظه منتقل مي شود.

شوخي كردن با مسائل و به صورت خنده دار با آنها برخورد كردن پايداري آنرا در ذهن بيشتر مي گرداند

اگر از شما در مورد يك فيلم يا داستان كمدي (مضحك)كه براي چندين سال قبل هم باشد سوال شود شما آنرا به راحتي به خاطر مي آوريد حتي با جزئياتش!!!!ولي يك كتاب ،نوشته يا فرمول علمي را سخت به ياد مي آوريد اين به خاطر عدم بار هيجاني و جذابيت در آن است و به همين دليل خوب در مغز جا ريزي نمي شود . سعي كنيد براي مسائل و درسهاي خود مثال و نمونه هاي مهيج و خنده دار پيدا كنيد و آن را به مطلب اصلي متصل كنيد كه باعث يادآوري و به خاطر سپاري آسان آن مي شود اين موضوع علاقه شما را به درس زياد و به دنبال آن به خاطر سپاري شما را تقويت مي گرداند. ببينيد خوب مي دانم در هر مسير دشواري و سختي موجود است، اما اينها نبايد باعث دلسردي ،افسردگي و نا اميدي شود چون خيلي زود تمركز و دقت خود را از دست مي دهيم ما بايد دست از تلاش بر نداريم حتي اگر شكست هم خورديم مهم نيست چون ما تمام تلاش خود را كرده ايم.

تمرينات تمركز در قسمت اول (تمركز بيشتر ،ياد گيري بهتر )را به خاطر مي آوريد آن تمرينات نيز اگر با تلاش ،پيگيري و علاقه نباشد شما را خسته مي كند و برايتان مشكل درست مي كند ولي اگر كم كم،با برنامه و ساده جلو برويم برايتان شيرين مي شود و كم كم با بار هيجاني و تاثيرش برايتان ايجاد علاقه و در آخر نيز لذت بخش مي شود چون تمام دشواري ها به نوعي هموار گرديده است. هيچ وقت از ابتداي درس خواندن به حجم كتاب توجه نكنيد و كتاب را ورق نزنيد تا حجم آنرا ارزيابي كنيد بيشتر سعي كنيد به همان قسمتي كه براي خواندن بر اساس زمانبندي در نظر گرفته ايد توجه كنيد و حجم كتاب را همانقدر ببينيد،بيشتر به لذت پايان يافتن درس طبق برنامه و ياد گيري آن فكر كنيد،هميشه سعي كنيد هر روز به برنامه همان روز توجه كنيد و به كليت موضوع توجه نكنيد، شما بايد فقط برنامه همان روز را اجرا كنيد و سعي كنيد تا موفق شويد (پس لازم نيست كتاب را ورق بزنيد و حرص بخوريد كه آيا موفق مي شوم اين كتاب را طبق اين برنامه تمام كنم!!)شما توانسته ايد بر اساس برنامه امروز موفق باشيد. پس مي توانيد فردا هم موفق شويد همين!!!

هدف خود را تعين كنيد يعني بدانيد هدفتان چيست(براي چه چيزي درس مي خوانم و چقدر بايد بخوانم تا به چه چیزی برسم) اين كار تمركز ما را بالا مي برد و ميزان حواس پرتي را كاهش ميدهد.  اين را بدانيد كه هدف نبايد دست نيافتني و دور باشد، هدف بايد واضح و دقيق باشد بايد دسترسي به آن منطقي باشد. همچنين هدف خود را تمام كردن كتاب يا درس قرار ندهيد بلكه هدف خود را دريافتن سوالات ذهن خود و فهميدن مطالب قرار دهيد. بيشتر به سوالات ذهني خود پاسخ دهيد. از كتاب براي خود سوالاتي استخراج و هدف را يافتن پاسخ آن قرار دهيد. مثلا: چرا و چگونه سلسله قاجاريه روي كار آمد و از صفحه قدرت محو گرديد؟   فهم و درك معني واقعي سوالات و درس ميزان حواس پرتي را كاهش مي دهد و باعث رفع آن مي شود. (راستی میدانید حداقل 50%جواب درسوالات نهفته است!!!امتحان کنید!!سوال را خوب بخوانید و حلاجی کنید!!!)

روشهاي خوب مطالعه كردن :

ـ تند خواني : يكي از راههاي بزرگ تمركزو كاهش حواس پرتي است البته نه طوطی وار خواندن بلکه تند خواندن يعني سرعت خواندن را بالا بردن در اين حالت ما مجبوريم براي سرعتي كه به كار گرفته ایم بيشتر حواس خود را جمع كنيم.

ـ مطالعه اوليه : يعني قبل از شروع به درس خواندن یا حضور در سر کلاس در مورد آن مطلب اطلاعات جانبي کسب كنيم و به نوعي حس كنجكاوي خود را تحريك كنيم. ذهن كنجكاو تشنه حل مسائل مي شود و دقت را بالا مي برد و به دنبال آن میزان فهم بالا مي رود.

ـ سوال كردن : ذهن خود را قبل از مطالعه و درس خواندن همانطور كه قبلآ هم گفتم با سوالات آماده و هدف دار كنيد.همچنین در موقع درس خواندن یا شنیدن سعی کنید ذهن خود را پویا کنید وسوال طرح کنید و پاسخش را حتمآ بیابید و یابگیرید(اما از اصل مطلب دور نشوید)

ـ نوشتن : چقدر جالب است هميشه در حال درس خواندن يا سر كلاس ورق و كاغذ همراه داشته باشيم. اين دو ابزار در يادگيري نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند و نکته برداریهمیشه باعث پویایی ذهن می شود.

