زیارت عاشورا
زیارت عاشورا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ سلام بر تو اى ابا عبداللّه، سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش، سلام بر تو اى فرزند امير مؤمنان و فرزند آقاى اوصياء
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان، سلام بر تو اى که خدا خونخواهيش کند و فرزند چنين کسى و اى کشته اى که انتقام کشتگانت نگرفتى
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من برجايم و برجا است شب و روز
يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام
و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان
وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود
و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند
بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان
يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ اى اباعبداللّه من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت
وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى اميه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زياد) را
وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زين کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پيكار با تو
بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ پدر و مادرم بفدايت که براستى بزرگ شد مصيبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را
وَ اَکْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و َآلِهِ و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزيم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام يارى شده از خاندان محمد صلى اللّه عليه و آله
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ خدايا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسيله حسين عليه السلام در دنيا و آخرت
يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اميرِالْمُؤْمِنينَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ اى اباعبداللّه من تقرب جويم به درگاه خدا و پيشگاه رسولش و اميرالمؤ منين و فاطمه و حسن
وَ اِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَيْكُمْ شما بوسيله دوستى تو و بوسيله بيزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بيزارى جستن از آسى آه شالوده ستم و ظلم بر شما را ريخت
وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَيْكُمْ وَ على اَشْياعِكُمْ و بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ريزى کرد شالوده اين کار را و پايه گذارى کرد بر آن بنيانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پيروان شما
بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِيِّكُمْ بيزارى جويم بدرگاه خدا و به پيشگاه شما از ايشان و تقرب جويم بسوى خدا سپس بشما بوسيله دوستيتان و دوستى دوستان شما
وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ و به بيزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بيزارى از ياران و پيروانشان
اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد
فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِياَّئِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسيله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزيم کند بيزارى جستن از دشمنانتان را
اَنْ يَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ يُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ به اينكه قرار دهد مرا با شما در دنيا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پيش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنيا و آخرت
وَ اَسْئَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْكُمْ و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسنديده شما در پيش خدا و روزيم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گوياى [به حق] که از شما (خاندان ) است
وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يُعْطِيَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما يُعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَه و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او داريد ، که عطا کند به من بوسيله مصيبتى که از ناحيه شما به من رسيده بهترين پاداشى را که مى دهد به يك مصيبت زده از مصيبتى که ديده
وَ اَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَميعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ براستى چه مصيبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمين خدايا چنانم کن در اينجا که ايستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحيه تو درود و رحمت و آمرزشى
اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدايا قرار ده زندگيم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد
اَللّهُمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ خدايا اين روز روزى است که مبارك و ميمون دانستند آنرا بنى اميه و پسر آن زن جگرخوار (معاويه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پيامبرت که درود خدا بر او و آلش باد
فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در هر جا و هر مكانى که توقف کرد در آن مكان پيامبرت صلى اللّه عليه و آله
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْيانَ وَ مُعوِيَةَ وَ يَزيدَ بْنَ مُعاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدينَ خدايا لعنت کن ابوسفيان و معاويه و يزيد بن معاويه را که لعنت بر ايشان باد از جانب تو براى هميشه
وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ و اين روز روزى است که شادمان شدند به اين روز دودمان زياد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسين صلوات اللّه عليه
اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذابَ [الاَْليمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ فى هذَ الْيَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا خدايا پس چندين برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناك را خدايا من تقرب جويم بسوى تو در اين روز و در اين جائى که هستم
وَ اَيّامِ حَياتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ و در تمام دوران زندگيم به بيزارى جستن از اينها و لعنت فرستادن بر ايشان و بوسيله دوست داشتن پيامبرت و خاندان پيامبرت که بر او و بر ايشان سلام باد
پس مى گویى به نیت صد مرتبه:
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد
اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را
پس مى گویى صد مرتبه:
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ي اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد اين زيارت را خداوند آخرين بار زيارت من از شما
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين
پس مى گویى:
اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را
اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ خدايا لعنت کن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت
پس به سجده مى روى و مى گویى:
اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّکِرينَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظيمِ رَزِيَّتى خدايا مخصوص تو است ستايش سپاسگزاران تو بر مصيبت زدگى آنها، ستايش خداى را بر بزرگى مصيبتم
اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ خدايا روزيم گردان شفاعت حسين عليه السلام را در روز ورود (به صحراى قيامت ) و ثابت بدار گام راستيم را در نزد خودت با حسين عليه السلام و ياران حسين آنانكه بى دريغ دادند جان خود را در راه حسين عليه السلام.
