.. ... .... ..... ...... شعبان به ولادتتان مينازد . اعمال ماه شعبان ......
سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی 2
m5736z
blog.ir.
در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نيمه آن بخواند اين صلوات مَرْويّه از حضرت امام زينالعابدين عاَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَيْتِ الْوَحْيِ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد درخت نبوت و جايگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و معدن دانش و خاندان وحي
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغامِرَةِ يَاءْمَنُ مَنْ رَکِبَها وَيَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد کشتي جاري در اقيانوسهاي بيکران ايمن شود هر که سوار آن کشي گردد و غرق شود کسي که آن را واگذارد، هر که بر ايشان تقدم جويد از دين بيرون رفته و کسي که از ايشان عقب ماند به نابودي گرايد ولي ملازم ايشان به حق خواهد رسيد
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصينِ وَغِياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکينِ وَمَلْجَاءِ الْهارِبينَ وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمينَخدايا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پناه گاه محکم و فريادرس بيچاره درمانده و پناه گريختگان و دستاويز محکم براي وسيله جويان اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثيرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَلِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَقَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ يا رَبَّ الْعالَمينَ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد درود بسياري که موجب خوشنودي ايشان گردد و حق محمد و آل محمد اداء گشته و انجام وظيفه ما شده باشد به جنبش و نيروي تو اي پروردگار جهانيان
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبينَ الاْبْرارِ الاْخْيارِ الَّذينَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلايَتَهُمْ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پاکان نيکوکار برگزيده آن کساني که حقوقشان را واجب کردي و اطاعت و دوستيشان را فرض نمودياَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبي بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِني بِمَعْصِيَتِکَ وَارْزُقْني مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِکَ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و آباد کن دل مرا به اطاعت خود و به وسيله نافرمانيت رسوايم مکن و روزي من گردان که کمک مالي دهم بر کسي که روزيت را بر او تنگ کردي بوسيله آنچه بر من فراخ گرداندي از فضل خويشوَنَشَرْتَ عَلَيَّ مِنْ عَدْلِکَ وَاَحْيَيْتَني تَحْتَ ظِلِّکَ وَهذا شَهْرُ نَبِيِّکَ سَيِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذي حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذي کانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَالِه وَسَلَّمَ
و گستردي بر من از عدل خويش و مرا در زير سايه ات زنده داشتي و اين ماه پيمبرت و آقاي رسولانت
ماه شعبان است که اطراف آن را به رحمت و خوشنودي خود پوشاندي آن ماهي که رسول خدا ص يَدْاَبُ في صِيامِهِ وَقِيامِهِ في لَياليهِ وَاَيّامِهِ بُخُوعاً لَکَ في اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلي مَحَلِّ حِمامِهِ اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَي الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فيهِ وَنَيْلِ الشَّفاعَةِ لَدَيْهِ
کوشش بسيار داشت در روزه و شب زنده داريش هم در شبها و هم در روزهايش بخاطر فروتني در برابر تو در مورد گرامي داشتن و بزرگداشتنش هم چنان تا هنگام مرگش خدايا پس ما را کمک ده تا روش او را در اين ماه پيروي کنيم و به شفاعتي که نزد او است برسيماَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لي شَفيعاً مُشَفَّعاً وَطَريقاً اِلَيْکَ مَهيَعاً وَاجْعَلْني لَهُ مُتَّبِعاً حَتّي اَلْقاکَ يَوْمَ الْقِيمَةِ عَنّي راضِياً وَ عَنْ ذُنُوبي غاضِياً قَدْ اَوْجَبْتَ لي مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَاَنْزَلْتَني دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ الاْخْيارِ
خدايا قرار ده او را براي من شفيعي پذيرفته و راهي بسويت که همواره باشد و مرا پيرو او گردان تا به جايي که در روز قيامت تو را در حالي ديدار کنم که از من خوشنود باشي و گناهانم را ناديده گيري و براي من واجب کرده باشي از جانب خود رحمت و خوشنودي را و مرا در خانه هميشگي (بهشت جاويدان) و منزلگاه نيکان فرود آري
روزه ماه شعبان؛
عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام : قَالَ صِيَامُ شَعْبَانَ ذُخْرٌ لِلْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يُکْثِرُ الصَّوْمَ فِي شَعْبَانَ إِلَّا أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ مَعِيشَتِهِ وَ کَفَاهُ شَرَّ عَدُوِّهِ وَ إِنَّ أَدْنَى مَا يَکُونُ لِمَنْ يَصُومُ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَنْ تَجِبَ لَهُ الْجَنَّةُ امام صادق (ع) فرمودند: روزه شعبان ذخيره روز قيامت بنده است و هر بنده اى که در ماه شعبان زياده روز بگيرد خداوند امر معيشت او را سامان بخشد و شرّ دشمن را از او دفع کند . (وسائل الشيعه ج : 10)
* بهترين اعمال ماه شعبان؛
از روايات استفاده مىشود که بهترين دعاها و ذکرها در اين ماه استغفار است و هرکه هر روز از اين ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آنست که هفتاد هزار در ماههاى ديگر استغفار کند.
* اعمال ماه شعبان؛
اعمال اين ماه شريف بر دو قِسم است اعمال مشترکه و اعمال مختصه.
اعمال مشترکه ماه شعبان؛
اوّل: هر روز هفتاد مرتبه بگويد اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
دوّم: هر روز هفتاد مرتبه بگويد اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ الْحَىُّ الْقَيّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ.
سوّم: تصدّق کند در اين ماه اگرچه به نصف دانه خرمايى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق عليه السلام منقول است که از آن جناب سؤ ال کردند از فضيلت روزه رجب فرمود چرا غافليد از روزه شعبان، راوى عرض کرد يابن رَسول الله چه ثوابي دارد کسى که يک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض کرد يابن رسول الله بهترين اعمال در اين ماه چيست فرمود تصدّق و استغفار هر که تصدّق کند در ماه شعبان حق تعالى آن را تربيت کند همچنانکه يکى از شما شتر بچّه اش را تربيت مى کند تا آنکه در روز قيامت برسد به صاحبش در حالتى که بقدر کوه اُحُد شده باشد.
چهارم: در تمام اين ماه هزار بار بگويد لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِيّاهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که ثواب بسيار دارد از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنويسند .
پنجم: در هر پنجشنبه اين ماه دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحيد و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالي برآورد هر حاجتي که دارد از امر دين و دنياي خود و روزه اش نيز فضيلت دارد و روايت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زينت مي کنند آسمانها را پس ملائکه عرض مي کنند خداوندا بيامرز روزه داران اين روز را و دعاي ايشان را مستجاب گردان و در خبر نبوي است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّ تعالي بيست حاجت ازحوائج دنيا وبيست حاجت ازحاجتهاي آخرت او را برآورد.
ششم: در اين ماه صلوات بسيار فرستد
* روزه دوشنبه و پنجشنبه؛
روزه دوشنبه و پنج شنبه اين ماه براى حوائج دنيا و آخرت نافع است.
در هـر پنج شنبه اين ماه، دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحيد و بـعـد از سلام صد بار صلوات بفرستد. و روزه اش نيز فضيلت دارد و روايت شده که در هـر روز پـنـج شـنـبه ماه شعبان زينت مى کنند آسمانها را پس ملائکه عرض مى کنند خداوندا بـيـامـرز روزه داران ايـن روز را و دعـاى ايـشـان را مـستجاب گردان .
يکي از اعمالي که در اين ماه مورد تاکيد قرار گرفته فرستادن صلوات است که در روايات بسيار مورد تاکيد قرار گرفته است.
* دعاي جمعه آخر ماه شعبان؛
از روز جمعه آخر ماه تا آخر ماه (اين دعا را) بخواند: اللهم ان لم تکن غفرت لنا فيما مضى من شعبان فاغفرلنا فيما بقى منه .
* بعضي از اعمال روزها و شبهاي ماه شعبان؛
روز اول: روزهاش فضيلت دارد و وارد شده که بهشت براى او حتما واجب مىگردد.
روز سوم: روز مبارکى است و موافق مشهور روز ولادت با سعادت حضرت سيدالشهداء عـليـه السـلام در مدينه منوره و در سال سوم هجري اسـت، روزى اسـت کـه مـلائکـه آسـمـانـهـا بـه تهنيت پيامبر صلى الله عليه و آله به اين مولود مسعود آمدند و از خاک قبرش براى جدش آوردند و آن جناب را تعزيت نيز گفتند و فطرس مـلک يـا (دردائيل ) پناه به آن طفل معصوم و امام مظلوم برد و حق تعالى او را ببخشيد و به جـاى خـودش بـرگـردانـيـد.