يادداشت برداري يا نوشتن باعث و بوجود آمدن موارد زير مي شود: ايجاد فضاي خالي در ذهن(خالي كردن فضا هايي از ذهن با نوشتن و آماده شدن جهت پر نمودن فضا هاي بوجود آمده) تحريك حافظه(تحريك و كنجكاو نمودن ذهن به واسطه ياداشت برداري و بوجود آمدن انواع سوالات جهت پيدا كردن پاسخهاي آن)

· از بين رفتن وسواس ذهني(وقتي مطلب جديدي را فرا مي گيريم ذهن خودكار وسواس پيدا مي كند مطالب قبلي را فراموش نكند و همچنين چون خودمان نكته ها رامی نویسیم دیگر ایراد و وسواس به آن وارد نمي كنيم،چون به نوعی به زبان خودمان می نویسیم)

· تاكيد بر درك و فهم مطلب(ما وقتي چيزي را مي بينيم و مي شنويم با نوشتن آن يك مرور دوباره روي انجام مي دهيم و همچنين با تاكيد بر روي نکته های سخت باعث مي شويم ذهنمان تسهیل آن مطلب باشد.)

· تداعي نوشته ها(وقت خواندن نوشته ها برای ما دوباره تداعی می شود)

كه اين آخري در پي خواندن، سوال كردن و نوشتن حادث مي شود. خوب مرور كردن – تند خواندن – سوال كردن – نوشتن موارد مهم در نهايت تداعي آنچه نكته برداري شده است را در بر دارد!!! حال در اين بين حواس پرتي هميشه با ما همراه است ما مي توانيم آنرا كاهش دهيم اما نمي توانيم آنرا از بين ببريم خیلی از موارد آنرا كاهش مي دهد كه به پاره اي از آن مي پردازيم.

مكانهاي درس خواندن ( كه بسته به خلق و خوي و نوع يادگيري افراد متفاوت است) :

* سكوت            * مطالعه در پارك و فضاي سبز            *مطالعه به همراه موسيقي

* مطالعه در حال حركت و قدم زدن، نشستن و دراز كشيدن             *مطالعه با صداي بلند

*مطالعه به صورت كنفرانس صوری      (ما بايد خوب بفهميم كه بهترین راه برای يادگيري مان چگونه است و چگونه می توانیم راحت تر مطالعه كنيم بايد آنرا بيابيم).

نقش زمان: زمان نقش قابل انكاري در يادگيري دارد قبل از بحث زمان به يك نكته اشاره مي كنم و آن مغز انسان است كه فرمانده غيرقابل انكار بدن است پس بايد اين فرمانده را خوب بشناسیم و درک کنیم تا بتوانیم دقيق از آن بهره برداري كنیم وبه خا طر بسپاریم. ما بايد بفهميم چه تغذيه اي مناسب و چه لحظه هايي اين فرمانده میزان پذيرنده گیش بیشتراست.  تغذيه هاي مهم براي مغز آب، اكسيژن، قند است اگر اين 3 به ميزان لازم و در وقت خوب مصرف شود بهترين میزان آمادگي را براي ذهن فراهم مي كند ساعاتي كه مغز فعاليتهاي روزمره اش را انجام داده و فقط مشغول فعاليتهاي عادي روزمره خود است و دغدغه اي ديگر مثل خواب، هضم غذا، گرسنگي يا تشنگي را ندارد این زمانمغز انسانبیشترین میزان پذیرندگی را برای فرا گیری دارد( بهترين ساعات براي مطالعه و درس خواندن دست كم يك ساعت بعد از غذا خوردن است)

بهترین ساعات برای مطالعه 8 الي 11 صبح15:30 الي18:30 بعدازظهر و20:30 الي22:30 شب است. ما بايد سعي كنيم خود را به مطالعه كردن در زمانهاي خاص و مناسب شرطي كنيم. ببينيد اگر بدن به ساعات مشخصي براي مطالعه عادت كند خودكار در آن ساعات عطش ورزي به يادگيري را نشان مي دهد. ببينيد تمركز فقط ريلكس شدن و بالا بردن دقت نيست. ما بايد يادمان باشد براي انجام هر كاري قبل از آن بايد گارد آنرا بگيريم تا آمادگي آنرا پيدا كنيم ( ما اگر مي خواهيم فوتبال بازي كنيم بايد از قبل در جلسه توجيهي تیم و تمرينات گروهی شركت كنيم تا برای بازی آماده شویم) هيجانهاي عصبي، ترس، خشم، اضطراب، كينه و ناراحتي به ميزان قابل توجهي دقت و تمركز را پائين مي آورد، وقتي هيجاني مي شويد سعي كنيد نيم ساعت بعد از آن به مطالعه بپردازيد چون بدن تحت تاثير آن هيجان است و نمي تواند بر روي مسئله خاص زوم كند ( بعد از ورزش سنگين اصلا درس نخوانيد اول استراحت و ریلکس شدن لازم است)

