جايگاه والاي زن . تساوی و تفاوت . جوامع و مكاتب غربي
سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی 2
m5736z
blog.ir.
تساوی زن و مرد یا تفاوت از نگاه اسلام و دیدگاه غرب
براساس آیات احزاب35، حجرات13، نحل97، روم21، قصص7 آل عمران45، خمیر مایه زن و مرد یکی است و رسیدن به مراتب کمالی برای هر دو میسر است
اما تفاوت های جسمی، روانی و احساسی و از نظر تکوینی و تشریعی بین این دو موجود، منشاء تفاوتهای حقوقی و اجتماعی شده هرچند در بسیاری از موارد حقوقی و اجتماعی بین این دو تساوی و بلکه ارحجیت زن حاکم است
خدای متعال در کتابش بیان کرده که همه مردم از زن و مرد فروع اصل انسانی واحد و اجزای طبیعت یگانه بشری اند که برای تحقق جامعه به همه آنان نیاز است و این امر مخالفتی ندارد با اینکه هریک از این دو گروه را با ویژگی هایی اختصاص داده است، مانند: اختصاص نوع مردان به شدت و قوت و اختصاص طبیعت زنان به نرمی و عواطف؛ زیرا طبیعت انسان در حیات تکوینی و اجتماعی اش همانگونه که نیازمند بروز شدت و قوت است، به جریان مهرورزی و رحمت نیز محتاج است... (المیزان ج4 ص652)
یکی از تفاوت های قراردادی و اجتماعی زن و مرد، حجاب به معنای اصطلاحی و عرفی آن است که اسلام حضور اجتماعی زن را نسبت به مرد با پوشش بیشتری مقید کرده است. نکته ظریف این که حجاب هرگز به معنای محدودیت زن نیست؛ فلسفه اصلی حکم حجاب، ورود به عرصه اجتماع است و این همان آزاد کردن زن است نه حصر و محدود کردن او، در این صورت است که نگاه مرد به زن دیگر نگاه جنسیتی نخواهد بود و لذا حجاب یعنی تغییر نگاه مرد به زن، برای ورود زن به عرصه فعالیت های اجتماعی با پوشش مناسب و غیر تحریک کننده.
اما نقطه مقابل آن، حالتی است که زن برای رفتن به محیط کار، ساعت ها به آرایش می پردازد و در محیط کار نیز آرامش و آسایش فکری را از کارمندان مرد می گیرد، هوس ها را متوجه و جذب خود می کند، شهوت ها را تحریک می نماید و اتفاقاً اینجاست که نیروی کار و فعالیت هدر می رود و به رکود و استهلاک ثروت می انجامد
از سوی دیگر نیز، از آنجا که چنین زنی در محیط کار، با مردان مختلف سر و کار دارد و آنها را به سوی خود جذب می کند و قلب آنها را می رباید، باعث فاسد کردن اخلاق اجتماع و از همه مهمتر، خراب کردن بنیان خانواده می شود
لزوم نگاه متفاوت به زن و مردقرآن خدمت بزرگی به بشریت و به طور خاص به جامعه زنان کرد و این قرآن بود که انرژی زنان را در تاریخ آزاد کرد و آنان را بدون ظلم به مرد و بدون فرو پاشاندن خانواده و سلب عزت و کرامت زن از حاشیه به متن آورد و در نوع تقسیم کار مصلحت درجه اول را مصلحت زن قرار داد
اسلام تفاوتهای جنسیتی زن و مرد را مد نظر قرار میدهد بر این اساس ساز و کاری را برای تقویت نهاد خانواده ارائه میکند
نادیده انگاشتن تفاوتهای میان زن و مرد در تمام حوزهها ریشهایترین خشونت علیه زنان است
بی هویتی خانواده، انکار اقتدار پدر و فراموشی نقش مادری مصادیقی است که خشونت علیه زن و خانواده را ایجاد میکند که بستر آن نگاه فمینیستهاست
خانوادههای معتقد به دین در کشورهای غربی امنیت روحی و روانی بالاتری دارند و ریشه اصلی خشونت اجتماعی علیه زنان در غرب نادیده گرفتن حق متفاوت بودن زن و مرد است
اسلام به زن را فوق العاده متعالی و در نگاه اساسی اسلام، زن از حیث انسان بودن هیچ فرقی با مرد ندارد و به استناد آیات قرآنی، زن و مرد در مسیر تعالی و قرب الهی، کاملاً یکسانند
خیلی از مشکلات زنان مربوط به مسائل خانواده است مسئله جنسیت در کارکردهای زندگی معنا و مفهوم می یابد و در جایگاه زن و مرد در اسلام، هیچ تأثیری ندارد
همسر خوب می تواند مرد را در جامعه به عنصری مفید و مؤثر تبدیل کند
مشترکات و تفاوت های مرد و زن را بر اساس آموزه های قرآنی
مشترکات براساس آموزه های قرآنی، حقیقت مرد و زن یکسان است و هر دو از یک چیزکه در قرآن از آن به نفس تعبیر شده، آفریده شده اند. (نساء1) نفس در فرهنگ قرآنی دارای کاربردهای چندی است که از جمله آن ها، همان روان است؛ یعنی روح و جانی که درکالبدی قرارگرفته باشد. بنابراین، مرد و زن از نظر عنصر اصلی تشکیل دهنده انسانیت یعنی روان یکسان هستند. از روان آدمی، مرد و زن همه مردمان آفریده شده اند
و آنچه از تفاوت در مرد و زن یافت می شود، در خلقت ظاهری و فیزیک است که البته در روان نیز تاثیراتی به جا می گذارد. مردان و زنان در اموری دیگر نیز یکسان هستند. از جمله برخورداری از اجر و پاداش اعمال نیک. این همسانی به سبب یکسانی در ماهیت انسانی است مرد و زن، در کسب پاداش به واسطه انجام دادن اعمال نیک مساوی هستند و جنسیت هیچ تاثیری ندارد. (آل عمران195 نساء124 نحل79 غافر40) مرد و زن همچنین در مالکیت همسان هستند. همچنین مرد و زن در کسب زندگی پاک و طیب بر اثر انجام دادن اعمال نیک، همسان و متساوی هستند. پس مرد و زن در بهره مند شدن از پاداش های آخرتی و نعمت های بهشتی و ورود به آن یکسان و همسان هستند و هیچ تفاوتی با هم ندارند. (غافر40 نساء124
تفاوت های مرد و زن
مرد و زن دارای تفاوت های فیزیکی و مادی هستند که آثار متفاوتی را به دنبال خواهد داشت
هر چند که اسلام با دیدگاه افراطی مشرکان درباره تفاوت ماهوی مرد و زن مبارزه می کند و آن تفاوت ماهوی را نمی پذیرد، ولی تفاوت های واقعی را انکار نمی کند و ضمن پذیرش آن، نقش ها و حتی حقوق خاصی برای مرد و زن قایل می شود
از این رو تفاوت هایی در نقش ها و مسئولیت های خانوادگی و اجتماعی و نیز در مسایل حقوقی میان مرد و زن قایل است (نساء7 و11 و23)
از جمله این تفاوت ها می توان به تفاوت در خدمت، تفاوت در سهم الارث (نساء11 و 21 و 176)، تفاوت در مناصب و اهلیت برای احراز برخی از مشاغل و مسئولیت های اجتماعی (آل عمران53 و63) و گواهی و شهادت (بقره282)
خداوند به صراحت در آیاتی از شرایط منصب پیامبری را مرد بودن دانسته لذا هیچ پیامبری از جنس زنان نیست، زیرا این مسئولیتی بزرگ است که زن نمی تواند از عهده آن برآید
با توجه به فیزیک و تفاوت های موجود میان زن و مرد نقشها را تعریف کرد
هر نقشی را مرد یا زن به عهده نگیرد، بلکه با توجه به فیزیک و تفاوت های دیگر، نقش ها تعریف و واگذار شود
از نقش های خاص مردان می توان به نقش پیامبری که بیان شد و مردان در قیامت که برای شفاعت در اعراف می ایستند و این مردان بلند مرتبه هستند که منجی برخی از مردم و بردن ایشان به بهشت می شوند (اعراف64
حق طلاق (بقره230تا 237) و حق مدیریت و سرپرستی زنان در خانه (نساء43) اشاره کرد
بنابراین لازم است تا ثروت بیشتری در اختیار داشته باشند، درحالی که زنان از آنچه ارث میبرند تنها برای خودشان است و هیچ مسئولیتی در برابر خانه و خانواده از نظر تامین هزینه ها و مخارج ندارند
همچنین غلبه احساسات در زنان ایشان را به طلاق می کشاند و با کوچک ترین دلخوری از مردی خواهان طلاق میشوند
این درحالی است که مردان این گونه نیستند
مسئولیت های زن در جامعه را بیشتر متوجه تعلیم و تربیت فرزند و کار درخانه دانسته و زنان را از حضور غیر ضروری در جامعه و انجام کارهای سخت و دور از شأن برحذر داشته و از سوی دیگر با اعطای امتیازات مختلف مانند مکلف نمودن مرد به تامین کلیه مخارج زن به عنوان یک وظیفه و همچنین پرداخت مهریه، پرداخت شیربها و پرداخت نفقه، معیشت و آینده اقتصادی او را نیز تضمین نموده است و این درحالی است که زن در قبال مرد یا دیگر اعضای خانواده (مگر در موارد ضروری)، از نظر شرعی کمترین مسئولیتی دراین زمینه برعهده ندارد و زن بعنوان مکمل وجود مرد، مسئولیت تامین نیازهای روحی، روانی و تربیتی را بر دوش می کشد، ضمن اینکه با دور اندیشی و دقت فراوان، معیشت و نیاز اقتصادی او را به شکلی دیگر تامین نموده و وی را از هرگونه فعالیت و تلاش برای کسب درآمد بی نیاز ساخته است. عمل به تاکید و توصیه های اسلام برای تقبل وظایف متناسب با شرایط و شئونات، توسط هریک از دو جنس زن و مرد، خود به خود تفاوت هایی را آشکار خواهد نمود که این تفاوت ها، تنها بیانگر اراده خلقت در آفرینش این دو موجود می باشد.