بـراى روز سـوم چـنـد عـمـل اسـت:
1ـ روزه، 2ـ خـوانـدن دعـاى: اللهـم انـى اسـئلک بـحق المولود فى هذا اليوم ...، 3ـ خـوانـدن دعـاى (اللهـم انـت مـتـعـالى المـکان ..) و اين آخرين دعائى است که حضرت امام حسين عليه السلام خواندند در آن روزى که کفار دور او را احاطه کرده بودند
و عـلمـاء ايـن دعـا را از دعـاهـاى روز سـوم ايـن مـاه گـرفـتـهانـد و بـدان کـه سـه دعـا نـقـل شـده کـه امـام حـسـيـن ع هـر سـه را در روز عـاشـوراء خـوانـدنـد.
اول دعـائى اسـت کـه در وقـت صـبح عاشوراء خواندند و دست به درگاه الهى بلند کرد و فـرمـود: (اللهـم انـت ثـقـتـى فـى کـل کـرب ...
دوم اين دعا است که تعليم امام زين العـابدين عليه السلام فرمود در آن روز در وقتى که آن حضرت را (خون ) در برگرفت و خونها از بدن مبارکش مى جوشيد: بحق يس و القرآن الحکيم و بحق طه و القرآن العظيم يا من يقدر على حوائج السائلين يا من يعلم ما فى الضمير يا منفس عن المکروبين يا مفرج عـن المـغـمـومـين يا راحم الشيخ الکبير يا رازق الطفل الصغير يا من لا يحتاج الى التفسير صل على محمد و آل محمد و افعل بى کذا و کذا.
شب سيزدهم: اوّل لَيالي بيض است و کيفيّت نماز امشب و دو شَبِ بعد در ماه رجب گذشت.
شب نيمه شعبان؛ شـب بـسـيـار مـبـارکـى اسـت و بـعـد از شـب قـدر افـضـل ليـالى اسـت و حـق تـعـالى بفضل خويش در اين شب به بندگان خود عطا مرحمت فرمايد و گناهان ايشان را بيامرزد و سـائلى را از درگـاه خويش رد نکند مگر آنکه معصيتى از خدا طلب نمايد و روايت است که؛ از اول ايـن شـب تـا آخـر آن از جانب حق تعالى ندا مىرسد که آيا استغفار کنندهاى هست که طـلب آمرزش کند از گناهان خود تا من او را بيامرزم آيا کسى هست که طلب روزى کند تا من او را روزى دهم. و از جمله برکات اين شب مبارک آن است که ولادت با سعادت سلطان عصر امـام زمـان ــارواحـنـا له الفـداءـ در سـحـر ايـن شـب (در) سال 255 (دويست و پنجاه و پنج ) در سرمن راى (سامراء) واقع شده و باعث مزيد شرافت ايـن ليـله مـبـارکـه شـده
* اعمال شب نيمه شعبان؛
1ـ غـسـل اسـت کـه بـاعث تخفيف گناهان مىشود.
2ـ احياء اين شب است به نماز و دعا و استغفار چـنـانچه امام زينالعابدين عليه السلام عمل مىنمودند.
3ـ زيارت حضرت امام حسين عليه السـلام اسـت کـه افـضـل اعـمـال ايـن شـب و بـاعث آمرزش گناهان است و روح صـد و بيست چهار هزار پيامبر زيارت کند آن جناب را در اين شب، و اقـل زيـارت آن حـضرت آن است که به بامى يا صحنى باز در آيد و به جانب راست و چپ خـود نـظـر کـند پس سر به جانب آسمان کند، پس زيارت کند آن حضرت را به اين کلمات: السـلام عـليـک يـا ابـا عـبـدالله السـلام عـليـک يـا بـن رسول الله السلام عليک و رحمه الله و برکاته. و هر کس در هر کجا که باشد در هر وقـت کـه آن حـضـرت را بـه ايـن کـيـفيت زيارت کند اميد است که ثواب حج و عمره براى او نـوشـتـه شـود و مـا دو زيـارت مخصوص اين شب را در هديه (الزائرين ) ذکر نموديم.
4ـ بـخـوانـد صـلوات هـر روز را کـه در وقـت زوال مـىخواند.
5ـ دعاى کميل است که ورودش در اين شب است و در شبهاى جمعه نيز خوانده مـىشـود.
6- آن کـه بـگـويـد هـر يـک از اذکار «سـبحان الله، الحمدلله، الله اکبر و لا اله الا الله» را صـد مـرتـبـه کـه سبب آمرزش گناهان و برآمدن حوايج است.
7- شـيـخ و کـفـعـمـى فـرمـوده بـخـوانـد دعـاى: الهـى تـعـرض لک فـى هـذا الليل المتعرضون .. و اين دعايى است که شبها در عقب نماز شفع خوانده مى شود.
8- نماز جعفر انجام دهد چنانکه شيخ از حـضرت امام رضا عليه السلام روايت کرده
9- انجام دهد نمازهاى اين شب را و آنها بسيار اسـت از جـمله چهار رکعت است که سى نفر از اصحاب صادق عليه السلام به اين طريق از آن حـضـرت روايـت کـرده اند، در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحيد بخواند و بعد از نـمـاز بـخـوانـد: اللهـم انـى اليـک فـقـيـر و مـن عـذابـک خـائف و بـک مـسـتـجـيـر رب لا تـبـدل اسـمى و لا تغير جسمى رب و لا تجهد بلائى و لاتشمت بى اعدائى اعوذ بعفوک من عـقـابـک واعـوذ بـرحـمـتـک مـن عـذابـک و اعـوذ بـرضـاک مـن سـخـطـک و اعـوذ بـک مـنـک جل ثناوک انت کما اثنيت على نفسک و فوق ما يقول القائلون فيک.
* روز نيمه شعبان؛ در سـال 255 هـجـرى قمرى در اين روز ولادت با سعادت امام زمان حضرت حجه ابن الحسن - ص - واقع شده و والده ما جدهاش حضرت نـرجـس خـاتـون از اولاد حـوارى حـضـرت عـيسى ع است.
مستحب است در هر زمان زيارت امام زمان ع و مستحب است در وقت زيارت آن حـضـرت دعـا نـمودن براى تعجيل در فرج آن بزرگوار و مؤکد است زيارت ايشان در سـرداب امـام زمان ع در شهر سامراء و به يقين روزى ظهور و حکومت آن حضرت واقـع خـواهـد شـد و زمـيـن را پـس از آن کـه از سـتـم و بـيـداد پـر گـشـتـه پـر از عـدل و قـسـط خـواهـد نـمـود. و در توقيع شريف حضرت عسکرى ع است براى على بـن بـابـويـه قمى آمده:( و عليک بالصبر و انتظار الفرج فان النبى ص قـال: (افـضـل اعـمـال امـتـى انتظار الفرج ) (يعنى بر تو باد به صبر و انتظار کـشـيـدن بـراى فـرج، کـه پـيـامـبـر اکـرم صـ فـرمـود: بـهـتـريـن اعـمـال امـت مـن (انتظار فرج ) است).
شعبان ماه بسيار شريفي است و به حضرت سيد انبياء صَلَّي اللهِ عَلِيهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت اين ماه را روزه ميگرفت و به ماه رمضان وصل ميکرد و ميفرمود، "شعبان، ماه من است هر که يک روز از ماه مرا روزه بگيرد بهشت براي او واجب ميشود" و از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است که چون ماه شعبان فرا ميرسيد امام زينالعابدين ع اصحاب خود را جمع مينمود و ميفرمود، "اي اصحاب من ميدانيد اين چه ماهي است؟ اين ماه شعبان است و حضرت رسول ص ميفرمود شعبان ماه من است پس در اين ماه براي جلب محبت پيغمبر خود و براي تقرّب به سوي پروردگار خود روزه بداريد. به حقّ آن خدايي که جان عليّ بن الحسين به دست قدرت اوست سوگند ياد ميکنم که از پدرم حسين بن علي ع شنيدم که فرمود شنيدم از اميرالمؤمنين ع که هر که روزه بگيرد در ماه شعبان براي جلب محبّت پيغمبر خدا و تقرّب به سوي خدا؛ خداوند او را دوست ميدارد و در روز قيامت کرامت خود را نصيب او ميگرداند و بهشت را براي او واجب ميکند." سپس از حضرت صادق ع و ايشان از اميرالمؤمنين ع نقل کرد که ميفرمود: از زماني که شنيدم منادي رسول خدا ص ندا کرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتي که حيات دارم ان شاء الله تعالي. سپس ميفرمود که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.
