سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی2

m5736z

blog.ir.

در شهر مكه به دنيا آمدند . او در چهل سالگى با حضرت محمد ص كه 25 سال از عمر شريفش را سپرى كرده بود ازدواج نمود . ثمره ازدواج خديجه شش فرزند به نام‏هاى قاسم، عبدالله، رقيه، زينب، ام‏ كلثوم و فاطمه عليها السلام بود . قبل از اسلام وى به خاطر دارا بودن صفات پسنديده و فضائل اخلاقى و پاكدامنى، «طاهره‏» لقب گرفت . ثروت خديجه در ميان اهل مكه بى ‏نظير بود و اهالى مكه با اموال وى به صورت مضاربه‏ اى تجارت مى ‏كردند . خديجه پس از ازدواج با پيامبر همه آن ثروت را در اختيار حضرت رسول نهاد و بدين ترتيب از جنبه اقتصادى دين اسلام را تقويت نموده و در گسترش آن نهايت تلاش خود را به جاى آورد . مقام او در نزد پيامبر اكرم ص به حدى بود كه در مدت 25 سال زندگى مشترك با اين بانوى با عظمت، آن حضرت به خاطر تكريم وى با هيچ زنى ازدواج نكرد و بهترين دوران جوانى خويش را به وى بخشيد .                             اميرالمؤمنين به پاس خدمات آن دو بزرگوار به جهان اسلام اشعارى جانسوز سروده است 

 

اى چشمان من! احسنت‏ بر شما، [اشك بريزيد] در فراق آن دو بزرگوارى كه نظير ندارند . بر سرور سرزمين بطحاء و فرزند رئيس آن و بر بانوى بانوان كه نخستين نمازگزار بود [آن بانوى] پاكدامنى كه خداوند خصلت‏هاى او را پاكيزه كرده است [بانوى ] مباركى كه خداوند برترى را به سوى او رانده است مصيبت اين دو عزيز فضا را بر من تيره و تار ساخته و [از اين پس] شب‏ها را در اندوه و حزن اين دو سر مى ‏كنم .»
نقش اين بانوى خجسته در گسترش آموزه‏هاى مكتب تربيتى اسلام :

1- فضائل اخلاقى و علمى     حضرت خديجه عليها السلام هم در دوران جاهليت و هم بعد از بعثت‏ خاتم الانبياء ص داراى فضائل اخلاقى و كمالات معنوى بوده است . او در جامعه خود به عنوان يك الگوى زن برتر، تاثير بسزايى در گسترش صفات نيك انسانى داشته است . سخاوت، كرامت، ايثار و فداكارى، عفت و پاكدامنى، دورانديشى و درايت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانى و صبر و استقامت، از جمله فضيلت‏هاى پسنديده اي است كه صفحات تاريخ اين زن نمونه را نشان مى ‏دهد . به همين جهت آن بانوى يگانه در ميان زنان رسول خدا ص شرايط هم كفو بودن را احراز نمود و يك همتاى واقعى براى حضرت محمد ص بود . عدم ازدواج مجدد پيامبر در زمان حيات خديجه كبرى نشانگر جاذبه‏ هاى معنوى و فضائل اخلاقى بى ‏شمار در وجود آن حضرت است، كه بدون ترديد برخوردارى از آن صفات نقش مهم و اساسى در زندگى رسول خدا داشته است . 

 به همين جهت پيامبر اكرم ص اين بانوى تربيت‏ يافته را از برترين زنان بهشتى شمرده و مى ‏فرمايد: «افضل نساء اهل الجنة خديجة بنت‏ خويلد وفاطمة بنت محمد ومريم بنت عمران وآثية بنت مزاحم امراة فرعون ; وفادارى اين بانوى آسمانى در راه رسيدن به اهداف والاى همسر خويش، مورد توجه است . او از اولين لحظات بعثت، به رسول خدا ص ايمان آورد و تا آخرين لحظات برايمان خود پاى فشرد و لحظه‏ اى شك و ترديد به دل راه نداد . گذشته از فضائل اخلاقى، او از كمالات علمى نيز برخوردار بود . خديجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از كتاب‏هاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درايت و زيركى بر تمام زنان حتى بسيارى از مردان معاصر برترى داشت . او داراى تمام كمالات و امتيازهايى بود كه يك زن مى ‏تواند داشته باشد .
خديجه به عنوان اولين بانوى مسلمان در ترويج فرهنگ اسلامى و الگوهاى يك زن مسلمان و با كمال نقش والاى خود را ايفا كرده است و بانوان بسيارى از تربيت عملى وى درس‏ها آموخته‏ اند .  اهميت فضائل اخلاقى و كمالات انسانى در وجود اين بانوى با فضيلت آنگاه به اوج خود مى ‏رسد كه نگاهى به وضع زن در ايام جاهليت و قبل از بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بيندازيم. زن در آن روز نه تنها از حقوق خود محروم بود و با رقت آورترين وضع زندگى مى ‏كرد، بلكه به عنوان مايه ننگ و عار و موجودى شوم زنده به گور مى ‏شد . خديجه در چنين عصرى اثبات نمود كه يك زن نه تنها حق حيات دارد و بايد حقوق مسلم خود را استيفا نمايد، بلكه مى ‏تواند با اعمال شايسته و تلاش و كوشش، به مرحله‏ اى برسد كه خداوند متعال به او سلام برساند; همچنان كه امام باقر ع از پيامبر اكرم ص نقل مى ‏كند: شبى كه در معراج بودم، به هنگام بازگشت از سفر معراج به جبرئيل گفتم: اى جبرئيل! آيا خواسته ‏اى از من دارى؟ گفت: خواهش من اين است كه از طرف خداوند و من، به خديجه سلام برسانى                                                                 
   2- پرورش فرزندان صالح : حضرت خديجه علاوه بر اين كه به نص قرآن مادر روحانى همه مؤمنين است، به عنوان مادرى شايسته و با ايمان در دامن خويش فرزندان نيك و صالحى براى رسول ‏الله ص تربيت نمود . وى شش فرزند براى پيامبر به دنيا آورد و در دامن پر مهر خويش پرورش داد كه در ميان آن‏ها حضرت فاطمه عليها السلام از رتبه خاصى برخوردار است . دخترى كه رهبرى اسلام بعد از پيامبر اكرم و على عليه السلام از نسل او پديد آمد و ادامه يافت 
اين  دختر   با   مادرش آن چنان ارتباط تنگا تنگ داشت كه هنگام رحلت‏ حضرت خديجه، فاطمه عليها السلام كه در حدود پنج‏سال داشت ‏شديدا بى ‏تابى مى‏ كرد و به دور پدر بزرگوارش مى ‏چرخيد و مى ‏گفت: « پدر جان! مادرم كجاست؟» حضرت جبرئيل نازل شد و فرمود: يا رسول ‏الله! خداوند مى ‏فرمايد: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده كه مادرش خديجه در خانه ‏هاى بهشتى با آسيه و مريم زندگى مى ‏كند .   
اين دختر پاكيزه، هنگام رحلت مادر وقتى احساس كرد كه حضرت خديجه شديدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهايى و بى ‏ياورى حضرت محمد ص مى ‏باشد، به مادرش دلدارى داده و گفت:                                      «  يا  اماه ! لا تحزنى ولا ترهبى فان الله مع ابى .       

امامان معصوم عليهم السلام نيز هميشه به وجود چنين مادرى افتخار مى ‏كردند; همچنانكه حضرت مجتبى ع هنگامى كه با معاويه مناظره مى ‏كرد، در مورد يكى از علل انحراف معاويه از محور حق و انحطاط اخلاقى وى و سعادت و خوشبختى خود به نقش مادر در تربيت افراد اشاره كرده و فرمود: معاويه! چون مادر تو «هند» و مادربزرگت «نثيله‏» مى ‏باشد [و در دامن چنين زن پست و فرومايه ‏اى پرورش يافته‏ اى] اين گونه اعمال زشت از تو سر مى ‏زند و سعادت ما خانواده در اثر تربيت در دامن مادرانى پاك و پارسا همچون خديجه عليها السلام و فاطمه عليها السلام مى ‏باشد  
امام حسين ع  در روز عاشورا براى معرفى خويش و آگاه كردن دل‏هاى بيدار، به مادرش فاطمه عليها السلام و مادربزرگ شايسته و فداكارش حضرت خديجه اشاره نموده و فرمود:«شما را به خدا قسم مى ‏دهم! آيا مى ‏دانيد كه مادر من «فاطمه زهرا» دختر محمد مصطفى ص است؟ ! گفتند: آرى [ . . . فرمود: ] شما را به خدا قسم مى ‏دهم! آيا مى‏ دانيد كه مادربزرگ من خديجه دختر خويلد، نخستين زنى است كه اسلام را پذيرفت؟ ! گفتند: آرى .» حضرت خديجه علاوه بر اينكه در دامان پر مهر و عطوفت‏ خويش فرزندان پيامبر را پرورش داد، فرزندان شايسته ‏اى را نيز قبل از ازدواج با پيامبر تربيت كرده بود كه از جمله آن‏ها هند بن ابى هاله مى ‏باشد .            

او (هند) در مدت سه شبانه روزى كه پيامبر اكرم ص در هنگام هجرت در غار ثور مخفى شده بود، به همراه على ع  دور از چشم مشركان مكه محرمانه به پيامبر ص آذوقه مى ‏برد و برمى ‏گشت. وى مردى بزرگوار، شريف، فصيح و محدث بود و از شوهر ديگر خديجه بنام ابى هالة بن زرارة تميمى متولد شده بود . 
هند پسر خديجه همان كسى است كه امام حسن ع به عنوان دايى خود از وى نام مى ‏برد . وى اوصاف و شمايل رسول خدا ص را براى امام مجتبى ع توصيف مى ‏كرد و بسيار مورد علاقه رسول ‏الله ص بود . او بت‏هاى مشركان را مى ‏شكست و در جنگ جمل در ركاب حضرت على ع به شهادت رسيد .