همچنين خستگي و بي خوابي نیز تمركز را به شدت كاهش مي دهد. از خود انتظار بي جا و بزرگ نداشته باشيد چون نمي توانيد انجام دهيد و سرخورده مي شويد. اگر كاري داريم كه برایمان اولويت دارد و باعث حواس پرتي ما ميشود ابتدا بهتر است آن را انجام دهيم تا فكرمان از بند آن رها شود و حواس مان جمع شود بعد از آن وقتي حواسمان جمع شد مطالعه را انجام دهيم در غير اينصورت میزان دقت ما پايين است و مطالعه غیر ممکن. وقتي اضطراب داشته باشيم نمي توانيم درست درس بخوانيم و در این صورت درس هايمان انباشته مي شود براي شب امتحان، ضرب الاجل و فشار وارده باعث عصبي شدن ما می شود.       ما بايد برای خودمان تصوير ذهني مثبتي ایجاد کنیم و با گفتن جملات مثبت تصوير ذهنی مثبت را خلق کنیم و تاكيد بر آن باعث به عينيت پيوستن تصاوير مثبت ذهن شویم( بايد منفي حرف نزنيم)

ـ تكنيكهاي بودن در سر كلاس:

* همراه شدن با معلم و حركت كردن با او، بايد خوب بشنويم، اجازه ندهيم حواسمان پرت شود، اگر متوجه درس نشديم شجاعانه از معلم بخواهيم گفته هايش را تكرار كند و از اين كار خجالت نكشيم و از گفتن نهراسيم، شهامت خود را با اين كارها بالا ببريم.

* شنونده اي فعال باشيم: حتما خوب بشنويم و دقيق يادداشت برداري كنيم؛

بهترين شيوه يادداشت برداري :

الف : نكات مهم را يادداشت كنيم ( سرفصل ها )

ب : سوالاتي كه در ذهن داريم يادداشت كنيم.

ج : مواردي كه باعث حواس پرتي ما مي شود را يادداشت كنيم تا سعي كنيم آنها را برطرف كنيم.

د : سعي كنيم هر چقدر كه ممكن است در كلاس جلوتر بنشينيم تا بيشتر احساس در كلاس بودن را بكنيم.

ـ تعين هدف:

* چرا به كلاس مي رويم؟!!!               * هدفمان از مدرسه رفتن چيست؟!!!

* آيا بخاطر ترس از غيبت خوردن و به دنبال آن مطلع شدن والدين مان است؟

* آيا براي خنديدن و جمع شدن دوستان دور همديگر است؟

* آيا جهت چرت زدن و استراحت كردن به مدرسه ميرويم؟

* شايد هم براي يادگيري و فهم مطالب بيشتر؟

ـ تمريني براي پرورش حواس:

حس شنوايي: خوب شنيدن در يادگيري بسيار مهم است و يكي از اركان تاثيرگذار در فهم آموختني هاست،براي خوب شنيدن بهتر است بهتر است آستانه تحريكمان را تا آنجا كه ممكن است پائين بياوريم و عادت كنيم كوچكترين صداها را نيز بشنويم،اين تمرين را با صداي تلوزيون مي توان تمرين كرد سعي كنيد هر چند ساعت يكبار صداي تلویزيون را كم و كمتر كنيم وسعي كنيم به آن عادت كنيم و اين كار را تا آنجايي تكرار كنيم كه واقعا شنيدن صفر است اما هر چقدر سعي خود را انجام دهيم آستانه تحريك حس شنوايي ما پائين مي آيد و قدرت درك و دقت ما بالا تر مي رود.

حس بويايي : بويايي نيز آستانه تحريك دارد و جهت درك بوها سعي كنيم از منبع توليد بو دور شويم و سعي كنيم آنرا استشمام كنيم و تشخيص بدهيم به اين ترتيب آستانه بويايي را تا حد ممكن تقويت كنيم و تقويت نماييم.

حس چشايي : سعي كنيم غذايمان را زياد شور يا شيرين مصرف نكنيم و اجازه بدهيم مزه را درك كنيم و با افزودن زياد ادويه جات حس جشايي خود را شرطي نكنيم بلكه اجازه بدهيم سعي كند مزه را با پردازش تشخيص دهد.

حس بسوايي : آيا سعي مي كنيم احساس خود را بالا ببريم همين الان مي توانيد بگوييد كدام قسمت پاهاي شما با شلوارتان درگير نيست يا پيراهن شما در كدام قسمت ها به بدنتان چسبيده است ما بايد تمركز خود را بالا ببريم تا حس بسوايي ( لامسه ) خود را دقيق تر كنيم تا بهتر لمس كنيم يادمان باشد لمس كردن تنها با انگشتان نيست!!!  و اين نوع درك . . . آستانه خوبي از بسوايي است.

حس بينايي : در اين حس كاري به آستانه نداريم و تنها بايد سعي كنيم بهتر و دقيق تر ببينيم ما بايد سعي كنيم به سوي اشياء يا تصاوير زوم كرده و جزئيات آن را به چشم ببينيم و اجزاء آنرا پردازش ديداري كنيم در اين حس تنها دقيق تر شدن بهترين شيوه براي تقويت است.