دعاهایی که امام خمینی خیلی دوست داشت
ماه شعبان، ماه استفاده از فضای روحانی و معنوی قبل از ورود به ایام روزه داری و بهار قرآن است برای همین استفاده بهینه از این ایام به همه مومنان سفارش شده است، رهبر معظم انقلاب : این ماه شعبان - حتماً مىدانید دیگر - دالان و دهلیز ماه رمضان است. ماه رمضان تالار ضیافت الهى است؛ یک تالار عظیم که اگر کسى وارد آن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آنجا خداى متعال آماده کرده، به خودش بهرهیى برساند، بهرهى فراوانى خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماههاى دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است.
انواع و اقسام ضیافتهاى الهى: رحمت الهى، عزت الهى، توفیق الهى، قرب الهى، استغناى ناشى از تفضل الهى، رزق مادى، رزق معنوى، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفرهى ماه رمضان گذاشتهاند. بعضىها مىآیند و به این سفره نگاه نمىکنند و از وسط این سفره و اشیاء آن عبور مىکنند و مىروند و هیچى هم گیرشان نمىآید؛ بعضىها یک چیز مختصرى برمىدارند؛ یک روزهیى مىگیریم ما؛ یک مختصرکى، یک چیزى؛ اما بعضىها نه، حسابى مىنشینند سر این سفره و از رحمت الهى کیسهى خودشان را پُر مىکنند؛ عزت مىخواهند، دنیا مىخواهند، آخرت مىخواهند؛ رفع گرفتارى مىخواهند، گشایش در زندگى مىخواهند، استغناى طبع مىخواهند، صفات و خُلق حسنه مىخواهند؛ هرچه مىخواهند، براى خودشان و براى دیگران برمىدارند.
براى اینکه انسان بتواند وقتى وارد این تالار شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجى و گولى نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهى به دوروبر کند و استفادهیى ببرد و براى اینکه این آمادگى در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار دادهاند؛ رجب یکجور، شعبان یکجور دیگر. رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید. من یک وقتى از امام (رض) پرسیدم در این دعاهاى مأثورى که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان مىآید و دوست دارید. فرمودند: دعاى کمیل و مناجات شعبانیه. اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعاى کمیل که مىدانید اصلاً ورود اصلىاش مال شب نیمهى شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنى النّار اعملت اهلها انّى احبّک»؛ جهنم هم که من را ببرى، فریاد مىکشم تو را دوست دارم. و در دعاى کمیل: «لان ترکتنى ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهى و نطق را از من نگیرى، فریاد مىکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.
وقت طلایی برای دعا کردن
عَنْ فـاطِمَـةَ عليهاالسلام قالَتْ: سَمِعْتُ النَّبـِىَّ ص يَقُولُ: اِنَّ فِىالْجُمْعَةِ لَساعَةٌ لا يُراقِبُها رَجُلٌ مُسْلِمٌ …. شنيدم پيامبر ص مىفرمـود: در روز جمعه ساعتى است كه هركس آن را مراقبت كند و در آن لحظه دعا كند دعايش مستجاب شود، وآن زمانى است كه نيمى از خورشيد غروب كرده باشد. حضرت زهرا ع براى درک آن ساعت به خدمت كارش مىگفت: بر فراز بلندى برو و هرگاه ديدى نيمه خورشيد غروب نمود مرا خبر كن تا دعا كنم.
روزي ها همين ماه تقسيم مي شود پيامبر ص: إنَّما سُمِّيَ شَعبانُ لأِنَّهُ يَتَشَعَّبُ فيهِ أرزاقُ المُؤمِنينَ ؛:ماه شعبان ، «شعبان» ناميده شد؛ زيرا روزىهاى مؤمنان در اين ماه قسمت مىشود .
گام هايي با ابهت ميان بهشتيان
امام صادق ع : يُنادِي منادٍ يَومَ القِيامَةِ: أينَ زَينُالعابِدينَ؟ فَكَأنّي أنظُرُ إلى عَليِّ بنِ الحُسَينِ يَخطُرُ بَينَ الصُّفُوفِ؛: روز قيامت منادىاى ندا مىدهد: زيور عبادت كنندگان كجاست؟ پس گويا علىّ بن حسين را مىبينم كه ميان صفوف با ابّهت گام برمىدارد .
منزلت حضرت عباس عليه السلام
امام سجاد ع : أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّهِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهداءِ يَومَ القيامَةِ؛ : عبّاس را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مى برند.
امام حسين عليه السلام زيور آسمان ها و زمين ها
الإمامُ الحسينُ ع : دَخَلتُ عَلى رسولِ اللّهِ ص وَعِندَهُ أبي ابنُ كَعبٍ ، فَقالَ لي رسولُ اللّهِ .... امام حسين ع فرمود: بر رسول خدا ص وارد شدم . ابن ابى كعب در خدمت ايشان بود . پيامبر خدا ص به من فرمود : خوش آمدى اى ابا عبداللّه ، اى زيور آسمانها و زمينها ! اُبىّ به پيامبر عرض كرد : اى رسول خدا ! چگونه ممكن است كسى غير از شما زيور آسمانها و زمينها باشد ؟ ! پيامبر فرمود : اى ابىّ ! سوگند به آن كسى كه بحق مرا به پيامبرى برانگيخت ، مقام و منزلت حسين بن على در آسمان ، بالاتر از منزلت او در زمين است . در سمت راست عرش خداوند عز و جل نوشته شده است : [حسين ]چراغ هدايت و كشتى نجات و امامى سستىناپذير ، با عزّت، افتخارآفرين، راهنما، و ذخيره[اى گرانبها ]است .
فضيلت ماه شعبان
پيامبر ص : شَعبانُ شَهري و رَمَضانُ شَهرُ اللّهِ فَمَن صامَ شَهري كُنتُ لَهُ شَفيعا يَومَ القِيامَةِ:شعبان ، ماه من و رمضان ماه خداوند است . هر كه ماه مرا روزه بدارد ، در روز قيامت شفيع او خواهم بود . بحار الأنوار ، ج 97 ، ص 83
راهي براي روزه دار بودن هميشگي
إِبْراهيمُ بْنُ الْعبّاسِ قالَ: كانَ الرِّضا ع كَثيرَ الصِّيامِ وَ لا يَفُوتُهُ صِيامُ ثَلاثَةِ أَيّامٍ فى الشَّهْرِ: امام رضا ع روزه [مستحبى] زياد مىگرفت و در هر ماه روزه سه روز (اوّل و آخر و وسط ماه) از او فوت نمىشد. در احاديث است كه روزه اول، وسط و آخر هرماه، ثواب روزه همه آن ماه را دارد و هر كه چنين كند، «صائم الدهر» به شمار مىرود.
اعمالي که در روز مبعث سفارش شده است
«الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبا عبداللّه ع قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاک لِلْمُسْلِمِينَ عِيدٌ غَيرَ الْعِيدَينِ؟ قَالَ: نَعَمْ ...» : «آيا غير از اعياد مشهوره، عيد ديگري نيز هست؟» فرمود : شريف ترين و کامل تر از همه آن ها روزي است که رسول خدا ص مبعوث گرديد. عرض کردم: «آن روز، کدام روز بود؟» فرمود: «آن روز شنبه بيست و هفتم ماه رجب بود.» عرض کردم: «در آن روز، چه عملي بايد به جاي آورد؟» فرمود: روزه مي گيري و صلوات بسيار بر محمد و آل محمد مي فرستي. کافي،ج 4،ص 149 و 149،ح 1
جايگاه زيارت امام کاظم عليه السلام امام رضا ع: زيارَةُ قَبرِ أبي مِثلُ زِيارَةِ قَبِر الحُسَينِ؛: زيارت قبر پدرم، موسى بن جعفر سلام الله عليه، مانند زيارت قبر حسين ع است . كامل الزيارات: ص 499
راه در امان ماندن از خشم خداوند در قيامت
امام كاظم عليهالسلام : مَن كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَف َّ اللّهُ عَنهُ عَذابَ يَومِ القِيامَة :هر كس خشم خود را از مردم باز دارد ، خداوند عذاب خود را در روز قيامت از او باز مىدارد
شرح فرازهايي از صلوات شعبانيه و آداب اين ماه
در ميان ماه هاي سال سه ماه رجب، شعبان و رمضان از ايام الله محسوب مي شوند كه در آن دستورات مهمي براي توجه به جهات الهي از سوي مسلمانان وارد شده است. در مورد ماه شعبان نيز روايات بسياري در فضيلت اين ماه وارد شده كه آن را از ديگر ايام سال متمايز مي كند همچنين در روايتي از حضرت صادق(ع) آمده است كه بهترين اعمال در اين ماه صدقه دادن و استغفار است. اين صلوات شامل بركات ماه و كارهايي كه بايد براي رسيدن به اين بركات انجام دهيم مي باشد. اين دعا با صلوات هايي شروع مي شود كه توجه به شئون نبي اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) است. ثمره صلوات، اصلاح نفس و آمرزش گناهان است:«وجعل صلاتنا عليكم و ما خصنا يه من ولايتكم طيبا لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزكيه لنا و كفاره لذنوبنا» (دعاي جامعه كبيره). يكي از اعمال اين ماه هم كثرت صلوات است. باطن صلوات تعظيم در برابر نبي اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و شئون ايشان است كه اين تعظيم طريق سجده ما در مقابل خداوند متعال مي باشد.