نادیده گرفتن تفاوت ها، عامل ناهنجاری ها
پذیرش تساوی در اصل ماهیت به معنای انکار تفاوت ها نخواهد بود
زیرا انکار تفاوت ها به معنای تداخل در نقش ها و مسئولیت ها و از میان رفتن بنیاد خانواده و انسانیت و جامعه سالم است
اینکه در برخی از کشورها تفاوت ها نادیده گرفته می شود و مرد و زن اختیار طلاق را دارند و یا هر دو مسئولیت تامین مخارج زندگی را به عهده می گیرند، موجب شده است تا خانواده ها از هم فرو پاشد و جامعه از حالت اعتدال و تعادل خارج شود و با بحران های گوناگون اجتماعی مواجه شود
نقش جنسی زن و مرد ؛ اشتغال
آموزه های اسلام برای اشتغال زنان محورها و معیارهایی بیان کرده است که مرتبط با عدالت جنسیتی و نقش جنسی است
از این رو بر تناسب شغل با ویژگی های زنانگی تأکید شده
با توجه به تفاوت های زیستی و روانی زن و مرد و لطافت و ظرافت ویژگی های زنانه، اشتغال زنان باید از جهت نوع، کمیت و کیفیت به گونه ای باشد که طبیعت زنانه را دستخوش تغییر و تخریب نکند
امام علی(ع) : لا تملک المراه من امرها ما جاوز نفسها فأن المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه (نهج البلاغه نامه13) کاری که برتر از توانایی زن است به او وا مگذار، که زن گل بهاری است، نه پهلوانی سخت کوش
تعبیر قرآنی معاشرت به معروف و عاشروهن بالمعروف فان کرهتموهن فعسی ان تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا (نساء91)
این آیه یکی از بهترین تعابیر است رعایت تناسب و سازگاری را بیان می کند (المیزان ج4ص552)
بنابراین مشاغلی که با طبیعت زنانه سازگاری ندارد، قابل قبول نیست. همچنین در مسئله اشتغال، رعایت حجاب و پوشش برای زنان از ضروریات اسلام است (نور13احزاب 59، 53). افزون بر مراعات حجاب در هنگام حضور در اجتماع، لازم است مراتب عفاف از جهت نگاه، گفتار و رفتار را نیز رعایت نماید (نور 13احزاب 35-30). همچنین از اختلاط و برخورد با مردان نامحروم بپرهیزند. اما تستحیون و لاتغارون نساءکم یخرجن الی الاسواق و یزاحمن العلوج (وسایل الشیعه ج14 ص471)، آیا حیا نمی کنید، آیا غیرت ندارید که زنان شما به بازار می روند و با بیگانگان برخورد می کنند! بویژه از مکانهای خلوت با مرد بیگانه بپرهیزند. (همان ص175331) بنابراین مشاغلی که مستلزم نقض حجاب یا عفاف باشد یا به گونه ای اختلاط با مردان یا خلوت با نامحرمان را موجب شود، از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست. قالتا لانسقی حتی بصدر الرعاء (قصص23)، فجاءته احداهما تمشی علی استحیاء (قصص25)
در داستان دختران شعیب و ملاقات آنان با حضرت موسی(ع) نیز به طور ظریف پرهیز از اختلاط با مردان و رعایت عفاف در رفتار را دلالت می کند، زیرا دختران شعیب اقدام به آب دادن گوسفندان نمی کردند تا وقتی که مردان کارشان تمام گردد و نیز پشت سر حضرت موسی حرکت می کردند. همچنین در مسئله نقش زنان در جامعه بر عدم تعارض شغل زن با حقوق همسر تاکید شده است. این معیار اختصاص به زنان متأهل دارد و در مورد دختران مجرد یا زنان بیوه مطرح نمی شود. ریاست شوهر بر خانواده، لزوم تمکین جنسی زن در مقابل مرد، اطاعت از شوهر و عدم خروج از منزل بدون اجازه همسر از جمله حقوق شوهر است، به همین جهت در روایات، همسرداری نیکو و به تعبیری خوب شوهرداری کردن در حد جهاد برای زنان دانسته شده: جهاد المرأه حسن التبعل (بحارالانوار ج 10، ص 99؛ ج 18، ص701). از این رو اشتغال زن در خارج از خانه و حتی در داخل خانه نباید منافات بااین حقوق داشته باشد: الرجال قوامون علی النساء.... فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله... (نساء43)، مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و نیز به دلیل آنکه از اموالشان خرج می کنند، پس زنان درستکار، فرمانبر دارند و به پاس آنچه خدا برای آنان حفظ کرده اسرار شوهران خود را حفظ می کنند
آرامش بخشی از اهداف مهم ازدواج در دیدگاه اسلام
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه (روم12 اعراف981 المیزان ج 16ص 661)
شاید بتوان از جمله حقوق شوهر یا خانواده را عدم مغایرت شغل زن با آرامش بخشی در خانواده برشمرد
هرچند آرامش بخش به عنوان یک حق یا تکلیف فقهی به حساب نیامده، اما به نظر می رسد براساس فلسفه ازدواج در اسلام حتماً باید در الگوی مطلوب خانواده با نگاه اجتماعی حساب شود
زنی نزد رسول اکرم(ص) آمد و پرسید: ای رسول خدا حق مرد بر همسرش چیست؟
حضرت فرمود: اینکه زن از او اطاعت کند و نافرمانی او نکند و از خانه بدون اجازه اش صدقه ندهد و بدون اذن او روزه مستحبی نگیرد و از خانه اش بدون اجازه او خارج نشود چرا که نقش آرامش دهنده برای مردی که بدنبال آرامش است که امری متقابل است.
معیارهای رعایت عدالت بین زن و مرد کدامند ؟
همیشه عدالت به معنای تساوی نیست نباید انتظار داشته باشیم که چون می خواهیم مانع از تضییع حقوق زنان شویم و عدالت را رعایت کنیم پس باید صرف نظر از ضرورت و نیازهای واقعی مادی و معنوی زن یا مرد، مساوات را به طور کامل و بدون توجه به ویژگیهای هر کدام بین آنها رعایت کنیم
زیرا نیاز هریک از آنها تابع شرایط مختلف جسمی، روحی، محیطی و سایر مولفه های خاص خود می باشد
و درست به همین دلیل است که انتظارات جامعه از هریک از این دو نیز، متناسب با شرایط آنان متفاوت است
در اسلام مسئولیت خطیر و سنگین تربیت و نگهداری فرزند بیشتر متوجه زنان است
و از این طریق بخش قابل توجهی از وظایف اداره و هدایت جامعه بعنوان یکی از تأثیر گذارترین عوامل، به طور غیر مستقیم به آنان سپرده شده
34 نساء : مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است، به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی دیگر مقرر داشته و هم بواسطه آنکه مردان از مال خود به زنان نفقه دهند.
در آیه 38 همان سوره نیز می فرماید: و آنچه که خداوند با آن شما را بر یکدیگر برتری داده، تمنا نکنید، برای مردان بهره ای است از آنچه کسب کرده اند و برای زنان نیز بهره ای است از آنچه به دست آورده اند، از خدا بخواهید که از فضل خود به شما عنایت کند که خداوند به همه چیز دانا است
به عنوان نمونه: استقامت، تحمل، بردباری، مهر و محبت، عاطفه، استعداد تعلیم و تربیت و بسیاری از دیگر ویژگیها در زن
و متقابلاً شجاعت، سخاوت و سیاست و قدرت بدنی را در مرد برتری داده است
و همین خصوصیات سبب گردیده تا مرد حضور پر رنگ تری در اجتماع داشته و سهم بیشتری را در مقابله با خطرات و تهدیدات اجتماعی پذیرا باشد
و این نیز نشانه دیگری از عنایت اسلام به زن است
خیر و صلاح هر یک از دو جنس زن و مرد در آن قرار دارد که هر یک به ایفای نقش خود پرداخته و از حضور و ورود غیر ضروری به فعالیت های نا متناسب با شرایط خود، اجتناب نمایند
زیرا مطمئناً زیان این تداخل در دراز مدت بسیار فراتر از نتایج مثبت آن خواهد بود
سوء جابه جایی زن و مرد برای نقش آفرینی در جامعه :
1- بدیهی است با شکسته شدن قبح روابط منطقی و متعادل بین زن و مرد که همواره مورد تاکید اسلام قرار داشته، به تدریج مرزهای حجب و حیاء، بین آنان نیز از بین رفته و به این شکل معضلات اخلاقی بیش از پیش ترویج خواهد یافت .
2- اولویت یافتن حضور زنان بر مردان در بسیاری از موارد حتی در مواردی مانند؛ تحصیل که حق مسلم هر زن و مرد است اگر متعادل و منطقی نباشد می تواند، در دراز مدت آثار زیانباری به دنبال داشته باشد که در این مورد مهمترین اثر آن حذف یا کاهش فرصت های شغلی برای کسانی است (مرد) که از نگاه اسلامی مسئولیت تأمین معاش خانواده را برعهده دارند.
3- طبیعی است چنانچه قرار باشد زن بی هیچ دلیلی وظیفه اصلی خود را رها یا به جای ایفای نقش مربوطه، به دنبال کسب درآمد و استقلال مالی باشد، دامنه توقعات در هردو طرف افزایش یافته و بروز اختلافات احتمالی تشدید خواهد شد که این موضوع علاوه بر آثار مخرب روانی در خانواده و جامعه، میزان رجوع زنان بمراکز حقوقی و انتظامی را تشدید می نماید که خود می تواند پیامدهای جانبی دیگری مانند؛ فروپاشی ارزشهای عرفی و اجتماعی، افزایش میزان طلاق و از هم پاشیدگی کانون خانواده را در پی داشته باشد.
4- با ایجاد فاصله بین اعضای خانواده، کانون گرم خانواده نیز متزلزل و بتدریج مشکلاتی مانند: انزوا طلبی و یا دوست پذیری افراطی فرزندان و افت تحصیلی آنان رخ می نمایاند و طبیعتاً بر میزان سایر جرائم اجتماعی مانند: بزهکاری و فرار جوانان از خانه نیز افزوده خواهد شد.
5- با اشتغال زن در محیط خارج از خانه و واگذاری تربیت فرزندان به مهد کودک ها و کودکستان ها و محروم کردن آنان از عشق و محبت مادری که بخش عمده آن در دوران طفولیت و تنها در آغوش پر مهر مادر کسب می شود، نه تنها فرزندان، بلکه در دراز مدت تمام اعضای خانواده و حتی جامعه از عواقب ناهنجار آن، متأثر خواهند شد.
6- نتیجه دیگر پرداختن زن به فعالیت های غیر ضروری در خارج از خانه، ایجاد آشفتگی و بی نظمی در محیط داخلی خانه که زن مدیریت آن را برعهده داشته و همچنین بروز سوء تغذیه و بعضاً بیماری های ناشی از تغذیه نادرست در اعضای خانواده است، زیرا به تدریج غذاهای آماده و نامرغوب موجود در بازار، جایگزین غذاهای کیفی و سالم خانگی خواهد شد.
7- اگر چه در ظاهر با اشتغال زن در خارج از خـانه، منبع درآمد جدیدی به درآمـدهای قبلی خانواده افـزوده می شود، اما با یک محاسبه ساده می توان دریافت که متقابلا هزینه های فراوان دیگری از جمله: هزینه ایاب و ذهاب، هزینه پوشاک، هزینه نگهداری کودکان در کودکستان ها و حتی هزینه هایی مانند؛
هزینه های درمانی ناشی از تغذیه ناسالم، هزینه رفع آثار ارتباط ناشی از تنهایی فرزندان با افراد نـا سالم، هزینه انحرافات معنوی فرزندان، هزینه های رفع خستگی های جسمی و ذهنی و درمان ناهنجاری های روحی، روانی و عاطفی ناشی از درگیر شدن بیش از حد افراد خانواده با مسائل اجتماعی و سایر موارد مشابه، به خانواده تحمیل می شود. عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارد که هر چند ناچیز جلوه می کنند، اما توجه به همین نکات است که ضرورت تفکیک نقش زن و مرد از یک دیگر را تاکید و تایید می کند،
قرآن بزرگترین خدمت را به جامعه زنان کرد
حریمی برای زن کشید که او را از دست مردان هرزه در امان نگه دارد، قرآن انسانیت زن را مقدم بر جنسیت او و علم، ایمان، اراده و انواع حقوق را برای نخستین بار در تاریخ بشر به رسمیت شناخت و از آن بحث کرد
چند نمونه از خدمات قرآن به جامعه زنان و با ذکر چند آیه در این ارتباط : کلمه حق و حقوق که در قرآن آمده بیش از نصفی از آن مربوط به حقوق زن و خانواده است، یعنی خداوند در یک سطح از این آیات از حق کشتن انبیاء، حقوق اقتصادی، حق قصاص، حق نفی ظلم، حق توحید و نبوت و معاد سخن گفته و در بخش دیگر به طور مستقیم یا غیرمستقیم به مسئله حقوق زنان پرداخته است. خداوند مسئله حقوق مطرح نشده و حذف شده زنان را از حاشیه به متن آورده و در کنار حق توحید و معاد و نبوت قرار داد که چندین آیه در قرآن همچون آیات24 بقره79 هود26 بنیاسرائیل و ... وجود دارد.
فراوانی منفعت حجاب در مقابل سختیها
اساساً همه قوانین ریز تا درشت یک گوشهای از راحتی آدم را میگیرند و محدودیت ایجاد میکنند ولی قانون آمده تا نظم ایجاد کند و الا بشر برای رعایت قوانین دلیلی ندارد. حجاب عامل موفقیت کم نبودندورزشکارانی که به دلیل برخی از سختیها و چالش ها توانسته اند افتخارات بسیار بزرگی را به نام خودشان رقم بزنند. بانوان مسلمان با انگیزه بیشتری درصدد هستند تا به موفقیت دست یابند و نشان دهند که حجاب نه تنها محدودیتی برای آنها نیست بلکه می تواند به عامل موفقیت نیز بدل شود
زنان ورزشکار در خاورمیانه با کنار گذاشتن چالشهای مختلف وارد میدان رقابتهای ورزشی می شوند ، اما از طرف دیگر با چالش حفظ حجاب خود در رقابتهای ورزشی بین المللی نیز رو به رو هستند. ورزشکاران محجبه مسلمان برای رسیدن به برتری در میدانهای ورزشی تلاش می کنند و از سوی دیگر با چالشهای منحصر به فردی در عرصه حجاب رو به رو هستند، اما همتایان غربی آنها هیچ مشکلی در این رابطه ندارد.
زن، جلوه جمال الهی
زن در همه دوران زندگی اش، نمادهایی از لطافت و زیبایی است. در دختری نماد پاکی و عصمت و احساس و عواطف است
و در دورانی که در نقش مادر ظاهر می شود نماد مهر و عشق و محبت است
و زمانی که کودک را در آغوش می گیرد و مادری را تجربه می کند نماد و اوج جلوه فداکاری و ایثار است
همه زیبایی ها را می توان در زن یافت؛ از زیبایی ظاهری تا زیبایی باطنی در زن به اوج خود رسیده است
زن در صورت و سیرت جلوه جمال الهی است و هرچه زن به کمال نزدیک تر باشد این زیبایی و جمال الهی در او نمایان تر است
چنان که فاطمه زهرا(س) در تمامیت کمال جمال الهی است و زیبایی اش بهشت را معنا و روشنایی خاص می بخشد به گونه ای که همه هستی شگفت زده می شود
بدحجابی نتیجه فقر است!