حسادت والدين به معلم: اين احساس به خاطر وابستگي تدريجي است كه دانش آموزان نسبت به معلمين خود پيدا مي كند احساسي در آنها شكل مي گيرد كه معلم را بهترين فرد روي زمين مي بينند(البته تقريبا حق با كودكان است چون آنها با معلمين خود زندگي نمي كنند و نمي دانند آنها نيز همانند والدين خودشان هستند وتنها تفاوت شان با هم بر سر شغل و ... است و آنها نيز بي حوصله ميشوند وبا كودكان خودشان همانطور رفتار مي كنند كه والدين آنها رفتار مي كنند و شايد هم بدتر،آنها به واسطه شغل خود كودكانشان را تنها مي گذارند!!!جالب است اگر از فرزندان آنها نيز سوال شود معلمان خود را بهترين معرفي مي كنند!!!!!!!)واين نكته اي است كه در پاره اي از موارد باعث دوري والدين از معلمين فرزندانشان مي شود و شايد هم گرفتن نوعي گارد در مقابل آنها و نتيجه افت تحصيلي فرزند!!! در آخر به اين جمع بندي مي رسيم كه بايد با كاهش موارد بالا برنده حواس پرتي ضمن ايجاد دقت،انگيزه و شناخت سعي در پيدا كردن بهترين راه حل و روش مطالعه باشيم (متناسب با خلق وخوي خودمان) تا با تغذيه عالي در محيط و زمان مناسب بتوانيم تكنيكهاي خوب درس خواندن خود را به اجرا گذاشته و از نتيجه حاصله بهترين لذت را ببريم.

زمان مناسب براي مطالعه از جمله موضوعاتي است كه نظريه هاي گوناگوني درباره آن ارائه شده و بحثهاي زيادي صرورت گرفته است.

هر كس بنا بر تجربه يا تحقيق خود زمان يا زمانهاي خاصي را براي مطالعه پيشنهاد مي كند. به راستي بهترين زمان براي مطالعه چه موقعي است؟ چه زماني حافظه توانايي بيشتري براي به خاطر سپاري مطالب دارد؟ در چه هنگامي از شبانه روز، مغز كارايي بالاتري دارد؟ و خلاصه اينكه در چه زماني بايد درس خواند تا بتوان حد اكثر استفاده را از درس و يادگيري برد؟ پاسخ به اين پرسشها متفاوت است. عده اي معتقدند شب و خصوصا آخر شب، زماني مناسب براي مطالعه و يادگيري است و برعكس، عده اي ديگر عقيده دارند كه مناسب ترين زمان براي يادگيري اوايل صبح است.گروهي كه معتقدند مطالعه آخر شب مناسب تر است، ميگويند چون خواننده بعد از مطالعه مي خوابد ذهن فرصت كافي براي پردازش اطلاعات دارد و مطالب خوانده شده بهتر در حافظه تثبيت مي گردد. لذا مطالب براي مدت طولاني تري در حافظه باقي مي ماند. در واقع اين گروه معتقدند از آنجا كه در هنگام خواب مطلب يا اطلاعات جديد ديگري وارد حافظه نمي شود لذا فرصت كافي براي پردازش اطلاعات وارده است. آنان معتقدند با اين روش مطالب خوانده شده بهتر به خاطر سپرده مي شوند و كمتر فراموش مي گردند، زيرا خواب فرصتي بسيار مناسب براي ماندگاري آنها در حافظه است. گروهي كه مطالعه در صبح زود را پيشنهاد مي كنند عقيده دارند كه يادگيري نياز به مغز آماده وسر حال و بدون خستگي دارد . اين عده معتقدند با مغز خسته نمي توان چيزي را به درستي آموخت. در واقع اصل را بر آمادگي مغز مي دانند. اينان بر اين عقيده هستند كه چون در شب مغز استراحت كرده و شخص خستگي ذهني ندارد لذا هنگام صبح آمادگي بيشتري براي يادگيري دارد و آنچه در صبح خوانده شود بهتر در حافظه باقي مي ماند، به همين دليل مطالعه در اوايل صبح را پيشنهاد مي كنند.

تفاوت صبح زود با آخر شب

اخيرا عده اي از محققين نظره اي داده اند مبني بر اين كه ساعات بين 30/8 تا 30/6 بعد از ظهر بهترين زمان براي مطالعه است. اين پژوهشگران مي گويند: علم جديد« علم گاه زيست شناسي» مي گويد در هر ساعت از شبانه روز انسان استعداد و توانايي خاصي دارد. طبق عقايد قبلي پزشكان انسان طي ساعات مختلف شبانه روز در يك حالت تعادل پايدار به سر مي برد.اما يافته هاي اخير علم گاه زيست شناسي( كرونوييو لوژي) نشان مي دهد، بدن انسان در طي شبانه روز متحمل تغييرات زيادي در اين زمينه مي شود و در هر ساعت از روز توانايي خاصي دارد. اين محققين معتقدند حافظه كوتاه مدت و سرعت انتقال فكري در بيشتر افراد در ساخت آخر صبح تا اوايل بعد از ظهر به بيشترين حد فعاليت مي رسد. بهترين زمان براي فعال شدن حافظه دراز مدت از ساعت30/6تا30/8 بعد از ظهر است بنابراين اين اوقات زماني بسيار مناسب براي مطالعه به شمار مي رود. در ساعت آخر شب و اوايل صبح ميزان حافظه دراز مدت، درك مطلب و فراگيري دروس در كمترينم حد ممكن است . از همين نكته بايد استفاده كرد و به دانش آموزان توصيه كرد و زماني كه حافظه دراز مدت فعاليت چنداني ندارد كم تر مطالعه كند. همچنين مي گويند: ميزان احساسات فرد نسبت به درد به طور كلي در طي روز افزايش مي يابد و در هنگام شب به حد اكثر مي رسد. طبق بررسي هاي انجام شده در زنان باردار نيز بيشترين شروع ساعات درد زايمان 12 نيمه شب تا 4 صبح است.