«اللهم صل علي محمد و آل محمد الفلك الجاريه في اللجج الغامره يامن من ركبها و يغرق من تركها»
در روايات تاكيد شده است كه انسان سالك مي بايست در اين دنيا حالت غريق داشته باشد و بر فقر خود واقف باشد در غير اين صورت مبتلاي به شرك مي شود. حالت غريق يعني كسي كه در اوج نياز، همه اسباب از كار افتاده است و ازهمه تكيه گاه ها منقطع گرديده است. اين توجه مقدمه درك حضور خداوند و رسيدن به مقام اخلاص است: «اذا ركبوا في الفلك دعوا الله مخلصين له الدين فلما نجاهم الي البر اذا هم يشركون» (العنكبوت، 56) همچنين در توحيد صدوق آمده است كه فردي نزد حضرت آمد و گفت من از بحث هاي متكلمان در مورد خدا خسته شده ام خدا را به گونه اي توصيف كن كه بفهمم، حضرت او را به يك تجربه شخصي اش در زندگي حين غرق شدن در كشتي ارجاع دادند، كه آن كسي كه حين غرق و انقطاع اسباب به او توسل جستي او همان خداست.
«الله هوالذي يتاله اليه عند الحوائج و الشدائد كل مخلوق عند انقطاع الرجاء من كل منه هو دونه و تقطع الاسباب من جميع ما سواه...» (توحيد صدوق) انسان تا مضطر نشود و حالت غريق پيدا نكند، متكي به خدا نمي شود و تا متكي نشود در سلوك خود به نتيجه نمي رسد. انسان نبايد حتي به رياضات خود، به عقل خود و عبادات خود تكيه كند. وقتي اين حالت در انسان شكل گرفت كشتي نجات او اهل بيت(ع) خواهند بود. شرط نجات، رسيدن به حالت غريق است چرا كه تا احساس نياز نكند و خود را مستغني بداند اين دستگيري اتفاق نمي افتد. عبور از همه فتنه ها و ابتلائات نيز با تكيه بر اين تكيه گاه ممكن است و اين مخصوص امت ما نيست همه امم در فتنه ها با صلوات عبور مي كردند. «مثل اهل بيتي كمثل سفينه النوح من ركبها نجي و من تركها غرق»
«اللهم صل علي محمد و آل محمد الكهف الحصين و غياث المضطر المستكين و ملجا الهاربين و عصمه المعتصمين» «و اذ اعتزلتموهم و ما يعبدون الا الله فاووا الي الكهف» (الكهف،61) انسان وقتي از بت ها كناره گرفت و احساس غربت به او دست داد و جز خدا را نخواست به كهف حصين پناه مي آورد. اينكه سرحضرت سيدالشهدا(ع) بر سر نيزه اين آيه را مي خواندند: «أم حسبت ان اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا» (الكهف:9) اشاره به اين حقيقت دارد كه واقعا اصحاب كهف آيات عجيب خداوند نبوده اند بلكه اصحاب سيدالشهدا(ع) آيات عجيب بوده اند كه در اين فتنه به كهف حصين يعني سيدالشهدا(ع) پناه آورده اند.
«غياث المضطر المستكين»غوثي كه خداوند براي دستگيري مضطرين قرارداده است ائمه معصومين(ع) هستند. اين اضطرار و اعتزال از مراحل متكامل سير و سلوك معنوي انسان مؤمن است كه تركيبي از خوف و عجز است. اين حالت را بايد در همه احوال زندگي داشته باشيم چرا كه حقيقتاً فقير هستيم. كسي كه ملتفت به اين فقر مستمر خودش نيست دنبال پناهگاهي هم نيست. «ملجاء الهاربين»اگر براي انسان هرب حاصل شد از شيطان و اهواي نفس خود به اين ملجاء مي رسد.
«عصمه المعتصمين» انسان بايد در همه امور خود اهل اعتصام و توكل باشد حتي در خودسازي و سلوك خود. مشكل ما اين است كه به حالت اضطرار و هارب و مستكين و معتصمين نرسيده ايم كه اگر برسيم عصومين(ع) را به عنوان كهف و غياث و ملجاء و عصمت خواهيم يافت. اين صلواتها مقدمه اين نكته پاياني صلوات ها است:«هذا شهر نبيك سيد رسلك شعبان الذي حففته بالرحمه و الرضوان الذي كان رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم يداب في صيامه و قيامه في لياليه و ايامه بخوعاً لك في اكرامه و اعزامه الي محل همامه»باطن اين ماه از شئون نبي اكرم(ص) و شفاعت ايشان است. خداوند اين ماه را محفوف به رحمت و رضوان خودش قرار داده و اگر انسان اهل سير در اين ماه شد پايانش رضوان الهي است.
«رضوان» مقامي فوق همه مقامات بهشت است: «و رضوان من الله اكبر» (توبه 27). اين مقام رضوان بدون شفاعت و دستگيري اهل بيت(ع) بدست نمي آيد: «بكم يسلك الي الرضوان» (دعاي جامعه كبيره)
چكار كنيم تا به رحمت و رضوان اين ماه برسيم؟ «اللهم فاعنا علي الاستنان بسنته فيه و نيل شفاعت لديه»ما مي بايست به سنت حضرت (ص) تمسك جوييم و مستن به اين سنت بشويم كه درسايه اين تمسك به شفاعت حضرت برسيم اين استنان، به سنت باعث مي شود كه خود را در معرض رحمت اين ماه قرار دهيم. شيخ علي صفايي مثال مي زدند كه كساني كه هندوانه پرت مي كنند، وقتي پرت مي كنند كه حواست باشه وگرنه اگر توجه تو به سمت ديگري است، نمي اندازند، اگر بيندازند هم ميوه ضايع مي شود و هم تو آلوده مي شوي. در لحظه «توجه» انسان مي تواند نعمت را جذب كند.
درك شفاعت نبي اكرم(ص) و رحمت و رضوان خداي متعال كه با صلوات وصيام در اين ماه تنزل پيدا مي كند متوقف بر اين استنان به سنت است. سنت رسول الله(ص) در اين ماه چه بوده است؟
«الذي كان رسول الله صلي الله و عليه و آله و سلم، يداب في صيامه و قيامه، في لياليه و ايامه»
صيام روزانه و قيام شبانه لازمه رسيدن به اين شفاعت است و اين هردو با يكديگر كامل مي شوند؛ انساني كه شب را از دست بدهد، روز پربركتي هم نخواهد داشت. «قال ابوجعفر عليه السلام: قال موسي يا رب اي عبادك ابغض اليك، قال جيفه بالليل، بطال بالنهار.» امام صادق(ع) فرمود: حضرت موسي عرض كرد: خدايا مغبوض كردن بندگانت كدام است؟ فرمود: كسي كه چون مردار درشب و بيكار در روز است.
«اللهم اجعله لي شفيعا مشفعا» حضرت(ص) شفيعي است كه شفاعتش مقبول است. «وطريقا اليك مهيئا واجعلني له متبعا حتي القاك يوم القيامه، عنّي راضيا و عن ذنوبي غاضيا قد اوجبت لي منك الرحمه والرضوان.» طريق و واسطه همه عالم نبي اكرم(ص) است و تبعيت از ايشان لازمه اين سير و سلوك است.
«يوم القيامه راضيا»اشاره به همان مقام رضوان است.
«عن ذنوبي غاضيا»با مقام شفاعت حضرت(ص) است كه به رحمت و رضواني كه محفوف به اين ماه است مي رسيم.
«وانزلتني دارالقرار و محل الاخيار»اخيار دسته اي هستند كه به صورت مستقيم برخوردار نور حضرات هستند: «انتم نورالاخيار» (جامعه كبيره)
درماه شعبان چه كنيم؟
از امام رضا(ع) سفارش شده است كه در اين ماه ذكر صلوات و قرائت قرآن زياد انجام گيرد، چرا كه تا لحظه آخر امكان ورود به ضيافت شعبان وجود دارد. مانند كسي كه از عمرش استفاده نكرده كه در روايت آمده مابقي عمر سرمايه ايست كه ارزش آن نامعلوم است. انسان مي بايست همواره در حال «اخبات» و «انكسار» باشد؛ انسان اگر با عبادتهاي خودش به عجب برسد عبادتهايش حبس مي شوند؛ «لاتفسد عبادتي بالعجب» (صحيفه سجاديه) و اگر با گناهش به مرحله تقصير و ندامت برسد، خداوند گناهش را تبديل به حسنه مي كند. اين سرمايه بزرگي براي انسان است. كسانيكه اهل سلوك حقيقي هستند اين حالت قصور و تقصير را توأم با همه تلاشهايشان دارند: «والذين يوتون ما اتوا و قلوبهم وجله أنهم الي ربهم راجعون» (المؤمنون: 06) يعني كسانيكه نهايت سعي خود را كرده اند و در عين حال از مواجهه با خداي خود هراسناك مي باشند.