فقر فرهنگی و فقر ایمان به مبدأ و معاد، منشأ این مفاسد است
می گویند اینکه زن چه لباسی بپوشد و اینکه حجاب داشته باشد یا نداشته باشد، هیچ اهمیتی ندارد، بلکه مهم آن است که دلش پاک باشد!
اینکه "دل باید پاک باشد" بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیّت است و آویختن به شاخه "لاقیدی"
وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک برخیزد
ظاهر، آینه باطن است و"از کوزه همان برون تَراود که در اوست"
زن، به خاطر ارزش و کرامتی که دارد، باید محفوظ بماند و خود را حراج نکند؛ در بازار سوداگران شهوت، خود را به بهای چند نامه و نگاه و لبخند نفروشد
زن به خاطر لطافتی که دارد، نباید در دست های خشن کامجویان دیوسیرت که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آنکه گل عصمتش را چیدند،
تشابه لباس
امام صادق(ع): درباره مردی که لباسش بر زمین کشیده می شد فرمود:
در نظر ما شباهت مردان به زنان، پسندیده نیست (وسائل الشیعه ج5ص42)
در اجتماع، هر یک از زن و مرد با ویژگیهای ظاهری خاص خود شناخته می شوند
این ویژگیها برآیند حرکات و رفتار و نیز پوشش ظاهری آنهاست
جابجایی این ویژگی نه تنها در شرع که در عرف نیز پسندیده نیست و رفتاری خلاف عفت و حیا برشمرده می شود
جایگاه لباس حیا. حیا حقیقتی والاست که تنها ویژه جسم انسان نیست
روح انسان نیز به پوشش شرم نیاز دارد و بلکه حیای برون، برخاسته از حیای درون است
حیا ماهیتی معنوی دارد که حتی یکی از شیوه های کنترل و مدیریت در جامعه یاری جستن از حیا و عفاف زن و مرد است
مهم اینست که مرد و زن نسبت به حیای دینی خانواده دغدغه داشته باشند و تنها تأمین نیازهای مادی، مسئولیت را تمام شده نپندارد
بدیهی است رفتار شایسته و کردار بایسته همراه با حیا و عفاف مرد و زن در خانواده، بهترین الگو و تأثیر گذارترین پیام راستی و درستی است و باید نتیجه را به خداوند واگذاریم
امام صادق(ع) در این باره فرمودند: حیا از ایمان است و ایمان در بهشت) (کافی ج2ص106)
حجاب مهم ترین پرچم اسلام در قرن بیست و یکم است
پوشش افزونبر اینکه لباس انسانی است بلکه هویت ملی را نیز نشان میدهد، یعنی همه ملتهای جهان ملیت خود را با نوع پوشش نشان میدهند و چادر از لباسهای ملی ایران است که از زمان باستان و هخامنشیان وجود داشته و بانوان ایرانی از همان زمان برای پوشش خود از چادر استفاده میکردند.تحقیقات انجام گرفته از سوی دانشمندان و محققان نشانگر آن است که چادر، لباس ملی بانوان ایران باستان بوده است،
امروز حجاب بانوان نشانگر اسلام و پرچم آن است به گونهای که در هر جای دنیا مردم یک بانوی محجبه را میببنند به یاد اسلام افتاده و او را مسلمانان میدادند
شاید بتوان گفت قداست چادر هر زن در قرن بیست و یکم از عبای مراجع بیشتر است
امپریالیسم جهانسوز، برنامه ریزیهای مختلفی برای از بین بردن حجاب بویژه چادر دارد که کار خود را از زمان رضا شاه با کشف حجاب در کشور ما آغاز کرد
دشمنان در کشورهای اسلامی با شیوههای گوناگون برای مبارزه با چادر که پرچم اسلام است قدم برمیدارند به گونهای که در کشور ترکیه همانند اروپا استفاده از حجاب ممنوع است.
تفاوت پیشرفت و تمدن با بی بند و باری
برخی تصور می کنند با تغییر زمان و سبک زندگی، ارزشهای اخلاقی و معنوی نیز تغییر می کنند و جای فضایل با رذایل عوض می شود؛ درحالیکه آنچه تغییر و تحول پیدا می کند، عنصر زمان و مکان و ابزارهایی است که مفاهیم اخلاقی در آن ظهور و بروز پیدا می کند.مفاهیمی مانند حق، تقوا، احسان، راستگویی، صبر، حیا، عفت و پاکدامنی همیشه پسندیده و قابل ستایش بوده و باطل، ظلم، دروغگویی، بی عفتی و امثال آن در همه زمانها ناپسند است و با فطرت انسان ناسازگار می باشد و لذا فضای زندگی، قالبها، امکانات، رنگها، ظواهر مادی، تکنولوژی، زندگی در آسمان خراشها موجب نمی شود جای عفت را با بی عفتی عوض کنیم، دروغ را زیبا و راستگویی را زشت بدانیم
الگوهایی چون حضرت زهرا س در همه زمانها، بهترین الگو برای ما هستند و اگر آن حضرت در زمان ما زندگی می کرد بدون شک از امکانات امروز استفاده می کردند، درحالیکه همان شخصیت معنوی و اخلاقی 1400 سال قبل را داشتند. زندگی اجتماعی زن در چارچوب حجاب و حفظ شخصیت انسانی، رعایت مسائل شرعی و دستورات اسلام، نه تنها موجب محدودیت زن و مانع پیشرفت او نمی شود، بلکه سعادت انسان در دنیا و آخرت را به همراه دارد، پیشرفت با بی بند و باری متفاوت است و حجاب ضمن اینکه زینت زن است، برای او احترام، عزت و امنیت را هم به ارمغان می آورد.
شخصیت یک انسان منحط و فاقد کمال، شخصیتی ناقص، معیوب و مذموم است و این شخصیت مذموم باعث می شود که جامعه به سوی رذایل و زشتی ها تمایل پیدا کند. زن با شخصیت با حجاب جامعه را به سوی معنویات و ارزش ها سوق می دهد. اگر زن حجاب نداشته باشد، هر گونه توجهی که به او شود، جنبه نفسانی دارد. و در نتیجه ارزش های او هم فراموش می گردد. به همین جهت تا جاذبه ای ظاهری دارد مورد توجه است و همین که این جاذبه از بین رفت، از جامعه فراموش می شود. در جامعه ای بی حجاب، استعدادها و ارزش های واقعی زنان، تحت الشعاع ظواهر جسمانی قرار می گیرد و ظواهر جسمانی، ملاک و معیار ارزش و شخصیت آنها می گردد.
ظلم بزرگی که دنیای امروز به زنان روا داشته، همین است که به جای توجه به ارزش های واقعی، توجه به ظواهر جسمی او کرده و از این رهگذر او را مورد استفاده های نادرست و ناروا قرار داده است. به این ترتیب زنان بی حجاب، هم در سنگر خانواده و هم در سنگر اجتماع گسست خورده اند و زن بی حجاب در مبارزه اش در راه کسب حقوق اجتماعی خود نیز چیزی به دست نیاورده است . در جوامعی که حجاب و حفظ گوهر پاک و عفت بانوان یک ارزش محسوب نمی شود زنان در شغل های پست و بی ارزشی مانند هنر پیشگی، خدمتگزاری هتل ها و رستوران ها و سایر اماکن پست کار می کنند و هرگز در مشاغل حساس و مهم جامعه نقشی ندارند و این مشاغل مهم در دست مردان و رجال جامعه قرار می گیرد.
متأسفانه همین زنان در این شغل های بی ارزش و پست مورد تبلیغ جهانی قرار گرفته و تنها به خاطر داشتن ظاهری بی حجاب به عنوان زنان نمونه در عرصه هایی چون هنر و موسیقی و سینما و... شهرت دارند. در حالی که ارزش زن ایرانی در دانش و علم و دینداری اوست که با حفظ حجاب خود توانسته شغل های مهم و حساس اجتماعی همانند وزارت، وکالت، استادی دانشگاه، نویسندگی و... را به دست بیاورد
ارزش یک انسان اعم از زن و مرد در امورات اکتسابی است که در طول زندگی خود با تلاش و کوشش و مجاهدت بی پایان توانسته است از اجتماع کسب نماید. از این رو باید در نظر داشت ظواهر یک فرد در بهبود اخلاق فرد و پیشرفت جامعه هیچ نقشی ندارد، آنچه یک جامعه را از جوامع دیگر متمایز می کند، داشتن مردم با اعتقاد و دیندار و پایبند به ارزش های دینی از یک طرف و قشر تحصیلکرده، دانشمند و عالم از طرف دیگر است و شایسته است که به خاطر داشتن چنین انسان هایی در جامعه خود در عرصه جهانی به خود ببالد.
مقابله با حجاب در غرب
توسعه حجاب با توجه به موج اسلامگرایی در کشورهای غربی و شرقی نماد یک انتخاب آگاهانه است
یعنی زنی که در غرب روسری میپوشد این پوشش او نشان از یک انتخاب آگاهانه دارد و از طرف دیگر یک نماد مخالفت با رویه حاکم در کشورش بوده
همچنین سیستمهای امپریالیستی را که تمام ظرفیتها را برای تکثیر افکارشان به کار گرفتهاند زیر سئوال میبرد
علت این همه ترس از حجاب یک دختر در کلاس درس این است که حجاب و روسری به یک نماد مبارزاتی برای زنان مسلمان بویژه در جهان غرب تبدیل شده است
اسلام حجاب را برای آن قرار داد که التذاذهای جنسی فقط به داخل محیط خانوادگی اختصاص یابد و محیط کار فقط مخصوص کارکردن باشد
تنها در این حالت است که زن خیلی ساده و آرام به محیط کار می رود، بدون اینکه کسی را تحریک کند و جلب توجه کند
طوری که کارمندان مرد، در خانه خود به همسر خود میل چندانی نخواهند داشت و همچنین کارمندان زن هم نسبت به شوهر خود، سرد خواهند شد. این همان فرهنگی است که غرب به دنبال ترویج آن در کشورهای اسلامی است و برای رسیدن به این هدف، اقدامات متنوعی انجام می دهد . اولویت در جذب نیروی کار، با جذب مردان است و سپس زنان (در جایی که نیاز و ضرورت باشد) و زنان هم با رعایت کامل حجاب؛ که باعث مطلوبیت روند کار می شود.ضمناً در اسلام، زنان از کار کردن منع نشده اند. "اگر زن، یکی از مقامات عالیه حکومتی را احراز کرد... که مراجعین فراوان مرد دارد؛ هیچ اشکالی ندارد. این، هیچ مانع از حضور زن نیست.
زن می تواند در این مقام، از هزاران مرد و مُراجع پذیرایی حکیمانه بکند و خواسته مشروع و بحقشان را که از آن مقام توقع است، برآورده کند و همه را برگرداند... در غرب با حجاب تدریجاً به صورت علنی دارد مخالفت میشود. عنوانی که برای این مخالفت ذکر میکنند، این است که میگویند حجاب نماد یک حرکت مذهبی است؛ ما نمی خواهیم در جوامع ما - که جوامع لائیک هستند - نمادهای مذهبی مطرح شوند. به نظر من این دروغ است؛ بحث مذهب و غیر مذهب نیست؛ بحثِ این است که سیاست راهبردی اساسیِ بنیانی غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است. حتی اگر چنانچه حجاب ناشی از یک انگیزه و ایمان دینی هم نباشد، با آن مخالفت میکنند؛ مشکل اساسی این است. بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حقکشی که در زمینه مسئله زن انجام گرفته، همین است. در محیط اجتماعی، فرهنگی شکل بگیرد که زن به عنوان یک طرفِ مورد انتفاع، برای استفاده یک طرفِ ذینفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربی وجود دارد. دیگران هم از آنها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده.
علل اجتماعی تضعیف استحکام خانواده
یکی از علل مقابله غرب با حجاب هدف قرار دادن استحکام خانواده هاست زیرا وقتی مرد چهره های آرایش کرده زنان را در خیابان می بیند و عواطف و احساساتش را در خیابان خرج زنان دیگر می کند دیگر میل و علاقه ای نسبت به همسر خود ندارد زیرا متاسفانه بعضی از مردان با دیدن زنان آرایش کرده آنها را با زن خود مقایسه می کنند ،
در حالی که در پشت این چهره های نمایشی گاه چهره هایی کریه و پر اِشکال خوابیده است و همین مقایسه نادرست و غیر اخلاقی باعث می شود که مرد به همسر خود بی اعتنا و کم محبت شود و تضعیف روابط زناشویی درست از همین نقطه شروع می شود . وقتی مرد نیاز جنسی و غلیان عاطفه خود را در خیابان و با نگاه به زنان دیگر هدر می دهد در نتیجه محبت و عاطفه در خانواده کمتر و اساس اختلافات و بگو مگو ها پیش می آید. البته از بُعد دیگری هم می توان این موضوع را بیان کرد و آن اینکه زنی که مدام دنبال این است که چه چیزی مد شده است و چه مدلی بهتر به او می آید یا چه کار کند تا زیباتر شود و......یقینا وقت رسیدگی به کارهای خانه ، محبت به فرزندان و همسرش را نخواهد داشت .