3- توجه به نيازهاى عاطفى و خواسته‏ هاى فرزندان مهرورزى و محبت‏ به كودكان و رفع نيازهاى معنوى و عاطفى فرزندان، يكى ديگر از اصول تربيتى اسلام مى‏ باشد . حضرت خديجه به عنوان يك مادر دلسوز و مربى آگاه در اين مورد حساسيت ويژه‏ اى داشت . ماجراى زير بيانگر اين ويژگى حضرت خديجه مى ‏باشد  .  در ايام بيمارى خديجه كه به مرگ وى انجاميد، روزى اسماء بنت عميس به عيادتش آمد، او خديجه را گريان و ناراحت مشاهده كرد و به او دلدارى داده و گفت: تو از بهترين زنان عالم محسوب مى ‏شوى، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشيدى، تو همسر رسول گرامى اسلام هستى و بارها تو را به بهشت ‏بشارت داده است . با اين همه چرا گريان و نگران هستى؟ خديجه عليها السلام فرمود: اسماء! من در فكر اين هستم كه دختر هنگام زفاف نياز به مادر دارد تا نگرانى ‏ها و اسرارش را به مادر بگويد و خواسته‏ هايش را به عنوان محرم اسرار مطرح نمايد، فاطمه عليها السلام كوچك است، مى ‏ترسم كسى نباشد كه متكفل كارهاى وى در هنگام عروسى شود و برايش مادرى كند . اسماء بنت عميس گفت: اى بانوى من! نگران نباش من با تو عهد مى ‏كنم كه اگر تا آن موقع زنده ماندم به جاى تو براى فاطمه مادرى كنم و نيازهاى روحى و عاطفى وى را برطرف نمايم . بعد از وفات خديجه عليها السلام هنگامى كه شب زفاف حضرت فاطمه عليها السلام فرا رسيد، پيامبر اكرم ص فرمود: همه زن‏ها از اتاق عروس خارج شوند و كسى در آنجا باقى نماند . همه رفتند، اما پيامبر اكرم ص متوجه شد كه هنوز اسماء بنت عميس در اتاق باقى مانده است . فرمود: آيا نگفتم همه زنان بيرون روند؟ اسماء گفت: چرا يا رسول ‏الله من شنيدم و قصد مخالفت‏ با فرمايش شما رانداشتم، ولى عهد من با خديجه مرا بر آن داشت كه در اين‏جا بمانم; چون با خديجه پيمان بسته ‏ام كه در چنين شبى براى فاطمه مادرى كنم .حضرت رسول اكرم ص با شنيدن اين سخن به گريه در آمد و براى اسماء بنت عميس دعا كرد .     همچنين حضرت خديجه در مورد آينده دختر خردسال خويش خطاب به پيامبر اكرم ص دغدغه‏ هايى را به اين ترتيب بيان نمود: يا رسول ‏الله! اين دختر من  با اشاره به حضرت فاطمه عليها السلام بعد از من غريب و تنها خواهد شد. مبادا كسى از زنان قريش او را آزار برساند، مبادا كسى به صورتش سيلى بزند، مبادا كسى صداى خود را بر روى او بلند كند، مبادا كسى با او رفتارى تند و خشن داشته باشد .

۴- رعايت آيين شوهردارى : يكى از برنامه ‏هاى تربيتى اسلام، آموزش آيين شوهردارى به بانوان مى ‏باشد. حضرت خديجه عليها السلام در ترويج آيين شوهردارى اسلامى و رعايت‏ حقوق همسر، نهايت تلاش را به عمل مى ‏آورد . با شيوه‏ هاى مختلفى فضاى خانواده را آرام نگاه داشته و امنيت روحى و روانى را براى شوهر و فرزندان برقرار و زمينه را براى رشد فضائل اخلاقى فراهم مى ‏آورد .                                          الف) ابراز محبت:حضرت خديجه در فرصت‏هاى مناسب به همسر گرامى خويش ابراز علاقه و محبت مى ‏كرد او در قالب اشعارى زيبا درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، مكنونات قلبى خويش را چنين ابراز مى ‏دارد:«اگر تمام نعمت‏هاى دنيا و سلطنت‏هاى پادشاهان را داشته باشم و ملك آن‏ها هميشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشه‏ اى ارزش ندارد زمانى كه چشم من به چشم تو نيفتد

    ب) طرح غيرمستقيم خواسته ‏ها :  حضرت خديجه عليها السلام خدمات زيادى را در خانه پيامبر اكرم ص انجام داده و صدمات فراوانى متحمل شده بود، از اين رو به صورت طبيعى مى ‏توانست انتظارات و توقعاتى را نيز از آن حضرت داشته باشد، اما او هيچ‏گاه خواسته‏ هاى شخصى خويش را به صورت مستقيم بيان نمى ‏كرد بلكه سعى مى ‏كرد آن‏ها را به عنوان يك پيشنهاد و يا خواهش غير مهم و در كمال ادب و احترام مطرح نمايد .

 حضرت خديجه در آستانه وفات خويش هنگامى كه وصيت‏ هاى خود را بيان مى ‏كرد، آن‏ها را در قالب يك گفت و گوى صميمانه و محبت ‏آميز مطرح نمود . وى خطاب به پيامبر اكرم ص عرض كرد: «يا رسول‏ الله! چند وصيت دارم، البته من در حق تو كوتاهى كردم، مرا عفو كن .   پيامبر ص فرمود: هرگز از تو تقصيرى مشاهده نكردم . تو نهايت درجه تلاش خود را به كار گرفتى و در خانه من زحمات و مشكلات زيادى را متحمل شدى و تمام دارايى خود را در راه خدا مصرف كردى . حضرت خديجه عليها السلام عرض كرد: يا رسول‏ الله! مى‏ خواهم خواسته‏ اى را توسط دخترم فاطمه به شما برسانم و شرم دارم آن را مستقيما بازگو نمايم .  پيامبر از منزل خديجه بيرون رفت . آن‏گاه خديجه دخترش فاطمه را صدا كرد و به او گفت: عزيزم! به پدر بزرگوارت بگو كه مادرم مى ‏گويد: من از قبر هراسناكم، دوست دارم مرا در لباسى كه هنگام نزول وحى به تن داشتى كفن كرده و در قبر بگذارى . فاطمه عليها السلام به نزد پدر آمده و پيام مادرش را رساند . پيامبر ص آن لباس را براى خديجه فرستاد . هنگامى كه فاطمه عليها السلام آن را آورد، نشاط زايدالوصفى وجود خديجه را فرا گرفت .  آنگاه حضرت خديجه با دلى آرام چشم از جهان فرو بست آن سال عام الحزن ناميده شد . پيامبر مشغول تجهيز و غسل و حنوط وى شد، هنگامى كه خواست‏ خديجه را كفن كند، جبرئيل امين نازل شد و گفت: خداوند سلام مى ‏رساند و مى ‏فرمايد: كفن خديجه به عهده ماست و آن يك كفن بهشتى خواهد بود . پيامبر اكرم اول با پيراهن خود و از روى آن با كفن بهشتى خديجه را كفن كرد .         ج) دلجويى و دلدارى همسر   :  خانواده كانون آرامش و راحتى بخش هر انسانى است . مردى كه در بيرون خانه با هزاران مشكل و گرفتارى رو به روست و گاهى در راه رسيدن به هدف و كسب روزى حلال سخنان ناروا شنيده و لطمات روحى و جسمى زيادى را متحمل مى ‏شود، انتظار دارد كه كسى از وى دلجويى كرده و حرف دلش را شنيده و با كلمات شفابخش و برخوردهاى آسايش آفرين مرهم گذار دردهاى انباشته در دل او باشد  .حضرت خديجه چنين همسرى براى پيامبر اكرم ص بود .

 مشركان با سخنان توهين‏ آميز و اعمال وقيحانه‏ اى پيامبر اكرم ص را ناراحت مى ‏كردند و از اين ناحيه مشكلات فراوانى پيش روى پيامبر اكرم بود، اما همه اين گرفتارى ‏ها به وسيله خديجه عليها السلام جبران مى ‏شد . او شخص پيامبر و مشكلات آن حضرت را آگاهانه درك مى‏ كرد و بدين جهت در پيشرفت اهداف آن حضرت تلاش مى ‏نمود و سخنانش را تصديق مى ‏كرد و او را از تمام غم‏ها و غصه ‏ها مى‏ رهانيد            علامه سيد شرف الدين در اين مورد مى‏ نويسد: «او مدت 25 سال با پيامبر ص زندگى كرد بدون آنكه زن ديگرى در زندگى او شريك شود و اگر در حيات باقى مى ‏ماند، پيامبر باز هم شريك ديگرى انتخاب نمى ‏كرد . او در تمام طول زندگى زناشويى شريك درد و رنج پيامبر بود، زيرا با مال خود به او نيرو مى ‏بخشيد و با گفتار و كردار از او دفاع مى‏ نمود و به او در مقابل عذاب و درد كافران كه در راه رسالت و اداى آن نصيبش مى ‏كردند تسلى مى ‏داد . او به همراه على ع هنگام نزول نخستين وحى آسمانى به پيامبر ص ، در غار حرا بود . »

 پيامبر اكرم ص در مورد همسر گرامى خويش مى‏ فرمايد: «خديجه زنى بود كه چون همه از من روى مى‏ گردانيدند او به من روى مى ‏كرد و چون همه از من مى ‏گريختند، به من محبت و مهربانى مى ‏كرد و چون همه دعوت مرا تكذيب مى ‏كردند به من ايمان مى ‏آورد و مرا تصديق مى ‏كرد در مشكلات زندگى مرا يارى مى ‏داد و با مال خود كمك مى ‏كرد و غم از دلم مى ‏زدود . خديجه آنچنان در روح و جان همسر بزرگوارش تاثير گذاشته بود كه مدت‏ها بعد از رحلت‏ حضرت خديجه عليها السلام، هرگاه حضرت رسول ص گوسفندى را ذبح مى ‏كرد، مى ‏فرمود سهمى هم به دوستان خديجه بفرستيد                                                        5 - برترين معيارهاى انتخاب همسر :   مهم‏ترين دغدغه ‏هاى هر دختر و پسر جوان كه در آستانه ازدواج قرار مى‏ گيرد، برترين معيارها و ملاك‏هاى ازدواج در انتخاب همسر آينده‏ اش مى ‏باشد . حضرت خديجه عليها السلام به عنوان الگوى دختران و زنان مسلمان در مورد انتخاب حضرت محمد ص به عنوان همسر آينده خويش ملاك‏ها و اصولى را مطرح مى‏ كند كه از گفت و گوى وى با پيامبر اكرم ص معلوم مى ‏شود .