«ويطعمون الطعام علي حبه مسكيناً و يتيماً و أسيراً(8) انما نطعمكم لوجه الله لانريد منكم جزاءً و لاشكوراً(9) انا نخاف من ربنا يوما عبوساً قمطريراً(01)» يعني در اوج تلاش خود، نسبت به خداوند خائف هستند و هيچگاه عجب به افعال و عبادات خود پيدا نمي كنند. لذا در روايات آمده است كه دعا كنيم خداوند ما را از معارين (كسانيكه ايمانشان عاريه است) قرار ندهد و از حالت تقصير خارج نسازد: «عن أبي الحسن(ع) قال: قال أكثر من أن تقول- اللهم لا تجعلني من المعارين و لا تخرجني من التقصير- قال قلت اما المعارون فقد عرفت أن الرجل يعار الدين ثم يخرج منه فما معني لاتخرجني من التقصير فقال كل عمل تريد به الله عزوجل فكن فيه مقصراً عند نفسك فان الناس كلهم في أعمالهم فيما بينهم و بين الله مقصرون الا من عصمه الله عزوجل.» (الكافي، باب الاعتراف بالتقصير)
علي(ع) فرمود: زياد بگوئيد: خدايا مرا از دارندگان ايمان عاريتي قرار مده و مرا از حالت احساس تقصير خارج مكن. راوي گويد: عرض كردم معني دارندگان ايمان عاريتي را مي دانم اما معني عبادت دوم چيست؟ حضرت فرمود: بدين معني است كه در هر عملي كه براي خدا انجام مي دهي، خود را مقصر بداني زيرا همه مردم در اعمالي كه بين خود و خدايشان انجام مي دهند مقصر هستند مگر آن كساني كه خداوند خود محافظ و نگهدارشان بوده باشد. شيخ علي صفائي مي گفتند: بچه اگر ظرف را بشكند و بعد سرش را بالا بگيرد و معجب باشد و پيش شما بيايد شما تحويلش نمي گيريد اما اگر ظرف را شكست و خجالت كشيد و شرمنده شد شما دلداري اش مي دهيد و مي گوييد: فداي سرت و نوازشش مي كنيد. در پيشگاه خداوند اگر گناه انسان او را به انكسار برساند بهتر است از اينكه عبادتش به عجب برساند. در برخي روايات آمده است اگر مومنين به خاطر ترك گناه معجب نمي شدند خداوند باب گناه را در زندگي آنان سد مي كرد و نمي گذاشت شيطان وارد زندگي آنان شود. همه اعمال ما در بارگاه الهي چيزي نيست؛ خدا اگر بخواهد با آن اعمال عنايت كند بدون آن هم مي تواند عنايت كند چون بود و نبود اين اعمال يكي است. در پايان ماه، حالت مصيبت از دست دادن اين ماه مي تواند دستگير ما باشد؛ در دعاي وداع رمضان مي خوانيم: «فاجرنا علي ما أصابنا فيه من التفريط أجراً نستدرك به الفضل المرغوب فيه» (الصحيفه السجاديه ) به خاطر اين مصيبتي كه اين ماه را از دست داديم به ما اجري بده كه همه فضيلت هاي از دست رفته را جبران كند. يعني اگر انسان حالت مصيبت زده داشته باشد اميد اينكه خداوند همه فضيلتهاي از دست رفته در عمل را به او بدهد وجود دارد.
با مناجات شعبانيه در مقام فنا و كمال الانقطاع
آنچه به عنوان شريعت مي شناسيم كامل ترين، سالم ترين، بهترين و كوتاه ترين راه براي رسيدن به همه مقامات انساني است كه خداوند انسان را براي آن آفريده . هركسي از راه شريعت بيرون رفت، در ضلالت و گمراهي افتاد و هركس به اين ريسمان آويخته ميان آسمان و زمين آويخت اوج گرفت و به حقيقت رسيد و در ژرفاي بي پايان آن شنا كرد و به شوق آن پر كشيد و در بيكران تاريكي و سياهي از حقيقت ضيايي الهي بهره برد و دلش آفتاب شد و نور الهي را بر كائنات افكند و جهاني را به نور خويش روشن ساخت.
بسياري از انسانها كه راهي غير از راه معصوم و شريعت اسلام پيمودند نه تنها گمراه شدند بلكه هرگز به حقيقتي نرسيدند؛ شريعت و سبك زندگي معصوم(ع) نه تنها راه و طريقت وصول بلكه به يك معنا، مقصد است؛ چرا كه از اينجا تنها مي توان آبراهي را يافت تا به اقيانوس خروشان نزديك شد و به مقام وصل رسيد و در ادامه در اقيانوس حقيقت تا بيكران شنا كرد و يا در ژرفاي آن غور كرد و انقطاع از غير آب حيات را درك و اتصال را فهميد. بنابراين نه تنها حيات محمد و آل محمد(ص) الگوي زندگي انسان سالك است، بلكه ممات ايشان نيز مي بايست الگو باشد. پس اين تصور كه چون به حقيقت رسيده و به اقيانوس متصل شده، لازم نيست از شريعت محمدي(ص) پيروي كرد ديگري نيازي به آن ندارد؛ و چون شريعت پوسته است و چون مغز را در دست دارد ديگر به پوسته شريعت نيازي ندارد تصور و خيالي باطل است، چرا كه شريعت تنها پوسته نيست و اين تشبيه باطل است، بلكه شريعت خود حقيقت است وگرنه اهل بيت(ع) آن چنان تمامي عمر بدان نمي آويختند و بر اين آويزه آسماني چنگ نمي زدند؛ مگر كسي را رسد كه ادعاي فراتر از وصول اهل بيت(ع) داشته باشد و خود را در مقامي برتر از ايشان بيابد؟ همانهايي كه در تدلي و تدني تا آنجا پيش رفته اند كه درمقام قاب قوسين او ادني (نجم،8 و 9) نشسته اند و ايشان مظهر تمام و كامل الهي و مظهر نخست الهي هستند كه در دايره وجود آغاز و انجام (اعراف، 29؛ بقره، 156) ظهور و آفرينش هستند. (علق، 4؛ نجم 42) از اين رو خداوند ايشان را در منتهاي سدره يعني همان آغاز و انجام بروز و ظهور هستي ديدار مي كند. (نجم، 14)
اينان كساني هستند كه خداوند آنها را اسوه نيك زندگي بشر براي وصول معرفي مي كند. (احزاب، 21) و محبت و اطاعت و ولايت ايشان را تنها راه وصول مي داند. (آل عمران،31، نساء 59، مائده،55) امامان معصوم چون واصل همه مقامات هستي و در نهايت تماميت كمالي آن هستند، بهترين راهنمايي اند كه خداوند برگزيده و به بشريت معرفي كرده است. بنابراين براي شناخت حقايق هستي و همچنين چگونه وصول بايد از آنان پيروي كرد و شيعه وار گام در گام ايشان نهاد و پشت سر ايشان حركت كرد.
مناجاتي در مقام فنا
اميرمؤمنان علي(ع) به شيعيان خويش نشان مي دهد كه چگونه مي توان به مقام فنا رسيد و در آن جا با بقاي بالله، حقيقت عظمت را درك كرد و با آن زيست. براي رسيدن به اين مقام انسان بايد شوق داشته باشد. جزمي در فكر و انديشه و عزمي در عمل مي طلبد كه برخاسته از شناخت باشد و اين حقيقتي است كه مي توان به آن رسيد و دور از دسترس نيست. انسان هرگز نمي تواند مشتاق مجهول باشد و به چيزي كه نمي داند و نمي شناسد اشتياق داشته و شوق ورزد و درپي آن سعي و تلاش كند و عزم در عمل داشته باشد.
اميرمؤمنان علي(ع) همانند سالك واصلي كه خبر از حقيقتي شگرف مي آورد، در مناجات شعبانيه آدمي را با مقام صعق آشنا مي كند و به اوج عظمت مي برد تا در آنجا جلال الهي را به ديده دل بنگرد و ديدگان، افزون بر جمال بر جلال افكند و در روشنايي حقيقت غوطه ور شده و با ذات عز و جلال الهي به مناجات و نجوا نشيند و عاشقانه دلدادگي را به نمايش گذارد و در مقام حيرت درآيد و جز ذات بي اسم نبيند.