در هر جای دنیا که می بینید آزادی های جنسی هست، به همان نسبت خانواده ضعیف است ، چون مرد و زن برای اشباع این غریزه احتیاجی به این کانون ندارند. حجاب لذتها و بهره های جنسی را به محیط خانواده مخصوص و محدود می گرداند و به دنبال آن ازدواجهای مشروع به وجود می آید. این گونه ازدواجها پیوند زن و شوهر را محکم می سازد و در نتیجه، کانون خانواده گرمتر میشود، در حال که بد حجابی و بی حجابی و آزادی بدون قید و شرط، باعث فروپاشی کانون خانواده میشود
زیرا در چنین نظامی، اساس خانواده را بر دشمنی و نفرت پایه گذاری می کند و معمولا این نوع زندگیها و روابط زناشویی دوام نخواهد داشت. زیرا زندگی بر پایه غریزه جنسی بنا می گردد و چون غریزه جنسی بعد از مدتی فروکش می کند. مسائل دیگر از قبیل نداشتن توافق اخلاقی و مشکلات خانوادگی و ... بروز می کند و در نتیجه، به طلاق و آوارگی فرزندان منجر خواهد شد
در واقع بی حجابی وبی عفتی، سبب گریز جوانان از ازدواج و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت زندگی می شود. زیرا راه برای رسیدن به هوسهای آنان باز و آماده است. اما در محیطی که حجاب و موازین دیگر اسلامی رعایت می شود دو همسر احساسات و عشق و عواطفشان در بند یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگی که زنان به صورت کالای مشترکی در آمده اند دیگر قداست پیمان زناشویی مفهومی ندارد و خانواده ها، همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشی می شوند و کودکان بی سر پرست می مانند.
مقایسه ای بین وضعیت زنان در ایران و غرب
خانواده یکی از قدیمی ترین نهادهای اجتماعی و سنگ بنای جامعه بوده و در مقاطع و جوامع مختلف دارای نقش، پایگاه و منزلت های گوناگون است به گونهای که هیچ جامعه بشری بدون خانواده برپا نمانده نمیماند و این نهاد با اینکه هسته ای کوچک از اجتماع است اما در حیات اجتماعی مردم نقش و تأثیری فوق العاده دارد و با داشتن عناصر اصلی جامعه، همچون آینهای انعکاس دهنده واقعیتهای اجتماعی است. تحولات اجتماعی بشر بویژه در عصر حاضر مفهوم خانواده را دچار دگرگونیهایی کرده و گاه موجبات دوری از اهداف تشکیل خانواده شده است
خانواده، عمومی ترین سازمان اجتماعی بوده و بر اساس ازدواج بین مرد و زن شکل می گیرد و این گروه کوچک، حد فاصل بین فرد و جامعه قرار گرفته است. احکام اسلام که مطابق با فطرت انسانهاست به زن نگرشی کاملاً ارزشی دارد اما در نقطه مقابل غرب قرار دارد که به زن صرفاً نگاه ابزاری داشته و از زنانگی او برای سودجویی و لذتجویی بیشتر استفاده میکند. پس از انقلاب فرانسه این موضوع مطرح شد که آیا باید زن را جزء گروههای انسانی محسوب کرد یا خیر؟ این نگاه بی ارزش به زن در غرب همچنان باقی است به گونهای که امروزه زنان در کشورهای غربی برای دستیابی صاحبان سرمایه به سود بیشتر یا تهیه فیلمهای مستهجن مورد استفاده قرار میگیرند و زنان به وسیلهای برای لذت جویی بیشتر مردان تبدیل شدهاند.
در اسلام زن و مرد به لحاظ خلقت یکسان هستند و مسیر تعالی برای هر دوی آنها فراهم شده است اما در غرب نگاه ابزاری به هویت زن وجود دارد و او به عنوان یک کالای ارزان وارد عرصه اقتصادی شده است. عدهای از افراد در غرب شخصیت و هویت زن را به رذالت کشاندهاند و از سوی دیگر برخی از مکاتب مانند فمینیسم به اسم دفاع از حقوق زنان قد علم کردهاند اما آنها نیز موجب نابودی نهاد خانواده و نقش همسری و مادری شدهاند".خانوادهای که در ایران تعریف میشود متشکل از پدر، مادر و فرزندان است که با خانواده در غرب بسیار متفاوت است.
در غرب شاهد تزلزل پایههای خانواده و رواج خانوادههای غیر متعارف به شکل زندگی دو همجنسباز با یکدیگر هستیم. همچنین در کشورهای غرب زن و مرد به صورت غیر مشروع به عنوان همخانه با یکدیگر زندگی میکنند که از این نحوه زندگی فرزندانی نیز متولد میشود. به هیچ عنوان نمیتوان وضعیت خانواده در ایران را با غرب مقایسه کرد.
در کشورهای غربی مسائل فرهنگی بویژه خانواده به اضمحلال کشیده شده است. فمینیسم در غرب به اسم دفاع از حقوق زنان موجب نابودی پایههای خانواده شده است؛ صاحبنظران این جریان، ارزش خانواده را در ذهن زنان کمرنگ میکنند و ارزشمندترین جایگاه یعنی نقش مادری را بی ارزش جلوه میکنند و به زنان میگویند که نقش مادری یعنی مبارزه مستقیم برای براندازی خانواده بنابراین ازدواج و قبول نقش مادری را اسارت و بردگی زن معرفی میکنند.هم اکنون خانواده در غرب تحت تأثیر تفکرات و جنبشهای فمینیستی قرار دارد.
طرفداران مکتب فمینیسم معتقدند ایفای نقش مادری و همسری توسط زنان آنها را محدود میکند.دین اسلام معتقد است زن و مرد به لحاظ درجه انسانی یکسان هستند اما در ویژگیهای ساختاری با یکدیگر متمایزند یعنی زن و مرد مکمل یکدیگر بوده و خانواده مهمترین رکن اجتماعی است". زنان در کشورهای اروپایی از حاشیه امنیت به مراتب پایینتری در مقایسه با کشورهای اسلامی قرار دارند.
طبق آمارهایی که مراکز پژوهشی غرب اعلام میکنند زنان در کشورهای اروپایی همچون فرانسه و آلمان امنیت اجتماعی کافی ندارند به گونهای که در محیطهای کاری و اجتماعی هر دو دقیقه یک زن مورد بی احترامی و تعرض قرار میگیرد. ظهور بسیاری از جنبشها و مطالبات مردمی در کشورهای غربی به دلیل ناامنی موجود در این کشورهاست. در کشور ما ممکن است مواردی از بی حرمتی به زنان مشاهده شود اما این موضوع یک رویه نیست در حالی که در کشورهای غربی بی حرمتی و عدم امنیت زنان به یک رویه تبدیل شده است
خشونت در خانه، آزار و تجاوز جنسی در محیط کار تهدیدی برای امنیت زنان در غرب است. آمار خشونت و تعرض نسبت به زنان و کودکان غربی گواهی بر وضعیت نامناسب امنیت و بالابودن خشونت در این کشورهاست. به طور مثال طبق آمار 25 تا 30 درصد زنان آمریکایی مورد آزار جسمی شوهران خود قرار میگیرند.
اسلام و کرامت واقعی زن و مقایسه با غرب
با نگاهی موشکافانه در نظریات مکاتب غرب و احکام دین اسلام می توان به این نتیجه رسید که فرق فاحشی بین حقوق زن در اسلام و آنچه که در مکاتب، ادیان و جنبش های حقوقی و اجتماعی مطرح شده است، وجود دارد. علی رغم اینکه اصول و نظریات مقدس آیین اسلام و نظریات این مکاتب قابل مقایسه با هم نیستند ولی جهت آشکار شدن اهداف شوم و غیر انسانی غرب به بررسی این مسئله پرداخته میشود. تمامی مکاتب و نظریه های غربی در جهت سوء استفاده از موقعیت و جایگاه حساس زن در جامعه به نظریه پردازی پرداختهاند و سعی نمودهاند با مطرح ساختن طرحها، کنوانسیون و همایش های به ظاهر مدافع حقوق زن، او را در نظام اقتصاد جهان و سرمایه داری وارد ساخته و از کل انسانها اعم از زن و مرد در تنسیق اهداف خود و استثمار آنان بهره ببرند
تفاوتی که میان اسلام و سیستم های غربی وجود دارد این است اسلام یکنواختی و تساوی حقوق زن و مرد را در نظر گرفته و متناسب با نوع خلقت و آفرینش فطری آنها حقوق متناسبی را بیان کرده است تا به اهداف معنوی، دنیوی و اجتماعی خویش دست یابند. اما غرب میکوشد تا قوانین و وظایف مشابهی بین زن و مرد به وجود آورد. در حالی که با تنظیم این قوانین به ظاهر مساوی، باعث تضییع حقوق تمامی انسانها و بر هم خوردن نظم اجتماع میشود. چرا که اختلافات طبیعی این دو را نادیده گرفته است و آگاهی کاملی از خلقت و شخصیت انسان ندارد.
اسلام در همه موارد حقوق و وظیفه متناسب و هماهنگی بین زن و مرد قائل شده . هدف اسلام ایجاد جامعهای آرمانی و معنوی است که در آن تمامی انسانها در حیاتی سعادتمندانه، زمینه های رشد و تعالی اخلاقیات خود و جامعه و دیگر انسانها را فراهم سازند. لذا تدوین و تنظیم حقوق و قوانینی خاص، برای چنین اجتماعی، آگاهی از تمامی ابعاد و شئونات زندگی فردی و اجتماعی بشر و داشتن شناختی کامل از نظام آفرینش و دستگاه هستی است و این مسئله محقق نخواهد شد جز در سایه احکام الهی و دینی ماورائی
در واقع تمام قوانین مربوط به زن در اسلام بر محور رعایت حقوق انسانی او و متناسب با نوع فطرت و خلقت او بوده است. هر قانونی میباید سازگار با نوع آفرینش انسان و اجتماع باشد. آنچه با نام برابری حقوق در مکاتب غربی مطرح میشود، نمایانگر زیر پاگذاشتن حقوق تمامی انسانهاست. عدم شناخت دقیق از انسان و نداشتن جهان بینی کامل نسبت به جامعه انسانی و جهان هستی باعث گردیده که تمام نظریات و رویکرد هایی که مکاتبی غیر از اسلام مطرح ساختهاند به شکست منجر گردد.
بسیاری از نظریات و رویکردهای سنتی غرب، نگاهی پست و اهریمنی به زن داشتهاند و نظریات تحقیرآمیز و بدبینی به زن داشتهاند و این برچسب های ناروا و پست به جایگاه زن در اندیشه غرب، تا حدود زیادی ارمغان شوم کلیسا بوده است. در کتب تاریخی، نظریات فلسفی و رساله های نویسندگان غرب این مسئله کاملاً مشهور است. اما اسلام با نگرش مقدس مآبانه و شریفانه به جایگاه و منزلت زن، سعی نموده که نهاد مقدس خانواده و اجتماع بشریت را تحکیم و تقویت نماید
زن نیز همچون مرد در اسلام آزاد است و در انجام یک سلسله وظایف دینی یار و یاور مرد است، زن نیز میتواند با رعایت حجاب در اجتماع حضور داشته باشد و با افزایش علم و دانسته های خود بتواند بنیان خانواده را تحکیم بخشیده و در تربیت فرزندان خود و آموزش معارف و احکام دینی به آنان نقش وافر و ارجمندی در تقویت و پیشرفت اجتماع داشته باشد.
اسلام با قرار دادن عطوفت و مهربانی بین زن و مرد، نهاد و پناهگاهی مأمن و آرام بخش برای فرزندان ایجاد میکند و باعث تحکیم بنیان خانواده در اجتماع و روابط همسران با یکدیگر و با کودکان خود میشود. اما واقعیت تلخ جوامع غرب، شاهد آوارگی کودکان بی سرپرست است که هرگز از محبت والدین و آرامش نهاد خانواده بهره نبردهاند و زندگی خود را در تنهایی و نابههنجاری سر میکنند.