زمان دقيق مطالعه

واقعيت اين است كه هيچ زماني به طور دقيق و انحصاري براي مطالعه وجود ندارد ؛ يعني دقيقا نمي توان مشخص كرد كه در چه هنگامي بايد مطالعه و در چه موقعي از آن پرهيز كرد بلكه هر وقت احساس كرديد كه مي توانيد مطالعه كنيد درس خواندن را شروع كنيد. زمان مطالعه بستگي به خود شما دارد كه چه موقعي از نظر جسمي و رواني آمادگي لازم را داريد. اگر نسبت به زمانهاي خاص براي مطالعه شرطي شده ايد آن اوقات بهترين زمان مطالعه است .فرضا اگر هميشه عادت داريد صبح ها در مكان مشخص مطالعه كنيد آن زمان و آن مكان براي شما بسيار مناسب است زيرا نسبت به زمان و مكان مطالعه شرطي شده ايد تا آمادگي بيشتري براي تمركز و يادگيري داريد.به ياد داشته باشيد كه بلافاصله پس از غذا خوردن( خصوصا ناهار يا شام) مطالعه نكنيد؛ زيرا با پر بودن معده خون به طرف آن هجوم آورده تا غذا هر چه سريعتر هضم گردد و در نتيجه خون كمتري به مغز مي رسد و احساس خواب آلودگي به فرد دست داده و سطح هوشياري مغز كاهش مي يابد . بنابراين پس از صرف غذا كمي استراحت كرده و بعد مطالعه را شروع كنيد.

چگونه كودك را به مطالعه عادت دهيم.

ايجاد اشتياق و علاقه به مطالعه كار سخت و مشكلي نيست اگر مي خواهيد فرزندتان به اين كار عادت كند طوريكه تا سن بلوغ و حتي تا بزرگسالي او نيز ادامه داشته باشد رعايت نكات ذيل لازم و ضروري است:

۱-او را عادت دهيد روزانه و با فاصله ۲تا۳ ساعت تكاليف درسي خود را انجام دهد تا قادر باشد به تكامل هوشي در مطالب ياد گرفته شده دست پيدا نمايد.

۲-در خانه محيطي سالم و ساكت و آرام براي كودك ايجاد كنيد.تا بدور از استرس و ساير عوامل مخرب تاثير گذار به مطالعه بپردازد.

۳-چون كودكان از رفتار والدينشان هميشه تقليد كرده و آنها را الگوي خود قرار مي دهند پس اهل مطالعه باشيد تا فرزندتان نيز با مشاهده شما به مطالعه و درس خواندن تر غيب شوند .

۴-كودك را خسته نكنيد اجازه دهيد در كنار مطالعه به بازي و تفريح با دوستانش نيز بپردازد زيرا اين كار بسياري از نا بسامانيهاي رواني او را مرتفع ساخته و به شما نيز در شنا سايي برخي ويژگيهاي روحي او ياري مي رساند.

۵-او را در مطالعه همراهي كنيد و از فرزندتان بخواهيد مطالب را براي شما بخواند اين كار لذت مطالعه را در او افزايش مي دهد.

۶-براي بالا بردن قوه تخيل و خلاقيت كودك و ارتقاء اشتياق او به مطالعه سعي نماييد وسايل كمك آموزشي – كتابهاي داستان – مجله هاي كودكان – كتب خنده دار و مهيج و.... را تهيه نموده و در اختيار او قرار دهيد.

۷- سعي كنيد بازيهاي نا سالم خشن رايانه اي را كه براي او بسيار مخرب و اثرات منفي داشته از او دور كنيد ضمنآ تما شاي برنامه هاي تلويزيوني و ويديوئي و ..... را نيز محدود و كنترل نماييد تا در سايه عادت و توجه به آنها از مطالعه غفلت نورزد.

۸-هرگز كودكان را به زور و يا تطميع وادار به مطالعه خصوصآ دروس خود نكنيد زيرا كودك آنرا به عنوان يك وظيفه كه از سوي شما به او تحميل مي گردد تصور نموده و از مطالعه بيزار و گريزان مي شود يكي از علت بي علاقگي و افت تحصيلي دانش آموزان در مدرسه همين مسئله است.

۹- جملات تشويق آميز همراه با محبت شما به فرزندتان خصوصآ در بين چند نفر در ترغيب او بسيار اهميت داشته و تاثير گذار مي باشدبنابراين در حاليكه از كار او ابراز رضايت مي كنيد و دست محبت و نوازش بر سر كودكتان مي كشيد به او بگوييد" آفرين فرزند خوب و فهميده ام من به تو افتخار مي كنم" مطمئن باشيد با اين كار شما او تشويق شده و هر روز عملش را تكرار مي كند و كم كم به مطالعه عادت كرده و نيازي به مراقبت شما براي مطالعه نخواهد داشت. كوتاه سخن اينكه والدين عزيز براي تشويق و ترغيب كودك به انجام دادن هر عمل درست و مثبت ابتداء شما بايد انگيزه و علاقه دروني انجام دادن آن را در دل كوچك فرزندتان فراهم سازيد تا او با ميل و ترغيب دروني خودش بسوي آن كار كشيده شود و الا با چوب تنبيه و اجبار و زور نه تنها كار بدتر شده و نتيجه مطلوب عايد نمي شود بلكه گرايش كودك را به انواع نا بسامانيهاي اخلاقي و عاطفي رقم خواهد زد.