مضامین زیارت عاشورا ُِ آيا مي توان از زيارت مفاهيم مهدوي دريافت کرد؟ زيارت عاشورا حديثي قدسي و صادر شده از سوي خداوند متعال است. زيارت عاشورا به معناي جدا شدن از همه و فقط به امام حسين (ع) توجه کردن است. گام اول در زيارت عاشورا، امام شناسي با محوريت وجود نوراني امام حسين (ع) است. ورود به زيارت عاشورا با بيان اوصافي از امام حسين (ع) است. امام حسين (ع) در اين زيارت، پدر بندگان خدا، پدر عبوديت و پرستش ناميده شده است. اگر کسي در عالم بخواهد نام پروردگار را به زبان بياورد اول بايد بگويد حسين (ع). رابطه امام با خداوند رابطه طولي است نه عرضي. براي رسيدن به خدا باب، طريق و سفينه، امام حسين (ع) است. هر چه پيوندمان با امام قوي تر باشد ارتباطمان با خدا قوي تر مي شود. سلام به امام حسين (ع) و اصحاب و يارانش از ديگر فراز هاي اين زيارت است.
در بخش اول زيارت، خدا خونخواه امام (ثارالله) معرفي شده است. در اوصافي که در باره وجود نوراني امام حسين (ع) آمده به اول وصف مشترک امام با امام زمان (عج) اشاره شده است. «وتر» وصفي است که خداوند متعال در باره امام حسين (ع) فرموده است و امام حسين (ع) همين کلمه را در باره امام زمان (عج) آورده است. اگر خداوند در زيارت عاشورا امام حسين (ع) را تنها و رها شده مي خواند، امام حسين (ع) نيز فرزندش مهدي (عج) را غريب، تنها و رها شده توصيف مي کند. در اين زيارت پس از سلام به امام حسين (ع) به همه کساني که در اين مسير قدم مي گذارند و جان مي دهند و وجود خود را فدا مي کنند، سلام مي دهيم. سلام ما به امام و اصحاب و کساني که در راه ايشان قدم برداشتند بايد داراي چند ويژگي باشد؛ سلام ما بايد رنگ و بوي خدايي داشته و مخلصانه و ابدي باشد. سلام ما بايد به گونه اي باشد که قلب انسان را به سمت ولي خدا حرکت دهد و سلام بر شهدا و هم مسيران امام حسين (ع) بايد نشان از همراهي سير زندگي ما با اصحاب آن حضرت داشته باشد. سلام ما در زيارت عاشورا سلام دنيوي نيست بلکه سلامي برزخي است و تا قيامت ادامه دارد.
گام سوم زيارت عاشورا، اشاره به سنگيني حادثه و مصيبت عاشورا دارد. براي پيوند با حادثه عاشورا بايد عظمت مصيبت را درک کرد. محرم و عزاداري ما براي درک و فهم حادثه عاشوراست. اين در حالي است که مهمترين جريان زمينه ساز ظهور حضرت نيز فهم سنگيني حادثه عاشوراست. تا اين فهم حاصل نشود از انتظار خبري نيست. جامعه منتظر جامعه اي است که کربلا را درک کند. کسي که عظمت حادثه را درک کرده باشد مي تواند براي ظهور حضرت و انتقام گيري از قاتلين حسين به دست فرزند ايشان لحظه شماري کند. وقتي امام عصر (عج) ظهور و قيام مي کنند، پس از قرار گرفتن در کنار خانه خدا و تلاوت آيات قرآن، روضه امام حسين (ع) را مي خوانند. آيا تا کنون انديشيده ايد آنچه که جامعه را به حرکت وامي دارد و بيدار مي کند، روضه امام حسين (ع) است. نداي روضه امام توسط امام مهدي (عج)، نداي «يا اهل العالم» است نه اهل الشيعه و اهل المسلمين. امام زمان (عج) به جامعه، عظمت حادثه عاشورا را متذکر مي شوند و آن را تفهيم و تبيين و سپس جامعه را آماده قيام مي کنند. پس نبايد فراموش کرد که براي رسيدن به جامعه منتظر بايد جامعه عاشورايي داشته باشيم.