خديجه هنگام پيشنهاد ازدواج با رسول خدا ص به وى گفت: به خاطر خويشاونديت‏ با من، بزرگواريت، امانتدارى تو در ميان مردم، اخلاق نيك و راست گوئيت، مايلم با تو ازدواج كنم . ارزش اين انتخاب خديجه آنگاه نمايان مى ‏شود كه بدانيم او در آن هنگام، موقعيتى عالى و ممتاز در جامعه خود داشت و تمام امكانات و زمينه ‏ها براى ازدواج وى با هر يك از جوانان نامدار و ثروتمند قريش فراهم بود .     

  خدیجه در قرآن : حضرت خدیجه نخستین ام المؤمنین است که در قرآن مجید به عنوان یکی از زنان پیامبر مورد توجه است، وبه طور شخصی نیز در سوره «ضحی» آیه هشتم به نام واوصاف او اشاره گردیده است. حضرت خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه اموالش را قبل از اسلام وبعد از آن ، در اختیار پیامبر گذاشت ، تا آن حضرت هرگونه که خواست آن اموال را در راه خدا به مصرف برساند، به گونه ای که پیامبر که فقیربود بی نیاز شد ، وخداوند درمقام بیان نعمتهای خود به پیامبر اکرم از جمله می فرماید: «و وجدک عائلا فأغنی ؛ خداوند تو را فقیر یافت و بی نیاز نمود» مراد از « بی نیازساختن پیامبر » مال و بخشش خدیجه بود که همه را در طبق اخلاص گذاشته وبرای پیشرفت دین مبین اسلام دراختیار پیامبر قرار داد.  در کتاب «الخصائص الفاطمیه» نقل شده : طبق روایت مشهور هنگامی که حضرت خدیجه رحلت کرد، فرشتگان رحمت از جانب خداوند کفن مخصوصی برای خدیجه نزد رسول خدا آوردند پیامبر اکرم پیکر مطهرحضرت خدیجه را با آن کفن پوشانید.سپس جنازه او را با همراهان به سوی قبرستان معلی بردند تا در کنار مادرش حضرت آمنه به خاک بسپارند  رسول خدا درمیان آن قبر رفت و خوابید ، سپس بیرون آمد وآن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد.

 بانوي اسلام

خديجه (س) (مکه553م - مکه619م) دختر‎ ‎خويلد بن اسد مکني به ام هند و ملقب به سيده نساء قريش در ميان خانواده اي اصيل‎ ‎پرورش يافت و به دليل وقار و پاکي و احتراز از آلودگي هاي اخلاقي مرسوم در عربستان‏‎ ‎دوره جاهلي لقب طاهره را نيز گرفت‎. ‎خديجه (س) بعد از مرگ دومين شوهر‎ ‎خود، وارد کار تجارت شد و توانست به تدريج باهوش و ذکاوت خود صاحب يکي از بزرگترين‎ ‎کاروانهاي تجاري مکه شود. حضرت محمد(ص) نيز در دوران جواني به شيوه عقد مضاربه يا‎ ‎اقراض در امر تجارت با بنگاه تجاري خديجه (س) همکاري داشت. نتيجه اين‎ ‎همکاري خجسته آشنايي و ازدواج محمد(ص) 25 ساله و فقير و خديجه (س) 40 ساله و‎ ‎ثروتمند شد. خديجه (س) مهريه را متقبل شد و تمام اموال را به شوهرش بخشيد و غلامان‎ ‎و کنيزان خود را آزاد کرد.‏
ثروت خديجه و البته جانش در طول‎ ‎محاصره اقتصادي از دست رفت. پيامبر (ص) تا زماني که خديجه(س) زنده بود، برخلاف رسم زمانه‏‎ ‎خود و مسن بودن همسرش، هيچ زن ديگري اختيار نکرد و به همسر گرامي خود مژده بهشت داد و او‏‎ ‎را در کنار آسيه همسر فرعون و مريم دختر عمران از برترين زنان عالم‎ ‎شمرد.‏‎ ‎همراهي صميمانه و خالصانه خديجه (س) با همسر خود، رسول خدا، همواره مورد توجه متفکران مسلمان و غير مسلمان قرار گرفته است. ‏دکتر شريعتي در اين‎ ‎باره مي گويد: خديجه (س) در تمام لحظات با همسر خود همراه بود و تمام زندگي و عشق‏‎ ‎و ايمان و ثروتش را به او بخشيد.‏‎

 ‎شهيد مطهري مي فرمايد: خديجه خود قديسه‏‎ ‎تاريخ اسلام است و از نظر علل ظاهري اگر فداکاري او نبود پيغمبر (ص) نمي توانست‎ ‎پيروز شود.‏ علامه عسكري اين بانوي اول اسلام را‎ ‎زني مؤمن و همسري باوفا مي داند که هر آنچه داشت در راه پيامبر (ص) در طبق اخلاص‎ ‎نهاد. مؤلف کتاب زنان نامي، خديجه (س) را‏‎ ‎زني نيکوکار و خير انديش مي داند که با تمام جان نفس و مال ثمين خويش در راه بسط‎ ‎اسلام کوشيده است. دکتر عايشه بنت شاطي با توصيف جايگاه‎ ‎خديجه (س) در قلب رسول خدا (ص) آن را دور از دسترس ديگر امهات المؤمنين شرح مي‎ ‎دهد.‏‎ ‎
قدريه حسين، خديجه (س) را نمونه اي از‏‎ ‎پاکترين و با شکوه ترين و والامقام ترين نمونه هاي زنان اسلام معرفي مي‎ ‎کند.‏‎ ‎سنيه قرا به زيبايي جايگاه اين بانوي بزرگ در تاريخ را به تصوير‎ ‎مي کشد: تاريخ در مقابل عظمت ام المؤمنين خديجه سر فرود مي آورد و در برابر او‎ ‎متواضعانه مي ايستد و نمي داند اين زن را در کدام شناسنامه بزرگان ثبت‎ ‎نمايد.‏‎ ‎ طه حسين با معرفت به نقش خديجه (س) در زندگي رسول خدا (ص) و تاريخ اسلام، صبر بر مرگ ايشان را حتي براي پيامبر (ص) امتحاني سخت توصيف مي کند.‏‎ ‎

محمد حسين هيکل متفکر مصري معاصر نيز خديجه (س) براي روح بزرگ محمد (ص) فرشته رحمت مي داند و مي گويد خديجه مشکلات را براي‎ ‎پيامبر (ص) آسان مي ساخت و آثار بيم را از روحش محو مي کرد.     علي ابراهيم، حسن خديجه را نمونه‎ ‎عالي يک همسر با اخلاص و پاکدامن و زني با وقار و خردمند مي بيند سيد‎ ‎محسن امين، دانشمند شيعي، استواري اسلام را با اموال خديجه و شمشير امام علي (ع) توصيف مي کند.‏‎ ‎مولانا ابوالحسن ندوي مي گويد خديجه‎ ‎از زنان بزرگ قريش و برترين آنان از حيث عقل و درايت بود و در کنار حضرت محمد (ص) پشتيبان و مشاور و آگاه ترين به اخلاق او بود. ‏زندگي درخشان خديجه (س) از نگاه‏‎ ‎دانشمندان مسيحي نيز دور نمانده است.  بودلي  در اين باره مي گويد: اطمينان خديجه به‏‎ ‎مردي که او را دوست مي داشت و تصديق و ايمان به او تا واپسين دم، افزاينده جو‎ ‎اعتمادي است که در نخستين مراحل عقيده وجود داشت. آن مراحلي که امروز هر يک نفر از‎ ‎شش نفر ساکنان عالم مديون آن است.  مرگيلوث نيز با درک عظمت خديجه (س)‎همراهي اين بانو را با شوهر و پيامبر خود ستايش مي کند.‏‎