حقوق زنان از عدالت تا خیانت موضوع حقوق زنان از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه و دقت همگان بوده است به گونه ای که در این جهت کارها و تلاش های فراوانی صورت گرفته است. این مهم در دنیای کنونی از اهمیت و ارج بیشتری برخوردار گشته است و هر کس به زعم و گمان خود در این راستا گام برداشته تا شاید بتواند این حقوق را احقاق نماید اما در این میان برخی، بیشتر درصدد تدارک منافع خود بوده نه این که بخواهند جامعه زنان را به حقوق اساسی آنان رهنمون گردند لذا است در این راه به خطا رفته و همیشه دوران بر تضعیف جنس زن کمر همت بر بسته اند و او را تحقیر کرده اند. تحقیقا دو مفهوم عدالتو مساوات، به طور بنیادی از یکدیگر متفاوت و متمایزند چرا که اولی به تعبیر امیرالمومنین(ع) به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود بوده (نهج البلاغه حکمت 437) ولی دومی الزاما این چنین نخواهد بود بلکه در بسیاری از موارد سر از ظلم و بی عدالتی بر می آورد که طبعا مطلوب نمی نماید.
زن ایرانی، دوگانه خانواده و اجتماع
با مشاهده سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در مییابیم که زنان دوشادوش مردان در عرصههای اجتماعی حضور یافته حتی پیامبر(ص) با زنان بیعت کردند. همچنین در روز غدیرخم شاهد بیعت زنان با حضرت علی (ع) بودیم. یکی از مسائل مهم در اسلام ضرورت حضور زن در اجتماع می باشد و زن به عنوان بخش بزرگی از پیکر جامعه حق دارد که در آن سهم داشته باشد. خداوند در عین حال که زن را از فعالیتهای اجتماعی منع نکرده است، حیاء را وسیلهای برای ثبات شخصیت زن و حریم هویت او، آزادگی و قدرت زن قرار داده است
پس اگر زن برای خود شخصیتی قائل باشد و در جهت رشد خود حرکت نماید، آن گاه حق دارد که دست اندرکاران امور جامعه برای آنها مسؤلیتهای اجتماعی و جایگاهی را در نظر بگیرند و مانع حضور و فعالیت آنان نشوند.چگونگی حضور زن در عرصه اجتماع از دیگر تفاوت های اساسی غرب و اسلام در خصوص زن و خانواده است. فرهنگ غرب نسبت به حضور زمان در اجتماع هیچ محدودیتی قائل نیست و بر همین اساس در محیط اجتماعی بخصوص محیط های کاری شاهد حضور زنان بدون در نظر گرفتن تفاوتهای ذاتی زنان و مردان هستیم. اما باید توجه داشت که در خلقت زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد و به همین دلیل مسئولیتها و حقوق متفاوتی برای آنها مشخص شده است.
اگر برای زن مسئولیتهای مادریو همسریتعیین شده است این به دلیل ساختار خلقتی اوست اما غرب نگاههای متفاوت را به زن و مرد لحاظ نمیکند در حالی که اسلام زن و مرد را مکمل یکدیگر دانسته و در این صورت است که زنان میتوانند در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضوری فعال داشته باشند. نخستین وظیفه زن از نظر اسلام کسب آگاهی لازم در جهت رشد ارتقاء خود و خانواده است ایفای نقش همسری و رسیدگی شایسته به همسر و فرزندان وظیفه مهم دیگر زن از دیدگاه اسلام بوده به گونهای که در قرآن زن شایسته به عنوان کارگزار خداوند مطرح شده است
مدیریت کانون خانواده و فراهم کردن زمینههای لازم برای رشد اعضا و مدیریت اقتصادی در داخل و خارج از خانه نیز از سایر مسئولیتهای زن از دیدگاه اسلام در خانواده است اما طبق دستورات اسلام زن وظیفهای برای کارکردن در بیرون از منزل ندارد و اگر وارد این عرصه شد نمیتوان او را ملزم به ادامه کار کرد چرا که تأمین هزینههای زندگی بر عهده مرد است. تهاجم فرهنگی، فرهنگ اصیل و اسلامی ما را مورد هجمه قرار داده است به گونهای که زنان را از نقش اصلی خود یعنی همسری و مادری دور کرده و آنها را برای حضور پررنگ در عرصههای اجتماعی تشویق میکند، این نخستین گام آسیب به نهاد خانواده است.
در فعالیتهای اجتماعی مختلفی که زنان در کنار نقش مادری انجام میدهند در تثبیت موقعیت آنان در جامعه تأثیرگذار است. وقتی زن میتواند ایده خود را در قالب امور اجتماعی و اقتصادی به جامعه تزریق کند، رشد جامعه سهل و هموار خواهد شد. در حقیقت میتوان از زنان به عنوان بازوان توانمند، قدرتمند و اصلی بخشهای اجتماعی و اقتصادی جامعه نام برد. با توجه به ویژگیهای عاطفی و روحی خاص، که در نهاد زن وجود دارد وی میتواند در برخوردهای اجتماعی تأثیر مثبتی در حفظ روحیه و برقراری تعادل عاطفی جامعه داشته باشد. زن میتواند هم مادر خوبی بوده و هم در جامعه مسئولیتپذیر باشد. هر دو قشر زن و مرد میتوانند برای ساماندهی مسائل، مشکلات، توانمندسازی و توسعه جامعه نقش بسزایی داشته باشند
مسئولیت زن نسبت به تربیت فرزند و همسرداری بسیار ارزشمند است چرا که این نوع نگرش ریشه در قوانین اسلام و آداب و سنتهای اصیل ایرانی دارد.مسئولیت پذیری زن در خانواده تنها به جامعه ایرانی محدود نمیشود بلکه اگر جامعه جهانی را به دو بخش غرب و شرق تقسیم کنیم شاهد حضور مثبت زن در خانواده در جوامع شرقی بخصوص در کشورهای اسلامی هستیم». امروز شکست اندیشه های غربی برای رفع مشکلات بشریت اثبات شده است. شواهد موجود در غرب و وضعیت زنان و خانواده در کشور های غربی حکایت از اضمحلال انسانیت دارد که همگی ناشی از پیروی کردن از اندیشه های بشری در غرب است.
در رابطه با زندگی و سرنوشت انسان نمیتوانیم به روش آزمون و خطا اتکا کنیم. نظریه پردازان مکتب فمینیسم همچون «میشل فوکو» در حوزه مسائل زنان نظریه پردازی بسیاری کردهاند.اما آنها صرفاً مسائل و مشکلات را بر اساس شرایط جامعه خود استدلال کردهاند، این نتایج نمیتواند برای سایر جوامع راهگشا باشد. نتایج نظریه پردازی فمینیستها هر چند سال یک بار نقض میشود
در دوران رنسانس وضعیت زنان در اروپا بسیار اسفناک بود در حالی که پیامبر اسلام 1400 سال قبل با زنان بیعت کرد. هنوز هم زنان در غرب با تحصیلات یکسان و ساعت کاری مشابه حقوق کمتری از مردان دریافت میکنند و نگاه ابزاری به زن برای استفاده اقتصادی و پر کردن جیب سرمایه داران این روزها موجب اعتراض تعداد زیادی از زنان غربی شده است. جهت گیری در غرب، جهت گیری فروپاشی خانواده است
در جهان غرب جنگ علیه خانواده که منجر به فروپاشی خانواده می شود شروع شده و وقتی فروپاشی خانواده اتفاق بیفتد، از نظر فرهنگ اسلامی جامعه نیز رو به اضمحلال میگذارد. چرا که براساس خانواده گسیخته نمی توانیم جامعه بالنده و پویا داشته باشیم. ما در شرایط جهانی زندگی می کنیم که خانواده مورد ستم قرار گرفته و در این اوضاع و احوال کسی که مورد ظلم و ستم قرار می گیرد زن است، در این وضعیت نقش زن به عنوان محور خانواده زیر سئوال می رود. بنابراین آنچه مشاهده می کنیم مسیر رو به انحطاط در جامعه غربی است و فضای جهانی را مورد تاثیر قرار داده یا به فرهنگ های مختلف نفوذ کرده است.
اشتغال زنان از دیدگاه غرب و اسلام
در برخی از خانواده ها و محیط ها که بیشتر زنان در بیرون از منزل کار میکنند، دختران پس از پایان یافتن تحصیلات و به پیروی از بقیه، در بیرون از منزل مشغول به کار میشوند تا به قول معروف، از قافله عقب نمانند. گروهی نیز، به تقلید از کشورهای غربی و تحت تأثیر اندیشه های فمینیستی (که به تساوی همهجانبه حقوق زنان و مردان معتقدند) و در راستای برقراری این تساوی، به رقابت با مردان در صحنه های گوناگون زندگی از جمله رقابت در بازار کسب و کار برخاستهاند
متاسفانه عدهای کار و فعالیت در خانه را نشانهی ناتوانی یا حقارت زن می دانند. به همین علت، با کار در بیرون از خانه سعی در رهایی از این احساس حقارت دارند. این افراد با نگاه به زندگیهای ناموفق پیرامون خود و فشارها و تلخی هایی که زنان در این خانواده ها متحمل می شوند، بدون توجه به ریشههای واقعی این ناکامیها، خانهداری زنان را عامل بدبختی، و اشتغال را تنها راه رهایی از این مشکلات میدانند.
خانم هایی نیز به دلیل اشتغال به تحصیل و ناکارآمدی تربیت خانواده و یا عوامل دیگر، بهخاطر اینکه از کودکی با مهارت های زندگی مثل همسرداری، خانه داری، کدبانویی، آشپزی و… آشنا نشدهاند، با فعالیت های خارج از منزل سعی می کنند از زیر بار این مسئولیت ها شانه خالی کنند. در بخش انسانی برای زن و مرد تساوی قائل است و در بخش اختصاصات جنسی تفاوتها را در نظر میگیرد، این تفاوتها باید لحاظ شود تا اولویتهای وظایف زن همچون همسری و مادری که دین برای وی در نظر گرفته و برای رشد و بقای نسل ضروری است حفظ شود. مد نظر قرار دادن شرح وظایفی که میتواند برای هر دو جنس مرد و زن و جامعه انسانی مفید واقع شود ضروری است.
جایگاه زن در جوامع و مکاتب غربی
در اندیشه های کلاسیک اروپا، بخصوص در عقاید قرون وسطی، زن به عنوان موجودی شیطانی و نماد گناه شناخته می شد و همین دیدگاه موجب کناره گیری زن از مسائل سیاسی و دینی گشت.در جوامع غربی، تحت تأثیر چنین دیدگاه ناعادلانه ای بسیاری از حقوق انسانی زن مورد تضییع و فراموشی قرار می گرفت؛ از جمله آنکه وی از حقوقی چون حق مالکیت، تحصیل و توارث محروم و ممنوع می بود و به کل از عرصه های سیاسی، فرهنگی، دینی و حقوقی جامعه محروم بود
جایگاه و نگرش زن در مکاتب و رویکردهای مختلف، بیانگر اصول کلی و اهداف آن مکتب می باشد. در نظریه های غربی که از هر موضوع و شخصیتی در جهت استثمار و سودجویی بهره برده می شود، اقشار زنان نیز به عنوان بخشی از این سیستم جهانی، مورد بهره کشی اقتصادی و سیاسی قرار گرفته . جوامع غربی با مطرح ساختن طرحها، کنوانسیون و همایش های به ظاهر مدافع حقوق زن، او را در نظام اقتصاد جهان و سرمایه داری وارد ساخته و از کل انسانها اعم از زن و مرد در تنسیق اهداف خود و استثمار آنان بهره می برند.
در بسیاری از اندیشه هایی که در غرب نسبت به زن ابراز می گردد؛ علی رغم شعارهای پرهیاهویی که وجود دارند، جایگاه ارزشی زن مورد نسیان قرار گرفته و کرامت انسانی وی به شدت مغفول و مهجور مانده . در این رویکردها که با جنجال های تبلیغاتی هدایت و مدیریت میگردد، هویت واقعی زن با شعارهای فریبندهای چون آزادی و دیدگاه های جنسیت گرا مورد تخریب و تخطئه قرار می گیرد. نهایت آنکه زن به عنوان موجودی طفیلی و ابزارگونه معرفی و مطرح می گردد. موجودی که ارزش واقعی وی با مسائل ظاهری چون زیبایی و ... سنجیده می گردد
همچنین در این گونه جوامع جایگاه خانوادگی زن و نقش وی در تولید و تربیت نسل به عنوان انگاره های تحقیرکننده نگریسته می شود. حال آنکه وظیفه خطیر زن در تربیت نسل نشان از اعتبار و ارزش وی دارد. این چنین دیدگاهی بیش از همه از جریان های سوء سیاسی و شائبه دار نشأت می گیرد.