مهارت های تدریس

روش آموزش انشای فارسی با استفاده از سطوح یادگیری

اکثر دانش آموزان مدارس در انشای فارسی ضعیف هستند تعداد زیادی از دیپلمه ها ، دانشجویان و حتی فارغ التحصیلان دانشگاهیان از عهده ی نگارش روان و درست اندیشه های خود بر نمی آیند  بدون شک مهترین عامل این نقیصه نارسایی در تدریس و آموزش انشا است . در این مقاله سعی شده است که با تشریح سطوح حیطه شناختی و انطباق آن ها با آموزش انشا روشی عملی و قابل اجرا ارائه شود که خود راهی است طی شده و ما با به کارگیری آن می توانیم قدرت نویسندگی را در دانش آموزان تقویت کنیم  ابتدا متذکر می گردد که آموخته هایی که به حافظه و عمل آن مربوط می شود و نهایتاّ به مهارت ها عقلی در درجات مختلف منتهی می گردد در مباحث تعلیم و تربیت حیطه شناختی نامیده شده است حیطه شناختی از نظر سهولت و پیچیدگی به شرح زیر طبقه بندی می شود:

 چگونه معلمی حرفه ای باشیم؟

علل وعوامل بی نظمی دانش آموزان :

۱)علل مربوط به دانش آموزان(وی‍‍‍ژگی های فردی آنان)

۲)عوامل مربوط به معلم

۳)عوامل مربوط به مدرسه(کلاس – فضا – کارکنان ستادی)

۴)ویژگی های خانوادگی دانش آموزان

۵)عوامل اجتماعی

الف)علل مربوط به دانش آموزان :

۱)ناراحتی های جسمی ،روحی وروانی

۲)نداشتن علاقه وانگیزه

۳)سر در گم بودن وبی اعتنایی به انتظارات معلم و قوانین وانتظارات مدرسه

۴)نداشتن برنامه ی مشخص مطالعه

۵)کم خوابی وخستگی مفرط

۶)تغذیه ی نا مناسب

۷)نا امیدی به آینده

۸)استقلال طلبی ومقابله بااقتدار معلم

ب)علل مربوط به معلم

۱)فقدان آمادگی جسمی ،روحی وروانی معلم

۲)نامناسب یودن وضعیت ظاهری معلم

۳)نا آگاهی از روش های جدیدتدریس واستفاده ی مکرراز روش های سنتی

۴)بی علاقه بودن به شغل معلمی

۵) ناتوانی در برقراری ارتباط بادانش آموزان

۶)رعایتنکردن عدالت آموزشی (تبعیض بین دانش آموزان}

۷)نا مناسب ونارسا بودن صدای معلم

۸)نداشتن طرح درس

۹)بی توجهی به نیاز دانش آموزان

۱۰)فعال بودن معلم ومنفعل بودن دانش آموزان

۱۱)استفاده ی نا مناسب از تشویق وتنبیه

۱۲)بی حوصلگی و نداشتن صبر وصعه ی صدر

۱۳)عدم توجه به کلیه ی فراگیران در هنگام تدریس

۱۴)بی نظمی معلم (نظیر دیر آمدن وزودرفتن )

۱۵)تسلط نداشتن به موضوع درس

۱۶)نداشتن روحیه ی انتقاد پذیری و خود داری از پاسخگویی به سوال های دانش آموزان

۱۷)شفاف نبودن انتظارات وتوقعات معلم از دانش آموزان

۱۸)تحقیر وتمسخر دانش آموزان

۱۹)بی توجهی به مسائل ومشکلات دانش آموزان

۲۰)نا آگاهی از روش های اصلاح رفتار

* در جایی که دانش آموزان معلم خود را قلبا” دوست ندارند

انظباطی وجود نخواهد داشت .

چگونه معلمی حرفه ای باشیم ؟

چگونه کلاس جذابی برای دانش آموزان فراهم کنیم ؟

۱)مکث کنید،منتظر بمانید تا همه ی کلاس آماده شود ،تک تک دانش آموزان را از نظر بگذرانید ،قبل از این که همه ی کلاس آماده شود تدریس راشروع نکنید.

۲) اگر کلاس شلوغ است به دانش آموزان شلوغ خیره شوید،تغییر فعالیت دهید مانند نشستن پشت میز ،نگاه به دفتر کلاس ،نگاه به دانش آموزان و…

۳)هرگز تدریس راباارعاب وتهدیدآغاز نکنید وصحبت های خود را دوستانه و به آرامی آغاز کنید.

۴)از مطالب درس قبل سوال کنید وبدون یاد آوری درس قبلی درس جدید را آغاز نکنید.

۵)در صورتی که دانش آموزان شماپیش مطالعه داشته باشند هنگام تدریس شما تمرکز بیشتری خواهند داشت ودرس را بهتر یاد می گیرند .

۶)تدریس را با مثال های ساده وکار بردی اغاز کنید .

۷)اهداف درس را به روشنی توضیح دهید یعنی مشخص کنید پس از پایان درس فراگیران به چه توانمندی یا دانشی دست پیدا می کنند .