 سرور زنان عالم

  55 سال پيش از بعثت رسول مکرم اسلام در جزيرة العرب و سرزمين مکه که بر اثر دوري از مکتب پيامبران و حاکميت جهل و جاهليت، از ارزشها و اصول اخلاقي اثري نبود وهمه جا آکنده از تبعيض، ستم، ناپاکي، اختلاف و جنگ بود، دختري ديده به جهان گشود که «خديجه» نام گرفت. پدرش «خُويْلد» و مادرش «فاطمه دختر زائده» بود. گاه خديجه، پيامبر (ص) را پسر عمو خطاب مي کرد؛ زيرا سلسله نسب حضرت خديجه (س) از پدر، در جد چهارم با پيامبر اسلام (ص) به هم مي رسد و از طرف مادر نيز در جد هشتم با همديگر مشترکند.
شخصيت ادبي حضرت خديجه  س :از ويژگيهاي بارز حضرت خديجه  س  بهره مندي از عقل، هوش و تدبيري سرشار بوده است. در عصر جاهليت که جهل همه جا را فرا گرفته بود و زنان از بيشتر مزاياي زندگي محروم بودند، حضرت خديجه (س)  داراي کمال، عقل و شخصيت ادبي در سطح بالايي بود؛ چنانچه اشعار سرشار از ظرافت ادبي و معنوي او در شأن رسول خدا (ص) که حدود پانزده سال پيش از بعثت سروده شده، شاهد گويايي بر اين مطلب است. او در يکي از اشعار خود در شأن رسول اکرم (ص) چنين گفته است: «اگر من روز را در ميان همه نعمتها به شب رسانم و دنيا و سلطنت شاهان بزرگ ايران و کسري ها هميشه براي من باشد، اگر ديدگانم به تماشاي چشمان تو نپردازند، تمامشان براي من به اندازه بال پشه اي ارزش ندارد».
ماجراي ازدواج: امانتداري، راستگويي و ويژگيهاي الهي حضرت محمد (ص) زبانزد همه مکيان شده بود؛ به اين جهت حضرت خديجه (س)، علاقه عجيبي به ايشان پيدا کرد. از سويي نيز از پسر عمويش وَرَقَةِ بن نوفِل که از دانشمندان مسيحي بود، اطلاع يافت که در مکه پيامبري ظهور مي کند که خورشيد وجودش عالمتاب خواهد شد. نشانه هاي اين پيامبر در وجود مبارک محمد (ص) آشکار بود. حضرت خديجه (س) که در آن زمان ثروتش را در تجارت به کار انداخته بود، به پيشنهاد ابوطالب، محمد (ص) را با کاروان تجاري به شام فرستاد. در اين سفر، «مَيْسَره» غلام خديجه (س) نيز حضرت محمد (ص) را همراهي کرد و پس از بازگشت پُرسود کاروان به مکه، خديجه (س) پيشنهاد ازدواج به ايشان داد و محمد (ص) با مشورت عموهايش قبول کرد و به اين ترتيب، خطبه عقد محمد (ص) و خديجه (س) توسط حضرت ابوطالب جاري شد.
نخستين زن مسلمان: پانزده سال از زندگي زيبا و سراسر صفا و صميميت حضرت محمد (ص) و خديجه (س) مي گذشت که آن حضرت در «غار حرا» به پيامبري مبعوث شدند. حضرت خديجه (س) اولين بانويي بود که به ايشان ايمان آورد و رسالتش را پذيرفت؛ از اين رو رسول اکرم (ص) فرمودند: «پيشتاز زنان جهان در ايمان به خدا و محمد (ص) ،
خديجه (س) است». افتخارات:   از افتخارات والا و ارزشمند وي همين بس که ايشان همسر اشرف مخلوقات عالم، حضرت محمد مصطفي (ص) ، مادر حضرت زهرا س بزرگ بانوي سراسر تاريخ و نيز مربي حضرت علي عليه السلام و بسان مادري براي آن حضرت بود.
منزلت خديجه (س) نزد رسول اکرم (ص :
پيامبر اکرم (ص) احترام و ارزش خاصي براي حضرت خديجه (س) قائل بودند و بارها شأن و مقام ارزشمند و والاي ايشان را يادآوري مي کردند. از جمله مي فرمودند: «برترين بانوان بهشت عبارتند از؛ مريم دختر عمران، آسيه دختر مُزاحِم، خديجه دختر خوَيْلد و فاطمه دختر محمد».
در تنگناي محاصره: هنگامي که پيامبر اسلام (ص) پس از سه سال دعوت پنهاني، به امر خداوند مأمور به دعوت آشکار و گسترش دامنه پيام الهي خود شد، نداي دعوتش توفان خشم جاه طلبان و گردنکشان را برانگيخت. از اين رو، کافران، آنان را از شهر بيرون کرده و به «شِعب ابي طالب» روانه ساختند و در تنگناي محاصره اقتصادي قرار دادند. شدت اين محاصره به قدري بود که يا از گرسنگي بميرند و يا به سوي بت پرستان و خدايانشان باز گردند. هنگامي که رسول خدا (ص) با يارانش از شهر بيرون مي رفتند، خديجه نيز بدون ذره اي ترديد با آنان همگام شد. او در طول اين سه سال، هزينه محاصره شدگان را به عهده گرفته بود و هر از چند گاه مايحتاج آنان، از اموال خديجه (س) و مخفيانه به شعب ابي طالب مي رسيد.
مباهات امامان: امامان معصوم عليهم السلام در موارد متعدد به وجود بانوي ارجمند جهان، حضرت خديجه (س)، مباهات و افتخار کرده اند. مثلا ً امام حسين عليه السلام روز عاشورا، در ضمن خطبه اي که خود را به دشمن معرفي مي کرد، فرمود: «شما را به خدا سوگند، آيا مي دانيد که جده من خديجه (س) دختر خويلد است».
القاب حضرت خديجه:
حضرت خديجه (س) به خاطر قداست و پاکي به عنوان «طاهره» يعني پاک سرشت و پاک روش خوانده شد. از سويي نيز شخصيت خديجه (س) آنچنان چشمگير بود که او را به عنوان «بانوي بانوان» و «سرور زنان» مي خواندند. لقب ديگر آن حضرت، «کبري» است که به معني «ارجمند و والا مقام مي باشد.
فرزندان: بنا بر نقل مشهور، حضرت خديجه از پيامبر (س) داراي شش فرزند به نامهاي قاسم، عبدالله ـ که با لقب طيب و طاهر نيز خوانده مي شد ـ ، زينب، رقيه، ام کلثوم و فاطمه زهرا (س) است. قاسم پيش از بعثت در مکه از دنيا رفت و عبدالله نيز که پس از بعثت به دنيا آمده بود، در مکه درگذشت.
رحلت:
پس از پايان محاصره اقتصادي پيامبر (ص) و يارانش در شعب ابي طالب، چندي نگذشت که ابوطالب و خديجه (س)  هر دو با فاصله چند روز در بستر بيماري افتادند. طبق پاره اي از روايات، ابوطالب عليه السلام دو ماه پس از آزادي از محاصره، از دنيا رفت و پس از سه روز و به نقلي 35 روز، در دهم رمضان سال دهم هجرت، حضرت خديجه (س) نيز دار فاني را وداع گفت. مرقد مطهر آن حضرت در قبرستان حَجون در بالاي شهر مکه قرار دارد که امروز به نام «قبرستان مُعلي» معروف است.
سال اندوه:
در سال دهم هجرت و به فاصله چند روز، پيامبر اکرم (ص) دو يار مخلص و تواناي خود، حضرت خديجه (س) و ابوطالب (ع ) را از دست داد و در سوگ آن دو سخت گريست و احساس تنهايي کرد. با رحلت دو يار با وفا و پشتيبان خستگي ناپذير محمد (ص) ، حضرت آن سال را عام الحزن يا سال غم واندوه ناميدند.

اولين بانوي مسلمان
حضرت خديجه (س) ، اين بانوى بزرگوار و الگوى ممتاز زن مسلمان، در نزد پيامبر اکرم از احترام و محبوبيت خاصي برخوردار بود. رسول گرامى، آن خاتون محترم را بسيار دوست مى‏ داشت. به مهر و درايت او آگاه بود. از اين رو در کارهاى خود با وى نه فقط مانند يک همسر، بلکه همچون يک دوست فهيم و دلسوز و يار صميمى، مشورت مى‏ کرد و به نظراتى که خديجه ابراز مى‏ داشت، به ديده‏ احترام مى‏نگريست. از حضرت على عليه السلام روايت شده است که فرمود: «اين جمله را از خود پيامبر اسلام شنيدم که فرمود: بهترين زنان بنى‏ اسرائيل در عصر گذشته، مريم بنت عمران، و بهترين زنان امت، امروز خديجه بنت خويلد است.»
مقام والا و احترام و شخصيت خديجه (س) را نبايد با معيارهاى عادى سنجيد، چه اينکه مقام و احترام آن بزرگوار چنان بالا گرفت که خداوند تبارک و تعالى به وسيله جبرئيل براى او سلام فرستاد و او را به پاداشى عظيم وعده داد که هيچ کس ديگرى، اعم از گذشتگان يا معاصرينش يا از اصحاب رسول خدا، بدان مقام نرسيده بودند.                                                                                                                           بخارى يکى از محدثين بزرگ اهل سنت که يکى از شش «صحيح» عمده و معتبر جهان تسنن از آن اوست، نقل مى ‏کند: «عايشه مى ‏گويد: در باره هيچ زنى به اندازه‏ خديجه حسرت نکشيدم و حسادت نبردم، وقتى شنيدم که پروردگارش او را به بهشت وعده داده است.»
احاديث بسيار زيادى در دست داريم که از طريق دانشمندان اهل سنت هم نقل شده است و همه از اوصاف درخشان و شخصيت ممتاز و احترام فوق‏ العاده‏ خديجه سخن مى‏ گويند. به دليل همين اوصاف و فضايل، همين شخصيت و بزرگوارى، همين کاردانى و شايستگى و عطوفت و درايت و ساير امتيازات فوق ‏العاده‏ آن بانوى عزيز بود که پيامبر اسلام، مادامى که خديجه کبرى زنده بود، با زن ديگرى ازدواج نکرد. نکته‏ مهم آنکه خديجه در حساسترين شرايط زندگى پيامبر اسلام - چه آن زمان که وجود مبارکش در آستانه‏ نزول وحى قرار داشت و همه چيز دگرگون شده بود، و چه آن زمان که وحى الهى بر قلب پاکش نازل مى‏ شد و جهانى را به لرزه درمى‏ آورد - همواره رسول اکرم را به خوبى درک مى ‏کرد. او را به طور صحيح شناخت و به واقعيتهاى والاى وجودش پى برد. رسالت او را به روشنى فهميد و آن را با تمام جانش پذيرفت و با همه‏ توان خود در راه تثبيت و گسترش آن ايستادگى کرد. به راستى که کمتر کسي مى‏ تواند اين چنين حساس و فهميده و با کمال و عميق و عالم و واقع ‏بين باشد

خدیجه(س) برای شناخت پیامبر(ص) نیازی به بشارت انجیل نداشت

حضرت خدیجه(س) با آگاهی و شناختی که از مراحل گوناگون زندگی حضرت محمد(ص) داشت دیگر چگونه به بشارت انجیل و یا خبر غلامش نیاز دارد بنابراین با در نظر گرفتن این مسائل به یک نتیجه می‌رسیم و آن اینکه حضرت خدیجه از همان دوران کودکی شناخت کامل و دقیقی از پیامبر (ص) دارد و گام‌گام‌ در مراحل مختلف ایشان را می‌شناسد.