گام نخست اين سير الي الله، فرار از همه چيز به سوي خداوند است كه با فرمان: ففروا الي الله(ذاريات، آيه50) آغاز مي شود. در اينجا انسان مي بايست از همه چيز منقطع شود و تنها او را مقصد قرار دهد. در اين مقام ديگر الله نيست، بلكه چنان با خدايش آشنا و رفيق و نزديك است كه «تو» مي شناسد و حقيقت هستي را در «تو» مي يابد. سخن ديگر، از الله يا او نيست؛ زيرا پشت به همه چيز كرده و خدايش را در برابر دارد. اينجاست كه ضمير «تو» به كار مي رود؛ زيرا غير او نيست كه ديده شود.اين هبه و بخشش الهي است كه به بنده داده مي شود؛ اين نوعي عنايت خاص و فضل و بخشش استثنايي است؛ زيرا توانسته است از طريق شريعت خود را به اين جا برساند و از شناخت حق به جايي برسد كه شايسته عنايت خاص محبوب است. پس، از مقام رحيميت، فضل و توجهي خاص به بنده مي شود.
اما در اين مرحله آنقدر جمال الهي جلوه گري مي كند كه آفتاب آن اجازه نمي دهد تا چيزي ديده شود. بنده به هر چيز كه مي نگرد وجه الله را مي بيند. كوه و در و دشت و دريا و خشكي براي او مظاهري از جمال الهي است؛ چرا كه الله به عنوان نور بر همه چيز تابيده و آنها را مظاهر وجه الله كرده است. (نور،35) در اين رقص انوار كه چشم را كور مي كند، انسان نمي تواند از جمال بگذرد و تندي و تيزي آفتاب اجازه ديدن خورشيد را نمي دهد. پس لازم است كه خداوند يك عنايتي ديگر كند تا نوري در ديدگان دل سالك از ضياء و روشنايي ذات خورشيد حقيقت بتابد. نور همان بازتاب ضياء است. آنچه كه از خورشيد بيرون مي آيد، ضياء است. از اين رو خداوند در قرآن خورشيد را متصف به ضياء مي كند و آنچه كه پس از برخورد ضياء از آن تابيده مي شود نور است لذا ماه را به نور متصف مي كند: هو الذي جعل الشمس ضياء و القمر نورا. (يونس،55)
دل مؤمن، مظهر الله
پس لازم است كه براي رهايي از جلوه هاي نوري و پرده هاي جمال الله كه به شكل موجودات هستي نمودار شده است (نور، 35) از ضياء شمس وجود بهره گرفت. آن ضياء بر قلب مؤمن سالك مي تابد و از بازتاب آن ضياء در قلب مؤمن جلوه اي خاص از جمال به عنوان نور (الله) نمودار مي شود. اينجاست كه قلب مؤمن، تجلي خود الله مي شود؛ چرا كه الله همان اسم جامع الاسماء است كه در انسان به وديعت نهاده شده است. (بقره، 30) پس دل مومن مظهر الله مي شود و همه اسماي الهي را به شكل جمالي به نمايش مي گذارد. اكنون ديگر اين دل نوراني به مظهريت همه اسماي الهي يعني به مظهريت الله مي تواند حجاب هاي نوري كه در بيرون است بدرد. به اين معنا كه اين ظرفيت و توان را يافته است كه پرده هاي نوري را كه مظاهر جمالي الله به عنوان وجه الله در برابر ديدگان دل او نهاده به كناري زند.
سالكي كه خود مظهر نور الله و وجه الله مي شود، اين توان را مي يابد كه پرده هاي نوري مظاهر خلقي و امري را كنار بزند و از جمال بگذرد. اگر بخواهيم وضعيت اين سالك را در اين مقام ترسيم و تصوير كنيم بايد گفت كه او اكنون خود نوري شده است و همه حقيقت او حيات طيب گشته و از هرگونه رجس و پليدي بيرون آمده و نور محض شده است كه در آن، تاريكي نيست. پس مي تواند پرده هاي نوري را كه در پيرامون حقيقت وجودي خورشيد كشيده شده است و اجازه ديدن خورشيد را نمي دهد، بدرد و از اين لايه ها و پرده هاي پيراموني خورشيد كه نور محض است بگذرد و به خورشيد عظمت برسد.
اينجاست كه خورشيد را مي بيند. پس گام جلوتر برمي دارد و به معدن عظمت در مي آيد. از اينجاست كه حقيقت جلالي خداوند بر او نمودار مي شود و او خورشيد را بي نور مي بيند و تنها جلال الهي بر او مسلط مي شود. خورشيد جلال و عظمت الهي كه بهشت دست نيافتني بسياري است و در اعماق مظاهر اسماي جمالي الله قرار دارد، زماني ديده و درك مي شود كه انسان از خود و مظاهر اسماي جمالي بگذرد و در آنجاست كه به احجار كريمه اسماي جلالي مي رسد كه اصولا نور از آن معدن مي تابد ولي چون هرگز ديده نمي شود انسان گمان مي كند كه در پس اين نور، چيزي نيست، در حالي كه عظمت و جلال الهي كه معدن اين انوار است در آنجا قرار دارد. اينجا ديگر نمي توان با جسم پريد و اگر تا زماني كه به معدن نرسيده و در عرصه جمال سير مي كرد، با جسم بود، اكنون مي بايست جسم را ترك كند و تنها با روح و جان خويش سير در عظمت الهي و خورشيد حقيقت را ادامه دهد.
در اين ساحت قدس كه هيچ چيزي را بر آن سلطه و تسلط نيست و مقام عزت و عزيز است، جان مي تواند وارد شود و در ساحت قدس عزت، سير كند و آويزان به عزت الهي سير خويش را ادامه دهد. در اين مقام ديگر انسان نيازمند اسم عزيز است كه اسم عظمت و جلال الهي است. سالك واصل به مقام عزت الهي، اكنون چنان به خورشيد حقيقت نزديك شده است كه مي تواند حقيقت خورشيد را از نزديك ملاحظه كند و بنگرد و چشم در عظمت الهي بدوزد و او را ندا كند و نداي يا عبدي را بشنود. اين مقام قاب قوسين است كه مقام منادي است.
فناي بنده
پس از اين مرحله و مرتبه ديگر بنده نمي تواند حتي با روح خود پيش رود. پس مي بايست صاعقه عظمت و عزت الهي او را بسوزاند و جانش را محو و فاني سازد. اينجاست كه عظمت الهي بر جان او مي درخشد و جلال خداوندي او را محو مي كند تا ديگر اثري از بنده نماند. پس خداوند چنان بنده را به خود نزديك مي كند كه در مقام او ادني بلكه داني و تدلي تر از آن مي ايستد. انسان در آن زمان محو و فاني شده است و صعق، چنان او را سوزانده است كه ديگر اثري از بنده نيست. اينجاست كه سياهچاله هاي خورشيد حقيقت او را بلعيده است و آنگاه است كه انسان به عنوان مظهر اتم و اكمل خداوندي، خود ضياء مي شود و هستي را به ربوبيت خود مي خواند و انسان به عنوان خليفه الهي در شكل جمال الهي عمل مي كند و سزاوار سجده از سوي كائنات مي گردد. در اين مقام است كه بنده فاني، مظهر عمل خداوندي است و فراتر از عين الله و يدالله بودن، الله، عين و يد او مي شود. از اين رو خشم و رضايت او، رضايت و خشم خداوندي مي شود.(انفال،17؛ زخرف، 55)
در آيه 143 سوره اعراف خداوند مي فرمايد كه حضرت موسي(ع) مي خواست تا اين مقام صعق و فنا را درك كند كه صاعقه عظمت بر او درخشيد و او را بسوزاند و در مقام صعق در آمد و پاسخ رؤيت جلال الهي را نيز گرفت. اين مقام صعق به مرگ اختياري در دنيا تنها براي كساني تحقق مي يابد كه مسير كمالي را با شريعت به درستي پيموده باشند. در روايات بسياري است كه حضرت اميرمؤمنان علي(ع) بارها به اين مقام درآمد و آن يك امر عادي بود بگونه اي كه حضرت فاطمه(س) مي فرمايد كه ايشان را چنين وصولي عادت است. شبي يكي از ياران امام علي(ع)، در تاريكي نخلستان، شاهد حالات عرفاني و راز و نياز شگفت انگيز آن حضرت با معبود خويش بود. ناگهان ديد كه حضرت مانند چوب خشكي به زمين افتاد. پس گمان كرد ايشان از دنيا رفته است هراسان آنچه را ديده بود، به حضرت زهرا(س) خبر داد. آن بانوي گرامي با شناختي كه از روحانيت علي(ع) داشت فرمود: اين حالتي است كه به دليل ترس از پروردگار براي وي پديد آمده است.