۸)دانش آموزان را در گیر موضوع کنید تا آن ها به تفکر و پاسخ گویی وادار شوند .

۹)باید دانش آموزان قانع شده باشند که یادگیری این درس می تواند مشکلی از مشکلات زندگی را حل کند .

۱۰)بهترین مدل کلاس آن است که بیشترین بخش فرایند یاد گیری با فعال بودن دانش آموزان باشد تا توضیحات معلم (بایدبپذیریم که دوران معلمم محوری سالهاست که منسوخ شده است )

۱۱)تنبیه مسکّن است وتشویق شفا دهنده

تنبیه باعث تغییر رفتارمنفی نمی شود، فقط ممکن است آن را به تعویق اندازد . بنابر این بعد از تنبیه ودر فاصله ی اثر گذاری آن برای تغییر رفتار ، از تشویق استفاده کنیم ، مانند : تایید،     نگاه محبت آمیز،     یک کلمه ی خوش آیند،     یک امتیاز،.. گفتگوی کوتاه و……….

 چگونه كودكانمان را د رس خوان كنيم؟!

مربيان آموزشي معتقدند که با «بخوان ،بخوان بچه درسخوان نمي شود».البته نقش فعال والدين در ايجاد روش هاي صحيح مطالعه فرزندان و هدايت تحصيلي آنان بسيار موثربوده ويادگيري را براي دانش آموزان بسيار دلپذير مي سازد.از آنجا که کودکان از نظر زندگي تحصيلي نيز به والدين وابسته اند ، توجه والدين حس اعتماد به نفس را درفرزندان تقويت مي نمايد. قابل ذکر است که پيچيدگي امر آموزش ممكن است ناشي از بي اطلاعي از برنامه آموزش و نداشتن وقت ، انرژي ،برنامه و يا خواسته هاي متفاوت هريك از فرزندان باشد. والدين،فرزندان خود را بهتر از ديگران مي شناسند و اين تجربه نوعي تخصص است و سهيم كردن معلمان و مشاوران در اين شناسايي، موجب بهره رساني متقابل به کودکان مي شود . کودکان همواره به راهنمايي والدين نياز مندند. بنابراين بايد به‌جاي قضاوت نظارت نمود.از آنجا که موفقيت تحصيلي دانش آموزان، بستگي به عملكرد ذهني و دروني آنها دارد، پس بايد براي فرزندان زمينه گفتگوي آموزشي، تربيتي واقعي ايجاد کرد. به عنوان اولين قدم وبراي شناسايي نقاط ضعف و قوت کودک ،بايد او را عادت داد که برنامه روزانه مدرسه اش را با تمام جزئيات تعريف كند. همچنين بايد راجع به هدف وبرنامه،نقش توجه و تمركز در مطالعه وچگونگي نگهداري اطلاعات در مغز به فرزندان توضيحاتي داد. والدين هرگزنبايد از كلمه كم هوش بودن، كم استعداد بودن، كم شانس بودن استفاده نمايند زيرا مايوس کردن، سمي کشنده براي آنهابه شمار مي رود.بايدهمواره تمرين هايي را كه کودک انجام مي دهد کنترل نموده و کمک کرد تكاليف سنگين را به بخش هاي كوچك تري تقسيم نمايد اما از انجام دادن تكاليف براي او جدا خودداري کرد .هرگزنبايد کودک را مجبور نمود ساعت ها بنشيند و مطالعه كند،زيرا کودک احتياج به استراحت دارد. اين استراحت مي تواند به طريق برخاستن و قدم زدن، خواندن قطعات ادبي،حرکات کششي ، ورزش و ... باشد. اما ديدن فيلم هاي طولاني ذهن کودک را خسته و مشغول مي کند. اساسا تلويزيون نبايد به مدت طولاني در منزل روشن باشد تا کودک مجبور به يافتن سرگرمي هاي فکري و جسمي ديگر باشد.

افراد خانواده در فصل امتحانات،بايداز طرح نكات متفرقه مورد علاقه دانش آموزو بردن وي به ميهماني ها و از مشاجرات خانوادگي جدا خودداري كنند. همچنين با تكرار حساس بودن موضوع، موجب اضطراب در وي نشوند، زيرا هرگز تير هاي زهرآگين« فردا تجديد مي شوي!  و نظاير آن در شب امتحان سازنده نيست.بدون ترديد تشويق از مهم ترين عوامل موثر در يادگيري به شمار مي آيد.امااستفاده نابجا از تشويق و تنبيه نه تنها نمي تواند در درازمدت موثر واقع شود، بلكه اثرات نامطلوبي را نيزممکن است به همراه داشته باشد.ذهن انسان در زمان هاي کوتاه ومکرربسيار متمرکزتر از زمان هاي طولاني عمل مي کند.از آنجا که مغز انسان به منظورساخت پروتئين وتجديد نيروبه زمان نيازمند است،اين روش کارايي بسياري دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته هارامي دهد.در مقابل،درس خواندن براي مدت زمان طولاني نه تنها کسالت آور است، بلکه باعث خستگي، ايجاد استرس و گيج شدن مي گردد، در نتيجه قدرت يادگيري کاهش مي يابد. در حالت استرس مغز اطلاعات جديد را جذب نمي کند. هيچ‌گاه نبايدکودک را وادار کرد در زمان‌هايي که خسته،عصباني،شتاب زده است يا فکرش به چيزهاي ديگري مشغول است درس بخواند. زيرا در چنين حالتي مغز اطلاعات را دفع مي‌کند. يادداشت نمودن اتفاقات روزانه توسط کودک يا صحبت وي با والدين راجع به مشکلاتش ،از پراکندگي ذهن او جلوگيري مي کند.هنگام شام فرصت خوبي براي اين کاراست.همچنين بايدکودک را عادت داد درس ها را در همان روز مرور کند،زيرا مرور سريع در انتهاي روزباعث ماندگاري بيشتردرمغزويادآوري آسانتر مطالب خواهدشد.بهتر است کودک درکي کلي از درس داشته باشد تا بتواند به آساني وارد جزئيات شود.خلاصه نويسي،حاشيه نويسي و خط کشي زير نکات مهم،از روش هاي به خاطر نگه داشتن بهتر مطالب است.براي مطالعه مفيد، داشتن جايي مخصوص اين کارنيز بسيارسودمند است.