از طرف دیگر می‌بینیم گزارش مخالفان این است که حضرت خدیجه (ص) را پیرو ادیان الهی نمی‌داند و بلکه ایشان را مسیحی می‌دانند؛ با فرض صحت این نظریه باید به یک پرسش پاسخ داد و آن اینکه: تمام وابستگان پیامبر (ص) مانند عبدالمطلب، ابو طالب، حمزه و دیگران را باید همگی را به طور یکدست پیرو آخرین دین، یعنی مسیحی بدانیم که خوشبختانه محققان ما تا این لحظه، چنین نظری نداشته‌اند بلکه معتقدند در آن برهه، مسیحیت چنان دچار تحریف شد که اصولاً کسی به سراغ آن نمی‌رفت.

تفاسیر اهل سنت و شیعه در ذیل تفسیر آیه 42 سوره آل عمران «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ» آورده‌اند که خطاب این آیه فقط شامل حال حضرت مریم (س) نمی‌شود بلکه بر اساس تصریح پیامبر (ص) در روایت‌های متواتر، سه خانم دیگر از جمله حضرت زهرا (س)، حضرت خدیجه(س) و حضرت آسیه نیز از مصادیق این آیه به شمار می‌روند و حضرت خدیجه (س) بعد از دختر بزرگوارش، دومین مقام نظام هستی را در میان خانم‌ها داشته و دربالاترین مرتبه کمال بعد از وجود مطهر حضرت زهرا(س) قرار دارند.

 سیره و سیمای حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

الف: شناسنامه خدیجه

حضرت خدیجه پانزده سال قبل از عام الفیل وشصت وهشت سال قبل ازهجرت نبوی در شهر مکه دیده به جهان گشود وپس ازشصت وپنج سال زندگی با شرافت وفضیلت سرانجام در تاریخ دهم رمضان سال دهم بعثت و سه سال قبل ازهجرت رسول خدا به مدینه به لقاءالله پیوست .  نام او خدیجه ،و کنیه اش «ام هند» نام پدرش « خویلد ابن اسد » ونام مادرش « فاطمه دخترزائدة بن الاصم»می باشد.1    پدر ومادر خدیجه با چند واسطه به « لویّ بن غالب» می رسد که جدّ اعلای پیامبر خداست و مادرمادر خدیجه «هاله» دختر عبدمناف از اجداد پیامبر اسلام است. بنابراین خدیجه هم از طرف پدر وهم از سوی مادرش با پیامبر اسلام هم نسب می باشد. 2

ب: ازدواج خدیجه

خدیجه به وسیله قرابت فامیلی با رسول خدا (ص) از یک طرف و ملاحظه اخلاق حمیده او در بازرگانی ازطرف دیگر ، وشنیدن اخباررسالت از علمای یهود ونصاری ازسوی سوم ، عاشق دلباخته معنوی پیامبر بود  و گاهی در این را ه گریه می کرد ! و در شب هایی خواب به چشم اوفرو نمی رفت . ولذا مشکل خود را با پسر عمویش که عالم برجسته نصارا بود در میان گذاشت، او دعایی نوشت ، وخدیجه آن را زیر بالشش گذاشت و شبانه در عالم خواب پیامبر را دید ، وآینده برایش روشن شد ، و چون چشم برگشود دیگربه خواب نرفت و سرانجام کنیزش نفیسه دختر وبه قولی خواهرش را به سراغ پیامبر فرستاد و رسماً در خواست ازدواج کرد.3

خدیجه با تلاش پیگیر و تمهید مقدمات عاقلانه ، به ویژه با تدبیر پسر عمویش، ورقة بن نوفل ، سرانجام به مقصود خود رسید ، و فرزندان هاشم را که ستارگان حجاز بودند به خانه خود جذب کرد ، آنان در حالی که رسول خدا را با تمام عزت واحترام در میان گرفته بودند ، برای اجرای عقد به حضور خدیجه رسیدند ، و خطبه عقد با یک برنامه جالب اجراشد وپس از مراسم ، یادگار عبدالله در کنار عمویش ابوطالب عازم خانه پیشین گشت ، ولی خدیجه همراه با مهرومحبت ویژه دامن محمد را گرفت و گفت « سیدی !إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک !؛ای مولایم ! بیا به خانه خودت ، خانه من خانه تواست ، و من نیز کنیز تو هستم .»4              خدیجه به این طریق زندگی مشترک خود را با آن حضرت شروع کرد . درعصرجاهلیت که وجود زن پاکدامن بسیار کم بود، وبسیاری از زنان به انحراف های عصر جاهلی آلوده بودند، حضرت خدیجه به خاطر قداست و پاکی در همه ابعاد ، به عنوان « طاهره» [پاک سرشت وپاک روش]خوانده می شد

ج : القاب خدیجه قبل از اسلام

القاب خدیجه (سلام الله علیها ) قبل از اسلام بسیار بوده است که کتابهای بسیاری در مورد آن سخن رانده اند و از جمله القاب عبارتند از:

    1.حضرت خدیجه (سلام الله علیها )قبل از ولادت ، درکتاب آسمانی انجیل که بر حضرت عیسی نازل شد به عنوان ـ بانوی مبارکه و همدم مریم در بهشت » یاد شده است ، در آنجا که در توصیف پیامبر اسلام (ص) خطاب به عیسی چنین آمده:(نسله من مبارکة ، وهی مونس أمک فی الجنة)5«نسل او از مبارکه (بانوی پربرکت ) است که همدم مادرت مریم در بهشت می باشد »  

     2.درعصرجاهلیت که وجود زن پاکدامن بسیار کم بود، وبسیاری اززنان به انحراف های عصر جاهلی آلوده بودند، حضرت خدیجه به خاطر قداست و پاکی در همه ابعاد ، به عنوان « طاهره» [پاک سرشت وپاک روش]خوانده می شد.

    3 . ونیز شخصیت خدیجه در همان عصر آن چنان چشمگیر و مورد احترام خاص وعام بود که اورا با عنوان «سیده نسوان» [سرور زنان ] می خواندند.6

 فضایل خدیجه درقرآن و روایات

الف: ایمان و فداکاری خدیجه

خدیجه زنی با فضیلت ودارای کمالات علمی و معنوی بود ، ودر اثر معاشرت با پسر عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود وبه رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان داشت. می دانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید. خدیجه ازعلمای دیگر یهود ونصارا نیز سخنانی در تأیید نبوت پیامبر شنیده بود، وازهمه مهم تر در سفر بازرگانی آن حضرت به سرزمین شام ازطریق غلامش« میسره» که همراه کاروان بود، اطلاعات زیادی از کرامات و معجزات آن بزرگوار شنیده وبر عشق وایمانش افزوده بود. لذا با ورقة بن نوفل رازدل گشود وخواهان وصلت با پیامبر شد .  همه اینها حاکی ازایمان خدیجه به رسالت پیامبر بود که سالها قبل ازبعثت آن حضرت اتفاق افتاده ، لذا پس از مبعوث شدن به رسالت الهی نخستین شخصی که به وی ایمان آورد خدیجه بود.

امیر مؤمنان در «خطبه قاصعه»می فرمایند : روزی که رسول خدا به پیامبری رسید،نور اسلام  به هیچ خانه ای وارد نشد جز به خانه پیامبر وخدیجه که من سومین نفرآنان بودم که نور وحی و رسالت را می دیدم و عطر نبوت را استشمام می کردم .  خدیجه ازنظر ایمان وعقیده به جایی رسیده بودکه خدا وپیامبر و ملائکه اورا دوست داشتند ،وبر ایمان اومباهات می کردند ، واو را افضل زنان پیامبر و جزء برترین زنان عالم و جهان معرفی می نمودند !  خدیجه زنی است که پیامبر خدا در حق او می گوید : ای خدیجه!خداوند متعال هر روز به وجود توچندین بار به ملائکه اش مباهات می کند . آری !خدیجه زنی بود که در اثر ایمان و فداکاری به جایی رسید که خداوند به او سلام رساند . او نه تنها این همه ناملایمات را تحمل کرد،بلکه تمام تلخی های سیاسی و اجتماعی آن روز را که قلب نازنین پیامبر خدا (ص) را مجروح می ساخت ترمیم نمود،و وی رادر ادامه سیرالهی اش یاری داد، ومایه آرامش شوهر گشت!

ب:خدیجه در قرآن

حضرت خدیجه نخستین ام المؤمنین است که در قرآن مجید به عنوان یکی از زنان پیامبر مورد توجه است، وبه طور شخصی نیز در سوره «ضحی» آیه هشتم به نام واوصاف او اشاره گردیده است.  قبلا خاطر نشان گردید که حضرت خدیجه قبل ازازدواج  با پیامبر ثروتمند ترین شخص جزیرة العرب بود، وحدود هشتاد هزار شتر داشت و کاروانهای تجارتی اوشب و روز در طائف ویمن وشام ومصر وسایر بلاد در حرکت بودند، برده های بسیار داشت، که به تجارت اشتغال داشتند.  حضرت خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه اموالش را قبل از اسلام وبعد از آن ، در اختیار پیامبر گذاشت ، تا آن حضرت هرگونه که خواست آن اموال را در راه خدا به مصرف برساند، به گونه ای که پیامبر که فقیربود بی نیاز شد ، وخداوند درمقام بیان نعمتهای خود به پیامبر اکرم از جمله می فرماید: «و وجدک عائلا فأغنی ؛ خداوند تو را فقیر یافت و بی نیاز نمود»

این که نام وی درآدرس مذکور درقرآن مجید مورد عنایت قرار گرفته ، در تفسیرهای عامه و خاصه ودر روایات اهل بیت آمده است، و تصریح کرده اند که مراد از « بی نیازساختن پیامبر » مال و بخشش خدیجه بود که همه را در طبق اخلاص گذاشته وبرای پیشرفت دین مبین اسلام دراختیار پیامبر قرار داد.