البته همه موجودات اين مقام صعق را در قيامت درك خواهند كرد و اين مسير را خواسته يا ناخواسته مي پيمايند و همه چيز فاني مي شود (زمر، 68) خداوند در آن روز در مقام جلال و عظمت خويش بروز مي كند و در مقام قهاريت مي فرمايد: لمن الملك اليوم؛ و چون كسي نيست كه در آن مقام پاسخ دهد خود در مقام الله بروز كرده و مي فرمايد: لله الواحد القهار (غافر، 16)
اميرمؤمنان(ع) اين تجربه خود را در مقام صعق فنا در مناجات شعبانيه چنين گزارش مي كند: الهي هب لي كمال الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك حتي تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الي معدن العظمه و تصير ارواحنا معلقه بعز قدسك الهي و اجعلني ممن ناديته فاجابك و لاحظته فصعق لجلالك فناجيته سرا و عمل لك جهرا؛ معبودا، مرا به كمال گسستن [از خلق] و پيوستن به خودت رسان و ديده قلبمان را با فروغي كه بدان تو را مشاهده كنند، روشن فرما تا ديده دل ما حجابهاي نوراني را بدرد و به كان عظمت و جلال رسد و جانهاي ما به مقام والاي قدس تو بپيوندد. معبودا، مرا در شمار كساني قرار ده كه چون آنان را خواندي، پاسخت دادند و چون بدانان نگريستي، بر اثر تجلي شكوه و جلالت،
فلسفه استغفار در ماه شعبان
روي عن رسول الله (ص) قال:شَعبَانُ شَهري رَحِمَ الله مَن اَعَانَنِي عَلَى شَهرِي(الاقبال ص683).
روايتي از پيغمبراکرم(ص) منقول است که حضرت فرمودند: شعبان ماه من است، رحمت خدا بر کسي که من را در اين ماه کمک کند. کمک کردن به پيغمبر در اين ماه يعني چه ؟ در بين ماههاي سال، سه ماه رمضان، شعبان و رجب که پشت سرهم قرار گرفتهاند، از نظر فضيلتها خصوصيّت دارند و هر کدام از اين ها از نظر اهل معرفت منازلي از منزلهاي سلوک إليالله است.
ماه رجب ماه خداست، ماه شعبان ماه پيغمبر اکرم(ص) است و ماه رمضان ماه امّت است و بندگان خدا نسبت به ماه شعبان و رجب از يک جهت با هم مشترک هستند. روايت از پيغمبر اکرم(ص) ماه رجب، ماه استغفار است، اين جمله را بسيار بگوييد: أستغفرالله و أسئله التوبه. در ماه شعبان هم باز ميبينيم استغفار از اعمال است. و فرمودهاند: در روز هفتاد بار استغفرالله و أسئله التوبه بگوييد. همين جمله ، هم در ماه رجب وارد شده است و هم در ماه شعبان. البتّه آنوقت اين اضافه هم دارد. استغفرالله الذي لا اله الا هو الحي القيوم الرحمن الرحيم و اتوب اليه، آنجا هم دارد . البتّه در همين روايتي که استغفار را توصيه ميفرمايند، اين نکته را اضافه ميکنند که ضريب استغفار در ماه شعبان، هزار است. يعني اگر کسي در هر روز از ماه شعبان هفتاد مرتبه بگويد: استغفرالله و اسئله التوبه مثل اين است که در ماههاي ديگر هفتاد هزار بار اين استغفار را گفته باشد. اينها همه گوياي اين مسأله است که شخص بايد قابليّت مهمانياي که خدا براي امّت در ماه رمضان قرار داده را پيدا کند.
اين جمله حضرت که ماه رمضان ماه امّت است يعني چه؟ يعني در آن ماه، خدا مهماني کرده: دعيتم الي ضيافه الله، لذا دو ماه فرصت داريد که خودتان را براي اين ماه تطهير کنيد. حمّامهايي که ما ميرويم مدّتش مختصر است، امّا مدّت اين حمّام معنوي دو ماه است. دو ماه خودت را شست وشو کن تا قابليّت پيدا کني و سر سفره ضيافت الهي بنشيني.
ياري پيامبر درماه شعبان
پيغمبراکرم(ص)، در اين ماه براي تطهير و شست وشوي من و تو آستين بالا ميزنند. خدا رحمت کند کسي را که در اين شست وشويي که شما را ميخواهم دهم کمک کند؛ يعني استغفار و توبه کند. کمک کردن به من براي آنکه تميز و پاکتان کنم که قابل شويد سر سفره ميهماني خدا در ماه رمضان بنشينيد با توبه و استغفار است. آيت الله شيخ مجتبي تهراني(ره)دهوش شدند. پس تو با آنها به نهان، راز گفتي و آنان به عيان، به طاعت تو پرداختند.
فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىكرد و مىفرمود شعبان، ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است كه چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مىنمود و مىفرمود اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟
این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مىفرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مىكنم كه از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام كه هر كه روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت كرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند.
شیخ از صفوان جمال روایت كرده كه گفت : حضرت صادق علیه السلام به من فرمود كسانى را كه در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آن چیزى هست؟ فرمود: بله همانا كه رسول خدا صلى الله علیه و آله هر گاه هلال ماه شعبان را مىدید به مُنادیى امر مىفرمود كه در مدینه ندا مىكرد: اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا ص به سوى شما. ایشان مىفرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه در آن ماه روزه بگیرد. سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که مىفرمود: از زمانى كه شنیدم منادى رسول خدا ص ندا كرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى. سپس مىفرمود كه روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.
ماه شعبان فرصت طلایی استغفار و آمرزش
روزها در پی هم آمدند و رفتند. ماهها سپری شدند و هلال شعبان در آسمان درخشیدن گرفت. این ماه، رنگی دگر برای عاشقان حق دارد. بوی یار میدهد و هنگامه وصل را نویدبخش است. ماهی که رسول رحمت (ص ) آن را شهر خود مینامد و بزرگان دین صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) را افضل اعمال در آن میدانند. باید دید علت این تعظیم و بزرگداشت چیست؟! علت تکریم این ماه از سوی عالمان دین چیست؟! بهترین راه برای یافتن پاسخ این پرسش بررسی سخنان سکانداران دین حق است.
رهپویان دیدار یار
زمانی که انسان قصد دیدار بزرگی میکند برای فرارسیدن آن روز لحظهها را میشمارد و مقدمات را فراهم میسازد، بهترین جامعهها و پاکیزهترین پوششها را برای خویش مهیا میکند و با شوق فراوان قدم در مسیر میگذارد تا با آمادگی کامل و در موعد مقرر به محضر او شرفیاب شود. شعبان نیز مقدمهای است برای رسیدن به رمضان. ماه ضیافت الله. ماه گشوده شدن درهای رحمت حق بر بندگان. انسان عاشق برای دیدار رب لحظهشماری میکند. او فرصتها را غنیمت شمرده و از لحظات بهترین بهره را میبرد. او به شوق رسیدن به رمضان، قدردان شعبان خواهد بود. در ماه شعبان، یا حتی پیشتر در رجب، مقدمات حضور در پیشگاه مالک هستی را در خویش فراهم میآورد و گرد گناه از وجود خویش میزداید. او همواره سخن رسول اعظم (ص) را به یاد دارد که فرمودند شعبان ماه من است و از تمامی ماههای سال به جز رمضان که ماه خداست بالاتر است.
در مسلک پیشوایان دین جایگاه والای شعبان به خوبی به چشم میخورد. روزهداری، نماز خواندن، صدقه دادن و عبادت در این ماه برای آنان رنگی دگر دارد. در گزارشات تاریخی آمده است که پیامبر (ص) در شعبان بسیار روزه میگرفتند. عائشه همسر رسول خدا (ص) در مورد سیره پیامبر (ص) در این ماه گفته است: «مَا رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَصُومُ فِی شَهْرٍ أَكْثَرَ مَا كَانَ یَصُومُ مِنْ شَعْبَانَ».[1]
«ندیدم که رسول خدا (ص) در هیچ ماهی به اندازه ماه شعبان روزه بگیرند». در احادیث گزارش شده است که پیامبر اکرم (ص) روزه ماه شعبان را به رمضان وصل مینمودند: «أَنَّ النَّبِیَّ (ص) كَانَ یَصِلُ شَعْبَانَ بِشَهْرِ رَمَضَانَ». تا شوق دیدار خویش را به یگانه معبود ثابت نموده و عزم راسخ خویش در انجام وظایف الهی را بیش از پیش مشهود سازند. در روایات فراوانی بر اهمیت روزه در ماه شعبان اشاره شده است که نشان از نقش مهم آن در آماده ساختن روح آدمی برای شرکت در ضیافت الله دارد. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: «مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) شَفِیعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».[2] «اگر کسی سه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد بهشت بر او واجب میگردد و رسول خدا (ص) در روز قیامت شفیع او خواهند بود».