قرار گرفتن در محيطي بسته مي تواند تا حد زيادي در حفظ تمرکز کودک موثر باشد. از اطراف ميز او هر چيزي که حواسش را پرت مي کند بايد برداشته وتمام وسايل مورد نياز براي مطالعه او را روي ميز قرار داد ٌتا هنگام مطالعه دائما مجبور نباشد از جاي خود بلند شود.نور اتاق مطالعه بايد کافي و تلفيقي از نور سفيد و زرد باشد.بايد کنترل نمودکه هميشه درست پشت ميز بنشيند،يعني تمام مفاصل بدن کودک زاويه 90 درجه داشته باشند،هرگز هنگام درس خواندن لم ندهد،دستش را زير سرش نگذارد، روي ميز نخوابد وهميشه صاف بنشيند. اگرکودک ميز مطالعه شخصي هم ندارد، روي صندلي ونشسته درس بخواند چون بدن روي زمين زودتر خسته مي شود. نبايد هرگزبه او اجازه داد که دراز کشيده يا در رختخواب درس بخواند،زيرا در حالت دراز کشيده سرعت تنفس وضربان قلب وميزان اکسيژن رساني به مغرکاهش مي يابد.مغز انسان دراثرخستگي،مطالب را فراموش مي کند. والدين بايد مرور دروس را در برنامه درسي کودک قرار دهندوبا برنامه ريزي مناسب درساعات مشخصي از روز،درس خواندن را براي اوبه عادت تبديل نمايند. ازعوامل بر هم زننده تمرکز انجام دادن چند کاربا هم،کم خوابي،کم خوني،بيش فعالي،افسردگي ودرپاره اي مواردعوارض جانبي داروهاي ضد افسردگي و ضد صرع ونيزعدم استراحت به مغزدر مطالعات طولاني مي باشند. توصيه مي شود که والدين زمان خاصي را براي رفتن كودك به بستر تعيين نمايند ،وداع با کودک را در مدرسه كوتاه کنند،از كلاس فرزندان ديدن كرده ودر فعاليت هاي مدرسه شركت نمايند.تهيه لباس هاي مناسبي براي فرزندان راحتي آنها را هنگام درس خواندن فراهم مي آورد. بايدمراقب نبردن وسايل الکترونيک توسط كودكان به مدرسه بودوهمچنين در صورت نيازبه عنوان وكيل فرزند خود وارد عمل شد.ازآنجا که كودكان بيمار بايد در خانه بمانندمي توان با کتاب خواندن آنها را به مطالعه ترغيب نموده واهميت زمان و برنامه ريزي را به کودکان آموخت.تهيه خوراكي هاي سالم و مغذي براي فرزندان داراي اهميت ويژه اي است.خوراكي هاي حاوي پروتئين و كربوهيدرات هاي پيچيده مثل هويج، پنير، كلوچه خشك، آب ميوه طبيعي، انواع گوشت و ميوه گزينه هاي بسيار خوبي هستند و انرژي مورد نياز فرزندان را فراهم مي كنند. مصرف يک ليوان شير قبل از خواب براي داشتن خواب آرام در شب ها خوب است.دانش آموزان در هنگام امتحانات و خصوصا شب ها نبايد غذاي چرب وسنگين بخورند تا صبح با اشتها و سرحال بيدار شوند.در عوض صرف يک صبحانه کامل شامل تخم مرغ،عسل ونان کنجدي به فعال شدن ذهن آنان کمک مي کند.کودکان بايدازلحاظ کم خوني نيز بررسي شده وغذاي آهن دار مثل غلات، حبوبات و انواع گوشت مصرف کنند. ازروش هاي مهم تشويق فرزندان به درسخواني؛ ايجاد فضاي رقابتي در فعاليت هاي کلاسي، کم رنگ کردن اهميت نمره و پررنگ کردن اهميت يادگيري و نيزتوجه به کيفيت بازي و ورزش کودکان و پاداش هاي کوتاه مدت مي باشدالبته بايد شرايطي ايجاد کرد که کودک از خود درس خواندن لذت ببرد نه از جايزه هاي جنبي آن.البته کتابخواني والدين ووجود کتابخانه در منزل به عنوان يک الگو،بردن کودکان به کتابخانه عمومي وشرکت دادن آنان در مسابقات کتابخواني،اهميت زيادي در ترغيب کودکان به مطالعه دارد.