ج:خدیجه در روایات

در روایت اسلامی از طریق شیعه واهل تسنن نقل شده، اززبان پیامبر وامامان معصوم در شأن ومقام ارجمند ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) سخن فراوان با تعبیرات گوناگون به میان آمده است .

    1. پیامبر (صلی الله علیه و آله )فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت : ای رسول خدا!این خدیجه است ، هرگاه نزد تو آمد،براواز سوی پروردگارش واز طرف من،سلام برسان:«وبشرها ببیت فی الجنة من قصب لاصخب ولانصب » و او را به خانه ای از یک قطعه ( از زبرجد) در بهشت که در آن رنج ونا آرامی نیست ، مژده بده »

    2.پیامبر اکرم درتفسیر ( 27مطففین ) عیناً یشرب بها المقربون ؛ همان چشمه بهشتی که مقربان از آن می نوشندفرمود:«المقربون السابقون؛رسول الله ، وعلی بن ابیطالب و الائمة، وفاطمه بنت محمد ؛»از مردان بسیاری به حد کمال رسیدند،و از زنان به درجه آخر کمال نرسیدند مگر چهار زن که عبارتند ازآسیه،مریم ،خدیجه،فاطمه

    3.امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: «سادات نساء العالمین اربع: خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد وآسیه بنت مزاحم ومریم بنت عمران ؛ » سرور بانوان دو جهان چهار بانو است که عبارتند از :خدیجه ، فاطمه ، آسیه و مریم »    پیام این روایات این است که به رازهای عظمت مقام این بانوی ارجمند پی ببریم ، وشایستگی های اورا بشناسیم، واز او درمسیر تکامل به عنوان برترین الگو، پیروی کنیم .

د:خدیجه همسر رسول خدا  در دنیا و آخرت

پیامبر (ص ) فرمود: «اشتاقت الجنة إلی أربع من النساء : مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم زوجة فرعون وهی زوجة النبی ،فی الجنة » و خدیجه بنت خویلد زوجة النبی فی الدنیا وآلاخرة وفاطمه بنت محمد » بهشت مشتاق چهار زن است : 1ـ مریم دختر عمران 2ـ آسیه دختر مزاحم ـ همسر فرعون ، که همسر پیامبر در بهشت است .   3ـ خدیجه دختر خویلد همسر رسول خدا در دنیا و آخرت 4ـ فاطمه دختر محمد (ص)

هـ :خدیجه درآئینه معراج پیامبر

طبق پاره ای ازنقل ها ، معراج پیامبر از خانه خدیجه (علیها سلام )آغاز شد و باز گشت آن نیز در خانه خدیجه روی داد.  روایت شده : امام باقر (علیه السلام ) فرمود: «جبرئیل مرکب براق را شبانه کنار درخانه خدیجه آورد و در آن خانه به محضر رسول خدا رسید ،آن حضرت را از خانه بیرون آورد و بر مرکب براق سوار نموده واز مکه به سوی بیت المقدس سیر داد...» مطابق پاره ای از شواهد وقراین ، پیامبر هنگام مراجعت ازمعراج نیز در خانه خدیجه فرود آمد .  برای اینکه به مقام درخشان حضرت خدیجه دررابطه با مسأله معراج پیامبر بیشترپی ببریم نظرشمارا به روایت زیر جلب می کنم .

سلام خدا بر خدیجه : ابوسعید خدری می گوید: رسول خدافرمود: وقتی که در شب معراج ، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد،هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم : «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل گفت: « حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرابه خدیجه برسانی »پیامبر (صلی الله علیه وآله) وقتی که به زمین رسید ، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه ابلاغ کرد. خدیجه گفت «ان الله هو السلام ، وفیه السلام ، الیه السلام ، وعلی جبرئیل السلام ؛ همانا ذات پاک خدا سلام است، واز او است سلام ، وسلام به سوی او باز گردد و برجبرئیل سلام باد.»  این مطلب بیانگر اوج مقام حضرت خدیجه در پیشگاه خدااست.

و:آوردن کفن از سوی خدابرای خدیجه

در کتاب «الخصائص الفاطمیه» نقل شده : طبق روایت مشهور هنگامی که حضرت خدیجه رحلت کرد، فرشتگان رحمت از جانب خداوند کفن مخصوصی برای خدیجه نزد رسول خدا آوردند واین علاوه بر اینکه مایه برکت برای خدیجه بود،مایه تسلی خاطررسول خدا گردید. وبه این عنوان تقدیر وتجلیل جالبی از طرف خداوند؟ حضرت خدیجه به عمل آمد.  پیامبر اکرم پیکر مطهرحضرت خدیجه را با آن کفن پوشانید.سپس جنازه او را با همراهان به سوی قبرستان معلی بردند تا در کنار مادرش حضرت آمنه به خاک بسپارند . درآنجا قبری برای حضرت خدیجه آماده کردند، رسول خدا درمیان آن قبر رفت و خوابید ، سپس بیرون آمد وآن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد. خدایا!به عظمت مقام خدیجه (علیها السلام ) ما را ازشیوه زندگی سراسر درخشان اوبهره مند فرما ، و از شفاعتش در قیامت مسرور گردان .

بانوي فرشتگان آسمان

خديجه پس از ازدواج با پيامبر هر چه داشت به وي بخشيد و اين ثروت هنگفت از پايه هاي تشکيل دهنده دعوت اسلامي به شمار مي رود. سخن از اسلام خديجه، در واقع سخن از اسلام در روز نخستين است. همه امت اتفاق نظر دارند که خديجه اولين بانويي است که اسلام آورده است. در همان زماني که پيامبر گرامي از اذيت و آزار و دشواري ها رنج مي برد، آنجا کسي بود که از بار اندوه و غم هاي او مي کاست و موجب مي شد که غم ها و اندوه هاي خويش را به فراموشي سپارد. او تنها خديجه، همان زن با ايمان بود، همان زن گرانقدري که ياور و شريک محمد (ص) بود.

ايمان خديجه (س)، پيامبر (ص) را از يک آينده درخشان و با شکوه براي دعوت خبر مي داد و استواري عقيده اش دليلي بر آغاز پيروزي بود. اموال خديجه در واقع کليد شکست اين محاصره بود. او مواد مصرفي را چندين برابر قيمت واقعي اش از براي غذاي کساني که ميان امت بودند مي خريد تا اينکه سال هاي محاصره اقتصادي با سلامت و رهايي امت سپري شد و حيله قريش با شکست و ناکامي مواجه گرديد. رسول گرامي (ص) به خاطر صداقت و امانتي که از او نمايان شده بود به صادق و امين معروف بود و خداوند چنين مي خواست که خديجه داراي سيره اي باشد که بدان از همه زنان منحصر به فرد باشد، به همين جهت در دوره جاهليت به طاهره معروف بود و همين لقب براي شرف و افتخار او کافي است. ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روي زمين چهار خط کشيد و گفت آيا مي دانيد اين چيست؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند. پس رسول خدا (ص) فرمود: بهترين زنان اهل بهشت چهار تن هستند؛ خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم (زن فرعون).

مناقب خديجه (س) فراوان است و او از ميان زنان، کسي است که به مرحله کمال رسيده است. او خردمند و با جلال و متدين و پاکدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود. پيامبر (ص) او را ستايش مي کرد و بر ديگر زنان مؤمن برتري مي داد و او را بسيار بزرگ مي داشت تا جايي که عايشه مي گفت: به زني رشک نبردم آنچنان که به خديجه حسد ورزيدم زيرا که پيامبر (ص) بسيار زياد از او ياد مي کرد. و بدين گونه او در تاريخ حيات رسول اکرم (ص) زني عادي نبود. به سبب فداکاري شگفت انگيز اين بانوي پارسا، پيامبر (ص) او را بسيار بزرگ مي داشت. سه سال پيش از هجرت، در تلاطم وقايع و تندباد مصائبي که از سوي قريش و سايرين بر پيامبر (ص) وارد مي شد شعله اي فروزان، به خاموشي مي گراييد. رسول اکرم (ص) به سادگي نمي توانست اين خبر دلخراش را بپذيرد. او بدين ترتيب انساني را از کف مي نهاد که عالي ترين نمونه وفا و فداکاري و جامع ترين بيانگر راستي بود. آخرين سخن خديجه (س)، به هنگامي که بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هايي که در راه پيامبر (ص) ديده بود کم ارج تر نبود. لحظه اي که شبح مرگ بر چهره او سايه افکنده بود به پيامبر چنين گفت: «اي رسول خدا!... من در حق تو کوتاهي کردم و آنچه شايسته تو بود، انجام ندادم. از من در گذر و اگر اکنون، دل در طلب چيزي داشته باشم، خشنودي توست.» کلمات بر لبان پاکش مي لغزد و آخرين نفس هايش را با خشوع و ايمان بر مي آورد. خدا خديجه را رحمت کند. آن نمونه بارز زن مسلمان که براي عقيده و رسالتش پيکار کرد.وفات ايشان در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب (ع) است. پيامبر (ص) او را در حجون دفن کرد و خود، او را در قبر گذاشت و سال وفات او عام الاحزان (سال اندوه ها) ناميده شده است. حضرت خديجه (س) به هنگام وفات 65 سال داشت.