استغفار روح آدمی را زلال میسازد. قلبش را صیقل میدهد و گناهان گذشته را از وجودش پاک میگرداند. اگر آدمی بتواند روح خویش را در این ماه با توبه و استغفار جلا دهد توان خود را در بهرهوری از ماه رمضان و دریافت برکات بیشتر افزایش میدهد. انسانی که روح خویش را با توبه و روزه برای قرار گرفتن در پیشگاه باری تعالی آماده ساخته باشد بیش از دیگران میتواند نعمات مادی و معنوی ماه رمضان را به دست آورده و دست پر از ضیافت الهی بازگردد
در کنار روزه، استغفار و توبه به پیشگاه حضرت حق نیز در این ماه سفارش شده است. از امام رضا (علیه السلام) سۆال میشود کدام دعا در ماه شعبان جایگاه بالایی دارد؟ ایشان در جواب پاسخ میهند: «فَقَالَ الِاسْتِغْفَارُ إِنَّ مَنِ اسْتَغْفَرَ فِی شَعْبَانَ كُلَّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً كَانَ كَمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَرَّةٍ قُلْتُ فَكَیْفَ أَقُولُ قَالَ قُلْ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ». [3] «استغفار، همانا کسی که در ماه شعبان هر روز 70 مرتبه استغفار نماید همانند کسی است که در سایر ماهها 70 هزار بار این ذکر را گفته باشد. کیفیت نقل آن نیز چنین میباشد: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».
به طور کلی استغفار از گناهان اثر فورى در رفع مصائب و گرفتاریها و گشوده شدن درب نعمتهاى آسمانى و زمینى دارد. بین صلاح جامعه انسانى و فساد آن، و بین اوضاع عمومى جهان ارتباطى برقرار است، و اگر جوامع بشرى خود را اصلاح كنند، به زندگى پاكیزه و گوارایى مىرسند، و اگر به عكس عمل كنند عكس آن را خواهند داشت. قرآن به طرق مختلف بر این امر اشاره کرده است. از جمله آنجا که میفرماید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً*یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْكُمْ مِدْراراً*وَ یُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهارا»؛ «و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید كه او همواره آمرزنده است.*[تا] بر شما از آسمان بارانِ پى در پى فرستد.*و شما را به اموال و پسران، یارى كند، و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد». (نوح/10 تا 12)[4]
استغفار روح آدمی را زلال میسازد. قلبش را صیقل میدهد و گناهان گذشته را از وجودش پاک میگرداند. اگر آدمی بتواند روح خویش را در این ماه با توبه و استغفار جلا دهد توان خود را در بهرهوری از ماه رمضان و دریافت برکات بیشتر افزایش میدهد. انسانی که روح خویش را با توبه و روزه برای قرار گرفتن در پیشگاه باری تعالی آماده ساخته باشد بیش از دیگران میتواند نعمات مادی و معنوی ماه رمضان را به دست آورده و دست پر از ضیافت الهی بازگردد.
بازخواني خطبه شعبانيه رسول اکرم(ص) در بيان فضايل ماه مبارک رمضان
منشور بندگي و آمرزش
در آخرين روزهاي ماه شعبان، رسول گرامي اسلام ضمن ايراد خطبهاي براي مردم، به بيان فضايل و اهميت ماه مبارک رمضان پرداختند و وظايف يک مسلمان واقعي و مومن حقيقي را براي تمام نسلها در طول تاريخ تشريح کردند. بازخواني محتواي اين خطبه، همچون چراغي، روشنگر راه کساني خواهد بود که قصد دارند از خوان گسترده ضيافت الله بهرههاي فراوان بدست آورند.
اي مردم!
ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوي شما رو کرده است. ماهي که نزد خدا، بهترين ماههاست و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعتهايش بهترين ساعتهاست. ماهي که در آن، شما را به مهماني خدا دعوت کردهاند و شما در آن از اهل کرامت خدا شدهايد. نفسهاي شما در آن ثواب تسبيح و ذکر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت. اعمال شما در آن پذيرفته است و دعاهاي شما مستجاب، پس، از پروردگار خويش با نيتهاي راستين و دلهاي پاک، بخواهيد که توفيق روزه اين ماه و تلاوت قرآن در آن را به شما عنايت فرمايد. شقي و بدبخت، آن کسي است که در اين ماه بزرگ، از آمرزش خدا بيبهره شود. در اين ماه با گرسنگي و تشنگيتان ، گرسنگي و تشنگي روز قيامت را به ياد آوريد. به فقيران و درماندگان کمک و تصدق کنيد. به پيران و کهنسالان احترام و ارج بنهيد. به کودکانتان ملاطفت و مهرباني کنيد. با خويشاوندان رفت و آمد و ارتباط داشته باشيد. زبان خود را از گفتار ناشايست نگاه داريد. ديدگان خود را از ديدن ناروا و حرام بپوشانيد و گوشهايتان را از شنيدن آنچه نادرست است، بازداريد. با يتيمان مردم مهرباني کنيد تا بعد از شما با يتيمان شما مهرباني کنند. از گناهانتان به سوي خدا توبه و بازگشت کنيد. در اوقات نماز، دستهاي خود را به دعا برداريد، زيرا که وقت نماز، بهترين ساعتهاست و در اين اوقات، حق تعالي با رحمت، به بندگانش مينگرد و اگر با او مناجات کنند، پاسخشان دهد و چنانچه او را ندا کنند لبيکشان گويد و اگر از او بخواهند عطا کند و چون او را بخوانند مستجابشان گرداند.
اي مردم!
جانهايتان در گرو اعمال شماست. پس با طلب آمرزش از خدا، آنها از گرو، خارج کنيد. پشت شما از بار گناهان، سنگين است، پس با طول دادن سجدهها، آنهال را سبک گردانيد و بدانيد که حق تعالي به عزت خود سوگند ياد کرده است که نمازگزاران و سجدهکنندگان در اين ماه را عذاب نکند و در روز قيامت آنها را از آتش دوزخ در امان دارد.
اي مردم!
هر که از شما روزهدار مومني را در اين ماه افطار دهد، نزد خدا پاداش بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشتهاش را خواهد داشت. برخي از اصحاب گفتند: يا رسول الله! همه ما قادر به انجام آن نيستيم. حضرت فرمود: با افطار دادن روزهداران، از آتش جهنم بپرهيزيد، اگرچه به نصف دانه خرما و يا به يک جرعه آب باشد.
اي مردم!
هر که اخلاق خود را در اين ماه نيکو کند، از صراط آسان بگذرد، آن روز که قدمها، بر آن بلغزد. هر که در اين ماه کارهاي غلامان و مستخدمان خود را سبک گرداند، خدا در قيامت حساب او را آسان کند. هر که در اين ماه از آزار رساندن به مردم خودداري کند، حق تعالي، روز قيامت، خشم خود را از او باز دارد. هر که در اين ماه يتيم بيپدري را گرامي دارد، خد او را در قيامت عزيز گرداند.
هر که در اين ماه صله رحم کند و با خويشان بپيوندد، خدا او را در قيامت به رحمت خود واصل گرداند و هر که در اين ماه رابطهاش را با خويشان خود قطع کند، خداوند در قيامت رحمت خود را از او دريغ نمايد. هر که در اين ماه نماز مستحبي بپا دارد، خداوند او را از آتش جهنم برهاند و کسي که نماز واجبي بجا آورد، خداوند ثواب هفتاد نماز واجب در ماههاي ديگر را به او عطا کند.
هر که در اين ماه بسيار بر من صلوات فرستد، خداوند کفه سبک اعمال او را سنگين گرداند.
کسي که در اين ماه يک آيه از قرآن تلاوت کند، ثواب کسي را دارد که در ماههاي ديگر قرآن را ختم کرده باشد.
اي مردم!
درهاي بهشت در اين ماه گشوده است، از پروردگار خود بخواهد که آنها را بر روي شما نبندد و درهاي جهنم در اين ماه بسته است، از خدا بخواهيد که آنها را برروي شما نگشايد. شياطين در اين ماه درغل و زنجيرند. از خدا بخواهيد که آنها را بر شما مسلط نگرداند. علي(ع) ميفرمايد: در اين حال از جا برخاسته و عرض کردم، اي پيامبر خدا! برترين اعمال در اين ماه چيست؟
حضرت فرمود: اي ابالحسن! برترين اعمال در اين ماه پرهيز از محرمات است. (وسايل الشيعه، کتاب روزه، بحارالانوار، ج 96 ص 157)