فرهنگ غرب، فرهنگ برنامه ریزی برای فساد انسان است
فرهنگ دشمنی و بغض با ارزشها و درخشندگی ها و فضیلتهای انسانی است، فرهنگی است که هم چون ابزار در اختیار خداوندان زور و زر و امپراتوران قدرت است
منافع آنها، جز از طریق گسترش این فرهنگ تأمین نمیشود
این فرهنگ، برهنگی و اختلاط و امتزاج بی قید و شرط زن و مرد باهم است که یکی از پایه های اصلی فرهنگ غربی میباشد و از روز اول، برای فساد انسانها و خروج انسانیت از دایره فضایل انسانی بنیانگذاری شد
از این رو یکی از سیاستهای جدی غرب مبارزه با حجاب و پوشش زنان است
تصویب قوانین ضد حجاب در کشورهای اروپایی، اذیت و آزار بانوان محجبه، ترویج سکس و روسپیگری برای مبارزه با عفت حیا، اهدای جایزه صلح به زنان معلوم الحال و مخالف حجاب، مخالفت و سنگ اندازی برای ورزشکاران محجبه زن مسلمان و ... همه در راستای همان سیاستی است که خواهان حذف معنویت از جامعه است
بی هویتی عامل اصلی بد حجابی
بدیهی است شکل گیری هویتی منسجم، پایدار و دستیابی به تعریفی از خود با مشخصه های انتخاب ارزشها، باورها و هدفهای زندگی مهم ترین جنبه رشد روانی و اجتماعی دوره جوانی است. از سویی دیگر شکل گیری هویت در دوران جوانی ارتباط تنگاتنگی با عواطف، خود پندار و عزت نفس فرد داشته که در این میان احساس تعلق و تعهد به خانواده، قوم، فرهنگ ملت و مذهب از جمله مؤلفه های مرتبط با هویت بر شمرده می شود.
آنچه امروزه جامعه شناسان از آن به عنوان بحران هویت یاد می کنند، در قالب گرایش به مدهای عجیب و غریب در کشور ما نمود پیدا کرده است که روزانه با تعدادی از آنها رو به رو می شویم
جامعه شناسان مد را یک پدیده اجتماعی می دانند که افراد را با یکدیگر همرنگ می کند
اما آنچه امروزه جوانان ما دچار آن هستند، تقلید نا بجایی است که می تواند تأثیرهای منفی زیادی برای ارزشهای اجتماعی، ملی و مذهبی داشته باشد و تقلید کورکورانه تا حد زیادی افراد را مجبور به هدر دادن وقت و پرداختن هزینه زیاد می کند
و در نتیجه آنها را از فعالیتهای مثبت باز می دارد
مسئله حجاب با کیان امت اسلامی گره خورده و هر تلاشی که در این زمینه شود نتیجه آن موجب حفظ خانواده و حفظ تربیت دینی خواهد بود
حجاب زن مسلمان در شرایط امروز نه گفتن به طرز فکر و فرهنگ غربی است که این برای غربیها غیر قابل تحمل است. روشنفکران دوره رضا خان و محمدرضا آن قدر که دم از آزادی و دموکراسی می زدند وقتی به تاریخ آن دوره نگاه می کنیم متوجه می شویم حتی یک نفر از آنها به اعتبار حقوق انسانی و دموکراسی قضیه کشف حجاب را نقد نکردند. روشنفکران آن دوره حاضر شدند چشم به روی فقدان آزادی و حقوق بشر ببندند تا این قضیه زشت رضا خان سفاک و مستبد که همان کشف حجاب است اتفاق بیفتد
مسئله کشف حجاب فقط یک واقعه تاریخی نبوده و جریانی است که شروع شده است و ادامه دارد. امروز این جنگ و مقاومت بیش از هر زمان دیگر اهمیت پیدا کرده. امروز مسئله حجاب به طور کامل با مسئله خانواده مرتبط است و ضربه ای که غربیها از جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای اسلامی خورده اند از ناحیه دینداری است. آنها روی این قضیه فکر کرده اند و به نتیجه رسیده اند که بستر طبیعی تربیت دینی کانون خانواده، محل نشو و نمای دینداری است. بر همین اساس دنیای غرب تلاش گسترده ای کرده است که کانون خانواده را از درون متلاشی کند تا تربیت دینی از بین برود .
فرهنگ برهنگی، تیزترین سلاح استعمار
تاریخ 200، 300 ساله استعمار نشان میدهد که در هرجا کشورهای غربی موفق شدهاند سریعتر فرهنگ پوشش آن سرزمین را تغییر دهند و به نگاه خود نزدیک سازند، اشغال سرزمینی و منابع آن کشورها بسیار سریعتر اتفاق افتاده است، اولین اقدام تغییر فرهنگ الجزایر توسط استعمار فرانسه بیحجاب کردن زنان مسلمان بود و هرچه بدن زن الجزایری بیشتر عریان میشد، چنگال استعمارگر بیشتر به حلقوم الجزایر فرو میرفت. با وجود سرکوب موج اسلامگرایی در سطح دنیا، همچنان شاهد گسترش اسلام گرایی بویژه در جهان غرب هستیم؛ شعار جدید فعالیتهای بینالمللی غرب، نفوذ به کشورها از طریق مرزهای فرهنگی است که با استفاده از ابزار فرهنگی، برای شکستن مرزهای جغرافیایی و استثمار کشورها تلاش میکنند
این ابزارهای فرهنگی در دست مسلمانان نیز وجود دارد به عنوان مثال هم اکنون شبکههای شیعه زبان بسیاری در ماهواره وجود دارد که همزمان با تلاش غرب برای مقابله با اسلام، برای گسترش موج اسلامگرایی تلاش میکنند و این موجب میشود تا موج اسلامگرایی علی رغم سرکوب فراوان غرب همچنان در حال توسعه باشد. این موج اسلام ستیزی بعد از حادثه 11سپتامبر در غرب موجب شد تا حجاب و عفاف به عنوان نماد بارز زن مسلمان نمود بیشتری پیدا کند و نماد اسلام برای زن مسلمان که حجاب است بیشتر فراگیر شد و در کشورهای غربی روسری زن مسلمان را بارزتر از گذشته دیدیم. فرهنگ، رسانه و اقتصاد در غرب برای منفور کردن موضوع حجاب و عفاف تلاش بسیاری میکنند و از سوی دیگر فطرت زنان طرفدار موضوع پوشیدگی است و نمیتواند در مقابل فشاری که بر روی آنها وجود دارد از حجاب و عفاف صرف نظر کند؛
بدحجابی، نوعی خودآرایی اصولا زنان و مردان گرایش به خودآرایی دارند تا این گونه جنس مخالف را برانگیزند و توجه آنان را به خود جلب و جذب کنند. در اسلام تهییج همسران از طریق خودآرایی مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته و آیات و روایات بسیاری در این زمینه وارد شده است که چگونه همسران به این نیاز طبیعی یک دیگر پاسخ دهند و با پوشیدن و آراستن خود به زر و زیور و جامه های زیبا و خوشنگار، شرایط مناسب و شایسته ای برای پاسخ به عواطف و احساسات یک دیگر در این حوزه فراهم آورند. بی گمان، این تهییج و برانگیزاندن عواطف و احساسات جنس مخالف، نیازمند پاسخ گویی های جنسی مناسبی از سوی همسران است
هراس غرب از معنویت حجاب
دشمنان اسلام همواره این موضوع را مطرح میکنند که معارف دینی بخصوص حجاب برای زنان مسلمان دست و پا گیر و محدودیت آور است. پیروزی انقلاب اسلامی و حضور زنان محجبه در صحنههای مختلف اجتماعی خط بطلانی بر این تفکرات غرب بود ثابت کرد که حجاب مصونیت ست نه محدودیت. امروزه اگر فردی بخواهد به شبهات ایجاد شده توسط غرب در زمینه حجاب و عفاف پاسخ دهد باید به زنان مسلمان ایرانی نگاه کند. فعالیت اجتماعی زنان ایرانی ثابت کرد که آموزههای دینی و رعایت حجاب مغایرتی با پیشرفت زنان ندارد بلکه میتواند با حفظ مصونیت زن به پیشرفت و حضور بیشتر او در عرصه اجتماع بیانجامد
زنان تمدن مادی غرب برپایه مادیت ودنیاگرایی بنا شده و چون سران وحاکمان آن دیار شیفته قدرت و ثروت و لذت هستند برای رسیدن به این هدف خود نیاز به مردمی مادی و جدای از معنویت دارند. ازاین رو تلاش میکنند مظاهر معنویت را از بین برده و اسباب غفلت و مادیت را ترویج و گسترش دهند. «تمدن غربی بر پایه ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد؛ این خطای بزرگ کسانی بودکه تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند. به علم اهمیت دادند -این خوب بود- اما با معنویت به جنگ برخاستند این بد و انحراف بود. لذا این تمدن مادی و دوراز معنویت هر چه پیشرفت کند، انحرافش بیشتر میشود؛ هم خود آنها و هم همه بشریت را با میوههای زهرآگین خود تلخکام میکند؛ همچنانکه تا امروز کرده است.
پدیده استعمار ... یکی از چیزهایی است که در نتیجه تفکیک علم از معنویت، سیاست از معنویت و دولت از اخلاق در اروپا اتفاق افتاد. دو جنگ جهانی اول و دوم هم از همان میوههای تلخ بود. کمونیسم و حکومتهای اختناق مارکسیستی هم جزء نتیجهها و میوههای تلخ جدایی حرکت علمی و صنعتی از معنویت بود. ویران شدن کانون خانواده، سیلاب فساد جنسی و طغیان سرمایهداری افراطی، همه نتایج همان تفکیک است. ... حرف نوی مکتب سیاسی امام بزرگوار ما برای دنیا این است که در همه ارکان برنامهریزیهای یک قدرت سیاسی، سیاست با معنویت، و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقی مورد مراعات قرارگیرد
روشن است غرب با این حرف تازه که از اساس با مادیت بی معنویت مخالف است دشمنی کرده و راه مقابله با آن را در پیش بگیرد و با راههای گوناگون در صدد ضربه زدن به این سخن تازه باشد تا نتواند حرف خود را به گوش جهانیان برساند. مردمی که از مادی گرایی خسته شده و تشنه زلال معنویت هستند بی شک با شنیدن شمه ای از معنویت اسلام به آن رو خواهند آورد و این برای غرب خطرناک است
امروز انسانها در همه نقاط دنیا تقریباً -بخصوص در همین کشورهای غربی و مادی- از مادیت دلزده شدهاند دلشان برای یک معنویتی که درست هم آن معنویت را نمیشناسند، پرمیزند و جوانها سر در گم دنبال چیزی ورای این ظواهر مادی و این لذات مادی هستند که برای آنها عادی شده دنبال معنویتند اما قدرتهای ادارهکننده عالم مدیریتهای اقتصادی دنیا یعنی همین غارتگران چپاولگران ... نمیگذارند ملتها به سمت معنویت راه پیدا کنند شوق هست اما مانع هم هست در یک چنین دنیایی،. یکی از نشانه های بروز معنویت حجاب اسلامی بانوان است که به شدت با مادیت تعارض دارد چرا که یکیاز راهکارهای ترویج فساد و مبارزه با معنویت استفاده ابزاری از زنان و رواج بی بندو باری بین جوانان است.
تاریخچه مبارزه با حجاب و عفاف در ایران
برای سلطه کامل بر کشورهای اسلامی بویژه ایران، استعمارگران غربی مبارزه با حجاب و عفاف را در اولویت تمامی برنامه های خود قرار دادند
در این تهاجم معماران تباهی اهداف متعددی را دنبال می کردند
1- اشاعه فساد و بی بند و باری
2- تخریب و فروپاشی خانه و خانواده
3- اسلام ستیزی
4 - تشدید فرهنگ مصرف زدگی، تجمل پرستی و غربزدگی
5- تضعیف و تخریب آرامش روانی در مسلمانان و امنیت در جامعه اسلامی
6- ایجاد زمینه جهت تسلط بر کشور و تاراج منابع مادی و اقتصادی و معنوی
شایان ذکر است که این سیاست و شیوه در بسیاری از اسناد و مدارک آنها به وضوح اعلان گردیده است. فرانتس فانون این ترفند مستکبران غربی را برملا می سازد. او در فصل اول کتاب خود ابتدا به تشریح نوع لباس و پوشاک و ارتباط دقیق و عمیق آن با فرهنگ ملت ها می پردازد. سپس سیاستهای دولت های استعمارگر غربی را علیه حجاب و عفاف توضیح می دهد و در بخشی از همین فصل می نویسد؛ "ضرب المثلی است که می گوید زنها را در دست بگیریم، همه چیز به دنبال آن میآید."آنگاه شیوه های غربیان در مقابله با حجاب و عفاف را مورد بررسی قرار داده و می گوید " هر چادری که دور انداخته می شود، افق جدیدی را که تا آن هنگام به روی استعمارگر ممنوع بود در برابر او می گشاید."