 حضرت خديجه(س) محبوبه پيامبر(ص) بانويي كه از ورودش تا رحلتش تاريخ اسلام را به خاطراتي افتخار آفرين زينت بخشيد و بشريت را به انسان سازي اسلام فراخواند. حضرت خديجه(س) چنان زني است كه به پاس بزرگداشت اخلاقي و روحي و جانفشاني هاي بي دريغانه اش براي ابد، هرجا كه نامي از اسلام عزيز و رهبر آسمانيش باشد، نام او نيز به گوش رسيده و بر دلها آرامش مي بخشد. حضرت خديجه از مشهورترين زناني بود كه قبل از اسلام اول شخصيت تجاري حجاز بود و نامش نه تنها در اسلام، بلكه در تاريخ اعراب و مورخين غيراسلامي نيز به عظمت ياد شده است.
او با اينكه شتران فراوان در دست خدمه و كاركنان خود داشت كه در سرزمين هاي مصر، شام، حبشه و حجاز به تجارت مشغول بودند ليكن هرگز اين تجارت به گناهاني مانند احتكار، رباخواري و تقلب آلوده نشد.
اين بانوي بزرگ، همان زني است كه بارها ديده شده بود سران و اشراف و رجال اعراب با ثروت هاي هنگفت براي ازدواج با ايشان پيش قدم مي شدند اما او نمي پذيرفت و به دنبال همسري بود كه انسان باشد و وقتي كه اين خصوصيت را در محمدامين يافت به ايشان عرض كرد اي محمد من تو را شريف و امانتدار مي دانم كه خويشتن خود را پاك نگه داشته اي، تو خوش خلق و راستگو نيز هستي، لذا اين انسانيت تو، مرا جذب كرده است، اكنون ميل دارم كه با من ازدواج كني. (1)
اين خانم با اين انتخاب نشان داد كه از جهت انديشه و تفكر بر ديگر زنان برتري دارد و بي علاقه به مال دنيا است چرا كه مهريه را هم از مال و ثروت خود قرار داد. و بدين سان پيغمبر در سن بيست وپنج سالگي با خديجه چهل ساله درعين حالي كه خطبه عقد را حضرت ابوطالب خواند ازدواج كرد و تا خديجه زنده بود پيغمبر همسر ديگري اختيار نكرد. حضرت خديجه در دامان پاكش گرامي ترين بانوي هستي حضرت فاطمه(س) را پروراند و اين گونه خداوند نسل پيغمبر را از خديجه قرار داد.
حضرت خديجه(س) بهترين مونس و انيس پيغمبر و بزرگ ترين مددكار روزهاي سختي او بود. او در دشواري هاي بعثت، موجب آرامش پيامبر گرديد و از بذل مال فراوان خود هيچ دريغ نداشت و با آن قدرت مالي و شهرت مقامي كه داشت با زجر و تهديد و شكنجه و تبعيد همسر خود ساخت و اعتراض نكرد و درعين حال با مجاهده و بذل مال خود در راه نيل به اهداف عاليه اسلام و پياده نمودن برنامه هاي قرآن، خدمت شاياني به مكتب انسان ساز اسلام عزيز نمود. حضرت خديجه نزد پيامبر(ص) از احترام خاصي برخوردار بود، به طوري كه او را زياد دوست مي داشت و با او در كارها مشورت مي كرد.
از ابن عباس روايت شده كه پيغمبر(ص) چهار خط در زمين كشيد و فرمود: آيا مي دانيد اين چيست؟ عرض كردند خدا و رسول خدا داناتر است. پيغمبر فرمود: فاضل ترين زنان بهشت، خديجه بنت خويلد و فاطمه بنت محمد و مريم بنت عمران و آسيه بنت مزاحم زن فرعون مي باشند.(2) منزلت حضرت خديجه به جايي رسيد كه خداوند به وسيله جبرئيل برايش سلام مي فرستاد و او را پاداش عظيم وعده مي داد كه هيچ كس از گذشتگان و اصحاب بدان مقام نرسيدند. (3)
سرانجام اين بانوي بزرگوار كه با فداكاري ها و ايثارها در راه اسلام آن همه زحمات و شدائد و سختي را تحمل نمود، پس از يك عمر پاكي و صداقت در كنار همسري فداكار در روز دهم ماه مبارك رمضان و در سن 65 سالگي بدرود حيات گفت و به لقاء الله پيوست. پيغمبر خود خديجه را غسل داد و كفن نمود و در قبر او رفت و پيراهن خود را كفن او ساخت و در قبرستان حجون در كنار قبر عبدالمطلب دفن كرد. (4)
هرچند بعداز خديجه پيامبر(ص) همسران ديگري اختيار كرد اما هيچ كدام جاي آن بانوي گرامي را نگرفتند و پيغمبر از آنها صاحب فرزندي نشد و نسل او از خديجه باقي ماند. پيغمبر هيچ گاه خديجه را فراموش نكرد و هميشه از او و از صفات او به نيكي ياد مي كرد و به دوستان او احسان مي نمود. عايشه مي گويد: «بر احدي از زنهاي پيغمبر، آن قدر حسادت نكردم كه بر خديجه حسادت كردم براي اينكه پيغمبر بسيار از او ياد مي فرمود و اگر گوسفندي ذبح مي شد از آن براي دوستان خديجه مي فرستاد.» (5)
روزي حسادت عايشه را فرا گرفت و به رسول خدا عرضه داشت: خديجه پيرزني بيش نبود و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پيغمبر غضبناك شد و فرمود: نه به خدا بهتر از او را خدا به من عوض نداد. ايمان آورد به من وقتي مردم كافر گرديدند و تصديق كرد مرا هنگامي كه مردم تكذيب مي كردند و در اموال خود با من مواسات كرد، وقتي مردم مرا محروم ساختند و از او فرزنداني، خدا روزي من كرد و از زنان ديگر محروم فرمود. (6)
1-تذكره الخواص/ ص 302   2- الاستيعاب/ ج4 ص 284   3- الاصابه / ج 4 ص 282   4- مناقب ابن شهر آشوب /     ج 1ص 174    5 و 6- اسدالغابه / ج 5 ص 436

ویژگی‌های ازدواج پیامبر(ص) و خدیجه(س)