در بخشي از زيارت عاشورا، لعن دشمنان اباعبدالله مطرح مي شود. در زيارت عاشورا چه کساني مورد لعن قرار مي گيرند؟ آيا اين مفهوم، امروز با بحث دشمن شناسي مهدويت ارتباط دارد؟ لعن قاتلين، گام چهارم زيارت عاشوراست. وقتي سنگيني مصيبت وارد شده به اهل بيت پيامبر (ص) را درک کرديم با همه وجود، قاتلين و ظالمين را لعن مي کنيم. بايد توجه داشت که لعن، اول زيارت نيست بلکه پس از تبيين و فهم حادثه است. لعن زيارت عاشورا به يک يا دو نفر نيست بلکه لعن جريان طاغوت از ابتدا تا امروز و همه اثرگذاران و زمينه سازان ظلم است. حتي در اين ميان همه کساني که از جريان طاغوت تبعيت کردند و اين مسير را ادامه دادند، مورد لعن قرار مي گيرند. عاشقان امام حسين (ع) و جريان ولايت با قرائت زيارت عاشورا چه مقامي را از خدا درخواست مي کنند و رمز برقراري پيوند با عاشورا در چيست؟ در ادامه زيارت به بحث تبيين پيوند با زيارت عاشورا مي رسيم. پس از امام شناسي و دشمن شناسي، وظيفه ما برائت از طاغوت است.
عاشورا و ظهور، قرارگيري تمام حق در برابر تمام باطل است. پس وظيفه و نقش ما هم برائت از جريان و تابعين طاغوت است. کساني که بر زبانشان لفظ «يا حسين» است، نمي توانند با جريان طاغوت، صهيونيست و غرب، پيوند دوستي برقرار کنند. در اين گام از زيارت، مقابله با دشمنان، همراهي با حجت خدا و فدا کردن جان در اين مسير مورد تأکيد است. رمز پيوند با زيارت عاشورا برائت جويي، تسليم و فدا شدن تا روز قيامت است. در مرحله بعد و پس از رسيدن به مقام تسليم و فدا شدن در راه امام، نوبت به دعا مي رسد. در اين بخش از دعا از خداوند مي خواهيم که ما را همراه حضرت مهدي (عج) خونخواه امام حسين (ع) قرار دهد. هدف امام حسين (ع) از قيام، زنده شدن دين خدا بود که اين هدف محقق شد و امروز حيات طيبه ما وامدار قيام امام حسين (ع) است. اين هدف به طور کامل با ظهور فرزندش مهدي (عج) محقق مي شود و جريان عاشورا در ظهور معنا پيدا مي کند. از همين رو در اين بخش از دعا آرزو مي کنيم که ما نيز همراه فرزند امام و خونخواه امام حسين (ع) باشيم. در اين بخش از زيارت، بحث هويت مطرح شده و ما را متذکر مي شود که آبرو و اعتبار ما در دنيا و آخرت و هويت ما از امام حسين (ع) است. قرب الي الله و قرار گرفتن نزد خداوند هميشه و همواره دعاي ديگر ما در زيارت است. اگر جامعه متصل به امام حسين (ع) شود مشکل بحران هويت پيدا نمي کند.
مسير قرب الي الله چگونه در زيارت عاشورا ترسيم شده است؟ زيارت عاشورا که بيان خداوند متعال است راه قرب به خدا و پيامبر و ائمه اطهار (ع) را به دو طريق براي ما بيان مي کند؛ رسيدن به خدا با قبول ولايت امام حسين (ع) و دشمني با دشمنان امام حسين (ع) (جدايي از جريان طاغوت و پيوند با امام حسين (ع) ميسر مي شود. برقراري پيوند با خدا فقط در مکه و طواف انجام نمي شود بلکه اين پيوند در کربلا برقرار مي شود. مقدمه حج بايد کربلا باشد تا پيوند مسلمانان با خدا برقرار شود. در قرآن کريم نيز آمده است: «اي پيامبر! بين مردم اعلان حج کن تا به سمت تو بيايند.» چرا که مقصد حج، نبي و حسين و مهدي فاطمه است. پس حج کامل با پيوند با امام عصر (عج) انجام مي شود. تا روحيه ظلم ستيزي و استکبار ستيزي در جامعه ما جدي دنبال نشود، قرب ايجاد نمي شود. آنهايي که فکر مي کنند با نماز شب و شب زنده داري مقرب خدا مي شوند بايد بدانند که راه تقرب به خدا پيوند با حسين (ع) و دشمن ستيزي است نه صرفاً نماز شب. در زيارت عاشورا با امام حسين بودن، ثبات قدم و حيات و مرگ با امام را از خدا مي خواهيم.
درخواست معيت، ثبات و حيات و ممات اهل بيت، يعني انتظار و زندگي مهدوي. خداوند به پيامبر(ص) فرمود: «شب ها به اميد رسيدن به مقام محمود، شب زنده داري کن.» در زيارت عاشورا آن قدر امام حسين (ع) را آبرودار نزد خدا مي دانيم که مقامي که پيامبر با نماز شبش طلب کرده و به آن رسيده، ما با پيوند با امام حسين(ع) اين مقام را درخواست مي کنيم. به اين نکته نيز بايد توجه داشت که تنها دعايي که دو بار در زيارت عاشورا به آن اشاره شده، در خواست خونخواهي امام حسين (ع) در جوار امام عصر (عج) است.