در اسناد وزارت امور خارجه انگلیس به جاسوسان و عمّال خود در کشورهای اسلامی دستور می دهد:
باید زنان را تشویق کنیم که عبا (چادر) از سر بیفکنند..
آنگاه که عبا و چادر از سر افکندند، جوانان را تشویق کنیم که به سوی آنان بروند تا فساد در میانشان افکنند...
باید پیام بی بندوباری را در جان های مسلمانان دمید؛ هرکس هرکاری بخواهد می تواند بکند؛ نه امر به معروف واجب است و نه نهی از منکر؛ نه آموزش احکام؛ باید به آنها گفت "عیسی به دین خود، موسی به دین خود" و کسی را در گور دیگری نمی گذارند
بر اساس همین دستورالعمل ها عمّال استعمار در ایران به تبلیغ بی حجابی و فرهنگ برهنگی پرداختند
مزدوران مزبور قبل از نهضت مشروطیت با انتشار روزنامه، مجلات و کتب متعدد، تبلیغات وسیعی را علیه چادر و فرهنگ حجاب و عفاف آغاز نمودند
این تهاجم ویرانگر و بنیان افکن در دوران سلطنت پهلوی ها به اوج خود رسید. معماران فرهنگ بی بندوباری از تمامی امکانات و ابزارها جهت تعمیق فرهنگ برهنگی استفاده نمودند.
لذا در کتاب های درسی و مجلات آموزشی از پرورشگاه تا دانشگاه، مبارزه با حجاب و عفاف از بیشترین اهمیت برخوردار می گردد. در تمامی کتب و مجلات آموزشی آن زمان، دختران و زنان زیبا و جوان بی حجاب و با لباس های زیبای غربی ارائه می گردیدند. بر عکس، زنان پیر و بد ترکیب را با چادر و حجاب اسلامی، آن هم با رنگ های تیره و کدر در معرض دید کودکان، نوجوانان و جوانان قرار می دادند. با استفاده از همین شیوه های مرموز، صدا و سیمای شاهنشاهی نیز با تمامی امکانات خود وارد میدان مبارزه با حجاب و عفاف گردید و شبانه روز به تبلیغ پرداخت.
پس از سالها تبلیغات وسیع و مخرب علیه حجاب و عفاف، دولت انگلیس، رضاخان را مامور نمود که برای کشف حجاب وارد میدان عمل شود و با تمام قدرت چادر و حجاب را از سر زنان مسلمان در سراسر ایران بردارد و بر آنان و همسرانشان لباس فرنگی بپوشاند.رضاخان هم برده وار به اجرای فرامین اربابان خود پرداخت. نامبرده در جلسه هیئت دولت در سال 1314 چنین دستوری صادر نمود: "ما باید صورتاً و سنتاً غربی شویم و باید در قدم اول کلاه ها تبدیل به شاپو بشود و نیز باید شروع به رفع حجاب زن ها نمود و چون برای عامه مردم دفعتاً مشکل است اقدام کنند، شما وزرا و معاونین باید پیشقدم شوید و هفته ای یک شب با خانم های خود در کلوپ ایران مجتمع شوید
به حکمت، وزیر فرهنگ دستور داد که در مدارس زنانه معلمان و دخترها باید بدون حجاب باشند و اگر زن یا دختری امتناع کرد او را در مدرسه راه ندهند. بر حسب همین سیاست استعماری ابتدا رضاخان به اتفاق همسر و دخترانش در روز هفدهم دی ماه 1314 در افتتاح دانشسرای مقدماتی تهران شرکت نمود و کشف حجاب را عملاً و علناً آغاز نمود.سپس همسران وزرا، مدیران کل و دیگر کارکنان دولت را وادار نمود که در مراسم متعدد دولتی بدون چادر و حجاب شرکت نمایند. در صورت عدم حضور خانم ها در مراسم مذکور و یا حتی حضور با روسری، همسران آنها شدیداً تنبیه شده و منتظر خدمت می گردیدند.
تغییر پوشش مأموریت اول پهلویها رضاخان پس از عوام فریبیهای اولیه، اولین اقدام عملی خود پس از استقرار را کشف حجاب اعلام کرد، چرا که این یک مأموریت خاص از جانب روباه پیر بود تا تئوری الجزایر را بتواند در ایران اجرا کند. وی از حضور زنان محجبه در انظار عمومی خصوصاً در شهرهای بزرگ جلوگیری میکرد. محمدرضا فرزند وی نیز طی 37 سال تلاش کرد تا کلمهای به نام «حجاب» را از قاموس ادبی ایران بردارد، اما در بازدید سال 56 وی در جنوب شهر تهران با هزاران زن چادری مواجه شد که وی را به فحاشی نسبت به روحانیت واداشت. ساواک طی گزارشی از رویکرد زنان به چادر و حجاب آن را خطری برای رژیم شاه ارزیابی میکند، بدینمنظور شاه دستور ویژه برای چارهاندیشی میدهد، اما مهلت اجرای آن را پیدا نکرد.
پیشرفت با بی بند و باری متفاوت است :
حجاب ضمن اینکه زینت زن است، برای او احترام، عزت و امنیت را هم به ارمغان می آورد. نگاه غرب به تمام مقوله ها از جمله زن و آزادی زن یک نگاه کاملاً غلط، غیرواقعی و انحرافی است، غرب زن را یک عنصر و شخصیت ممتاز تأثیرگذار نمی داند، بلکه از آن به عنوان یک ابزار و وسیله مادی نام می برد و طبیعی است این نگاه در مقوله آزادی، دیدگاه های انحرافی به خود میگیرد و لذا آزادی را به معنای کرامت و شخصیت واقعی زن تعریف نمی کند، بلکه بی بندوباری،بی حجابی و جنبه های حیوانی بشر را آزادی می داند،
حال آنکه زن به عنوان یک انسان با کرامت از جنبه های معنوی و انسانی در سطح والایی برخوردارست و مثل مرد تأثیرگذار بوده و یقیناً عنصری هم که می تواند این انسانیت کرامت و تأثیرگذاری شخصیت ممتاز زن را تهدید کند، نگاه غلط غرب است که با تمام توان و تشکیلات و به صورت کاملاً برنامه ریزی شده این تهدید را دنبال می کند. دشمنان تلاش می کنند از طریق جنگ نرم و هجمه فرهنگی به فرهنگ و تفکر زنان خدشه وارد نمایند. الان آنها سعی می کنند از طریق فضای مجازی ماهواره و اینترنت، نماد و الگویی از زن غربی را در جامعه معرفی کنند تا بتوانند توطئه های شکست خورده خود در غرب را بین زنان ما پیاده کنند.
ریشهیابی بدحجابی یا بیحجابی در غرب و شرق (تهاجم فرهنگی)
منشا بیحجابی و بدحجابی در جوامع گوناگون، متفاوت بوده. بیحجابی در غرب که ارمغان صنعتی شدن کشورهای اروپایی است و در واقع با یک نوع صلاحدید اقتصادی صورت گرفت. به این معنا که جامعه غرب برای استفاده از کار ارزان و کارآیی بیشتر تصمیم گرفت از زنان که تا آن روز تنها خانواده را اداره میکردند و تدابیر عاطفی و تربیتی داشتند، استفاده کند و آنها را به صحنه اقتصاد راه دهد
چنین زنانی برای استفاده از ماشینهای صنعتی و کار در کارخانهها و کارگاهها نیاز به آزادی جسمی داشتند و اعضا و جوارح آنها باید آزادانه در خدمت صنعت قرار میگرفت. از این رو حجاب را که مانعی بر سر راه فعالیتهای بدنی خویش میدیدند، کنار گذاشتند و تمامی آرمانهای اعتقادی خود را به پای صنعت ذبح کردند. در واقع انقلاب صنعتی اروپا اولین ثمرهاش بدحجابی زنان بود. در این جوامع، زن هویت اصلی خویش را از دست داده و ارزش او به مقدار توانایی جسمیاش در خدمت به اقتصاد بود.
واژههایی مثل همسر، مادر و یار همدل و همراه دیگر قداستی نداشته و همگی جای خود را به واژه"کارگر" دادند. اما در کشورهای جهان سوم و بویژه کشورهای اسلامی، عدم حجاب پیامد اقتصاد نوین نبود و موضوع، مهمتر از غرب است. "استعمارگران اولین قدمی که در مستعمره خود بر میدارند، تهاجم فرهنگی است که برای نابودی فرهنگ ملت مورد ستم میباشد، زیرا تنها چیزی که ملیت مستعمره را از استعمارگر جدا میکند، فرهنگ است. فرهنگ مرز جدایی با دشمن است
فرهنگ است که به یک ملت هویت و شخصیت مستقل میدهد و..." بدحجابی و بیحجابی در کشورهای جهان سوم (در حال توسعه) و بویژه کشورهای اسلامی پیامد تهاجم فرهنگی استعمارگران تاریخ بود. حجاب براساس اینکه شعاردینی و بیانگر اعتقادات مذهبی بود و از طرفی هویت ملی یک ملت را مینمایاند، همواره هدف اصلی دشمنان بود. در واقع دشمنان با رواج بدحجابی به ریشهکن کردن اعتقادات و اندیشههای دینی پرداخته و فرهنگ غیردینی خود را جایگزین فرهنگ دینی و الهی مردم دینباور میکنند تا آنان را چونان بردههای حلقه به گوش رام کنند و از امکانات انسانی واقتصادی آنان حداکثر استفاده را بکنند
برای مثال "کمال آتاتورک" برای نابود کردن فرهنگ اسلامی در ترکیه برگزیده شد و رضاخان برای ایران، که مذهب رسمی آن شیعه بود. آتاتورک با تغییرخط مردم ترکیه به خط لاتین و تغییر پوشش و ارزشها موفق شد از ترکیه، کشوری خودباخته و وابسته سازد، به گونهای که امروزه ورود یک بانوی با حجاب و پایبند به باورهای دینی در مجلس ترکیه مورد اعتراض قرار میگیرد. رضاخان اگرچه اقدام به کشف حجاب کرد و در برههای از زمان به مردم مظلوم ایران و بویژه متدینان ایرانی ظلم بسیاری روا داشت، ولی با روشنگریهای روحانیت و غیرتمندی دینباوران ایرانی این قانون با شکست مواجه شد و حجاب، همچنان به عنوان فرهنگ والا که نمادی از اندیشه اسلامی- انسانی است، در جامعه حاکم شد
دین مبین اسلام همواره دعوتگر زن به سوی کمال و رشد و بالندگی است، آنچه با دین اسلام سازگاری ندارد، حضور بی قید و بند زن در جامعه است، زیرا این حضور بستر مناسبی برای رشد زمینههای ضد ارزشی و ضد اخلاقی خواهد شد و تاکید بر حجاب و عفاف بهترین راه برای پاکسازی جامعه و ساختن جامعهای سالم است
بدحجابی، ترفند شیطانی عفت و پاکدامنی، حالت نفسانی است که داشتن آن بیانگر تسلط عقل بر نفس و چیرگی آن بر قوای شهوانی و مدیریت و مهار آن است. انسان های پاکدامن به سبب آن که کمال را در خدایی شدن می جویند، به عقل گرایش داشته و خردورزی اساس زندگی آنان را شکل می بخشد؛ زیرا می دانند که تسلط عقل بر تن و جانشان، به معنای تسلط حق و حقیقت بر آنان و حرکت در مسیر تعالی است. افراد پاکدامن به حکم عقل نه تنها کمال را برای خود می پسندند، بلکه آن را برای همگان می پسندند و بدین منظور نه تنها شرایط را برای حرکت های کمالی و عقلانی خود فراهم می آورند، بلکه می کوشند تا شرایط مطلوب و مناسبی نیز برای دیگران فراهم آید
از این رو، از هرگونه ابزاری که قوای شهوانی را تهییج یا تقویت کند، پرهیز می کنند و پرهیزگاری و تقوا در ایشان به عنوان ملکه درآمده است. آنان از هرگونه خودآرایی که موجب تهییج قوای شهوانی و نفسانی جنس مخالف می شود، خودداری می کنند و عفت را برای همگان می پسندند. در همین راستا حجاب در ایشان به عنوان ابزاری مفید و سازنده در دستور کار قرار می گیرد تا ضمن ایجاد دیواره امنیتی برای خود و جلوگیری از هرگونه تعرض از سوی بیماردلان، شرایط مناسب را برای تعالی دیگر افراد جامعه فراهم آورند
اما در مقابل، بیماردلان و ناپاکدامنان، به سبب فقدان عفت درونی، نه تنها حجاب را ابزار حفاظتی بر نمی شمارند، بلکه آن را به عنوان عامل تهییج قوای شهوانی دیگران و تقویت آن به کار می گیرند و بدحجابی به عنوان یک ترفند فریبکارانه از سوی بی عفتان مورد بهره برداری قرار می گیرد
البته همه کسانی که بدحجاب هستند، از آن به عنوان یک ترفند بهره نمی برند؛ زیرا بسیار از آنان نسبت به احکام شرعی آگاهی کاملی ندارند و ناخواسته اهتمام و جدیتی نسبت به احکام شرعی از خود بروز نمی دهند و به طور ناخواسته در انجام کامل قوانین و احکام شرعی کوتاهی روا می دارند. این در حالی است که برخی دیگر از افراد، بدحجابی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در برنامه ریزی رفتاری و جنگ نرم و روانی خویش قرار می دهند. بنابراین، بدحجابی به عنوان یک پدیده اجتماعی برنامه ریزی شده، ترفندی است که دشمنان جامعه و بی عفتان خواهان گسترش آن هستند.