ازدواج حضرت محمد(ص) با حضرت خدیجه(س) به دلیل ایمان و فداکاری آن بانوی بزرگوار و آینده دین اسلام بود که بهترین ثمره این پیوند وجود اطهر صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) و بقای نسل آن حضرت از این طریق بود. دهم ربیع الاول مصادف با سالروز ازدواج رسول خدا حضرت محمدبن عبدالله(ص) و حضرت خدیجه(س) است. درست 25 بهار از عمر گرانبها و پربرکت پیامبر می‌گذشت که با بانوی چهل ساله‌ای به نام «خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضاء کرد و فصل جدیدی در زندگی‌اش آغاز شد.
نگاهی به پیوند محمد امین و خدیجه کبری
ازدواج پیامبر با «خدیجه» شباهتی به ازدواج‌های شناخته شده نداشت، بلکه در نوع خود بی نظیر و دارای ویژگی‌هایی بود، چراکه این پیوند مبارک و مقدس نه ثمره زودگذر و دوستی بی پایه و اساس بود و نه برخاسته از انگیزه‌های مادی یا دیگر امور و اغراض و اهداف رایج که در ازدواج چهره‌های مشهور و سرشناس دنیا وجود دارد. و نیز هدف‌های سیاسی نیز در امضاء و تشکیل این زندگی مشترک و ساختار آن، نقشی نداشت.
همه چیز از آن سفر اقتصادی شروع شد که حضرت محمد(ص) همسفر کاروان تجاری خدیجه(س) شد هرچند فاصله زیادی میان سطح زندگی پیامبر و ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما آن بانوی خردمند شنیده بود و خوب می‌دانست که آینده درخشان و بسیار امیدبخشی در انتظار پیامبر است. بر این اساس بود که بانوی پرشرافت حجاز، برنامه پیوند با پیامبر را تهیه کرد و خود با قداست و هوشمندی ویژه‌اش سخن را در مورد آن مطلب با پیامبر آغاز کرد و از آن حضرت تقاضا نمود که گام به پیش نهد و از راه پدرش «خویلد» یا عمویش از او خواستگاری نماید، اما پیامبر با وجود پیشگامی بهترین و ثروتمندترین بانوی جهان عرب برای پیوند با او، بهتر می‌دید که با بانویی که از نظر اقتصادی و مادی با او هماهنگ باشد زندگی مشترک را آغاز کند و به همین دلیل هم از «خدیجه» پوزش خواست و به او پاسخ مثبت نداد.
اما از آنجایی که «خدیجه» بانویی خردمند، دوراندیش، آگاه و بافضیلت بود در برابر دلیل پاسخ منفی پیامبر به ازدواج با او گفت: «آیا کسی که تصمیم گرفته است خویشتن را به پیامبر ببخشد و جان ناقابل را فدای او کند، برای او مشکل است که ثروت و دارایی خویش را نیز بر او ببخشد و هر آنچه دارد همه را نثار قدم دوست کند؟»
و با این دیدگاه بود که از پیامبر تقاضا نمود تا عموهای خویش را به خانه پدرش "خویلد" گسیل دارد و بطور رسمی از او خواستگاری کند. عموهای پیامبر پس از شنیدن این خبر شادی بخش که در نوع خود بی نظیر بود، شگفت زده شدند و عمه‌های آن حضرت نیز با شنیدن خبر این پیشنهاد از سوی بانوی حجاز، در بهت و حیرت فرورفتند، چرا که براستی هم، رخداد شگرفی بود!! آنها به اقامتگاه بانوی حجاز شتافتند و او را از پدرش «خویلد» یا عمویش، برای پیامبر خواستگاری کردند. وقتی موضوع مهریه پیش آمد که باید مهریه‌ای درخور مقام و موقعیت بانوی بزرگ حجاز از سوی پیامبر تقدیم گردد. در این لحظات بود که دگرباره بانوی حجاز به کار جالب و شگرفی دست زد و با هدیه نمودن چهار هزار دینار به پیامبر، از آن گرانمایه جهان هستی تقاضا کرد که آن را به عنوان مهریه به پدرش «خویلد» بپردازد، گرچه در یک روایت آمده است که جناب «ابوطالب» مهریه را با سرفرازی و شادمانی از اموال خویش تقدیم داشت و پیمان زندگی مشترک به امضاء رسید.
این پیوند مبارک به بهترین صورت تحقق پذیرفت و پیامبر به تقاضای «خدیجه» به اقامتگاه او گام نهاد. از آن لحظات بیادماندنی بود که دیگر «خدیجه» همواره احساس می‌نمود که نیکبختی در کامل‌ترین شکل ممکن به او روی آورده و خورشید خوشبختی‌اش طلوع نموده است، چرا که او به بزرگترین آرزوی خویش یعنی ازدواج با پیامبر رسیده بود.
بانوی بزرگ حجاز در این زندگی مشترک پسرانی بدنیا آورد که همگی آنان در کودکی از دنیا رفتند و دخترانی به نام‌های «زینب» و «ام کلثوم» و «رقیه» و «فاطمه» به او و پیامبر ارزانی شد که کوچکترین، اما برترین و پرشکوه‌ترین آنان فاطمه (س) بود.
خصوصیات پیامبر اکرم (ص)
جوانمرد مکّه دارای ویژگی‌های خاصّی بود که توجّه خدیجه را به خود جلب نمود، دارای تقوی، معنویت، پاکدامنی، عفت، امانت داری، حسن خلق، راستگویی و صداقت بود که باعث علاقمندی خدیجه شد. وجود این همه فضایل و مکارم اخلاقی و رفتاری در پیامبر(ص) بود که ثروتمندترین زن قریش آمادگی خود را برای ازدواج با ایشان اعلام کرد. علّت پیش قدم شدن حضرت خدیجه در ازدواج با پیامبر، وجود آن همه فضیلت اخلاقی، کرامت، شرافت، اصالت خانوادگی و...... در وجود مقدس پیامبر بود.
فضایل خدیجه در قرآن و روایات  ایمان و فداکاری خدیجه
خدیجه زنی با فضلیت و دارای کمالات علمی و معنوی بود و در اثر معاشرت با پسر عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود و به رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان داشت، می‌دانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید. خدیجه از علمای دیگر یهود و نصاری نیز سخنانی در تأیید نبوت پیامبر شنیده بود و از همه مهم‌تر در سفر بازرگانی آن حضرت به سرزمین شام از طریق غلامش «میسره» که همراه کاروان بود، اطلاعات زیادی از کرامات و معجزات آن بزرگوار شنیده و بر عشق و ایمانش افزوده بود. لذا با ورقه بن نوفل راز دل گشود و خواهان وصلت با پیامبر شد.
همه این‌ها حاکی از ایمان خدیجه به رسالت پیامبر بود که سال‌ها قبل از بعثت آن حضرت اتفاق افتاده، لذا پس از مبعوث شدن به رسالت الهی نخستین شخصی که به وی ایمان آورد خدیجه بود. خدیجه از نظر ایمان و عقیده به جایی رسیده بود که پیامبر و ملائکه او را دوست داشتند و بر ایمان او مباهات می‌کردند و او را افضل زنان پیامبر و جزء برترین زنان عالم و جهان معرفی می‌نمودند! خدیجه زنی است که پیامبر خدا در حق او می‌گوید: ای خدیجه! خداوند متعال هر روز به وجود تو چندین بار به ملائکه‌اش مباهات می‌کند. آری! خدیجه زنی بود که در اثر ایمان و فداکاری به جایی رسید که خداوند به او سلام رساند. او نه تنها این همه ناملایمات را تحمل کرد، بلکه تمام تلخی‌های سیاسی و اجتماعی آن روز را که قلب نازنین پیامبر خدا (ص) را مجروح می‌ساخت ترمیم نمود، و وی را در ادامه سیر الهی‌اش یاری داد، و مایه آرامش شوهر گشت!
مقام اولین بانوی مسلمان در قرآن
حضرت خدیجه نخستین ام‌المؤمنین است که در قرآن مجید مورد توجه بوده و به طور شخصی نیز در سوره «ضحی» آیه هشتم به نام و اوصاف او اشاره گردیده است. حضرت خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه اموالش را قبل از اسلام و بعد از آن در اختیار پیامبر گذاشت تا آن حضرت هرگونه که خواست آن اموال را در راه خدا به مصرف برساند.
ویژگی‌ها و پیام‌های ازدواج پیامبر و خدیجه
1- اولین پیام این ازدواج این است کسانی که به خاطر ثروت و مال و منال دنیوی با فردی ازدواج می‌کنند، با معیارهای اسلامی فاصله دارند، پس در ازدواج‌ها باید هماهنگی از نظر اقتصادی رعایت شود، همچنانکه پیامبر به این مساله توجه داشتند.
2- شناخت و آگاهی: پیامبر اسلام(ص) و خدیجه (س) با آگاهی و شناخت کامل از اخلاق، رفتار و خانواده همدیگر، ازدواج کردند، آنان، رشد یافته، بزرگ منش، خردمند، بصیر و مستقل در اندیشه و عمل بودند و با متانت، وقار و درایت تصمیم سنجیده‌ای گرفتند. چیزی که امروزه کمتر در ازدواج‌ها به آن توجه می‌شود، رشد جسمانی، عقلانی و عاطفی جوانان را در نظر نمی‌گیرند و بدون داشتن این معیارها اقدام به تشکیل خانواده می‌کنند که آسیب‌های زیادی را متوجه زندگی مشترک می‌کند.
3- مشورت: پیامبر در این باره با عموی خود، ابوطالب مشورت کردند و او را واسطه قرار دادند، خدیجه نیز با عموی خود، ورقه بن نوفل، صحبت کردند آنان در مراسمی و با حضور بزرگان دو خانواده عقد ازدواج خود را برگزار کردند.
جوانان امروز تا چه اندازه در انتخاب و گزینش همسران، با والدین و افراد آگاه و دلسوز مشورت می‌کنند؟ از تجارب دیگران چه میزان بهره می‌برند؟ آیا با یک نگاه و علاقه سطحی و یا داشتن شناخت چند روزه، برای انتخاب کافی است.
4- تجملات و ریخت و پاش‌های افراطی: یکی از بزرگترین موانع و مشکلات جوانان برای ازدواج،‌ تجملات و چشم و هم چشمی‌ها، توقعات و انتظارات بی حد و اندازه اطرافیان است، در حالی‌که سادگی و بی آلایشی در ازدواج اسلامی توصیه شده است.
5- مهریه‌های سنگین: حضرت خدیجه(س) مهریه ازدواجش را از مال خودش قرار داد و ضامن مهر خود شد. عدّه‌ای به این امر اعتراض کردند، ‌ابوطالب(ع) جواب داد: «اگر شوهران دیگر مانند فرزند برادر من باشند، زنان به گران‌ترین قیمت‌ها و بیشترین مهریه آنان را طلب خواهند کرد و اگر مانند شما باشند مهر گران از ایشان طلب خواهند نمود» حال مقایسه کنید مهریه این ازدواج را با مهریه‌های سنگین و غیر معقول امروز که اغلب مردان توان پرداخت آن را ندارند و قرار دادن چنین مهریه‌هایی که خارج از توان اقتصادی مردان است عقد را دچار مشکل می‌کند.
6- زندگی بعد از ازدواج: بعد از ازدواج نیز، زندگی مشترک پیامبر و خدیجه (س)، الگوی کاملی از زندگی زناشویی برای مردان و زنان مسلمان است، با یک زندگی درخشان و اخلاق و رفتار خیره کننده، همه را بهت زده کردند. خدیجه در برابر فرستاده خداوند همواره فروتن و خاضع بود خود را کنیز خدمتگزار و یا همراه و همدم پیامبر می‌دانست از هیچ کوششی در خدمت رسانی به رسول خدا دریغ نمی‌کرد. تمام اموال و دارایی خود را با افتخار، در راه گسترش ندای توحید، در اختیار همسرش قرار داد، او به حق می‌دانست که خوب شوهر داری کردن، جهاد در راه خداوند است و سراسر زندگی مشترکش را اینگونه سپری کرد. دختران و زنان و نیز مردان جامعه اسلامی باید در راه کسب نجابت، پاکی و درایت،‌ شهامت و شجاعت و وقار و متانت، خردمندی و نواندیشی، صداقت و راستگویی، سخاوت و کرامت، امانت داری و خدمتگزاری، زندگی این زوج نمونه تاریخ را الگوی عملی خود قرار دهند.
با توجه به این سخنان، می‌توان گفت: برای رسیدن به معیارهای صحیح ازدواج اسلامی باید جوانان در راه کسب تجربه و شناخت و آگاهی بیشتر، با افراد آگاه مشورت کنند و کتب مفیدی که در این زمینه نوشته شده است را بخوانند، بین ملاک‌های واقعی و غیر واقعی تمایز قائل شوند و خود را اسیر معیارهای خیالی و خود ساخته و خرافی نکنند. تجملّات و توقعات بیش از اندازه را کنار بگذارند و واقعیات را آنگونه که هست بپذیرند. مهریه‌های سنگین را قبول نکنند. به اخلاق و رفتارهای مطلوب و ارزشی بهای بیشتری بدهند و زندگی مشترک خود را بر پایه‌های صداقت، صمیمیت، احترام و محبت بنا گذاری کنند. آری اغلب طلاق‌ها، برخی از جرم‌ها و رواج فحشا، اسراف، تأخیر ازدواج، نابسامانی روابط همسران همه و همه ناشی از فاصله گرفتن از الگوهای دینی است.