بدحجابی به عنوان یک ترفند فرهنگی و سیاسی از سوی برخی از افراد مدیریت و هدایت می شود. این جاست که جامعه با جلوه هایی از خودآرایی مواجه می شود که بحران های فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی را به دنبال دارد. از این رو گفته شده، بدحجابی، ترفند بیماردلان و بی عفتان است؛ زیرا هدف این گروه ها آن است که شرایط برای بهره گیری های شهوانی فراهم آید و با طبیعی و عادی و معمولی جلوه دادن این گونه رفتار، هرگونه حساسیتی را از جامعه و مدیران آن بردارند
بدحجابی، نوعی خود آرایی اصولا زنان و مردان گرایش به خودآرایی دارند تا این گونه جنس مخالف را برانگیزند و توجه آنان را به خود جلب و جذب کنند. در اسلام تهییج همسران از طریق خودآرایی مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته و آیات و روایات بسیاری در این زمینه وارد شده است که چگونه همسران به این نیاز طبیعی یک دیگر پاسخ دهند و با پوشیدن و آراستن خود به زر و زیور و جامه های زیبا و خوشنگار، شرایط مناسب و شایسته ای برای پاسخ به عواطف و احساسات یک دیگر در این حوزه فراهم آورند.
بی گمان، این تهییج و برانگیزاندن عواطف و احساسات جنس مخالف، نیازمند پاسخ گویی های جنسی مناسبی از سوی همسران است که در آیاتی از جمله 58 سوره نور بدان اشاره و توجه داده شده است. در این آیات از خلوت های سه گانه همسران در شبانه و روز سخن به میان آمده که برای ارتباط جنسی بوده و هیچ کسی حتی فرزندان نیز مجاز به شکستن حریم خلوت ایشان نیستند.
اما از آن جایی که هرگونه تهییج جنس مخالف از سوی دیگران به معنای شکستن حدود الهی است، امری ممنوع و محرم دانسته شده است. بر این اساس همه عوامل و ابزارهای تهییج جنسی جنس مخالف تحریم شده و قوانین سفت و سختی در این باره وضع شده است تا جامعه در سلامت باقی بماند. از جمله این قوانین حجاب است. قانون حجاب، اختصاصی به مرد و زن ندارد و همگام موظف به اجرای دقیق آن هستند. هر چند که میزان و شرایط حجاب در مرد و زن فرق می کند و این تفاوت به سبب اختلاف طبیعی در زن و مرد است.
هجمه دشمنان فرهنگی با محوریت زن صورت می گیرد
تأثیرگذاری زنان در جامعه ایرانی- اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست و هجمه علیه فرهنگ و تمدن ایرانی با محوریت زن صورت می گیرد و تلاش دشمنان بر این است که فرهنگ زن مسلمان ایرانی را به دلیل تأثیرگذاری و نقش آن در جامعه تخریب کنند. براساس اعتقادات دینی و باور ما، خانواده محور جامعه و زنان مدیر و محور خانواده هستند ضمن اینکه بعد از انقلاب اسلامی، زنان نقش ویژه ای در عرصه های مختلف سیاسی، علمی، اجتماعی و فرهنگی ایفا کردند ضمن اینکه این نقش بعد از انقلاب با شدت بیشتری ادامه یافت و تأثیرگذاری خود را در تمام عرصه ها به منصه ظهور رساند و لذا این حضور ارزشی زن در عرصه های تصمیم گیری، سیاستگذاری، مدیریت کلان در خانه و تربیت نسل جوان باعث نگرانی دشمنان شده است و آنها بدانند پروسه جهانی سازی خود را تا زمانی که این نقش ارزشی زن غلبه داشته باشد هرگز نمی توانند دنبال کنند.
دشمنان تلاش می کنند از طریق جنگ نرم و هجمه فرهنگیعلیه ایران اسلامی به فرهنگ و تفکر زنان خدشه وارد نمایند « الان آنها سعی می کنند از طریق فضای مجازی ماهواره و اینترنت، نماد و الگویی از زن غربی را در جامعه معرفی کنند تا بتوانند توطئه های شکست خورده خود در غرب را بین زنان ما پیاده کنند.» « اما فرهنگ اصیل و ناب اسلامی ما آنقدر قوی است که دشمنان هرگز نمی توانند در رسیدن به اهداف خود موفق باشند چه بسا الان شاهد استقبال روزافزون زنان غربی به سمت الگوهای مذهبی و دینی هستیم چون آنها خود در زندگی خانوادگی با ناهنجاری و فروپاشی خانواده مواجه شده اند. ولی زنان مسلمان ما با وجود الگوهای اصیل تمدن و فرهنگ غنی اسلامی نباید تحت تأثیر فرهنگ مخرب دشمنان قرار گیرند، از طرفی هم شاهد گرایش روزافزون غربی ها به سوی این الگوهای ناب دینی و اسلامی هم هستیم.
بطلان فمینیسم اسلامی
پاس داشتن مقام زن و احترام به آنها، مورد سفارش مؤکد و مکرر دین اسلام و حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و ائمه اطهار(ع) بوده است. ولکن این دستورات ارتباطی با فمینیسم ندارد بلکه اصولا تفکر فمینیستی در تغایر با تفکر و دستورات اسلامی بلکه دینی است و این حقیقت با توضیحی در پیرامون معنا و مفهوم فمینیسم و تلقی های مختلف از آن و برخی مظاهر و نمودهای تفکر فمینیستی، روشن خواهد شد.
فمینیسم (Feminism) واژه ای فرانسوی است به معنای مکتبی که اعتقاد به برابری زن با مرد و مبارزه در این راه دارد، و به آن چه که در قرن نوزدهم تحت عنوان جنبش زنان معروف بوده، اطلاق می شد. فمینیست های اولیه از «حقوق» و «برابری» زن سخن می گفتند اما در دهه 60 میلادی، «ستم»و «آزادی» در فعالیت های سیاسی چپ نو، کلماتی کلیدی به شمار می رفت.
برخی از نمونه های تفکر فمینیسمی عبارتند از: با نفی ارزش های دینی، بسیاری از مقررات مذهبی مانند حجاب،ممنوعیت، سقط جنین، محدودیت های روابط جنسی و احکام مربوط به خانواده و اخلاق را مصداق ستم به زنان معرفی نموده و در راستای محو آن تلاش می کنند، چنان که در کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، هرگونه قید و بندی در روابط بین زن و مرد با عنوان «تبعیض علیه زنان» محکوم شده است. براساس این کنوانسیون، هیچ مکانی نباید مختص به جنس مشخص باشد و هیچ رشته علمی نباید مخصوص زنان یا مردان باشد، مراکز علمی همچون دبیرستان و دانشگاه ها باید مختلط باشد تا امکان بهره وری همه به طور یکسان فراهم آید. سقط جنین و ازدواج های مختلف از جمله ازدواج با همجنس نیز آزاد و مشروع خواهدبود. پی نوشت ها: [1]. میزان الحکمه، ج9، ص 106 [2]. همان، ص 107
۶ توصیه رهبر انقلاب به بانوان مسلمان
هویت زن مسلمان را به او برگردانید بزرگترین خدمت را به امت اسلامى و به بیدارى اسلامى و به عزت و کرامت اسلامى کردید. امروز یکى از مهمترین مسئولیتهاتان این است که نقش زن را از دیدگاه اسلام برجسته و روشن کنید. تربیت انسانى زن بزرگترین خدمت به جوامع انسانى و اسلامى است؛.
اگر زنها در صفوف مقدم حضور خودشان را تقویت کنند و ادامه بدهند، پیروزىها یکى پس از دیگرى نصیب آنها خواهد شد. در این هیچ تردیدى نیست. متوجه توطئه آمریکا و صهیونیسم باشید توجه کنید که غرب و در رأس آنها آمریکا و صهیونیسم با همهى وجود به میدان آمدهاند و بیشتر به میدان خواهند آمد تا بتوانند این حرکت را مهار کنند و بر این امواج سوار بشوند؛ ملتها باید بیدار باشند.
حضور همراه با ایمان و انگیزه خود را حفظ کنید جوانان و مردان و زنان و نخبگان دنیاى اسلام و بخصوص کشورهائى که انقلاب کردند باید بدانند که اگر در صحنه بایستند و مقاومت کنند، پیروزى آنها بر همه ساز و برگ استکبار قطعى است. همه ابزارهاى اقتدار قدرتهاى استکبارى در مقابل حضور مردم، در مقابل ایمان ملتها ناکارآمد است.به چند روز گفتگو اکتفا نکنید به نشستن دور یکدیگر و چند روز گفتگو کردن اکتفا نکنید و این دیدار را مقدمهى یک حرکت بزرگ و ماندگار قرار بدهید. این حرکت بانوان مسلمان، این آشنائى با یکدیگر از سرتاسر دنیاى اسلام را مغتنم بشمرید و این را یک پایهاى قرار بدهید براى یک حرکت عظیم در میان امت اسلامى که انشاءاللَّه به پیروزىهاى بزرگترى منتهى خواهد شد
بیعفتی، علت مشکل جهانی روابط خانوادگی
انسان موجودی اجتماعی است، تکامل او در دو جهت فردی و اجتماعی خواهد بود بنابراین رشد و تعالی فرد در جامعه و رشد و تعالی جامعه در فرد اثرگذار است. کوچکترین نهادی که سازندهی اجتماع است، خانواده میباشد که امروزه تزلزل جدّی آن در برخی جوامع موجب تزلزل آن در جوامع گردیده است و طبق مفاهیم قرآن، سنت الهی وقتی بر امری جریان داشته باشد دیگر فرقی نمیکند که دربارهی ملل مسلمان باشد یا غیر مسلمان
بنابراین وقتی بیعفتی در سرد شدن و از بین رفتن روابط خانوادگی مؤثر باشد اگر خدای ناکرده ما نیز همان راه غرب را در این زمینه دنبال کنیم حصول آن نتیجه برای ما نیز قطعی خواهد بود، همان طور که به صورت محدود در خانوادههایی از اطرافمان تا حدودی شاهد این سنت الهی بودهایم. اما به راستی سؤال اینجاست که چگونه عفت و حجاب با روابط خانوادگی ارتباط پیدا میکند؟ تبیین دقیق این مسئله ما را به لایههای عمیقتری از این دستور اسلامی رهنمون خواهد شد.
حجاب، مانع بهره کشی از زنان
از بین رفتن شخصیت زن و ایجاد ناامنی برای او، سستی بنیان خانواده، گسترش فساد در جامعه و ضربه به فعالیت ها و مسئولیت های اجتماعی از جمله آثار مخرب آزادی غربی در جوامع امروزی است
اول باید حیا و حجاب او و محدودیت روابط زن و مرد را از بین برد
برای این کار چه دستاویزی بهتر از شعار عوام فریب و زیبای حمایت از حقوق و آزادی زن؟
نشان دادن جذابیتهای جنسی و جسمی زنان در غرب برای کامروایی مردان از نشانههای تشخص فرهنگ غربی به شمار رفت و جامعه، زنان بی حجاب را بیشتر پذیرفت
این مسئله نزد روشنفکران ایرانی بیشتر از مردم عادی بود
با روی کار آمدن رضاخان و کشف حجاب اقشار منتسب به دولت خیلی زود آن را پذیرفتند و در پهلوی دوم با استفاده از رسانه ها و آموزش و پرورش و مراکز علمی و فرهنگی ترویج بی حجابی به اوج خود رسید
ولی با پیروزی انقلاب حفظ حجاب به عنوان یک مقوله دینی سیاسی به کار رفت و اسلحهای برای مبارزه با غرب شد.